شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

سیاست ترامپ تهدید یا معامله


سیاست ترامپ تهدید یا معامله

دو هفته از ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا گذشت در این مدت نمره هیاهوهای تبلیغاتی او بیست و ارائه برنامه, به خصوص در سیاست خارجی صفر است

دو هفته از ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا گذشت. در این مدت نمره هیاهوهای تبلیغاتی او بیست و ارائه برنامه، به خصوص در سیاست خارجی صفر است. شعار رئیس جمهوری جدید آمریکا «تهدید یا معامله» است. ترامپ اتحادیه اروپا را نهادی بی ارزش و ناکارآمد می نامد که باید منحل گردد! «مرکل» صدر اعظم آلمان، «اولاند» رئیس جمهور فرانسه و رؤسای دیگر کشورهای اروپایی عضو اتحادیه در واکنشی تند و شدید، گفتار ترامپ را عجیب و خارج از پروتکل سیاسی و اصول روابط بین المللی دانسته اند و دخالت مستقیم در امور کشورهای دیگر می دانند.

ترامپ درباره ناتو گفته است، «ناتو» اگر از امنیت اروپا حراست می کند، آمریکا دلیلی نمی بیند که هزینه های آن را بپردازد و در «ناتو» باقی بماند! این گفته ترامپ در داخل آمریکا، در کنگره و حتی در سازمان نظامی این کشور و در سراسر اروپا با چنان نقدی مواجه شده است که آن را ناشی از بی خردی سیاسی و ضعف اطلاعاتی رئیس جمهور جدید آمریکا ارزیابی می کنند. رئیس جمهور فرانسه گفته است که اروپا باید در فکر ایجاد سازمان نظامی مستقل باشد. در اروپا زمزمه ایجاد سازمان دفاعی ـ نظامی مستقل، بدون حضور آمریکا سربرآورده است. رهبران سیاسی اروپا علت ارائه چنین پیشنهادی را، اولاً روان پریش دانستن رئیس جمهور جدید آمریکا و ثانیاً غیرقابل پیش بینی دانستن او دانسته اند. بسیاری از تحلیلگران سیاسی اروپایی، ترامپ را نیوفاشیست (فاشیست جدید) می خوانند که می خواهد با تهدید همه را وارد به معامله با خود کند. همچنین مواضع سیاسی او به جریان های راست افراطی و نژاد پرست اروپایی خوراک می رساند!

هیاهوهای تبلیغاتی ـ سیاسی ترامپ، موجی از نفرت عمومی اجتماعی را در اروپا ایجاد کرده است. در اغلب کشورهای اروپایی، مردم با شعار علیه ترامپ از دولت های خود خواسته اند تا مانع دیدار او از کشورهای اروپایی شوند.

نخست وزیر انگلیس که به واشنگتن رفت از ترامپ برای دیدار با ملکه انگلیس دعوت کرد. پخش این خبر موجب بحران در انگلیس شده است و تاکنون در لندن، بیش از دو میلیون نفر با امضای توماری از دولت خواسته اند تا این دعوت نامه را لغو کند.

درباره لغو روادید 7 کشور مسلمان به آمریکا که در صدر آن ایران قرار دارد، موجی از اعتراض در داخل و خارج از آمریکا برآمده است. اجرای این دستور که هیچ سودی برای آمریکا ندارد، آشفتگی در افکار عمومی مردم آمریکا را دوچندان کرده است. مردم آمریکا می گویند: این دستور آمریکا را امن تر نکرده است. بسیاری صدور این فرمان را نشانه دیگری از نژادپرستی ترامپ عنوان کرده اند، درباره دیوارکشی در جنوب آمریکا و مرز مشترک این کشور با مکزیک که با هیاهوی وسیع رسانه ای همراه بود، اکنون در کنگره آمریکا، بسیاری از نمایندگان و سناتورهای هر دو حزب می گویند: فرمان رئیس جمهور هیچ سودی برای آمریکا و حراست از امنیت داخلی آن دربر ندارد.

فرمان حصارکشی تنها قدرت نمایی رئیس جمهور در شروع دوره ریاست جمهوری است. ترامپ مدام، قدرت نمایی همراه با تهدید را در دستور کار خود قرار داده است.

ترامپ یکباره شرایط عادی روابط آمریکا با چین را نیز به دایره ابهام سوق داده است. او چین را تهدید کرد که باید وارد معامله جدید با او در روابط تجاری، جایگاه سیاسی ـ نظامی و ... در منطقه گردد. چینی ها بدون کمترین التهاب، سخنان ترامپ را ناشی از کم تجربگی سیاسی او می خوانند که با اظهارات تهدیدآمیز می خواهد طرح معامله جدید با چین را تثبیت کند!

درباره خاورمیانه، علی الخصوص درباره ایرانَ، همین روال (تهدید یا معامله) در دستور کار ترامپ قرار گرفته است. او که کمترین شناخت تاریخی ـ سیاسی از خاورمیانه را دارد، در کنار ضعف دانش درباره خاورمیانه، مشاور شورای امنیت ملی خود را، افسری از ارتش بنام «مایکل پلین» انتخاب کرده است که بخاطر شدت مواضع بر ضد مسلمانان و بخصوص ایران، در دوره «اوباما» فردی نژادپرست و خطرناک دیده شد و از کار برکنار گردید. ترامپ نزدیک ترین دوست خود در خاورمیانه را «نتانیاهو» می داند و اگر ترامپ بخواهد از چشم «نتانیاهو» نخست وزیر راست افراطی اسرائیل به خاورمیانه بنگرد و سیاست های خود را تنظیم کند، آمریکا را در باتلاق خاورمیانه بحران زده بیشتر از گذشته گرفتار خواهد کرد.

«نتانیاهو» کپی برابر اصل «شارون» در اسرائیل است. هم اکنون برخلاف رأی شورای امنیت سازمان ملل، همچنان مزارع و خانه های فلسطینیان را ویران می سازد و به شهرک سازی های یهودی نشین ادامه می دهد. «نتانیاهو» در خاورمیانه به فرمانده «کودک کش» مشهور است. ترامپ دست خود را در دستان یک جنایتکار جنگی قرار داده است تا با سیاست «تهدید» بستر معامله با رژیم صهیونیستی را هموار سازد.

از آخرین دستورهای ترامپ در جهت سیاست «تهدید یا معامله»، صدور فرمان تحریم مالی 13 نفر و 12 نهاد مرتبط با ایران است. آنهم بخاطر آزمایش «موشک دفاعی» در داخل خاک ایران! دیروز سخنگوی کاخ سفید به خبرنگاران گفت: «این طرح تحریم در دوره «اوباما» تنظیم شده بود که امروز رئیس جمهور ترامپ دستور اجرای آن را داده است.» دستوری که هیچ اثر وضعی در داخل ایران به لحاظ اقتصادی، سیاسی و امنیتی ندارد، جز اینکه پس از اعلام خبری آن قیمت نفت بیش از 5 دلار افزایش یافت! دولت های اروپایی، چین و روسیه صدور این دستور از سوی ترامپ را رد کرده اند و تنها پی آمد آن را تشدید بحران در منطقه خوانده اند.

ترامپ چندین بار گفته است، قدرت من در «تهدید» است. مگر آنکه معامله ای انجام پذیرد که در آن باید آمریکا قدرت برتر و اول دانسته شود! پرسش این است که آیا از مسیر «تهدید» و رعب تبلیغاتی، رئیس جمهور جدید آمریکا قادر خواهد بود که جایگاه آمریکا را در جهان تثبیت کند!؟ معادله «تهدید یا معامله» در شرایط کنونی بین المللی در هیچ منطقه ای از جهان، بخصوص در خاورمیانه کارآیی ندارد. دولت ها با انتخاب «تعامل» دو و چند جانبه راه حل برای مشکلات را جستجو می کنند. مقدمه ایجاد تهدید به راه حل سیاسی نمی انجامد ولی شکاف ها، اختلاف ها و بحران ها را پیچیده تر می سازد. ترامپ با شعار «تهدید» قدرت نمایی می کند که ادامه آن بحران های منطقه و بین المللی را افزایش و پیچیده تر خواهد کرد. معادله «تهدید یا معامله» بخصوص درباره جمهوری اسلامی ایران جواب نمی دهد. اگر ترامپ باور ندارد، از رؤسای جمهور قبلی آمریکا پاسخ این پرسش را بخواهد که راهبرد تهدید یا معامله نتیجه مطلوب می دهد؟

ابوالقاسم قاسم زاده