جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جنبه های غیبی عاشورا


جنبه های غیبی عاشورا

خداوند كریم مظهر كرامت است و در آیات متعددی از قرآن به این مطلب اشاره شده است از جمله می فرماید «تبارك اسم ربك ذی الجلال و الاكرام »

● در مكتب كرامت

خداوند كریم مظهر كرامت است و در آیات متعددی از قرآن به این مطلب اشاره شده است. از جمله می‏فرماید: «تبارك اسم ربك ذی الجلال و الاكرام.»(۱)

از مصادیق بارز كرامت امر نبوت پیامبران است كه بدینوسیله از اكرام الهی بهره‏مند شده تا در مكتب وحی درس كرامت دهند و بر محور این ویژگی انسانها را به سوی نور و سعادت رهنمون گردند پیامبر اكرم(ص) در این‏باره می‏فرماید: «انی بعثت لاتمم مكارم الاخلاق.»(۲)

خداوند بندگان خاص و اولیاء خویش را به مقام مكرّمان رسانید و آنها را به عالی‏ترین درجات و رفیع‏ترین مراتب انسانی نائل گرداند و نفسشان را از هرگونه فرومایگی و پستی منزّه و مبرّا كرد. كرامت در سایه سار تقوای الهی و رستن از وابستگی‏های دنیوی و محدودیت‏های مادی حاصل می‏گردد و پیشوایان دین بوسیله آن از مبدأ فیض ربوبی، دلها و چشمهای عاشق حق را به فراسوی ماده و طبیعت سیر می‏دهند. كرامت فضیلتی است چون اعجاز كه اولیاء الهی بدان متصفند و در پرتو آن توان خرق عادت دارند.

امام حسین(ع) كه در خاندانی كریم پرورش یافت اهل كرامت است و در زندگی جاودانه و مبارزه خالصانه‏اش خوارق عادات بسیاری به چشم می‏خورد. آن حضرت در دعای شب عاشورا فرمود: «اللهم انی احمدك علی ان اكرمتنا بالنبوه و علّمتنا القرآن و فقّهتنا فی الدین.»(۳)

● پیامبران و امامان(ع) خزانه داران دانش الهی

خداوند متعال وجود مقدّس رسول اكرم(ص) را از نور خویش بیافرید و او را با اخلاقی نیك و خصالی پسندیده برای رهبری مردم برگزید. قلب پاك آن حضرت را جایگاه وحی الهی و تجلی گاه انوار خدایی قرار داد، مقامش را چنان رفیع گرداند كه جز ذات احدی و وصی بر حقش علی بن ابیطالب(ع) كسی او را نشناخت. لطف و اراده پروردگار مهربان بر این تعلق گرفت كه بعد از رحلت آن شخصیت یگانه، احكام جاودانی دین اسلام بدون مُبَیّن و مفسّر باقی نماند و جانشینی او را كسی بر عهده گیرد كه همانند آن حضرت دارای مقام عصمت و صاحب نفسی پاك و آراسته باشد. از این رو خلافت ائمه معصومین(ع) كه منصبی است الهی در وجود امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزندش ثابت و منحصر گشت و علم و ایمان و آثار نبوت به آنها واگذار شد. خداوند در باطن آن حضرت نیرویی قرار داد تا به وسیله آن قدرت یابند، از وجود كائنات خبر دهند و از هر اتفاق در عالم خلقت آگاه شده و با نور عظمت خویش راه را بر مشتاقان حق و حقیقت بگشایند و آنان را به سر منزل مقصود برسانند. یكی از یاران امام صادق(ع) می‏گوید: روزی در كنار حجر اسماعیل خدمت آن حضرت نشسته بودیم. كه فرمود: سوگند به صاحب این خانه اگر من نزد موسی و خضر بودم به آنها می‏گفتم كه من از شما اعلم هستم و به آنان مطالبی را می‏گفتم كه از آن بی‏اطلاع بودند.

زیرا موسی و خضر فقط از گذشته خبر داشتند ولی ما از آینده خبر داریم تا قیام قائم و این علم را ما از پیامبر(ص) به ارث برده‏ایم.(۴) از روایات استفاده می‏شود كه برای خداوند دو علم است یكی آنكه خاص حضرت احدیت است و كسی بر آن اطلاعی ندارد دیگری آن است كه به رسولان و فرشتگان عطا نموده است علم امامان معصوم(ع) به حالات بندگان و اخبار زمان و مكان از همین نوع است. ائمه اطهار(ع) بوسیله قوه مقدسی كه خداوند از ابتدای خلقت در نهاد آنها گذاشته است، از مكتونات قلبی انسانها مطلع شده و از حوادث حال و آینده خبر می‏دادند. در زندگی آنها حالات غیبی و خوارق عاداتی بسیار وجود دارد كه بنابر مقتضیات زمان گاه بر دیگران آشكار و گاهی مكتوم مانده است.

● امام حسین صاحب كرامات

زندگی سومین پیشوای شیعیان جهان كه برای آحاد بشر مایه فخر و مباهات و تمسك به راه و هدفش موجب قرب پروردگار و رستگاری در دنیا و آخرت می‏باشد آكنده از پیش بینی‏ها و وقایع خارق العاده‏ای است كه برای آن حضرت از هنگام ولادت تا شهادت اتفاق افتاد. جانبازی دلیرانه و خالصانه آن امام همام در عرصه كربلا و در روز عاشورا حماسی‏ترین و بی‏نظیرترین واقعه تاریخی است كه پس از گذشت سالیان طولانی نه تنها به بوته فراموشی سپرده نشده بلكه سرّ عمشق دلدادگان مكتب حق شده و شعاع عشق و عظمتش قلب آزادگان عالم را كاویده و آنها را به تجلیل و تكریم از آن همه شجاعت و از خود گذشتگی واداشته است و یادآوری مصائب و مظلومیت او تا ابدیت تاریخ دوستدارانش را به سوگ و ماتم نشانده است.

امام حسین(ع) در نهضت مقدسش به حفظ ارزشها و زدودن تحریف و بدعت‏هایی كه نا اهلان بر دین جدش وارد ساخته بودند پافشاری نمود و با نثار جان خویش و یارانش آیین حیاتبخش الهی را زنده كرد و با رسوا نمودن حیله گران اموی كه غاصب حكومت در جامعه اسلامی بودند حقانیت خویش را ثابت نمود. با گذر بر روایات بسیار در شأن امام حسین(ع) علاوه بر اینكه به مقام شامخ آن حضرت در پیشگاه الهی، انبیاء و اولیاء پی می‏بریم، از كرامات خاص وی در زندگی و شهادتش مطلع می‏گردیم.

● آدم (ع) گریست

در تفسیر آیه ۳۷ سوره بقره نقل می‏شود: هنگامی كه آدم كلماتی نورانی را دید كه بر ساق عرش نوشته شده از جبرئیل پرسید این كلمات چیست؟ جبرئیل گفت: اینها اسامی رسول خدا و خاندان بزرگوارش می‏باشد، بدانها متوسل شو و خدا را بخوان. آدم چنین گفت: یا حمید بحق محمّد یا عالی بحق علی... و آنگاه خدا را به این نامها قسم داد. به نام حسین كه رسید قلبش از اندوه گرفت و اشك از چشمانش سرازیر شد. علت این گریه و اندوه را از جبرئیل پرسید و او گفت: "حسین" فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا می‏گردد كه تمامی مصائب در برابر آن كوچك است. آدم پرسید آن مصیبت كدام است؟ جبرئیل گفت: حسین تشنه و غریب و تنها كشته می‏شود و یار و یاوری ندارد، ای آدم اگر او را ببینی در حالی كه می‏گوید: آه از تشنگی و آه از بی‏یاوری و از شدت تشنگی بین او و آسمان دود حائل می‏شود و هیچكس جواب نمی‏دهد مگر با شمشیر و شربت مرگ!(۵)

● امام حسین(ع) محبوب پیامبر و علی(ع)

رسول خدا(ص) بارها در حضور مردم به مقام و عظمت نوادگانش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) تأكید نمود و به احترام آنها در منبر و محراب مراسم را به اختصار برگزار كرد. پیامبر امام حسین(ع) را پاره جگر خویش خواند و در كلامی گرانقدر فرمود: «حسین منّی و انا من حسین» وی دوستداران اباعبداللّه(ع) را دعا می‏كرد و از مخالفانش تبرّی می‏جست. گاهی اوقات كه آن حضرت در منزل یكی از همسرانش به سر می‏برد و از آمدن حسین(ع) كه كودك بود به حجره‏اش جلوگیری می‏كردند برافروخته می‏شد و از این كار اعلام ناراحتی می‏نمود. در یكی از روزها كه آن حضرت در منزل ام سلمه بود فرشته‏ای ـ جبرئیل ـ با كسب اجازه به محضرش شرفیاب شد. در همین اثنا حسین(ع) به آغوش پیامبر جست و مورد مهر و محبت واقع شد. جبرئیل كه ناظر این صحنه بود عرض كرد: همانا امّت شما این طفل را خواهند كشت. اگر بخواهید به شما نشان خواهم داد سپس خاك سرخی كه همراه داشت به پیامبر داد و پیامبر آن را به ام سلمه سپرد و فرمود: از آن نگهداری كن. ام سلمه گوید: آن خاك را در شیشه‏ای نگه داشتم تا روزی كه تبدیل به خون شد فهمیدم در چنین روزی حسین شهید شده است.(۶)

مطلب فوق را ام سلمه در هنگامی كه امام حسین(ع) از عراق خارج شد به وی یادآوری كرد و گفت: با رفتن به سوی عراق ما را محزون نكن، زیرا من از رسول خدا(ص) شنیدم كه فرمود: فرزندم حسین در عراق و در زمین كربلا كشته خواهد شد و اكنون مشتی از آن خاك در شیشه نزد من است. امام فرمود: می‏دانم كشته می‏شوم و اراده الهی بر این تعلق گرفته كه خویشاوندان و خاندان من اسیر گردند در حالی كه صدای استغاثه ما را كسی نمی‏شنود و می‏دانم در چه ساعتی و چه روزی در كدام سرزمین كشته خواهم شد.

● تربت مبارك

واقعه شهادت سیدالشهداء یكی از اسرار خلقت است كه قضایای غمبار آن در اندیشه و كلام پیامبران و اوصیاء الهی ساری و جاری بوده به طوری كه آنها با بیان گوشه هایی از این حماسه جاوید همواره مغموم و محزون بودند. آدم ابوالبشر بر غمش گریست و ابراهیم خلیل پس از آنكه به قدرت الهی صحنه كربلا را مشاهده نمود قلبش پر از اندوه شد و اشك از دیدگانش فرو ریخت. «زمانی كه امیرالمؤمنین(ع) همراه یارانش عازم نبرد صفین شدند از كربلا عبور كردند. پس در آن سرزمین توقف نموده و با صدای بلند فرمودند: اینجا را می‏شناسید؟ و آنگاه با دست خود به جایی اشاره كرده و فرمودند: آنجا محل نزول آنهاست و سپس جای دیگری را نشان داده و بیان نمودند: اینجا جایی است كه خون آنها ریخته خواهد شد و باز فرمود: چه مبارك تربتی هستی كه گروهی از خاك تو بر می‏خیزند و به محشر می‏آیند و بدون حساب به بهشت داخل می‏شوند و آنگاه اشك از دیدگان مباركش جاری شد و افرادی كه در خدمتش بودند نیز گریستند.»(۷)

● مقامات عالی

خداوند متعال برای اهل بیت(ع) مقاماتی مهیا دیده كه با دفاع از حق و شهادت در این راه بدان خواهند رسید.

مسلم اسرار این مطلب را كسی جز پروردگار نمی‏داند. هر فعلی كه از طرف ائمه اطهار انجام می‏پذیرد اعم از سكوت، مبارزه،قیام و قعود طبق برنامه خاصی است كه از جانب خداوند بدانها رسیده است. و این مسئله با اختیار و تصمیم آن بزرگان منافاتی نداشته و آنها برای اطاعت از پروردگار عالم به انجام تكلیف همت می‏گمارند و از سرنوشتی كه برایشان مقدر شده سرباز نمی‏زدند و قبول هرگونه مصیبت در راه خدا را سبب تقرب به حق و رسیدن به درجات عالیه‏ای می‏دانستند كه خداوند برای آنها مهیا نموده است. امام حسین(ع) با قیام جاودانه خویش از توطئه‏ها و حیله‏های دشمن پرده برداشت و دینداری و شجاعت را در بین مسلمانان احیاء كرد و با نثار خون خویش درس ایستادگی در برابر ظلم را با كمی افراد و تجهیزات به دیگران آموخت. آن حضرت از شهادت خویش آگاه بود و مطالبی كه در مدت حركتش از حجاز تا عراق بر زبان راند گویای این حقیقت است.

در سرزمین ثعلبه هنگام ظهر امام حسین(ع) اندكی خوابید و وقتی بیدار شد فرمود: در خواب هاتفی را دیدم كه می‏گفت: شما به شتاب می‏روید و مرگ شما را با شتاب به بهشت می‏برد. علی اكبر(ع) كه چنین سخنی را از پدر شنید گفت: پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟ امام حسین(ع) فرمود: آری به خدا قسم ما بر حق هستیم. علی اكبر عرضه داشت در این صورت ما از مرگ باكی نداریم و امام حسین(ع) كه از استقبال فرزندش شاد شده بود بیان داشت: فرزندم خدا به تو جزای خیر دهد.(۸)

اینگونه خبر از آینده دادن مختص اولیاء الهی است و از مصادیق آن می‏توان وجود مقدس اباعبداللّه (ع) را نام برد. امام علاوه بر این مورد، بارها در مسیر حركت به سوی كربلا و خصوصاً شب عاشورا همراهان را از اتفاقاتی كه در پیش دارند آگه نمود. در مبارزه نابرابر سپاهیان كفر با امام شهیدان اگرچه دشمن مستانه در شیپور پیروزی دمیدامّا فتح واقعی از آن امام حسین(ع) و یارانش بود. امام پیروزی را در مبارزه ظاهری و كشت و كشتار نمی‏دانست، بلكه آن را در رسیدن به هدفهای مقدسی می‏دانست كه به خاطر آنها قیام كرده و شهادت را انتظار می‏كشید.

● یاری فرشتگان و جنیان

حمایت پروردگار و امدادهای غیبی در اكثر نبردهای مسلمین آنها را بر دشمن فائق گرداند، در جنگ بدر كه رسول خدا(ص) و یارانش به جنگ با كفار پرداختند بیش از سه هزار فرشته آنها را یاری داده تا دشمن را شكست دهند و با پیروزی از میدان جنگ بیرون آیند. «در روزی كه امام حسین(ع) از مكه حركت نمود، گروهی از فرشتگان آن حضرت را ملاقات كرده و گفتند: ای حجت خدا ذات مقدس باریتعالی در بسیاری از جنگ‏ها به وسیله ما، جدت رسول خدا(ص) را یاری نمود. اینك برای یاری تو آمده‏ایم. امام حسین(ع) به آنها فرمود: وعدگاه من و شما زمین كربلاست كه من در آنجا كشته می‏شوم. علاوه بر فرشتگان جمعی از جنیان نزد امام آمده و گفتند: ما از شیعیان و یاران تو هستیم، اگر فرمان دهی تمام دشمنانت را نابود خواهیم كرد. امام حسین(ع) در حق آنها دعا كرد و فرمود: به خدا قسم قدرت ما بر كشتن آنها بیش از شماست. لكن می‏خواهیم حجت بر همه تمام گردد تا كسانی كه هلاك می‏شوند و یا به سعادت می‏رسند هر دو از روی دلیل و آگاهی باشد.»(۹)

زهرا نساجی زواره

۱. سوره الرحمن ، آیه ۷۸.

۲. بحار، ج ۱۶، ص ۲۱.

۳. نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص ۱۰۰.

۴. اصول كافی، ج ۲، ص ۳۰۷.

۵. لهوف، سید بن طاووس، ص ۲۳.

۶. ینابیع الموده، ج ۲، ص ۱۱۸ ـ ۱۱۷.

۷. مقتل الحسین، علامه مقرم، ص ۲۵.

۸. لهوف، ص ۷۰.

۹. همان، ص ۶۸.

۱۰. مقتل الحسین، ص ۲۱۸.

۱۱. همان، ص ۲۲۴.

۱۲. ینابیع الموده، ج ۲، ص ۱۶۱.

۱۳. همان، ص ۶۹.

۱۴. نفس المهموم ص ۱۵۲، روضهٔ الشهداء، ملا حسین كاشفی، ص ۲۶۹.

۱۵. بحار، ج ۴۵، ص ۴۴.

۱۶. امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، علامه محسن امین، ص ۱۲۷.

۱۷. مقتل الحسین، ص ۳۱۲.

۱۸. ینابیع الموده، ج ۲، ص ۱۸۱.

۱۹. همان، ص ۱۸۲.

۲۰. لهوف، ص ۷۳.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.