سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

پرسه ای در دنیای بازیگری سینما


پرسه ای در دنیای بازیگری سینما

کارشناسان و پیشکسوتان از موانع و آسیب های بازیگری در ایران می گویند

هیچ شکی نیست که بازیگری بزرگ‌ترین وسوسه سینماست و در میان انواع کالاهای جذابی که پشت ویترین سینما چیده شده، اولین چیزی است که به چشم می‌آید و دلبری می‌کند. بازیگری به عنوان یک هنر و حرفه سینمایی در کشور ما موقعیت‌های مختلف تاریخی را طی کرده و فراز و فرودهای مختلفی داشته است. محصول این فرآیند پرپیچ و خم تاریخی بدون شک دسترسی بازیگری به سطوح بالاتری از این هنر ـ حرفه در کشور ما بوده که دست‌کم یکی از مصادیق این مدعا جوایزی است که بازیگران ما در جشنواره‌های بین‌المللی دریافت کرده‌اند که نمونه آخر آن موفقیت گروهی از بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین در جشنواره برلین بود.

مقایسه بازیگری در سینمای قبل و بعد از انقلاب بویژه ۲ دهه اخیر نشان می‌دهد که بازیگری در کشور ما از شیوه‌های تیپیکال و نمایشی که واجد یک نوع اغراق‌گرایی و گل درشتی در سبک بازیگری بود به وجوهی رئالیستی‌تر و شخصیت‌محور دست یافته و گاه به عنصری برجسته و متمایز در کنار سایر عناصر و عوامل یک ساختار سینمایی بدل شده است. برای درک این موضوع می‌توان خود بازیگران و کارنامه آنها را نیز ملاک قرار داد و این پیشرفت و ارتقای حرفه‌ای را درک کرد. مثلا کافی است به جنس بازی‌های جمشید‌ هاشم‌پور در دهه ۶۰ با نام مشهور جمشید آریا نگاهی بیندازید و آن را با توانایی و ظرفیت‌های بازیگری‌اش در دهه ۸۰ مقایسه کنید تا از طریق همین نمونه به ارتقا و تکامل سطح بازیگری در سینمای ایران پی ببرید. یا ظهور بازیگرانی مثل پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مرحوم خسرو شکیبایی، مهدی‌ هاشمی، فاطمه معتمدآریا، حمید فرخ‌نژاد و بازیگران نسل جوان‌تر مثل شهاب حسینی، بهرام رادان، حامد بهداد، نگار جواهریان، ترانه علیدوستی و... گواه صادقی است بر این‌که سینمای ایران هیچ زمانی به اندازه مقطع کنونی صاحب بازیگران خوب و حرفه‌ای نبوده است.

● نمایش انسان برای انسان

بازیگری از جمله مشاغلی است که از یک‌سو به استعداد و توانایی‌های ذاتی انسان بستگی دارد و از سوی دیگر متکی به دانش و مهارت‌های آموزشی است اما نکته ظریفی که در این حرفه، واجد اهمیت است نمایش انسانی برای خود انسان است. امین تارخ یکی از بازیگران مشهور و مدرس این حرفه در این باره معتقد است: در بازیگری بر خلاف هنرهای دیگر که در آن هنرمند برای بیان مفاهیم از یک ابزار خارج از پیرامون انسان بهره می‌گیرد، فراتر از مفهوم انسانی نمی‌رود و ابزار بازیگر چه به لحاظ درونی و چه به لحاظ بیرونی، خود انسان است.

امین تارخ با بیان این مطلب که هنوز مشخص نیست که بازیگری چیست، می‌افزاید: سخنرانی درباره این‌که «بازیگری چیست؟»، نسبت به خود بازیگری، بسیار سخت‌تر است. در کتاب بازیگری سینما می‌خواندم که نوشته بود صحبت کردن و نوشتن درباره بازیگری به سختی شکستن شاخ دیو است! این درست است که همه هنرها در مورد و در ارتباط با انسان است. ولی اگر یک تعریف عام بخواهیم از بازیگری ارائه کنیم، به نظرم بازیگری به نمایش گذاشتن یک شخصیت انسانی توسط انسان و برای انسان است.

● موانع پیش روی بازیگران

مشکلات بازیگری در سینمای ایران تا حدودی منحصر به فرد است، چرا که جنس بحران سینمای ایران از جنس بحران سینمایی چون ‌هالیوود نیست. در سینمای کشور ما ۲ مشکل نرم‌افزاری و سخت‌افزاری حیات تمام مشاغل سینمایی را تهدید می‌کنند.

مشکل فیلمنامه و کمبود سینماها، به نوبه‌ خود هم باعث ایجاد مشکلات فراوانی در سینمای ایران می‌شوند و هم تأثیر مستقیمی ‌بر بازیگری دارند. به‌طور معمول در سینماهایی که از ضعف فیلمنامه رنج می‌برند، اولین چیزی که قربانی می‌شود شبکه‌ روابط متنوع در فیلمنامه است، چرا که فیلمنامه‌نویسان در شرایط سینمای بحرانی که حیات و ممات صنعت سینما به گیشه وابسته می‌شود و گیشه هم انتظارات قشری و سطحی دارد، سعی می‌کنند نسخه‌های آزموده ‌شده در فیلمنامه‌نویسی را تکرار کنند و این خود باعث محدودیت در قصه‌ شبکه‌ روابط و طبیعتا بازیگرانی می‌شود که قرار است در این شبکه‌ روابط نقش بازی کنند. در این صورت بیشتر قصه‌ها حول بن‌مایه‌های تکراری می‌چرخد و تهیه‌کنندگان ترجیح می‌دهند در این قصه‌ها و شبکه‌های روابط از چهره‌های آشنا و امتحان پس‌داده استفاده کنند. این‌چنین می‌شود که بسیاری از بازیگران در سینمای بدنه‌ای ایران پیوسته برای تماشاگر تکرار می‌شوند و شبکه‌ تبلیغاتی سینما و مطبوعات به‌ناگزیر از آنها ستاره می‌سازد؛ ستاره‌هایی که جای بازیگران کارآزموده و کاربلد را تنگ می‌کنند و تماشاگر را به دیدن خودشان عادت می‌دهند.

● بحران میانسالی بازیگران

اگر نگاهی به سینمای‌ هالیوود بیندازیم می‌بینیم که هنوز برای بازیگران میانسالی چون آل پاچینو، داستین‌ هافمن، رابرت دنیرو، جودی فاستر و حتی بازیگران پیرتر نقش هست، اما در سینمای ایران بنا به دلایلی که ذکر شد برای بازیگرانی که سنین جوانی را پشت سر گذاشته و به پختگی رسیده‌اند، دیگر نقشی نیست یا اگر هم هست آنقدر حاشیه‌ای و کم‌اهمیت است که امکان درخشش آنها در آن نقش بسیار محدود است. اکثر واگذاری نقش‌ها به این افراد از سر ارادت یا احترام است و از کوله‌بار تجربه‌ای که این‌گونه بازیگران در طول سالیان اندوخته‌اند عملا هیچ بهره‌‌ای برده نمی‌شود.

● دستمزد بازیگران و حاشیه‌های آن

یکی از مسائل چالش‌برانگیزی که بویژه در سال‌های اخیر در ارتباط با حرفه بازیگری مطرح بوده میزان و تعیین دستمزدهای آنهاست. از یک‌سو عموم مردم بر این گمانند که بازیگران از حقوق و دستمزد بالا و حتی نجومی‌ برخوردارند و از سوی دیگر بسیاری از بازیگران از پایین بودن میزان دستمزد خود گله می‌کنند. اما آنچه در این سال‌ها به محل مناقشه و چالش در صنف بازیگری منجر شده نابسامانی و نبود قوانین و مقرارت معین و منسجم برای تعیین دستمزد بازیگران است.

نکته: در شغل بازیگری نیز مثل هرحرفه و فن دیگری همواره شاهد ظهور مشاغل یا مدعیان کاذبی هستیم که بدون تجربه و به دلیل برخی دلایل و سفارش و میانبرهای غیرحرفه‌ای وارد این حوزه شده و ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند

داود رشیدی، رئیس انجمن بازیگران سینمای ایران در چگونگی تعیین سقف دستمزد برای بازیگران می‌گوید: ابتدا باید ببینیم که چطور می‌توان سقف دستمزد را تعیین کرد. به نظر می‌رسد یک گروه کارشناس از بازیگران باید شورایی تشکیل دهند تا با در نظر گرفتن توان بازیگران و کارشناسی کار آنان در مورد رقم‌های دستمزد اعمال نظر کنند. او ادامه می‌دهد: مهم‌تر از تصویب طرحی در این زمینه اجرایی کردن آن در عمل است. اما آمادگی انجمن بازیگران را برای ارائه طرح‌ها و راهکارهایی در این زمینه و مقابله با حضور بازیگران با پشتوانه مالی در سینما اعلام می‌کنم. رضا کیانیان، بازیگر توانای سینمای ایران نیز در این باره می‌گوید: دستمزد بازیگر را در واقع ۲ چیز تعیین می‌کند؛ یکی پولی است که مردم بابت تماشای او در یک فیلم می‌پردازند و با دیدن عکس و اسمش در تبلیغات فیلم به سینما می‌روند. دوم این است که بازیگر چقدر اعتبار هنری دارد. این اعتبار هنری هم البته به شکلی باز به همان موضوع دستمزد و گیشه برمی‌گردد.

● ظهور نابازیگران

در شغل بازیگری نیز مثل هر حرفه و فن دیگری همواره شاهد ظهور مشاغل یا مدعیان کاذبی هستیم که از بدون تجربه و طی‌کردن فرآیند طبیعی این حرفه و به دلیل برخی دلایل و رانت و میانبرهای غیرحرفه‌ای وارد این حوزه شده و ره صدساله را یک شبه طی کرده‌اند. هرچند بسیاری از آنها بازیگران بادکنکی هستند که به سرعت تهی شده و به فراموشی سپرده می‌شوند. جمشید مشایخی بازیگر پیشکسوت و قدیمی‌ سینمای ایران با انتقاد از این وضعیت می‌گوید: این روزها ما با یک معضل عجیب در بازیگری مواجه شده‌ایم. مثلا کارگردانان عده‌ای پیرمرد و پیرزن که هیچ اطلاعی راجع به عرصه بازیگری ندارند را وارد این عرصه می‌کنند که اکثرشان هم کار کمدی انجام می‌دهند و طرف فقط بلد است یک دیالوگ را بگوید و آن را در هر کاری هم تکرار می‌کند و دستمزدهای آنچنانی می‌گیرد.مشایخی همچنین تاکید می‌کند: اگر بازیگری چهره زیبا داشته باشد به خودی خود برای او نقطه ضعف محسوب نمی‌شود، بلکه نباید صرفا روی چهره تکیه کند. متأسفانه برخی از ستاره‌های ما صرفا به چهره‌شان اکتفا می‌کنند و هیچ‌ گامی برای افزایش و بالا بردن توانایی‌هایشان برنمی‌دارند. یک بازیگر مانکن نیست که صرفا با تکیه بر زیبایی‌اش مردم او را ببینند بلکه باید مردم را غرق در توانایی‌های ذاتی‌اش بکند.

● آموزشگاه‌های بازیگری

سینما در مقام یک هنر ـ صنعت بیش از دیگر هنرها مورد توجه و تمسک جوانان قرار می‌گیرد و در ایران هم بازار تقاضای آن بویژه در ۲ دهه اخیر گسترش پیدا کرده است. کعبه آمال بیشتر این جوانان هم بازیگری سینماست که به هر دری می‌زنند تا به آن راه پیدا کنند. میزان این تقاضا به حدی رشد کرده است که دیگر مراکز دولتی آموزش هنر در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی، پاسخگوی خیل عظیم متقاضیان این امر نیست. بر همین اساس بویژه در دهه گذشته شاهد رشد آموزشگاه‌های آزاد بازیگری در سطح کشور و بویژه در پایتخت هستیم که تنها تعدادی از آن‌ها موفق عمل کرده‌اند. حمید سمندریان، کارگردان تئاتر و استاد باسابقه بازیگری ـ که مدیر یکی از آموزشگاه‌های آزاد سینمایی است ـ در توضیح نقش کلاس‌های بازیگری در موفقیت یا عدم موفقیت یک فرد می‌گوید: این کلاس‌ها، کارگاه ساخت و پرورش بازیگر نیست. نمی‌توان بدون کوچک‌ترین شناخت و علاقه واقعی به هنر بازیگری به این کلاس‌ها آمد و موفق شد. علاوه بر آن پشتکار و سختکوشی لازمه موفقیت در این امر است که هرکسی از پس آن بر نمی‌آید.

به گفته وی، بعضی از آموزشگاه‌های سینمایی صلاحیت تدریس و عرضه خدمات مناسب در این رشته سینمایی را ندارند، اما به دلایل نامعلوم مجوز تاسیس این کارگاه‌ها را دریافت می‌کنند و با خیل بی‌شماری از این متقاضیان روبه‌رو می‌شوند که با انواع و اقسام ترفندها آنها را جذب آموزشگاه‌ها می‌کنند و در نهایت هم چیزی عاید هنرجوی علاقه‌مند نمی‌شود و دست خالی و سرخورده راهی بازار کار می‌شوند. مهدی فخیم‌زاده، کارگردانی که در اغلب مجموعه‌های تلویزیونی از هنروران بازیگری در کارگاه آموزش بازیگری خود استفاده می‌کند،درباره کارکرد آموزشگاه آزاد بازیگری می‌گوید: تحصیلات آکادمیک برای حضور در حرفه بازیگری یا هر رشته هنری لازم و ضروری است، اما شرط کافی نیست، کما این‌که بسیاری از بازیگران خوب ایرانی از تحصیلات آکادمیک بی‌بهره‌اند، اما بازیگران قابلی از آب درآمده‌اند.

رسول صدرعاملی، کارگردانی که ترانه علیدوستی را برای بازی در فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» از یکی از آموزشگاه‌های سینمایی انتخاب کرده نیز معتقد است: در بخش خصوصی بجز چند آموزشگاه بازیگری که واقعا کاربلد هستند، بقیه صرفا به دلیل انبوه متقاضیان برای ورود به حرفه بازیگری تاسیس شده‌اند و متاسفانه در اغلب آنها هم شاهد بوده‌ایم که با تکیه بر اسم یک هنرپیشه معروف در تبلیغات، جوانان علاقه‌مند را جذب کلاس‌هایشان کرده‌اند و متاسفانه در بسیاری موارد بازده هم نداشته است. محمود عزیزی، بازیگر و استاد دانشکده هنرهای زیبا نیز در این باره می‌گوید: در هیچ کجای دنیا که بگردید این تعداد از آموزشگاه‌های آزاد را نمی‌بینید و هیچ‌کس در هیچ گوشه دنیا نیز نمی‌تواند بگوید بعد از ۲ الی ۳ ماه می‌توان بازیگر شد. در نهایت آیا به تعداد این آموزشگاه‌های آزاد که در هر ترم حداقل ۴۰ الی ۵۰ نفر را جذب می‌کند ما خروجی بازیگر حرفه‌ای هم داریم؟‌

● پایان بازیگری

بازیگری از آن دست مشاغلی است که به واسطه سویه هنری‌اش، بازنشستگی و پایان ندارد مگر این‌که با پایانی ارادی از سوی بازیگر مواجه شود. خستگی، دلزدگی، پیری و ناتوانی یا عدم پیشنهاد و فرصت‌های کاری و البته مرگ دلایلی هستند که پایان بازیگری را برای یک هنرپیشه رقم می‌زنند. اما این به‌معنای پایان بازیگری از لحاظ سازمانی و معیار تاریخی و زمانی است وگرنه بازیگری در حقیقت ماهوی خود از جمله مشاغلی است که عدم خلاقیت و نوآوری و تکرار کردن خود در آن به‌پایان حرفه‌ای و هنری این شغل منتهی شده و به‌تدریج به حذف بازیگر از عالم بازیگری منجر می‌شود. بازیگران بزرگ آنهایی هستند که با توانایی و هنر خویش به خاطره‌ای در ذهن مخاطب بدل شده و هیچ وقت به پایان نمی‌رسند.

سیدرضا صائمی