یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

خانه و تنوع فضایی؛ داشتن اشیائی پیرامون خود



      خانه و تنوع فضایی؛ داشتن اشیائی پیرامون خود
زهرا (منیژه) غزنویان

توضیح عکس: تلاش ساکنان خانه برای تبدیل فضای بالای حمام به یک انباری «دم دستی»
در سه یادداشت پیشین از مجموعه یادداشت‌های خانه و تنوع فضایی، نیاز «ارتباط با خود» در دو بعد ذهنی و جسمی، نیاز «ارتباط با خانواده» و نیز نیاز «ارتباط با دیگری» مورد بررسی قرار گرفت. با این‌حال پرسش از ساکنان گویای آنست که سطوح ارتباطی مورد نیاز در فضای خانگی، به همین موارد خلاصه نشده و دامنه گسترده‌تری را دربرمی‌گیرد. اشیاء، به عنوان بخشی از فرهنگ مادی همیشه همراه انسان بوده‌اند و نقش‌های متنوعی را برای او ایفا می‌کرده‌اند، چه در قالب ابزار و چه در قالب‌هایی نمادین. بدون‌شک «ارتباط با اشیاء» را باید تیپ دیگری از نیازهای فضایی افراد در خانه به شمار آورد. اشیاء در فضاهای خانگی ما چه تنوعات و جایگاهی دارند و فضاهای مرتبط با آن‌ها چگونه می‌بایست باشد؟ خانه به یک معنا، انباری برای اشیاء مختلف است، اشیائی که یا به نیازهای آنی پاسخ می‌دهند و یا برای پاسخدهی به نیازهای آتی، کنار گذاشته می‌شوند و در هر دو صورت، نیازمند فضاهایی ویژه خود هستند تا سازماندهی شوند. اشیائی که همچنین، خراب شدن، بخشی از ذات آن‌هاست و بخشی از فرآیند تعمیر، همواره خانگی است و نیازمند فضا. ارتباط با اشیاء، خود به سه دسته قابل تقسیم است: انبار کردن، نگهداری برای استفاده و نیز تعمیر. از این منظر، فضاهایی چون انباری، جایگاه‌ها و نیز کارگاه‌ها موضوعیتی برای بحث پیدا می‌کنند. یادداشت حاضر را درواقع می‌بایست طرح مسئله‌ای برای موضوع ارتباط خانگی با اشیاء درنظر گرفت.

انباری

خانه با مفهوم انبار و انباری پیوندی تاریخی دارد و زمانی به معنای امروزینش طرح می‌شود که شیوه معیشت تغییر کرده و چیزی برای انبار کردن موجود است. این موضوعی است که بدون‌شک با انقلاب نوسنگی در ارتباط است. «انسان در سرتاسر دوران یخ‌بندان در روشی که نسبت به طبیعت داشت هیچ‌گونه تغییر اساسی نداد. با وجودی که روش گردآوری را بهبود بخشیده بود و میان گردآورده‌هایش فرق می‌گذاشت، به آنچه که می‌توانست به دست آورد قناعت می‌کرد. بلافاصله بعد از عصر یخ‌بندان نحوه برخورد انسان با محیط خود به طور اساسی دگرگون شد و این برای نوع بشر، نتایج انقلابی فراوانی به بار آورد.» (چایلد، 1352: 60) نوسنگی، عنوانی است که برای نامیدن این انقلاب وضع شده است، عنوانی برای آخرین دوره عصر سنگ که چایلد آغاز آنرا بین 12000-10000 سال پیش می‌داند. (همان: 79) این دوره با چند اتفاق مهم در تمدن بشری همراه است که از آن جمله می‌توان به آغاز کشاورزی و تولید غذا، استقرار دائم، افزایش جمعیت و... اشاره کرد. این دوره در خاورمیانه و ایران تقریبا از 9000 سال پیش آغاز شده و تا 6000 سال پیش ادامه داشته است. از دیگر ویژگی‌های دوره نوسنگی که البته با مسئله تغییر معیشت نیز ارتباط دارد، تغییری است که الگوهای موقت سکونت را به تدریج به سمت الگوی سکونت دائم در یک مکان خاص سوق داد. به عبارت دیگر شاید بتوان گفت از اینجاست که فضای «خانه» به عنوان فضایی متفاوت از «سرپناه‌«های پیش از آن متولد می‌شود.

دکتر شهمیرزادی، سکونت را به 5 نوع تقسیم می‌کند: سکونت به منظور استراحت (بین چند ساعت تا چند شبانه روز، بیتوته (بین چند شبانه روز تا چند هفته)، اطراق (چند ماه)، فصلی(کوچ در مسیری معین با تغییر فصل) و درنهایت سکونت دائم که شامل استقرار کامل در یک روستا یا شهر است. (ملک‌شهمیرزادی، 1375: 96-95) سکونتی که در خانه‌های نوسنگی ایران صورت می‌گیرد بیشتر از دو نوع آخر است که سکونت فصلی و سکونت دائمی را دربرمی‌گیرد، سکونتی که گاه تمام یک سال و یا بخش عمده‌ای از آنرا شامل می‌شود.

مروری بر گزارش‌های باستان‌شناسانه نُه سایت دوران نوسنگی ایران (تپه‌های گنج‌دره، علی‌کش، عبدالحسین، گوران، زاغه، چغابنوت، سنگ چخماق، حاجی‌فیروز و سیلک) که یک بازه زمانی 2000 ساله را از حدود  7000- 9200 سال پیش پوشش می‌دهد گویای آنست که آنچه امروز خانه نامیده می‌شود درحقیقت با مفهوم «انباشت» شکل می‌گیرد، انباشت فعالیت‌ها و فضاهای مختلف در یک جا. این اندیشه‌ایست که مهمترین نمود آن را در شکل‌گیری فضای «انباری» می‌توان دید. از گنج‌دره، حاجی‌فیروز، زاغه و چغابنوت، آثاری از وجود انباری و انبارک‌هایی در فضای خانگی گزارش شده که انبارک‌ها عموما بخشی از فضای اطاق بوده‌اند. انباری گنج‌دره در طبقه زیرزمینی آن قرار داشته، انباری زاغه، چغابنوت و حاجی‌فیروز نیز یکی از اطاق‌های خانه را به خود اختصاص داده است. علوفه حیوانات، مواد غذایی و نیز آهک پخته از جمله مواد شناسایی شده در برخی از این انباری‌هاست. با همان استدلال ذکر شده برای انباری، می‌توان ظهور خمره‌های بزرگ ذخیره مواد غذایی را نیز توضیح داد. این خمره‌های سفالی عموما بزرگ بوده‌اند و در تپه زاغه، قطر دهانه آنها 10/1 متر بوده و تا نیمه در داخل زمین کف اطاق کار گذاشته شده است. این خمره‌ها که درحقیقت، بخشی از معماری خانه محسوب می‌شوند خام بوده و پس از کار گذاشته شدن، از داخل حرارت خورده و سوزانده می‌شوند. در زاغه، دو نوع از این خمره‌ها شناسایی شده که یک نوع مخصوص آب و مایعات و دیگری مخصوص مواد غذایی بوده است. ساکنان این مناطق برای حفظ بیشتر مواد غذایی داخل خمره‌ها تدابیر مختلفی می‌اندیشیدند مثلا در حاجی‌فیروز، خمره‌ها را داخل حصیر پیچیده و سپس در کف اطاق جای می‌دادند. در لایه‌های قدیمی‌تر گنج‌دره هم خمره‌ها را در طبقه زیرزمین قرار می‌دادند که قاعدتا خنک‌تر از محل‌های دیگر بوده است. (مشروح این بحث را نگارنده پیشتر در مقاله «نگاهی به تحولاتِ «فضای خانگی»ِ ایرانِ نوسنگی» منتشر کرده است.)

بنابراین، خانه نوسنگی از طرفی، محلی است که فعالیت‌های مختلف تولید، طبخ، مصرف، استراحت، عبادت و حتی دفن اموات همگی در آن انجام می‌شده و از طرف دیگر، ابزار و وسایل و نیز آب و آذوقه را در آن انبار می‌کرده‌اند. به‌عبارت دیگر، همان‌طور که مهمترین ویژگی دوران نوسنگی، اقتصاد تولیدی، مسئله مازاد تولید و اندیشه ذخیره‌سازی است، مهمترین ویژگی خانه نوسنگی نیز مفهوم انباشت است. مفهومی که بهترین نمود آنرا می‌توان در تولد انباری‌ها و سایر فضاهایی با کارکرد انبار (انبارک، خمره‌های سفالی بزرگ و...) مشاهده کرد.  به عبارت دیگر می‌توان چنین نتیجه گرفت که خانه نوسنگی، محلی است که بسیاری از اشیاء و مواد و نیز فعالیت‌ها و رویدادها در آن مجتمع شده یا به اصطلاح «انبار» می‌شود. از آن زمان به بعد، انباری همواره جزء جدایی‌ناپذیری از خانه‌های ایرانی بوده و جزء کارکردهای ذاتی خانه به شمار می‌آمده است. به همین‌رو در خانه‌های حداقلی ساخته شده در این زمانه نیز همچنان فضایی به این نام درنظر گرفته و اغلب حذفش نمی‌کنند. با این مقدمات می‌توان به خوبی، اهمیت این فضا را درک کرد اما همواره باید ملاحظات فرهنگی ساخت و استفاده از آن‌را مدنظر قرار داد که کمتر به آن‌ها توجه می‌شود.

محل مناسب برای انباری کجاست؟ این یکی از مهم‌ترین پرسش‌هایی است که به لحاظ فرهنگی، قابلیت طرح دارد. در برخی خانه‌های جدید، انباری در کنار پارکینگ و بخشی از فضای بیرونی خانه است که از نظر ساکنان، جزء محدوده فضای خانگی محسوب نمی‌شود. شاخصی هم که افراد برای آن مطرح می‌کنند ضرورت تغییر لباس به هنگام مراجعه است، عموما جایی نیست که بتوانی با همان لباس داخل خانه‌ات به آن مراجعه کرده و نیازت را رفع کنی. این مسئله در مورد وسایل کثیف یا ابزارهایی که کمتر استفاده می‌شوند خیلی مسئله‌ساز نیست اما ساکنان می‌گویند که وسایل دم‌دستی با استفاده زیاد اگر در این انباری‌ها قرار داده شوند چندان قابلیت استفاده راحت ندارند. بنابراین ضروری است که هر تیپی از انباری، جدای از فضای داخلی نباشد. در داخل این گزاره، گزاره دیگری نهفته و آن، ضرورتِ داشتن انباری‌های متعدد است. این، موضوعی است که در این پژوهش کیفی به عمل آمده توسط نگارنده به آن اشاره شده و افراد تاکید دارند مقولاتی که در خانه، انبار می‌شوند از یک جنس نبوده و قابلیت قرار گرفتن در کنار هم و در فضایی واحد را ندارند. مثلا این اطلاع‌رسان در این‌باره معتقد است: «انباری‌های مختلفی برای وسایل سفر، وسایل ماشین و وسایل خوراکی نیاز است.» و یا این دو نفر به این موضوع اشاره می‌کنند که خانه، نیاز به فضای خنکی برای انبار کردن آذوقه‌هایی چون میوه خشک، ترشی، خوراکی‌های اضافه که به صورت کلی و سالیانه خرید می‌شوند و... دارد، فضایی که در گذشته زیرزمین بود و الان مابه‌ازائی ندارد. به همین دلیل این فرد می‌گوید: «با از دست رفتن زیرزمین‌های خنک دیروز، ما برای خیلی از خوراکی‌هایمان مثل ترشی و سرکه و... جایی نداریم و مجبوریم پشت پنجره یا تراسمان قرارشان دهیم، چون جایی برای این جور چیزها طراحی نشده است.»

فضاهای جایگاهی

در این یادداشت، منظور از فضاهای جایگاهی، مکان‌هایی است که برای سازماندهی اشیاء روزمره در فضای خانه در نظر گرفته می‌شود. حین این پژوهش، افراد خصوصا زنان، از فعالیت‌های خانگی‌ای صحبت می‌کردند که فضای مشخص و مناسبی برای آن درنظر گرفته نشده و یا وسایل و ابزارهایی که معلوم نیست جایشان کجاست و همین مسئله، دردسرساز شده و کار خانگی را به گفته این اطلاع‌رسان، فعالیتی «عذاب‌آور» می‌کند و نه «با نشاط و لذت‌بخش». مهم‌ترین موضوعی که تقریبا اجماعی در مورد آن وجود دارد مسئله ماشین‌لباسشویی و موارد پیرامون آن است. جایی که باید این وسیله را در آن قرار داد کجاست؟ جایی که فضا، دسترسی به برق، امکان تخلیه و نیز فرصتی برای جمع‌آوری لباس‌های چرک و سبد لباس‌ها در کنارش وجود داشته باشد؟ برخی آن‌را در آشپزخانه قرار می‌دهند، برخی به دنبال قرار دادنش در تراس خانه بوده‌اند، برخی نیز در فضای پاسیو، جایی برایش پیدا کرده‌اند ولی درنهایت این مسئله حل نشده و هنوز سبد لباس چرک‌ها نوعی سرگردانی را تجربه می‌کند. سکینه می‌گوید که در نهایت منصرف شده و آن‌را برداشته و لباس‌های چرک را داخل خود ماشین در آشپزخانه جمع می‌کنند، مسئله‌ای که خلاف آموزه‌های گفتمان پزشکی است. یکی از اطلاع‌رسان‌های این پژوهش، آن‌‌هارا در تراس، انبار می‌کند، یکی دیگر در حمام، این فرد در آشپزخانه و این یکی در پاسیو ولی درنهایت، همه با این موضوع، مشکل دارند. تجربیاتی از این دست در خانه‌های امروز ایرانی‌ها وجود دارند. مثال دیگری که این خانم به آن اشاره می‌کند جای نگهداری آینه و شمعدان است که به صورت سنتی هر خانواده‌ای یکی از آن دارد. عنصری که سابقا بر روی طاقچه قرار گرفته و جزء عناصر دم‌دستی بوده ولی با از بین رفتن این فضا، برخی برایش کنسول‌های بزرگی می‌خرند که خود فضای قابل توجهی از خانه را می‌گیرد، برخی در کمد و گنجه‌ای جایش می‌دهند و برخی نیز آن‌را روانه انباری یا بیرون خانه می‌کنند. میز اتو یا چرخ خیاطی را کجا باید قرار داد؟ این زن خانه‎‌دار در این‌باره می‌گوید: «چرخ خیاطیم هم داخل کمد است و برای دوختن یک درز کوچک همیشه باید کلی عذاب بکشم. داخل کمدهایمان نیز جاهای مشخصی برای وسایل تعبیه نشده و فقط همین‌طوری وسایلمان را روی هم می‌چینیم.» او همین مشکل را درباره انبار کردن لباس‌های فصل دیگر، قابلمه‌های تفلون و... طرح کرده و معتقد است از مشکلات امروز خانه‌های ایرانی اینست که وسیله زیاد دارند و جا کم و نمی‌دانند هر وسیله را کجا و چگونه باید قرار دهند. این مشکلی است که این زن جوان هم با آن مواجه است و هربار مجبور می‌شود با خرید یک کمد چوبی یا فایل پلاستیکی، بخشی از وسایل سرگردان را ساماندهی کند.

درحقیقت وسایل و بسیاری از تجربه‌های خانگی، نوعی از سرگردانی را درون این فضا تجربه می‌کنند که خود یکی از عوامل خسته‌کننده و عذاب‌آور کار در خانه است. این موضوع تنها مختص به وسایل درون خانه نمی‌شود و در سطحی دیگر، هنوز اتومبیل نیز چنین مشکلی را دارد. در دو مورد از خانه‌های مورد بررسی هنوز مشکل ورود ماشین به خانه حل نشده و این نیز مصداق دیگری از همین مشکل است. کولر و وسایل سرمایشی نیز به نوع دیگری همین وضعیت را دارند. تهیه لیستی از فضاها و تجربه‌ها و وسایل سرگردان خانه خود نیازمند پژوهشی جداگانه و درنهایت، چاره‌اندیشی است. منظور از چاره‌اندیشی از طرفی، توانمندسازی فضاها و از طرف دیگر، آگا‌ه‎‌سازی افراد است که هر وسیله برای هر فضایی مناسب نیست. به عنوان مثال، در مصاحبه با این مرد جوان مشخص است که وی از کوچکی فضا رنج می‌برد ولی رنج ناشی از نداشتن مبلمان درنهایت مجبورش می‌کند که به گفته خودش برای رسمی‌سازی فضای خانه، اقدام به خرید این لوازم نماید. موارد طرح‌شده گویای آنند که توقع ساکنان امروز از خانه، همچنان توقعی حداکثری است و خواهان تجربه طیف متنوعی از فضاهای و فعالیت‌ها در آن هستند. 

همان‌طور که پیشتر گفته شد سومین شیوه ارتباط با اشیاء، تعمیرات مربوط به آن‌هاست که درباره زنان و مردان، مقولات متفاوتی را شامل می‌شود و در این یادداشت مورد بررسی قرار نمی‌گیرد و خود نیازمند پژوهش‌هایی مجزاست.

منابع:

 

ایمیل نگارنده: زهرا (منیژه) غزنویان

ghaznavian.m@gmail.com

 

دوست و همکار گرامی

چنانکه از مطالب و مقالات منتشر شده به وسیله «انسان شناسی و فرهنگ» بهره می برید و انتشار آزاد آنها را مفید می دانید، دقت کنید که برای تداوم کار این سایت و خدمات دیگر مرکز انسان شناسی و فرهنگ، در کنار همکاری علمی،  نیاز به کمک مالی همه همکاران و علاقمندان وجود دارد. برای اطلاع از چگونگی کمک رسانی و اقدام در این جهت خبر زیر را بخوانید

http://anthropology.ir/node/11294

 

پیوستاندازه
20151.207.8 KB