جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاه اندیشه


نگاه اندیشه

هابز در کتاب لویاتان ملحدی مادی گراست که الهیات مسیحی را به سخره می گیرد محور اصلی کتاب, جدایی دین از سیاست و نفی ارتباط حکومت و الوهیت است این گرایش ناشی از نارسایی مفاهیم کلیسا و نامعقول بودن آنهاست کلیسا تصویری انسانی از خدا ارائه می دهد

توماس هابز (۵ آوریل۱۵۸۸ - ۴ دسامبر۱۶۷۹) یکی از فیلسوفان سیاسی برجسته انگلستان بود که بیشتر شهرت او به خاطر کتاب وی به نام لویاتان )Leviathan( است.

او در ۵ آوریل ۱۵۸۸ متولد شد. هنگامی که۴ سال داشت به یک مدرسه کلیسایی واقع در وست پورت رفت. در ۱۵ سالگی در آکسفورد شروع به فرا گرفتن فلسفه کرد، ولی مدتی بعد به تحصیل علوم طبیعی و ریاضی پرداخت. او تحقیقات دانشمندانی امثال کپرنیک و گالیله و هاروی را قبول داشت و نظریات مکانیکی فلسفه مادی آنها را می‌پسندید. او در ۴ دسامبر ۱۶۷۹ مرد.

هابز در کتاب لویاتان ملحدی مادی‌گراست که الهیات مسیحی را به سخره می‌گیرد . محور اصلی کتاب، جدایی دین از سیاست و نفی ارتباط حکومت و الوهیت است . این گرایش ناشی از نارسایی مفاهیم کلیسا و نامعقول بودن آنهاست . کلیسا تصویری انسانی از خدا ارائه می‌دهد . اگر علیت‌خدا در عرض سایر علت‌ها باشد، با پیشرفت علم، گام به گام عقب رانده خواهد شد . افزون بر این، کتاب مقدس از هرگونه مطلب استوار در باب حکومت‌خالی است . حق حاکمیت، از دیدگاه هابز، منحصرا در اختیار کسی است که صلح و امنیت را ایجاد می‌کند . اقتدار مدنی موردنظر او بر پایه قراردادهای اجتماعی است . هابز یک نسبیت‌گراست و ملاک خوبی و بدی را در تامین منافع می‌داند . به عقیده او، همه انسان‌ها به دنبال قدرت‌اند و باید با قدرتی بزرگ‌تر مهار گردند . هرچند همه باید داوری‌های خصوصی خود را تسلیم اراده عمومی کنند، اما حکومت مرکزی نیز لازم است . به نظر هابز حاکم باید مطلق‌العنان باشد و فرمان حاکم عین قانون است؛ زیرا قانون بد از بی‌قانونی بدتر است . گویا هابز نمی‌تواند مرحله‌ای را بین اغتشاش و حکومت مطلق تصور کند . به نظر او مردم گرگ‌اند و حاکم گرگ‌ترین آنهاست .

لویاتان اثر فلسفی تامس هابز ، فیلسوف انگلیسی، در ۱۶۵۱ به زبان انگلیسی در لندن و سپس در ۱۶۶۸، ترجمه آزاد آن به زبان لاتینی در آمستردام انتشار یافت. این اثر دارای چهار بخش است: «انسان»، «دولت»، «دولت مسیحی»، و «قلمرو ظلمات» به عنوان ضد دولت مسیحی. نخستین بخش خلاصه‌ای از مقدمات فلسفی است که در دو اثر دیگر هابز جسم و طبیعت انسانی، به تفصیل آمده است.

● اعترافات آگوستین قدیس

اگوستین قدیس که نام کامل وی مارکوس اورلیوس اوگوستینوس است، از تاثیر گذارترین اندیشمندان و فلاسفه در فرهنگ غرب و از شکل دهندگان اصلی سنت مسیحی غربی به شمار می رود. او شهروندی رومی و اهل شمال آفریقا بود و در سال ۳۵۴ میلادی در شهر تا گاست، واقع در الجزایر فعلی به دنیا آمد. مادرش مسیحی و پدرش یک غیر مسیحی و معتقد به ادیان رومی بود.در کودکی توسط مادرش با مسیحیت آشنا شد و بخوبی ادبیات لاتین و ریاضیات و سپس فلسفه یونانی - رومی و علم معانی و بیان را فرا گرفت. آگوستین در آغاز جوانی از مسیحیت روی گردان شد و در سال ۳۷۳ میلادی به دین مانوی گروید؛ زیرا مانویان برداشتهایی درباره الوهیت داشتند که با افکار او سازگار بود. اما پس از مدتی این آیین را نیز کنار گذاشت. شغل اصلی او آموزش سخنوری و بلاغت بود و به همین خاطر در سال ۳۸۳ میلادی برای کسب مال و یافتن مخاطبان خوب به شهر رم سفر کرد. در رم با فلسفه های افلاطونی، اپیکوری، و رواقی آشنا گردید و سپس به مکتب شکاکیون جدید گروید؛ اما شکاکیون هم او را اقناع نکردند. پس از مدتی اوگوستین برای یافتن شغل مناسب به شهر میلان رفت.در این شهر به تفسیر نو افلاطونی از مسیحیت گرایش پیدا کرد و این امر موجب شد تا در سال ۳۸۶ اگوستین دین مسیحی را بپذیرد . پس از آن، معشوقه اش را ترک کرد و چنان مسیحی کامل و متعصبی شد که در سال ۳۹۱ میلادی ردای کشیشی بر تن کرد.

آگوستین درسال ۳۹۵ میلادی به مقام اسقفی رسید. در سال ۳۹۷ میلادی اسقف شهر هیپو در شمال آفریقا گشت و در سال ۴۳۰ میلادی در همین شهر در گذشت.

اگوستین رسالات بسیاری نوشته است که در حدود ۹۰ درصد آنها باقی مانده است. مهمترین و مشهورترین اثر او که ”اعترافات“ نام دارد، زندگینامه فلسفی - اعتقادی اش می باشد.

وی بنیانگذار بسیاری از افکار و سنت هایی است که از سوی کلیسا پذیرفته شد و در طول قرون وسطی به عنوان سنن اصلی مسیحی در اروپا رایج بود.