شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
مجله ویستا

تحلیلی از وضعیت مذهب در آمریكا


تحلیلی از وضعیت مذهب در آمریكا

در چند دهه اخیر سردمداران جهان غرب برای رشد تمدن مادی و به انزوا كشاندن مذهب در غرب, تلاش همه جانبه و شدیدی را آغاز نمودند, كه تمام تلاش ایشان به سمت حاكم نمودن ارزش های مادی به جای ارزش های الهی سوق داشت تأملی مختصر در تاریخ اجتماعی و سیاسی غرب و یا نوشته ها و سخنان متفكران فعلی آنها برای اثبات این مطلب كافی است

آمریكایی‌ها در دو دههٔ اخیر برای یافتن راه‌های عملی رهبری جهان، مؤسسات و افراد زیادی را به خدمت گرفتند، به خصوص پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۰، كه وظیفه این مؤسسات و بنیادها برای به عینیت رساندن رهبری مطلق آمریكا سنگین‌تر گشت. بنیاد هریتیج (۱)، از مؤسسات بسیار مهمی است كه پروژه‌های فراوانی را در این زمینه به انجام رسانده است. یكی از مهمترین این پروژه‌ها،‌ پروژه‌ای است با نام “تعهدی برای رهبری” كه از آن به عنوان انجیل دولت آمریكا یاد می‌شود. مهمترین ویژگی این پروژه آن است كه هر چند سال یكبار تجدیدنظر و تكمیل می‌شود تا طبق شرایط جدید، راهكارهای تازه و عملی‌تر را برای رسیدن به هدف نهایی یعنی رهبری جهان ارائه دهد كه یكی از قدم‌های مهمی كه در این راه برداشته است، بیان ضعف‌ها و مشكلات پایه‌ای و اصلی آمریكا و راهكارهای اصلاح آنهاست.یكی از فصل‌های مهم این پروژه كه دربارهٔ مسائلی مذهبی در آمریكاست و “پاتریك فاگان” (۲) و “جوزف لاكنت” (۳) مدیریت این بخش را بر عهده دارند، مورد نظر ماست.تأكید اولیهٔ طراحان این پروژه بر وضعیت وخیم مذهبی در آمریكا در چند دههٔ اخیر و مخالفت‌ نهادهای دولتی با رشد مذهب می‌باشد كه به نظر طراحان، این وضعیت نابهنجار بازتاب‌های فراوانی در چند سال اخیر داشته و تغییرات عمیقی در میان مردم به وجود آورده و كار دولتمردان را دشوارتر ساخته است.آنها ابتدا تأكید می‌كنند: “تجربیاتی كه از سال ۱۹۶۰ آغاز شده و به دنبال به انزوا كشاندن مذهب بوده است، و این تجربه نتوانسته آن مدینهٔ فاضلهٔ موعود را به ارمغان بیاورد و تزریق دلارهای فراوان به جامعه و تولید صدها برنامه اجتماعی نتوانسته جلوی از هم پاشیدگی خانواده‌ها و نابودی فضایل آموزشی را بگیرد.” در ادامه، مطالب مهمی را در مورد رابطه خصومت‌آمیز مؤسسات و شركت‌های مختلف در گذشته با دین و مذهب ذكر می‌كنند: “برخی از مؤسسات سعی می‌كنند اهمیت مذهب و دعا را كتمان كنند و علت موفقیت خود را بی‌اعتمادی به مسائل الهی عنوان می‌كنند. مهم‌تر از آن در ۵۰ سال گذشته تصمیمات دادگاه‌های آمریكا نسبت به مذهب‌، كاملاً خشونت‌آمیز و تهاجمی بوده است و احكام دادگاه‌ها بیان می‌كند كه شركت مؤسسات مذهبی در برنامه‌های دولتی، زمانی قانونی است كه هدف آن برنامه‌ سكولار باشد و دین را تأیید یا رد نكند. طبق این تصمیمات، گروه‌های مذهبی از شركت در برنامه‌های بازپروری معتادان، تأمین مسكن برای افراد فقیر و بازپروری زندانیان محروم گشته‌اند، گروه‌های آموزش انجیل برخلاف گروه‌های پیشاهنگی و كلوپ‌های بازی، اجازه ملاقات با دانش‌آموزان را در ساعات درسی نداشته‌اند و دولت اجازه كمك مالی به مدارس مذهبی را نداشته است. بیمارستان‌های مذهبی نه تنها حق دریافت پول از دولت را ندارند، بلكه اجازه شركت در برنامه‌های مراقبت پزشكی را نیز نخواهند داشت. در بسیاری از كالج‌ها مربیان و اساتید هیچ جایگاهی برای مذهب در آموزش قائل نبوده‌اند.”به طور عمومی نویسندگان این طرح تأكید می‌كنند كه این مخالفت‌ها به خاطر وجود “اصلاحیه اول” قانون اساسی آمریكاست كه بیان می‌كند: “كنگره نباید قانونی را تصویب كند كه مربوط به تأسیس یك مذهب به طور رسمی شود یا انجام دادن آزاد اعمال مذهبی را منع كند”، و در نتیجه هرگونه كمك مؤسسات مذهبی به عنوان كمك به یك دین خاص تلقی می‌شود و از آن جلوگیری به عمل می‌آید و به همین دلیل است كه “ویلیام سیمون” از اعضای هیأت‌ امنای بنیاد “هریتیج” تأكید می‌كند كه “به مرور زمان با استناد به این قانون سعی كرده‌اند كه آزادی از مذهب را به جای آزادی مذهبی تبلیغ كنند و آن را در سطح جامعه به عینیت برسانند و به مروز زمان معنای آزادی برای مذهب از بین رفته است.” او خود ادامه می‌دهد: “علاوه بر استناداتی كه مخالفان مذهبی به این قانون می‌كنند سه عامل دیگر نیز باعث رشد و ترویج بی‌دینی گشته است كه عبارتند از “ظهور و توسعه پلورالیسم و تكثرگرائی”، “توسعه قدرت دولت و محوریت دولت فدرال (كه باعث به حاشیه رانده شدن مذهب گشته است) و “رشد گروه‌ها و مؤسساتی كه به طور وسیع جداسازی مطلق دین و دولت را ترویج می‌كنند.” (۴)این مخالفت با حضور مذهب در صحنه اجتماع و سیاست ریشه تاریخی و عمیقی در غرب دارد. این مخالفت‌ها در گذشته به صورتی كاملاً‌ آشكار و صریح، حتی در میان تودهٔ مردم نیز وجود داشته است. به عنوان مثال همان‌طور كه “ویلیام سیمون” در سخنرانی خود با عنوان “چرا آمریكا به مذهب نیاز دارد” بیان كرده است، شعار انقلابیون جمهوری‌خواه فرانسه این بود كه: “بیایید آخرین شاه را با رودهٔ آخرین كشیش خفه كنیم” (۵) و در بسیاری از كتب نظریه‌پردازان غربی، مانند “مادیسون” تأكید شده است كه “سیلاب‌های خون به نام دین‌های رسمی در دنیای قدیم جاری شده‌اند و اكنون راه علاج آن جدای دین از دولت است.”

●وضعیت فعلی مذهب در آمریكا

جهان غرب، با وجود تلاش‌های فراوانی كه در راستای حاكمیت ارزش‌های مادی انجام داده است، در حال حاضر با دو بحران اصلی و محوری، درگیری جدی دارد كه نحوه رفتار آن با این دو بحران، كیفیت ادامه حیات جهان غرب را تعیین می‌كند. رشد گرایش عمومی به مذهب و اعتقاد نظریه‌پردازان به كاركرد اجتماعی دین در كنار تلاش آنان بر استمرار قوانین سكولار غربی، كه یك پارادوكس عملی می‌باشد، دو بحران اصلی است كه بررسی آنها به علت ارتباط مستقیم مذهب، ما را در شناخت وضعیت مذهبی جهان غرب در سال‌های اخیر یاری می‌نماید.

۱) رشد گرایش عمومی به مذهب

با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اقبال عمومی جهان به مسائل اعتقادی و الهی رشد چشمگیری یافت و در این امر و حركت مهم جهانی، اراده مادی‌گرایانه متولیان تمدن غرب بی‌اثر بوده است. این احیای مجدد دینداری در عالم، بزرگترین چالش‌ را برای جهان مادی به وجود آورد كه با عقب‌نشینی آنها نیز همراه بود. بسیاری از نظریه‌پردازان آمریكایی و از جمله مهم‌ترین آنها یعنی طراحان پروژه مذكور معتقدند در چند سال اخیر در سراسر آمریكا رویكرد دوباره‌ای به مذهب در بین عموم مردم بوجود آمده است. آنها در ادامه پروژه خود آورده‌اند كه “شكست راه‌حل‌های لیبرال و سكولار كاملاً واضح می‌باشد و به این خاطر بسیاری از مردم به سمت كمك به مؤسسات مذهبی روی آورده‌اند. به خصوص در جولای ۱۹۹۹، مؤسسه گالوپ (كه یكی از مؤسسات معروف آمارسنجی در آمریكاست) در گزارشی آورده است كه در نتیجه تیراندازی‌های اخیر در مدارس دولتی، افراد زیادی درخواست بازگشت به ارزش‌های سنتی خانوادگی مانند نیایش در كلاس‌های مدارس را دارند و همان مؤسسه در یك نظرسنجی كه به كمك شبكه و روزنامهٔ “یو.اس.ای.تودی” انجام داده است، تأكید می‌كند كه ۷۰% مردم آمریكا طرفدار نیایش در مدارس هستند.”

در ادامه پروژه به آمارهای مهمی كه توسط مؤسسات نظرسنجی آمریكا مخصوصاً مؤسسه گالوپ تهیه شده است،‌ استناد می‌كنند و آورده‌اند: “۹۲% مردم آمریكا اعتقاد به خداوند یكتا و قدرتمند دارند، ۸۸% اعتقاد به معجزه، ۸۵% اعتقاد به بهشت و ۷۲% اعتقاد به جهنم دارند. حدود ۱۰۰ میلیون انسان بالغ آمریكایی قسمتی از عید پاك سال ۱۹۹۹ را در كلیسا گذراندند، ۶۱% از افراد بین ۱۸ تا ۲۹ سال گفته‌اند كه عضو یك كلیسا یا كنیسه هستند و این میزان برای سنین بین ۳۰ تا ۴۹ سال به ۶۶% و افراد بالای ۵۰ سال به ۷۶% می‌رسد.”

۲) پارادوكس عملی جهان غرب: اعتقاد به مخالفت عملی با كاركرد اجتماعی دین

گذشته از بحران رشد معنویت كه به طور فزاینده‌ و از منبعی خارج از مرزهای جغرافیایی تمدن غرب، آنها را تهدید می‌كند،‌ تمدن غرب از درون نیز با چالش مهمی درگیر است و آن مواجه شدن با یك پارادوكس عملی در نحوه رفتار در برابر رابطه دین و مسائل اجتماعی می‌باشد، كه خود این امر به تنهائی حیات تمدن الحادی را با تهدید جدی مواجه ساخته است.

پی‌نویس:

۱. بنیاد “هریتیج”، یكی از مهمترین مراكز تحقیقاتی و آموزشی آمریكا و به عبارتی یكی از مراكز فكری آمریكا می‌باشد در سال ۱۹۷۳ توسط “پل ویریچ” تأسیس شد. این بنیاد به عنوان یكی از راهبران سیاست عمومی واشنگتن می‌باشد و مأموریت آن تنظیم و ترویج سیاست‌های محافظه‌كارانه است كه اصول آزادی فردی، ارزش‌های سنتی آمریكا و دفاع ملی مستحكم را پایه‌ریزی می‌كند. به گفته ریگان، این بنیاد كمك‌های مهمی به شكل‌دهی سیاست دولت می‌كند.

۲. “پاتریك فاگان”، یكی از اعضای برجسته بنیاد “هریتیج” می‌باشد. وی مدرك كارشناسی خود را در رشتهٔ علوم اجتماعی از دانشگاه دوبلین و مدرك كارشناسی ارشد خود را در رشته روانشناسی از همان دانشگاه اخذ كرد. وی در مورد موضوعاتی مانند جرم و جنایت، رفاه، مواد مخدر، سوءاستفاده از كودكان و عبادت منظم مذهبی مطلب می‌نویسد.وی‌به عنوان مشاور در امور خدمات اجتماعی و خانواده در وزارت بهداشت و تأمین اجتماعی در دولت بوش (پدر) بوده است. تخصص وی در زمینه‌های رفاه، فقر، مسكن، بی‌خانمانی، خانواده، جنایت، مذهب و زندگی عمومی، مدنیت و جامعه مدنی و امور خیریه می‌باشد.

۳. “جوزف لاكنت” از نویسندگان و محققان امور مذهبی در بنیاد “هریتیج” است. وی كارشناسی خود را در رشته ژورنالیسم و كارشناسی ارشد خود را در رشته تاریخ مسیحیت و الهیات از دانشگاه “ایلی نویز” آمریكا گرفته است. مقالات وی در روزنامه‌های “لس‌آنجلس تایمز”، “یو.اس.ای.تودی” و “وال استریت ژورنال” به چاپ می‌رسد.

۴. از مهمترین این مراكز، مجمع آزادی مدنی آمریكا و بنیاد آ‎زادی از مذهب، هستند كه تلاش فراوانی را برای مبارزه با رشد مذهب در غرب انجام می‌دهند. آنها از گروه‌های اصلی می‌باشند كه شكایات فراوانی را به كرات از گروه‌های مذهبی به دادگاه ارائه می‌دهند تا جلو كوچكترین حضور مذهب در صحنه اجتماع را بگیرند و مانع گرایش یا كمك مذهبی به نهادهای دولتی شوند.

۵. این یكی از مسائل بسیار مهمی است كه متأسفانه در تحلیل انقلاب كبیر فرانسه و سایر انقلاب‌های غربی مورد توجه قرار نگرفته است كه این انقلاب‌ها علاوه بر اینكه بر رشد ناسیونالیسم تأكید داشتند به شدت ضدیت با دین داشتند و شاید بتوان گفت علت اصلی آنكه انقلاب به ظاهر آزادیخواهانه فرانسه و روسیه به دیكتاتوری ناپلئون و استالین ختم شد، همین ضدیت آنها با دیانت و فطرب‌ بشری بوده است.

۶. “ماریان ویلیامسون”، از بنیانگذاران مؤسسه “اتحادیه احیای آمریكا”، متولد سال ۱۹۵۲ در تگزاس آمریكاست. او از نویسندگان و سخنرانان معروف در زمینه مسائلی فلسفی، ماوراءالطبیعه و اعتقادی است. سخنرانی‌ها و كتاب‌های وی كه در زمینهٔ “معنویت و مسائل اخلاقی” است با استقبال فراوانی روبرو شده، به طوری كه برخی از كتاب‌های معروف وی مثل “بازگشت به سوی عشق” و “ارزش زن” چندین هفته عنوان پرفروش‌ترین كتاب آمریكا را به خود اختصاص داده‌اند.

۷. این طرح، اخیراً با نام “استراتژی امنیت ملی آمریكا در قرن ۲۱” ترجمه و چاپ شده است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.