سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
ماهیت حكومت اسلامی
متفكر فرزانه، شهید آیت الله مطهری رحمه الله در بسیاری از مباحث فلسفی، كلامی، فقهی و حقوقی، میراث ارزشمندی از خود به جای نهاده و هنوز بسیاری از آثار او، پس از دهها سال، طراوت و تازگی خود را حفظ كرده و مورد استفاده محققان و اندیشمندان است . او خود درباره سمت و سوی تحقیقاتش میگوید:
«این بنده هرگز مدعی نیست موضوعاتی كه خودش انتخاب و درباره آنها قلمفرسایی كرده، لازمترین موضوعات بوده است . تنها چیزی كه ادعا دارد این است كه به حسب تشخیص خودش از این اصل تجاوز نكرده كه تا حدی كه برایش مقدور است در مسائل اسلامی عقدهگشایی كند و حتیالامكان حقایق اسلامی را آن چنان كه هست، ارائه دهد .» (۱)
به همین دلیل، برخی از موضوعات كه به بركت تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران، در فضای فرهنگی و سیاسی جامعه اسلامی و حتی جوامع دیگر مطرح شده و امروزه از لازمترین موضوعات بشمار میآید، پیشتر دارای چنین لزومی نبوده از این رو، در آثار این متفكر اسلامی به تفصیل مورد بحث قرار نگرفته است . و در این میان، بحث «حكومت اسلامی و ماهیت آن، و نیز مباحث مربوط به آن از جمله مسائلی است كه بدانها نپرداخته است . البته این مساله در لابلای مباحث مختلف، در آثار ایشان به چشم میخورد، اما آن گونه كه سیره استاد در طرح مسائل بوده و بسا پس از مطالعه و تامل دقیق و طرح آن در جلسات مختلف و حلاجی و پاسخگویی به شبهات و سؤالات دستبه قلم میبرد، در مساله حكومت و مباحث پیرامونی آن وارد نشده است . بنابراین، نمیتوان دیدگاهی جامع، منسجم و همه جانبه را در این موضوع به ایشان نسبت داد، اما همین مقدار هم كه در آثار متعدد ایشان در این باره به چشم میخورد، مغتنم است و میتواند تا حدی افق فكری او را نشان دهد .
در این مقاله كوتاه، تنها «ماهیتحكومت در اسلام» و نتایجی كه بر آن مترتب میشود، از دیدگاه آن عالم اندیشمند مطرح شده و بخشهایی از سخنان وی نقل میگردد:
● ضرورت حكومت
قبل از تبیین دیدگاه استاد در زمینه ماهیتحكومت، مناسب است «ضرورت وجود حكومت» در قالب پاسخ ایشان به یك شبهه مطرح شود . خوارج پس از ماجرای حكمیت، كه فریب معاویه را خوردند، شعار «لاحكم الالله» سر دادند و حكمیت را از اساس منكر شدند . آنان گفتند: تنها خداوند حق حكم و حاكمیت دارد و ما در ماجرای حكمیت مرتكب گناه شدهایم و باید توبه كنیم .
امام علی علیه السلام شعار آنان را سخن حقی خواند كه از آن اراده باطل نمودهاند . چون گرچه حكم و حكومت از آن خداست، اما بدیهی است كه خداوند شخصا در میان مردم حكومت نمیكند . هر جامعهای نیازمند حكومت است، چه خوب و چه بد . و از آنجا كه نوع حكومت تاثیر فراوانی در سرنوشت جامعه و مردم دارد، اسلام نمیتوانست نسبتبه این مساله اساسی بی تفاوت باشد .
از دیدگاه استاد شهید آیه مباركه «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» (۲) كه در ماجرای غدیر نازل شد و پیامبر را مامور كرد تا ولایت علی بن ابی طالب را به مردم ابلاغ كند و آن حضرت را به ولایت نصب نماید، حاكی از اهمیت فراوان حكومت در فرهنگ اسلامی است و اگر حكومت مختل شود همه چیز دچار اختلال میشود . (۳)
ایراد استاد، با الهام از نهج البلاغه، به خوارج این بود كه هر جامعهای نیازمند امیر و حاكم است، چنانكه خوارج پس از مدتی فردی را از میان خود برگزیدند و با او بیعت كردند، با اینكه ابتدا تعیین حاكم را محكوم كرده و آن را مختص خدا میدانستند .
● حكومت اسلامی الهی و ولایی است
شهید مطهری معمولا در هر مسالهای به بحث مقایسهای میان مكتب اسلام و مكاتب دیگر میپرداخت و برجستگیهای اسلام را نشان میداد . وی معتقد بود كه «فلسفههای اجتماعی اسلام به مراتب مترقیتر از فلسفههای زندگی غربی است .» (۴) در مساله حكومت نیز از تفاوت جوهری میان «حكومت در اسلام» و «حكومت در غرب» سخن گفته و با صراحت ابراز نموده است:
«حقیقت این است كه حكومتبه مفهوم دموكراسی با حكومتبه مفهوم اسلامی متفاوت است . حكومت اسلامی واقعا ولایت و سرپرستی است و در این ولایت رای و اراده مردم دخالت ندارد، نه از قبیل تفویض حق حكومت از طرف مردم است و نه از قبیل توكیل است، بلكه سلطهای است الهی و واقعا ولایت و سرپرستی و قیمومت است و موضوع یك سلسله احكام شرعیه نیز هست .» (۵)
استاد در این عبارت به تفاوت جوهری میان ماهیتحكومت در اسلام و مفهوم آن در غرب تصریح كرده كه میتواند آثار، پیامدها و فروعی داشته باشد و این آثار كم و بیش در تالیفات ایشان نمایان است . چنانكه نگاه مكتب تشیع را به مقوله حكومت، متفاوت از نگاه اهل تسنن ارزیابی میكند . شیعه بر این باور است كه امامت از اصول دین است و دارای شؤون مختلفی است كه یكی از آنها حكومت است . نباید امامت را مترادف با حكومت معنا كرد تا گفته شود: شیعه حكومت را انتصابی میداند و اهل سنت انتخابی و نظریه اهل سنتبا نیازهای امروز بشر سازگارتر است! بلكه مساله این است كه امام جانشین پیامبر در همه شؤون اوست; همان طور كه در زمان پیامبر و با وجود آن حضرت، كسی از متصدی حكومت نمیپرسید، پس از پیامبر نیز، همان طور كه مرجعیت دینی مردم با امام است و هدایت معنوی مردم را برعهده دارد، جامعه را نیز اداره میكند . (۶)
ایشان در بحثشؤون پیامبر، امام معصوم و نایبان آنان نیز به این مطلب اشاره كرده كه حكومت در اسلام ماهیتی الهی دارد، نه مردمی . البته الهی بودن حكومت را ملازم با نفی حقوق مردم نمیداند، چنانكه پس از این خواهد آمد .
استاد شهید، مانند همه فقها شان و مقام مقدس «ابلاغ احكام الهی» ، «قضاوت و داوری» و «حكومت و اداره جامعه» را از مختصات پیامبر شمرده، كه از آن حضرت به دیگران رسیده است . وی بر تقدس این مقامات تاكید كرده; بدین معنا كه از جانب خداوند اعطا شده است . سپس تفویض این سه مقام به امام معصوم را از وظایف پیامبر دانسته كه به دستور خداوند انجام گرفت . البته در خصوص شان نخست، تفاوت میان پیامبر و جانشینان او را متذكر شده كه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم احكام را از طریق وحی میگرفت و به مردم ابلاغ میكرد، ولی امام از پیامبر میآموزد و به مردم انتقال میدهد .
نكته دیگری كه استاد در این بحثیادآور شده آن است كه نبوت یك مقام شخصی است كه قابل انتقال به دیگری نیست، چنانكه امامت نیز مقامی نیست كه پیامبر بتواند به طریق كلی بیان كند و بگوید: «هر كس این صفات را داشته باشد، امام است .»
ولی مقام قضاوت و حكومت میتواند به طور كلی تعیین شود; مثلا پیامبر بگوید: «هر كس دارای این صفات باشد، جانشین من است .»
آنگاه اگر كسی دارای این صفات باشد میتواند بااستناد به این اصل بگوید: «خدا مرا به این مقام نصب كرده است .»
سپس از دوران غیبت امام معصوم سخن گفته كه امام نایب خاص یا عام تعیین میكند . امام در خصوص نایب عام میگوید: «كسی كه دارای فلان صفات باشد برای تصدی سه مقام مقدس; بیان احكام، قضاوت و حكومتبر مردم تعیین میكنم .» استاد این مسائل را از نظر اصول اسلامی مسلم دانسته كه هیچ جای بحثی ندارد . (۷)
● آثار الهی و ولایی بودن حكومت اسلامی
مبنایی كه استاد در مساله ماهیتحكومتبرگزیدهاند، آثار و نتایجی دارد كه بعضی از آنها عبارتند از:
۱ - انتصاب حاكم در عصر حضور و تلفیقی از انتصاب و انتخاب در عصر غیبت
بدیهی است اگر حكومت از مقوله «ولایت و سرپرستی» باشد، یا باید شخص ولایتش ذاتی باشد و یا از دیگری اخذ نماید . و در بینش توحیدی، هیچ انسانی بر انسان دیگر دارای ولایت ذاتی نیست . تنها خداوند بر انسانها ولایت دارد، كه به هر كس اراده كند عطا میكند . خداوند ولایت را به پیامبرش عطا كرده; «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» و نیز حق اعطای آن به دیگران را هم به آن حضرت داده است . آیه مباركه «یا ایها الرسول بلغ ...» كه در ماجرای غدیر نازل شد از دیدگاه دانشمندان اسلامی گویای این واقعیت است كه پیامبر بدینوسیله برای خود جانشین تعیین كرد و امامان معصوم علیهم السلام ولایتخود را از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم گرفتند .
استاد شهید در آثار گوناگون خود، به این مساله پرداخته و حتی برخی از وقایع تاریخی را كه با این مساله مهم و اساسی و مسلم تاریخی در تعارض بوده، مورد سؤال قرار داده و سرانجام در صدد حل تعارض برآمده است; مثلا در خصوص ماجرای حكمیت این پرسش را مطرح میكند:
«مطابق اعتقاد شیعه و شخص امیرالمؤمنین، زمامداری و امامت در اسلام انتصابی و بر طبق نص است، پس چرا حضرت در مقابل حكمیت تسلیم شد و سپس سخت از آن دفاع كرد؟»
و معتقد است كه پاسخ این پرسش به خوبی از ذیل كلام امام علی علیه السلام فهمیده میشود . آنجا كه میفرماید:
«قال الله سبحانه: (فان تنازعتم فی شیء فردوه الی الله و الرسول) فرده الی الله ان نحكم بكتابه و رده الی الرسول ان ناخذ بسنته، فاذاحكم بالصدق فی كتاب الله فنحن احق الناس به، و ان حكم بسنهٔ رسول الله فنحن اولاهم بها» (۸) «خداوند سبحان فرمود: اگر در چیزی نزاع كردید، آن را به حكم خدا و رسول بازگردانید . باز گرداندن آن به خدا آن است كه بر اساس كتاب او حكم دهیم و بازگرداندن آن به رسول آن است كه بر اساس سنت او رفتار كنیم . اگر به راستی بر اساس كتاب خدا حكم شود، ما سزاوارترین مردم به ولایتیم و اگر بر اساس سنت رسول خدا حكم شود، باز هم ما شایستهترین مردم به این مقام و منصبیم .»
● عنایتبه نیازهای زمان در عصر غیبت
در عصر غیبت نیز فقیهان واجد شرایط نیز از سوی امام معصوم به ولایت نصب شده و نایبان آنان بشمار میروند، اما یك تفاوت مهم میان عصر حضور و عصر غیبت وجود دارد كه استاد شهید با عنایتبه نیازهای زمان، بدان توجه كرده است . از آنجا كه ایشان به نیازها و مقتضیات زمان توجهی ویژه داشت، تلاش میكرد كه آموزههای دینی با نیازهای زمان در تعارض قرار نگیرد . معتقد بود كه نادیده گرفتن این واقعیت كه دین پاسخگوی نیازهای زمان است، لااقل گروهی از مردم را از دین جدا میكند .
ایشان با تحلیل جامعه شناسانه، علل گرایش به مادی گری را برشمرده و یكی از آنها را در اروپا «نارسایی مفاهیم دینی از نظر حقوق سیاسی» میداند و در توضیح مطلب میافزاید:
«برای پیشرفت و توسعه دین و یا توقف و عقبگرد آن، شرایط خاصی ضرورت پیدا میكند، گاهی یك نیاز بخصوص در جامعه پیدا میشود; یعنی احساس میشود، و دین یا مسلك دیگر چیزی را عرضه میدارد كه موافق با آن نیاز است، لهذا با سرعت آن دین پیش میرود و گاهی به عكس، نوعی نیاز شدید و منطقی و معقول در جامعه پیدا میشود و دین یا اولیای دین به ضدیتبا آن نیاز برمی خیزند و نوعی جنگ میان نیاز دینی و نیازی كه جامعه به خوبی آن را احساس میكند، برپا میكنند . بدیهی است در چنین صورتی حداقل گروهی از مردم جانب آن نیاز را میگیرند و اساسا یك دین صحیح نمیتواند چنین باشد و نباید چنین عرضه شود . » (۹)
آنگاه «مساله حقوق سیاسی و اینكه افراد جامعه حق دارند و باید در سرنوشت اجتماع خود مؤثر باشند» را به عنوان مسالهای یاد میكند كه «از قرن ۱۷ میلادی به صورت یك نیاز عمومی و قطعی مطرح شد .» (۱۰)
ایشان با اشاره به تاریخچه نفی هرگونه حق مردم بر حاكم و صرفا مكلف و موظف بودن آنان در غرب، آن را با فرهنگ اسلامی در تعارض میداند و نمونه هایی از بیانات علی علیه السلام را در زمان حكومتش، كه از حقوق متقابل مردم و حاكم سخن گفته، به عنوان شاهد ذكر میكند . (۱۱)
یكی از نظریههای رایج در غرب این بوده كه «سلطنت موهبتی الهی است و سلطان فقط در پیشگاه خداوند مسؤول است و در برابر مردم مسؤولیتی ندارد . در رابطه میان مردم و حكومت، حكومت دارای حق و مردم دارای وظیفهاند . رعایا نمیتوانند شكل حكومت را تغییر دهند . به حكمران اعتراض كنند . كیفر دهند و او را عزل نمایند . نیرو و شرف رعایا در پیش حكمران ارزشی ندارد .» (۱۲)
استاد شهید بر این نكته تكیه كرده كه «پیوند تصنعی كه كلیسا میان اعتقاد به خدا و نفی حق حاكمیت مردم و بالالزام میان حق حاكمیت مردم و نفی وجود خدا برقرار كرده، عامل مهمی در روگردانی مردم از دین و مذهب شد . در حقیقت اصل مردم برای رهبر و نه رهبر برای مردم را تثبیت كرد ...»
«... در حالی كه در فرهنگ اسلامی رهبر برای مردم است نه مردم برای رهبر . واژه رعیت نیز، علی رغم مفهوم منفوری كه اخیرا در زبان فارسی پیدا كرده، متضمن همین واقعیت است .» (۱۳)
نویسنده:جواد ورعی
پینوشتها
۱) مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۹، مقدمه عدل الهی .
۲) مائده: ۶۷
۳) ر . ك . به: یادداشتهای استاد مطهری، ج۳، ص ۳۰۰
۴) پیرامون انقلاب اسلامی، ص ۱۲۳
۵) یادداشتهای استاد، ج ۵، ص ۲۹۲
۶) مجموعه آثار، ج ۴، صص ۸۵۸ - ۸۵۵، امامت و رهبری .
۷) مجموعه آثار، ج۲۱، صص ۱۲۴ - ۱۲۰، اسلام و مقتضیات زمان .
۸) نهج البلاغه، خ ۱۲۵، ر . ك . به: مجموعه آثار، ج۱۶، ص ۳۳۰، جاذبه و دافعه علی علیه السلام .
۹) یادداشتهای استاد، ج۳، ص ۲۸۷
۱۰) همان مدرك .
۱۱) همان مدرك، صص ۲۹۸ - ۲۹۶; نیز مجموعه آثار، ج ۱، ص ۵۵۴، علل گرایش به مادیگری .
۱۲) یادداشتهای استاد، ج ۳، صص ۲۹۳ - ۲۹۰، به نقل از آزادی فرد و قدرت دولت .
۱۳) همان، ج ۴، صص ۶۰۳ - ۶۰۲
۱۴) همان، ج ۳، صص ۲۹۸ - ۲۹۶ ; مجموعه آثار، ج ۱، ص ۵۵۴، علل گرایش به مادیگری .
۱۵) ر . ك: مجله حكومت اسلامی، ش ۲۴، ص ۱۰۹، مقاله «ولایت در اندیشه فقهی - سیاسی نائینی» از نویسنده .
۱۶) یادداشتهای استاد، ج۴، ص ۶۰۲
۱۷) نهج البلاغه ، خ۲۱۴
۱۸) الكافی، ج۷، ص ۴۱۲
۱۹) مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۱۲۴، اسلام و نیازهای زمان .
۲۰) همان، ص ۱۲۷
۲۱) یادداشتهای استاد، ج ۳، ص۲۸۶
۲۲) پیرامون انقلاب اسلامی، ص۸۱
۲۳) همان، ص ۸۶
۲۴) نساء: ۵۸
۲۵) نهج البلاغه، نامه۵، خطاب به كارگزار امام در آذربایجان .
۲۶) مجموعه آثار، ج۱۶، صص ۴۵۴ - ۴۵۱; سیری در نهج البلاغه .
۲۷) امام خمینی، ولایت فقیه، ص ۴۴
۲۸) یادداشهای استاد، ج ۳، ص ۲۹۶
۲۹) طبرسی، احتجاج، ج۲، ص ۲۶۳
۳۰) مجموعه آثار، ج ۲۱، صص ۱۲۵ - ۱۲۴، اسلام و نیازهای زمان .
۳۱) یادداشتهای استاد، ج ۳، صص ۲۹۹ - ۳۸۲
۳۲) نهج البلاغه، خ ۲۳۸، ترجمه سیدجعفر شهیدی .
۳۳ یادداشتهای استاد، ج ۳، صص ۲۸۶ - ۲۸۵
۳۴) یادداشتهای استاد مطهری، ج ۶، ص ۲۵۹
۳۵) همان مدرك، ص۲۶۰
۳۶) چهار مقاله درباره آزادی، صص ۳۵۰ - ۳۴۹
۳۷) همان مدرك، ص ۳۳۴
۳۸) همان مدرك، ص ۳۴۵
۳۹) برای اطلاع بیشتر ر . ك . به: حقوق و وظایف شهروندان و دولتمردان، از نویسنده .
۴۰) ر . ك . به: یادداشتهای استاد، ج ۷، صص ۸۵ - ۷۵
۴۱) یادداشتهای استاد مطهری، ج ۷، ص۷۰
۴۲) یادداشتهای استاد، ج ۷، ص ۵۸
۴۳) همان مدرك، ص ۶۰
۴۴) محقق حلی، شرایع الاسلام، ج۴، ص ۶۷
۴۵) یادداشتهای استاد، ج ۴، ص ۵۹۶
۴۶) مؤمنون: ۱۷
۴۷) مجموعه آثار، ج ۲۱، ص ۳۱۹، اسلام و نیازهای زمان .
۴۸) همان مدرك، ص ۳۳۷
۴۹) ر . ك . به: نایینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، مقدمه و تحقیق از نویسنده، ص ۱۳۶; مجموعه آثار، ج۲۱، صص ۱۲۷ - ۱۱۱
منبع:فصلنامه حكومت اسلامی، شماره ۳۱
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست