سه شنبه, ۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 21 January, 2025
کاش زندگی ام در یک کوله پشتی بود
محسن شریفیان، سرپرستی گروه موسیقی «لیان» را برعهده دارد. با گروه و سازهای کوبهایاش به کشورهای زیادی سفر کرده و در بیشتر شهرهای دنیا اجرا کرده است. تمام زندگیاش در سفر است و خودش میگوید اگر یکجا زیاد بماند سرگشته میشود! با او گپی در مورد سفرهایش زدیم و خاطرههایش را از سفرهایش گوش دادیم. از برخوردهای مختلف مردم در جاهای مختلف گفت و ناراحت از اینکه چرا شرایط موسیقی داخل ایران برای موزیسینها هموار نمیشود...
آخرین سفری که رفتید، چه زمانی بود؟
آخرین مسافرت ما به مالزی بود. به یک فستیوال موسیقی به نام رین فارست رفتیم. آخرین کنسرتمان در آنجا برگزار شد و همین آخرین سفری بود که داشتم.
از حال و هوای مالزی خوشتان آمد؟
ما یک برنامه کوتاه در کوالالامپور داشتیم؛ برنامه اصلی?مان در شهری بود به نام کوچین. ایالت دیگری در مالزی است که برای رفتن به آنجا حتما باید ویزای جدا داشته باشید. ایرانیها زمانی که وارد مالزی میشوند نیازی به ویزا ندارند، اما برای رفتن به کوچین حتما باید ویزا داشته باشید، درست مانند این است که وارد ایران میشوید و برای اینکه به بوشهر بروید، ویزای جدا میگیرید. جدای از تمام اینها منطقه خیلی خوبی بود. آب و هوای خوب، بارانی و عالی داشت. همانطور هم که از نام فستیوال آنها مشخص است، «فستیوال جنگلهای بارانی»؛ هنرمندان موسیقی از تمام دنیا به آنجا آمده بودند. فستیوالی که تا به حال توانسته موقعیت خودش را حفظ کند و تا جایی که من میدانم، جزو ۱۰ فستیوال برتر موسیقی دنیاست. نکته جالب در این فستیوال شرکت کردن ما در ورکشاپهای مختلف بود. در یکی از ورکشاپهای سازهای بادی من بهعنوان مستر ورکشاپهای سازهای بادی آنجا حضور داشتم.
شما بهدلیل شرایط کاری?تان، زیاد سفر میکنید. برخورد مردم با موسیقی و هنر در کشورهای مختلف چه تفاوتهایی با هم دارد؟
همانطور که اشاره میکنید، تفاوتها در کشورهای مختلف زیاد و از جنبههای مختلف قابلبررسی است. برخورد مردم با هنر خیلی متفاوت است و همین تفاوت است که مرزها را تشکیل میدهد و یک کشور را از دیگری جدا میکند. تمام این مسائل جدای از مرزهای جغرافیایی است. البته فرهنگ هم شامل این مقوله میشود، مقولهای که گاهی کشورها را از هم جدا میکند و گاهی به هم متصل. خب باید بگویم ایران از لحاظ فرهنگی کشور گستردهای محسوب میشود و این فرهنگ را گاهی میتوانیم در کشورهای همسایه که سابق بر این یک کشور هم بودیم، ببینیم.
در همین سفری که رفته بودید برخورد مردم با موسیقی چطور بود؟
مردم مناطق مختلف به موسیقی علاقه زیادی دارند و این بهدلیل جو فرهنگی موجود است. همه?جا تبلیغات مثبتی روی موسیقی دیده میشود. مردم موسیقی را در رسانههای مختلف میبینند و میشنوند و علاقهشان نسبت به آن بیشتر میشود. این اصول در آنجا ایجاد شده است. خب در ایران اینطور نیست. درست است که چند سالی میشود مردم با موسیقی آشنایی بیشتری پیدا کرده?اند، اما هنوز هم که هنوز است موسیقی با برخی ممنوعیتها روبرو است. تلویزیون سازهای موسیقی را راحت نشان نمیدهد و از این دست مشکلات که از سوی مسوولین اعمال میشود. خارج از ایران اینطور نیست. آنها نگاه دیگری به موسیقی دارند، موسیقی را مشابه فرهنگ و تاریخ میدانند و گاهی بهعنوان یک زبان به آن نگاه میکنند. البته نباید از این نکته غافل شویم که هم انواع موسیقی وجود دارد و هم انواع مخاطبها، اما نکتهای که در این میان برای من جالب است این است که مخاطبهای خارجی علاقه دوچندانی به سازهای ایرانی دارند. یعنی در این فستیوالی که ما رفته بودیم، توانسته بود توریست را راحت به این منطقه جلب کند و همین نکته نشان میدهد موسیقی چه پتاسیل بالایی دارد. جالب است بدانید «رین فارست» با ما در یونان آشنا شد و همانجا بود که از ما دعوت کردند در این فستیوال شرکت کنیم و این نشان میدهد جامعه موسیقی جامعه بزرگی است و مرزی نمیشناسد.
در سفرهایی که داشتید نکتهای شما را متعجب نکرده است؟ حالا چه در برخورد مردم و چه دیدن آداب و رسوم خاص یک منطقه؟
طبیعتا در سفرهایی که داشتیم از این دست ماجراها زیاد داشتیم. هر کدام یک جور بوده. در جایی برخورد مردم، در جایی دیگر غذا و یک مکان آیینها برای ما جالب بوده تا جاهای باستانی. به قول معروف هر گل یک بویی دارد. من همیشه سعی دارم در سفرها از زمان و مکان لذت ببرم و با مردم آن منطقه آشنا شوم. مثلا یونان آداب و رسوم جالبی داشت که خیلی برای من عجیب بود؛ یک مراسم مذهبی عجیب. در ۲ سال اخیر من بهعنواننوازنده نی انبان دعوت میشوم. پوشش مردم خیلی برایم جالب بود. در جزیرهای که من بودم، (جزیره کارپاتوس) عکسی گذاشتم که همه فکر میکردند یک شهر کاملا اسلامی است چرا که همه با پوشش کامل ظاهر شده بودند و هیچکس باورش نمیشد آنجا یونان باشد. مردم آن منطقه به نی انبان علاقه داشتند و وارد هر مغازهای که میشدیم، یک نی انبان یا عکسی ازنوازندههای نی?انبان را میدیدیم، نی?انبانهایی که مختص آن منطقه بود. برای من جالب بود که مردم تا چه اندازه به این ساز علاقه دارند، مردم عادی و حتی کشیشها کنار کلیسا ساز میزدند و مراسم موسیقی برگزار میکردند. مهمتر از همه مهماننوازی مردم یونان برایم خیلی جالب بود. با وجود مشکلات اقتصادی زیاد، از هیچچیز کم نمیگذاشتند و فکر میکنم یکی از مهربانترین و مهماننوازترین مردمان اروپا هستند. فرهنگ آنها خیلی به ما نزدیک بود. نکات زیادی را میتوانم در مورد یونان بگویم؛ مثلا آنها سازی داشتند به نام «سنتوری» درست مانند «سنتور» ما بود اما به آن میگفتند «سنتوری». یا سازی دارند به نام «کمانچی» درست مانند «کمانچه» ما و فکر میکنم تمام این مسائل را میتوان از لحاظ زبانی بررسی کرد و از این موارد زیاد میبینیم. جالب است، خیلیها زمانی که به خارج از کشور میروند، دنبال تفاوتها میگردند، اما برای من جالب است بدانم که چه چیزهای مشترکی داریم. اینطور یک احساس آرامشی به دست میآورم. حس اینکه تاریخ آن کشور با تاریخ من و کشورم گره خورده است.
از استقبال نی انبانها در یونان میگویید. برای شما غمانگیز نیست که ایرانیها علاقه زیادی به سازهای بومی ندارند؟
نباید اینطور گفت که ایرانیها این طور هستند؛ باید دید چه عاملی باعث میشود آنها این گونه باشند. گاهی وقتها دست مردم نیست. مثلا نمیتوان اینطور گفت که مردم بوشهر سازهای بومیشان را دوست ندارند! ما بهعنوان یک موزیسین با برخی ممنوعیتها روبرو میشویم، خب چه انتظاری داریم. نمیتوانیم این مشکلات را به پای مردم بنویسیم. باید دید شرایط چه نقشی در این مشکلات داشته. شرایط مختلفی وجود دارد. اشکالات فرهنگی وجود دارد. واقعا چرا موسیقی نباید به راحتی اجرا شود؟ گاهی این دیگر ربطی به اعتقادات ندارد. گاهی ربط مستقیم به برخی افراد دارد که با اعمال سلیقه?شان این محدودیت را به کار میبرند. فکر میکنم این برخوردها بیشتر شخصی است. به هر حال ما هنرمند ایرانی هستیم، مسلمانیم و در یک کشور اسلامی زندگی میکنیم. مگر در یک کنسرت چه اتفاقی میافتد که چنین حرفهایی زده میشود؟
کدام یک از سفرهایتان برای شما خاطرهانگیزتر بوده؟
در تمام سفرهای ما یک سری خاطرههای خوب وجود دارد. ما در تمام سفرهایمان سعی داریم فرهنگ و هنر کشورمان را به دیگران معرفی کنیم. هدف اصلیمان این است. یادم میآید در اجرایی که در چین داشتیم، مردم آنجا خیلی دوست داشتند به سازهای ما دست بزنند و با آنها عکس بگیرند. خیلی از آنها دانشجوهای چینی بودند. این خاطره در ذهنم مانده است، حرمتی که برای سازهای ما قائل بودند. یا خاطره دیگری که خیلی هم خندهدار است مربوط به اجرای ما در الجزایر میشود. متوجه شدیم بعد از اجرا مردم در حال شعار دادن هستند و شروع کردند ا...اکبر میگفتند. در آن لحظه ما خیلی ترسیده بودیم و نمیدانستیم باید چه کار کنیم! فکر کردیم ما چه کاری انجام دادیم که آنها اینطور شعار میدهند. بعد یکی از برگزارکنندگان کنسرت آمد و گفت مردم از اجرای شما خیلی راضی هستند، به همین دلیل است که شعار میدهند. این هم یک نوع از تشویق کردن بود!
در سفرهایی که داشتید و اجراهای مختلف مردم کجا بیشتر موسیقی شما را دوست داشتند؟
خوشبختانه همهجا تقریبا موسیقی ما را دوست داشتند. انرژیای که از مناطق چین و ماچین میگرفتم خیلی زیاد بود. از همان روی استیج که نگاه میکردم، همه لبخند میزدند و کمتر کسی را میدیدم که اخم کرده باشد. همه پرانرژی بودند. خیلی به هنرمند و آرتیست احترام میگذارند. دوستدار هنر هستند.
اگر یک توریست خارجی را به ایران دعوت کنید، اولین جایی که او را میبرید کجاست؟
بوشهر. اولین جایی که او را میبرم، خانه خودم است. در آنجاست که او میفهمد ما چه فرهنگی داریم و چطور با مردم برخورد میکنیم. بعد از آن است که او آماده میشود برود ایران را بگردد. بعدا میتواند از تاریخ و آثار باستانی دیدن کند. او را میبرم در کوچههای قدیمی بوشهر قدم بزند و با مردم آشنا شود چرا که همین برخورد مردم است که او را با ایران آشنا میکند. من عقیده دارم برخورد اول خیلی مهم است. همینجا یک نکته را بگویم؛ زمانی که توریستها وارد فرودگاه میشوند باید با منظره خوبی مواجه شوند. برخوردهای تاکسیها را ببینید چطور است؟ اینها چیزهایی است که دولت حتما باید به شدت به آن توجه کند؛ مخصوصا در ورودیه شهرهای مختلف. این نکته خیلی جزیی است، شما زمانی که وارد فرودگاه مهرآباد میشوید، سرویسهای بهداشتی دستمال کاغذی ندارد! این در شأن ایران است؟ وقتی نکات به این کوچکی را رعایت نمیکنیم، چه انتظاری میتوان داشت. خیلی راحت میتوان زیباییهای کشور را به رخ کشید. تنها باید برخی نکتهها را رعایت کرد، اما جدای از تمام اینها مردم ایران آنقدر خوب و مهماننواز هستند که تا حدودی این کمبودها جبران میشود.
در این زمان از سال کجا را برای دیدن پیشنهاد میکنید؟
فکر میکنم الان زمان خوبی برای دیدار با چین است. خودم چند بار به چین رفتهام و هر بار خاطره خوبی هم از آن دارم. در سفر کردن خیلی مهم است که چه خاطرهای از کشور مقصد دارید. گاهی اوقات بیابانهای آفریقا هم برای شما خاطرهساز است و به نظر بهترین مکان برای سفر محسوب میشود، اما مهمتر آن است که یک همسفر خوب داشته باشید، چرا که فرد بدسفر میتواند راحت بهشت را برای شما جهنم کند. حالا هر جایی که میخواهید بروید.
سفر کجای زندگی
شما قرار دارد؟
نمیدانم سفر در زندگی من قرار دارد یا اینکه زندگی من در سفر است. گاهی اوقات میشود که ۷ ماه از سال خارج از خانه هستم. یک زندگی کاملا جهانگردی دارم. گاهی خیلی دوست داشتم تمام زندگیام یک کولهپشتی بود و با همان زندگی میکردم. بعضی وقتها اگر یک جایی برای مدت طولانی بمانم بیقرار میشوم.
چقدر به این جمله عقیده دارید که سفر آدمها را پخته میکند؟
صددرصد. به نظرم این یک عقیده نیست. یک نظریه ثابتشده است. بسیار سفر باید تا پخته شود خامی. اصلا بحثی در آن نیست و به نظرم یک چیز مسلم است. هم ادیان مختلف به این موضوع تاکید دارند و هم افراد مختلف در دوران تاریخ. مسافرت را باید رفت و دید کجای دنیا قرار دارید. شاید بتوان علتهای عقبماندگی عدهای را در همین دید که درهای دنیا را به روی خودشان بستهاند. خوشبختانه من در شهری بزرگ شدهام که همیشه با کشورهای مختلف در تعامل بوده است؛ چه در معماری، چه در فرهنگ و چه در غذا خوردن. خوشحال هستم که در بوشهر بزرگ شدهام.
المیرا حصارکی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست