شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

پایان شورش بوکسرها در چین و سرکوب قیام مردم لهستان توسط ارتش روسیه تزاری


پایان شورش بوکسرها در چین و سرکوب قیام مردم لهستان توسط ارتش روسیه تزاری

واژه اصلی نام این فرقه به زبان چینی که به مفهوم «مشت اتحاد و عدالت» بود به زبان های غربی به غلط بوکسر یا بوکسور ترجمه شد

● پایان شورش بوکسرها در چین

۱۰۶ سال پیش ، در روز ۷ سپتامبر سال ۱۹۰۱ میلادی شورش بوکسرها با تحقیری دیگر نسبت به امپراتوری چین خاتمه یافت.

فرقه بوکسرها در حوالی سال های دهه ۱۷۷۰ میلادی در نواحی روستایی شان تونگ در جنوب شهر پکن تاسیس شده بود.

واژه اصلی نام این فرقه به زبان چینی که به مفهوم «مشت اتحاد و عدالت» بود به زبان های غربی به غلط بوکسر یا بوکسور ترجمه شد.

اعضای این فرقه از ابتدا با سلطنت منچوها به همان اندازه مخالف بودند که با تسلط غربی ها مخالفت می ورزیدند.

پس از سال ها ، بوکسرها یک متحد غیرمنتظره را یافتند که شخص امپراتریس چین ، تسوهی بود.

تسوهی برای تحکیم هر چه بیشتر قدرت خود آشکارا با تسلط غربی ها بر کشورش مخالفت می کرد.

در روز ۱۰ ژوئن سال ۱۹۰۰ میلادی تسوهی در مقابل شورای عالی فرمان می دهد که بدون فوت وقت بیگانگان از خاک چین بیرون رانده شوند.

بوکسرهای پکن به تحریک توآن یکی از شاهزادگان شهر ممنوع (مجموعه کاخ های سلطنتی در پکن) به شکار چینی های مسیحی و میسیونرهای مذهبی بیگانه می پردازند و آنها را قتل عام می کنند.

سپس مجموعه اقامتگاه های خارجی ها که در قلعه ای محفوظ بود را به محاصره درمی آورند.

متاسفانه شورش بوکسرها به پکن محدود می شود و دامنه آن به سایر نقاط کشور چین گسترش نمی یابد.

برای نخستین بار تمام استعمارگران بیگانه در چین با یکدیگر متحد می شوند.

بریتانیایی ها ، امریکایی ها ، آلمانی ها ، ایتالیایی ها ، فرانسوی ها ، روس ها و حتی ژاپنی ها ارتشی را تحت فرماندهی آلفردفن والدرسی ژنرال آلمانی تشکیل می دهند.

سربازان این ارتش بندر تین تسین را در ۱۴ ژوییه سال ۱۹۰۱ میلادی اشغال کرده و یک ماه بعد وارد پکن می شوند.

اعضای دربار چین بدون فوت وقت فرار می کنند و تسوهی ، امپراتریس قدرتمند برای فرار خود را به صورت یک زن روستایی درمی آورد.

پس از امضای پیمان صلح که به درگیری خاتمه می دهد ، امپراتریس چین ناگزیر می شود خسارات هنگفتی که براساس قرارداد به صورت اقساط را بود به بیگانگان بپردازد که مبلغ آن به یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون فرانک طلا بالغ می شد.

در عین حال تسوهی ناگزیر گردید برخی از شاهزادگان سلسله خود را قربانی کند.

سازمان دهندگان شورش اجازه می یابند خودکشی کنند و هزاران بوکسر در ملاءعام گردن زده می شوند.

به این ترتیب ، در روز ۷ سپتامبر سال ۱۹۰۱ میلادی شورش بوکسرها با تحقیری دیگر نسبت به امپراتوری چین خاتمه می یابد.

اما همین واقعه موجب می شود که زمزمه های آزادی خواهی در چین بلند شوند و ده سال بعد منجر به انقلاب سال ۱۹۱۱ میلادی و سرنگونی امپراتوری چین می شود.

● سرکوب قیام مردم لهستان توسط ارتش روسیه تزاری


پایان شورش بوکسرها در چین و سرکوب قیام مردم لهستان توسط ارتش روسیه تزاری

ارتش ۱۱۰ هزار نفری نیکلای اول ، تزار روسیه با تمام تجهیزاتی که در اختیار داشت پس از چندین هفته نبرد با استقلال طلبان لهستانی که بارزترین سلاحشان میهن پرستی بود ، توانست ورشو را اشغال کند و از آن پس سرکوب وحشیانه مردم لهستان به دستور نیکلای اول اجرا شد.

در روز ۲۹ نوامبر سال ۱۸۳۰ میلادی مردم لهستان علیه اشغالگر روس قیام کردند.

لهستان کشور مرفه و معتبر دوران رنسانس که قربانی طمع همسایگان خود پروس ، اتریش و روسیه شده بود ، در روز ۲۴ اکتبر سال ۱۷۹۵ میلادی از نقشه جغرافیای اروپا ناپدید شد.

ناپلئون بناپارت ، امپراتور فرانسه در پی قرار داد تیلسیت با تزار الکساندر اول برای مدت کوتاهی توانست لهستان را تحت نام دوک نشین ورشو دوباره احیا کند.

در سال ۱۸۱۵ میلادی پس از سقوط ناپلئون از امپراتوری فرانسه ، در جریان کنگره وین بخش اعظم لهستان تحت حاکمیت الکساندر اول ، تزار روسیه قرار گرفت.

بخش شرقی لهستان قدیم کاملا به خاک روسیه منضم شد و منطقه ورشو موقعیت یک پادشاهی را یافت که خود تزار پادشاه آن بود.

الکساندر اول براساس قانون اساسی ۲۵ نوامبر سال ۱۸۱۵ میلادی خودمختاری گسترده ای به لهستان می دهد به طوری که لهستان دارای ارتش ، دولت و سازمان اداری مستقل می شود.

الکساندر اول برای فرهنگ ، زبان و مذهب کاتولیک لهستان احترام قائل بود.

با مرگ الکساندر اول جانشینش نیکلای اول تزار روسیه شد.

او تزاری مستبد بود و نسبت به اقلیت غیر روس نظر خوشی نداشت.استبداد بیش از اندازه نیکلای اول موجب قیام ورشو می شود.

گراندوک کنستانتین که فرمانده ارتش لهستان بود فرار می کند و دیت یا به عبارت دیگر مجلس ملی استقلال لهستان را اعلام می کند.

استقلال طلبان نخست به پیروزی های دست می بابند اما آنها از تجهیزات کافی برخوردار نبودند.

در مقابل تهدید بازگشت دوباره روس ها ، استقلال طلبان از کشورهای غربی اروپا کمک می خواهند اما آنها از کمک به استقلال طلبان لهستانی خودداری می کنند.

به این ترتیب ، در روز ۸ سپتامبر سال ۱۸۳۱ میلادی ارتش ۱۱۰ هزار نفری نیکلای اول ، تزار روسیه پس از چندین هفته نبرد با استقلال طلبان ، شهر ورشو را اشغال کرده و به شیوه وحشیانه ای قیام مردم لهستان را سرکوب می کند. این سرآغاز یک شب طولانی تیره و تار برای ملت لهستان بود.

نیکلای اول به خودمختاری لهستان خاتمه داده و آن را به یکی از ولایات ساده امپراتوری روسیه تبدیل می کند. نیکلای اول سیاست روس کردن اجباری لهستان را در پیش می گیرد.

بیش از ۱۰ هزار نفر از میهن پرستان لهستانی به دلیل سرکوب روس ها جلای وطن می کنند.

ملت لهستان باید تا جنگ جهانی اول و سرنگونی امپراتوری روسیه انتظار بکشد تا بار دیگر به استقلال دست یابد.

بهرام افتخاری