جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
چگونه خدا را به بچه ها بشناسانیم
![چگونه خدا را به بچه ها بشناسانیم](/web/imgs/16/151/owu651.jpeg)
ممکن است این پرسشها برای هر پدر و مادری بسیار مهم و دشوار باشند.
یک روز عصر موقعی که «کیم فلودین» با «یاسمین»، دختر چهارسالهاش حرف میزد، دخترک پرسید: «چرا پوستبدن پرستارش تیرهتر از پوست تن خودش است» جوابی که مادرش به او داد، بحث را به تفاوتهای جسمی مردم کشاند. وی که اهل نیویورک بود، اظهار داشت: «خداوند همه ما را با هر رنگ پوستی دوست دارد.»
یاسمین پرسید: «چشمهای خدا چه رنگی است؟» فلودین مکثی کرد و جواب داد: «... نمیدانم!» بعد یاسمین سؤال کرد: «آیا خدا همین جا نزد ماست؟» فلودین در پاسخ گفت: «بله، حتما». یاسمین نگاهی به دور و برش انداخت و پرسید: «پس آفریدگار کجاست؟ » فلودین جواب داد: «یاسمین، صحبت در این باره دشوار است!»
حق با اوست. گفتوگو در این مورد به واقع سخت میباشد. مدتی بعد فلودین با زنی که مدیر مهد کودک دخترش بود به رایزنی پرداخت و ضمن آن اظهار داشت: «من میخواهم دعا، آرامش بخش دل یاسمین باشد و او خوب و بد را از هم باز شناسد. ولی چه سان میتوانم به وی یاری کنم تا چنین احساسی داشته باشد. در جایی که چیزهایی از این دست نه به دلایل علمی بلکه به ایمان خود شخص بستگی دارد.»
بسیاری از پدران و مادران، نگرانی فلودین را دارند. و لو اینکه بتوانند به راحتی با فرزندانشان درباره مدرسه و سایر موضوعات سخن بگویند، اما امکان دارد راجع به موضوع انتزاعی (مجردی) همچون وجود ایزد توانا، سرگردان بمانند.
به قول «رابی هارلد کاشز»، نویسنده اثر «هنگامی که بچهها راجع به پروردگار میپرسند»: «سخن از خدا گفتن به منزله راهکاری جهت توصیف پدیدههای جهان چون زیبایی طبیعت، چشم به جهان گشودن کودک و مرگ دوست اهمیت دارد. توام با چنین تعاریفی، احساسی از بهت و حیرت پدید میآید.» مؤلف یاد شده میافزاید: «ولی باید دانست که چیزی در روح بچهها هست که شگفتانگیز و ابهامآمیز است.»
وانگهی، گفتوگو درباره آفریدگار به بچهها مدد میکند که در امان بمانند. «آن و درهولد»، کشیش بخش مارک قدیس وابسته به کلیسای دایره اسقفی در شهر بونسبورو از ایالتبریلند، عقیده بر این است: «از آنجایی که خداوند تغییرناپذیر و جاودانی است، میتواند در دنیای فانی و زودگذر، مایه اطمینان خاطر و جهت نمای اخلاقی بچه گردد.»
مشکل بسیاری از بچهها این است که پدر و مادرشان تمام نیرو و توان خویش را صرف فرستادن فرزندانشان به آموزشگاههای موسیقی و رایانه میکنند، لیکن آموزش «ایمان» را نادیده میگیرند. چنین والدینی از یاد میبرند آنچه که میگویند و انجام میدهند - یا نمیگویند و دستبه اقدام میزنند - اثر دیرپایی بر بچههایشان مینهد.
بهترین طریق رشد حیات روحانی بچههایمان این است که آشکارا و به راحتی درباره خداوند گفت و گو کنیم. بنا به گفته شمار زیادی از کارشناسان، قاعده کلی این است که بگذارید بچهها گفتار را آغاز کنند و سپس صحبت را با پرسشها، بینشها و نظرهایتان پیگیری کنید. مثلا بعد از اینکه دختر «کیم فلودین» پرسشهایی مطرح ساخت، وی به این فکر افتاد که چگونه باید از خود واکنش نشان دهد. بعد سؤال دخترک به اینجا رسید که خواستبداند چرا نمیتواند خدا را ببیند؟
در این هنگام «فلودین» به او گفت: «خدا همچون باد است». ما قادر به دیدن آن نیستیم، لکن احساسش میکنیم. وقتی که همدیگر را دوست داشته باشیم، خدا در دل ما جای میگیرد.»
ما باید با بچهها مطابق سن و سال و درک و فهمی که راجع به آفریدگار دارند، سخن بگوییم. آنچه در پی میآید، سه مرحله از رشد معنوی و چند رهنمود پیرامون طرز صحبت راجع به خدا را یادآوری میکند:
الف) یک تا سه سالگی
مسلما هر چند درک مفاهیم روحانی انتزاعی برای کودکان خیلی زود است، اما موعد آن رسیده که آنان به ابزارهایی دسترسی یابند که جهت گفتوگوهای آتیشان ضروریاند. «رابی دیوید وولپ»، نویسنده اثر «به کودکانتان راجع به خداوند آموزش دهید» اظهار میدارد: «موضوع مهم و حیاتی این است که در این گروه سنی کودکان باید از واژهها و اصطلاحهایی متداول درباره پروردگار استفاده کنید تا در ذهن آنان نقش ببندد و در آینده پایه اعتقادات مذهبیشان مستحکم گشته و با زندگیشان درآمیزد.»
«دونالیندسای»، مدیر بخش کلیسا در لادرا در دوره پورتولا، یادآور میشود: «با توجه به باورهای مذهبی خویش، کلمههایی را که در اعتقادتان به کار میبرید، به فرزندانتان بیاموزید، واژههایی چون خدا، انجیل، تورات، مسیح، افراد و مکانهای مقدس. چنانچه کودکانتان را در همان دوران خردسالی با چنین مصادیقی آشنا نسازید، وقتی که بزرگتر شدند، ناچارید مفاهیم گستردهتر و پیچیدهتری را به آنان آموزش دهید. از همین زمان بکوشید مهر و محبتبه آفریدگار را در دل فرزندتان بیندازید و او را به خداوند مشتاق گردانده و تاکید کنید که خدا هم وی را دوست میدارد.»
در ضمن شما باید این مفهوم بنیادی را به کودکان یاد دهید که ایزد توانا، بخشنده و مهربان استبه دیگر سخن، در آغاز آموزش نخستبا محبت و عطوفتخداوند شروع کنید که بیشک این نظریه با دیدگاه «آن ویدر هولت»، که وی هم این اصل را مهمترین دریچه خداشناس برای کودکان این دوره عنوان میکند، منطبق است.
هنگامی که پسران خانم «ویدر هولت» در دوران کودکی به سر میبردند، وی به آنان تابلوی مینیاتوری کلیسایش را نشان داد و ضمنا به شمایل حضرت مسیحعلیه السلام که برهای در آغوش گرفته بود، اشاره کرد و گفت: «خداوند شما را دوست دارد، همانگونه که حضرت عیسیعلیه السلام آن حیوان کوچولو را از شدت دوستی در بغل گرفته است.» با چنین بیان ساده و کودکانه، «آن» امید داشت که بتواند به وسیله این تابلو، ارتباط و صمیمیت پروردگار عالم با بندگانش را برای کودکان خویش بر زبان آورد.
ب) سه تا پنجسالگی
این گروه سنی، افراد پیش دبستانی را تشکیل میدهند که البته آموزش باید از آنها آغاز گردد و تا سنین بلوغ ادامه داشته باشد. «کارشز» راجع به این گروه سنی میگوید: در مورد چنین کودکانی، طرح چنین پرسشی غلط است که از خود سؤال کنیم، چه سان به کودکان بفهمانیم که خداوند در زندگی آنان حاضر است. یا اینکه کلیتر بگوییم چهطور میتوانیم به کودکانمان بفهمانیم که زندگی و وجودشان از آفریدگار نشات گرفته است. موقعی که کودکان شما لحظههای شیرین زندگی را تجربه میکنند یا از چیزی شگفتزده و حیران میگردند، این بهترین زمان برای گفتوگو با آنان درباره خداوند است. در این لحظه آنان بهترین ظرفیت پذیرش این نوع مطالب را دارند.
به عنوان مثال نمونهای را یادآوری میکنیم: دختر بچه پنجسالهای که پدر بزرگش را تازه از دست داده بود، در مراسم مذهبی روز یکشنبه به نزد «ویدر هولت» آمد و درباره پدر بزرگش از او پرسید. سؤال دخترک این بود: «آیا پدر بزرگ در بهشت رانندگی میکند؟ آیا از فلونی مراقبت میکند؟» (فلونی، سگ پدربزرگ بوده که تقریبا یک سال پیش از مرگ پدربزرگ در گذشته است.) «ویدر هولت»، این جریان را میداند که کودک مورد بحث نزد خود تصوراتی از آن دنیا دارد و در پی کسی است که به وی بگوید درست اندیشیده است و او را خاطر جمع کند. از همین رو «ویدر هولت» از وی میپرسد: «تو چی فکر میکنی؟» کودک تخیلاتش را چنین بیان میدارد: «خدا به پدر بزرگم خودرویی اهدا کرده و او در حالی که فلونی را کنار خود نشانده است، هر زمان که بخواهد با خودرو پیرامون ابرها به گردش میپردازد. در اینجا، کشیش «ویدر هولت» هم با وی هم عقیده شده و نظراتش را تایید میکند. در سنین سه تا پنجسالگی، کودکان معمولا پروردگار را به صورت انسانی تجسم میکنند که قادر استخودرو را اهدا کند یا صاحب و دارنده انواع حیوانات دستآموز باشد. حتی به زغم ایشان، خداوند پیانو مینوازد و بر هر چیزی آگاه و واقف است و وی را چیزی بین پدر روحانی و یا پانوئل تصور مینمایند.
این ادراکات درونی کودکان سرانجام به این پرسش میانجامد که: آیا خداوند میخوابد؟ موقع تعطیلات خداوند به کجا میرود؟ حال برای درست هدایت کردن ذهن کودک و پاسخ صحیح دادن به پرسشهای پیش آمده برای وی و نیز تشویق و ترغیبش باید به شیوه صحیح و صادقانه به او جواب داد. جوابی همچون: «نمیدانم یا آگاهی چندانی ندارم.» آنگاه خودتان سؤالی را طرح کنید تا بتوانید بحث و گفتوگو را تداوم بخشید. هنگامی که کودک در این سنین، خداوند را در حال دوچرخه سواری تجسم میکند و وی را اینگونه پذیرفته است، در این صورت هر چیزی که شما درباره آفریدگار به وی بگویید، او آن حقایق را به طور سطحی میپذیرد. ولی در این حال چنانچه به کودک بگویید که خدا از دست تو به خشم میآید چنانچه شما رفتار یا کار ناپسندی انجام دهید، در این صورت، کودک تصویر پدری خشمناک و ترسناک را از این در پیش خود تجسم میکند که چنین خداوندی تصمیم دارد وی را جهت کوچکترین اشتباه تنبیه کند. به قول «جان موریل»، استاد مطالعات مذهبی دانشگاه فلوریدای جنوبی: «کودکان خردسال نمیتوانند پیرامون موضوعات مطرح شده به طور دقیقی بیندیشند یا پیامتان را ارزیابی نمایند.» زمانی که با بچههای پیش دبستانی درباره خدا حرف میزنید، شما به منزله کارشناس دینی هستید. بنابراین خیلی دقت کنید که مبادا موضوعات را به نحوی بر زبان جاری سازید که باعث پشیمانی خودتان شود.
ج) شش تا ده سالگی
از دورانی که کودکان به مدرسه گام مینهند، به طور منطقی شروع به فکر راجع به خداوند میکنند و از این عمل خود میخواهند به این پیامدها دستیابند که آیا خداوند عامل مرگ و میرهاست؟ آیا پروردگار از تمام آنچه که من انجام میدهم خبر دارد؟ بنا به گفته «کریستین هرلینگر»، مدیر مدرسه ساندی و خدمات جوانان از نخستین کلیسای فرزانگان مسیحی در بوستون: «همانگونه که پدر و مادر سعی دارند تا به این پرسشها جواب دهند، باید این نکته اساسی و مهم را در نظر بگیرند که باید کودکانشان را راهنمایی کنند تا آنان به خداوند اعتماد کرده و به او رو کنند.»
البته این درست همان هدفی بود که خانم «آن فرگوسن»، رییس پیشین مدرسه وابسته به کلیسای مسیحی در دانشگاه یل، در مورد پسر شش سالهاش «کولین» دنبال کرد و کوشید به پسر شش سالهاش کمک کند که به نگرانیهای آغاز تحصیل در کلاس اول چیره گردد.
پس از گذشتسومین روز مدرسه، خانم «فرگوسن» در زمین بازی به دیدار پسرش شتافت و با همدیگر پیاده به خانه برگشتند. در همین موقع «کولین» به مادرش گفت: «در این سه روز تنها و هراسان بودم.» مادر جوابش داد: «پسرم، خداوند در همه جای مدرسه با تو بود. مگر با او صحبت نکردی؟» و سعی کرد وحشت را از وی دور سازد. آن روز نقطه عطفی برای «کولین» به شمار میرفت زیرا دریافت که رابطه ساده با خداوند به وی یاری میکند که بر بیمش غلبه نماید.
طریقه دیگر آشنا ساختن بچهها با خداوند، خواندن داستانهایی از کتاب مقدس است. داستان یکی از پیامبران را با جذابیت و بیانی ساده برایشان بازگو کنید. فرگوسن در اینباره میگوید: «این کار سبب میگردد که بچهها از همین سن بفهمند که خدا در تمام دوران زندگانی با آنهاست و به طور مثال قضیه حضرت یونس و گرفتار شدنش در دهان ماهی و ... به خوبی گویای این مطلب است.
از همین سن، کم و بیش آنان را به معبد (مسجد، کلیسا) و زیارتگاهها ببرید و با سخنان مهیج و البته درست، احساسی از احترام و تقدس در آنان به وجود بیاورید.
د) پیش از نوجوانی
انسانها خیلی زود دوران بچگی را پشتسر مینهند. کودکان بسیار تغییر میکنند - چه جسما و چه روحا - و به سوی استقلال فزونتری پیش میروند. گفتههای شما باید به ایشان در درک خدا یاری کند. همچنین آنان فرا میگیرند که خود بیندیشند. زمانی هم فرا میرسد که آنان درباره نمادهای دینی همچون مناره، مسجد، هلال، یا صلیب و ستاره داوود و ... بحث میکنند و پیرامون مفهوم حقیقی و عمیق این نشانهها میاندیشند.
یکی از کارشناسان در این زمینه میگوید: «بچهها خدا را از خردسالی میشناسند و او را به عنوان منبع قدرت میانگارند. وانگهی، میخواهند بفهمند که در مورد آفریدگار تنها خوبی و خوشی نیست، بلکه رنج و ترس هم وجود دارد».
زمانی که شما با کودکی ده - دوازده ساله گفتوگو میکنید، ممکن است همان چیزی را بگویید که «کاشز» گفته است: «خدا، غم را به سوی ما نمیفرستد. بلکه قدرتی به ما اعطا میکند که بر غم چیره گردیم و مردم را متمایل میکند که به ما مدد رسانند.» گفتارتان هر چه باشد، بچهها دقت میکنند تا ببینند که آیا شما به چیزی که میگویید اعتقاد دارید یا نه. «ویدر هولت» را باور بر این است که درباره خود و نظرتان، با اطمینان سخن بگویید. نظر دیگر این است که بگذارید بچهها احساس واقعیتان نسبتبه خدا را مشاهده کنند، نه احساس توام با ریاکاری و دورنگی.
ه) سیزدهسالگی تا نوزده سالگی
بچهها در این سن به چیزهای که تاکنون راجع به خدا شنیدهاند میاندیشند. گاه علیه اعتقادات مذهبی طغیان میکنند. در این حالت، «ولپ» پیشنهاد میکند که با آنها خوش رفتار باشید چرا که سرکشیشان طبیعی و مقتضی سنشان است. بکوشید با نوجوانان به نحوی راجع به خدا حرف بزنید که چارهگشای مشکلاتشان باشد. مثلا برایش توضیح دهید که در پیشگاه خداوند، افراد زشت و زیبا یکسان میباشند و خدا هر دو را یکسان دوست دارد.
هنگامی که بچهها به راههای خلاف و نادرست روی میآورند، برایشان شرح دهید که ایمان به ایزد مهربان، یک ارزش است و مردم عملکردهای آنان را بر پایه ایمان به خدا محک میزنند.
به قول «کاشز»: «خدا قوانین درستی دارد که عینا همچون قانون جاذبه، ثابتاند. میتوانید با صحبت در مورد این قوانین، به نوجوانتان اعتماد به نفس ببخشید تا در مقابل مشکلاتش بایستد و تصمیمات عاقلانهای بگیرد.»
«لارنس کانینگهام»، استاد الهیات دانشگاه نتردام، اظهار میدارد: «صحبت کردن درباره خدا مثل یاد دادن دوچرخه سواری به بچههاست، ابتدا از چرخهای کمکی استفاده کنید سپس بچهها را روی دوچرخه نگهدارید و همچنان که آنان شروع به رکاب زدن میکنند، تدریجا اجازه دهید خودشان برانند. تمام آنچه که شما میتوانید انجام دهید، این است که زود آغاز کنید. بر عقاید خود پافشاری کنید. مثال بزنید و ایمان خویش را در تمامی لحظهها عملا به خداوند بنمایانید و اما از همه مهمتر اینکه از لحاظ روحی و اخلاقی محیطی ایجاد کنید که روحانیتش تا ابد پابرجا و پایدار بماند.
ماخذ: Reader|s digest
ترجمه: امیر دیوانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست