جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

جنگ با جنسیت


جنگ با جنسیت

ترانس سکشوالیسم یا دوجنسیتی یعنی چه

ترانس سکشوالیسم (TS) یا دوجنسیتی، عارضه‌ای است که در آن، فرد هویت جنسیتی خود را که با توجه خصوصیات جنسی بدنی‌اش از هنگام تولد برای او تعیین شده، نمی‌پذیرد و از لحاظ روانی خود را جزو جنس مخالف می‌داند...

این افراد می‌خواهند به عنوان عضوی از جنس مخالف پذیرفته شوند و معمولا با جنس بدنی یا زیست‌شناختی خود احساس ناراحتی می‌کنند و ممکن است به«جراحی تعیین مجدد جنسیت» بدنی‌شان دست بزنند.

افراد ترانس‌ از لحاظ بدنی و خصوصیات جسمی جنسی (کروموزمی، هورمونی و دستگاه تناسلی) کاملا مانند یک مرد یا زن طبیعی هستند و با افراد «اینترسکس» که خصوصیات جسمی بینابینی یا غیرمعمول دارند، متفاوتند.

● علل

عوامل زیستی و روانی به عنوان علت این بیماری پیشنهاد شده است اما شواهد موجود به‌نفع علل ژنتیکی و جنینی در ایجاد ترانس سکشوالیسم است. به نظر می‌رسد که هویت روانی جنسیتی افراد در دوران جنینی و از همان هنگام تولد تعیین‌شده باشد. در اغلب افراد این هویت روانی جنسیتی با خصوصیات جنسی بدنی مطابقت دارد اما در افراد ترانس‌ میان این دو، ناسازگاری وجود دارد. بررسی‌ها نشان می‌دهد افراد ترانس‌ از همان اول زندگی از هنگامی که می‌توانند به یاد بیاورند، خود را جزو جنس مخالف می‌دانسته‌اند. یک دلیل دیگر به نفع این نظریه بررسی افراد اینترسکس (افرادی که دستگاه تناسلی مبهمی دارند) است که در دوران نوزادی مورد عمل جراحی برای تعیین جنسیت قرار گرفته‌اند. این افراد بعدها ممکن است جنسیت تعیین‌شده برایشان را نپذیرند و حتی بخواهند به جنس مخالف بدل شوند.

از جمله عللی که برای این عارضه پیشنهاد شده است، تغییرها در «هسته بستری استریا ترمینالیس» (BSTc)، جزئی از هسته?های قاعده?ای مغز است که تحت‌تاثیر هورمون‌های جنسی مردانه (آندروژن‌ها) در دوران جنینی است. ساختمان این هسته مغزی در میان مردان و زنان متفاوت است. یک بررسی نشان داده که ساختمان این هسته مغزی در ترانس‌‌های مردی که می‌خواهند زن باشند با ساختمان این هسته در زنان عادی شباهت دارد. بررسی‌های دیگر بیانگر آن است که این بیماری ‌ممکن است منشا ژنتیکی داشته باشد. همچنین شواهدی وجود دارد که قرارگرفتن فرد در دوران جنینی با داروهای هورمونی مانند دی‌اتیل استیل بسترول (DES) – که برای جلوگیری از سقط جنین به کار می‌روند- ممکن است با این بیماری ارتباط داشته باشد.

● شیوع

میزان شیوع این بیماری در آمریکا بر مبنای افرادی که خواستار عمل تغییر جنسیت می‌شوند، حدود یک در ۳۰‌هزار در مردان و یک در یک‌میلیون در زنان تخمین زده می‌شود.

در بررسی گسترده‌تری که در هلند بر اساس شمار افرادی که به کلینیک‌ نارضایتی از هویت جنسیتی آمستردام مراجعه کرده‌اند، انجام شده است، شیوع این عارضه از یک در ۱۰هزار در مردان و یک در ۳۰هزار در زنان تخمین زده می?شود.

● آثار

افراد ترانس‌ از همان دوران کودکی احساس می‌کنند که در بدنی اشتباهی به دنیا آمده‌اند. احساس افسردگی، احساس درک نشدن به‌وسیله دیگران، طغیانگری و انزوا ممکن است از سنین پایین در این افراد مشاهده شود. حتی پس از درمان تغییر جنسیت ممکن است ترس از صمیمی‌شدن با دیگران، ترس از کشف شدن تغییر جنسیت، احساس تنهایی، ناامنی و افسردگی و اعتیاد به الکل یا مواد مخدر در آنها ایجاد شود. بنابراین مشاور گرفتن از روانشناسی یا مددکاری اجتماعی متخصص در این زمینه برای کنار آمدن با این احساسات چه پیش و چه پس از تغییر جنسیت ضروری است.

● درمان

درمان تعیین مجدد جنسیت (SRT) به مجموعه‌ای از درمان‌های طبی گفته می‌شود که برای تغییر جنسیت در افراد ترانس انجام می شود. این درمان‌ها شامل گزینه‌های متفاوتی است از جمله «درمان جایگزینی هورمونی» (HRT) برای تغییر دادن خصوصیات ثانوی جنسی فرد به جنس مخالف، جراحی تغییر جنسیت برای تغییردادن خصوصیات جنسی اولیه فرد (تغییردادن دستگاه تناسلی فرد به جنس مخالف)، جراحی زنانه‌کردن صورت یا برداشتن دائمی موها برای ترانس‌های مردی که می‌خواهند زن شوند. با این درمان‌ها معمولا نقش جنسیتی اجتماعی، نام و وضعیت حقوقی جنسیتی فرد هم تغییر می‌کند. افراد ترانس پیش از انجام این درمان‌ها باید مورد ارزیابی روانی قرار گیرند و تشخیص اختلال هویت جنسیتی در آنها ثابت شود. همچنین لازم است مشاوره‌ برای سازگاری با نقش جنسیتی جدید فرد، اثرها و خطرهای درمان‌های پزشکی و گاهی درمان‌های روانشناختی انجام شود. افراد ترانس عموما به تکنیک‌های روانشناختی برای راضی کردن آنها به پذیرفتن جنس بدنی‌شان پاسخ نمی‌دهند و در برخی موارد تنها روش درمانی موثر و منطقی برای آنها جراحی تغییر جنسیت است. ضرورت انجام درمان به خصوص با توجه به میزان بالای مشکلات سلامت روانی، از جمله افسردگی، اضطراب، اعتیادهای گوناگون و نیز میزان بالاتر خودکشی در میان ترانس‌های درمان‌نشده مشخص می‌شود.

این مشکلات را می‌توان با تغییر نقش جنسیتی فرد یا درمان‌های جسمی برای تغییر جنسیت تخفیف داد. معمولا این مشکلات روانی به خود هویت جنسی مربوط نیست و ناشی از واکنش‌های فرهنگی و اجتماعی و انگ‌زدن اطرافیان است. در واقع بسیاری از افراد ترانس‌ از مراجعه به مشاور پرهیز می‌کنند چرا که هویت‌جنسی‌شان را اصولا مشکلی روانی نمی‌دانند. مردان و زنان ترانس‌ معمولا پس از ارزیابی روانشناختی اولیه، تحت درمان جایگزینی هورمونی یا داروهای مهارکننده هورمونی قرار می‌گیرند. در مرحله بعد افرادی که می‌خواهند تغییر جنسیت بدهند، لازم است دست کم یک سال پیش از جراحی تناسلی به عنوان اعضای جنس مخالف‌شان زندگی کنند (آزمون زندگی واقعی). در این مرحله شخص نقش جنسیت مورد تمایلش را تمرین می‌کند. اطرافیان فرد (والدین، اعضای خانواده، دوستان، همکاران و رئیس و...) باید در این باره اطلاعات کافی داشته‌باشند و نام جدیدی هم برای فرد انتخاب ‌شود. درمان هورمونی به فرد در نقش اجتماعی جدید کمک می‌کند. البته موها و صدایش معمولا چندان با درمان هورمونی تغییر نمی‌کند بنابراین ممکن است گفتاردرمانی یا درمان‌های زیبایی برای کمک به این تغییر نقش استفاده شود. در صورت موفق‌بودن این مرحله، با توجه به احساسات شخصی، وضع سلامت، درآمد و سایر ملاحظه‌ها، درمان‌های پزشکی دیگر از جمله جراحی تغییر جنسیت انجام می‌شود. در جراحی تبدیل جنسیت زن به مرد، همیشه پستان‌ها کاهش حجم داده می‌‌شوند و در برخی از موارد آلت تناسلی مردانه ساخته می‌شود. در جراحی تغییر جنسیت مرد به زن نیز اغلب آلت تناسلی مردانه و بیضه‌ها برداشته می‌شود و برای فرد واژن ساخته می‌شود. پس از انجام این درمان‌ها نیز مشاوره برای سازگار شدن با شرایط جدید و ارتباط با دیگران انجام‌می‌شود. همچنین فرد باید با مصرف مداوم هورمون‌ها برای تمام طول عمرش کنار بیاید.

منبع: web۴health

ترجمه: دکتر علی ملائکه