چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

آدم شماره‌ی شش باشید!


آدم شماره‌ی شش باشید!

به نظرم ما آدم‌ها چند دسته‌ایم:
۱) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را اصلاً نمی‌شناسیم. آنها که توی این دسته‌اند، همین حالا با خواندن همین یک جمله برایشان معلوم شد که چرا جزء این دسته‌اند. …

به نظرم ما آدم‌ها چند دسته‌ایم:

۱) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را اصلاً نمی‌شناسیم. آنها که توی این دسته‌اند، همین حالا با خواندن همین یک جمله برایشان معلوم شد که چرا جزء این دسته‌اند. آنها از خودشان پرسیدند: «فرصت؟ یعنی چه فرصت؟ چه چیزی فرصت است و چه چیزی نه؟ من توی زندگی فرصتی داشته‌ام؟»

۲) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را می‌شناسیم، ولی چطور استفاده کردن از آنها را نمی‌دانیم.

۳) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را می‌شناسیم، ولی خیال می‌کنیم که چطور استفاده کردن از آنها را می‌دانیم؛ ضایعشان می‌کنیم.

۴) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را می‌شناسیم و بلدیم هم که چطور از آنها استفاده کنیم، اما به طور کامل از آنها استفاده نمی‌کنیم.

۵) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را می‌شناسیم و بلدیم هم که چطور از آنها استفاده کنیم و به بهترین صورت از آنها استفاده می‌کنیم.

۶) دسته‌ای از ما فرصت‌ها را می‌شناسیم، اما از بس راه استفاده‌ی کامل از آنها را می‌دانیم، منتظرشان نمی‌مانیم؛ فرصت‌ها را ایجاد می‌کنیم.

تکلیف آدم‌های دسته‌ی اول، به نظرم، مشخص است. آنها چون اصولاً نمی‌دانند فرصت چیست، شاید حتی افسوس فرصت‌های ازدست‌رفته را نخورند یا لذت فرصت‌های تصادفاً ازدست‌نرفته را نبرند.

آدم‌های دسته‌های ۲ و ۳ و ۴، همیشه پس از اینکه می‌فهمند چه فرصتی را از دست داده‌اند، پشیمان می‌شوند و غصه‌شان می‌گیرد؛ ولی پشیمانی ــ هر قدر هم زیاد ــ سودی برایشان ندارد.

آدم‌های دسته‌های ۵ و ۶ آدم‌های مثال‌زدنی‌اند: نگاهشان می‌کنیم و عقلشان را تحسین می‌کنیم و سعی می‌کنیم مثل آنها باشیم. اما به نظر من، آدم‌های دسته‌ی ششم یک سر و گردن بالاترند. آنها هم عاقل‌اند هم هنرمند!

کسی که در هوای «کلاردشت» و «گردنه‌های حیران»، بیرون می‌زند از اتاق در‌بسته‌ای که ساکنانش پک‌های عمیق به سیگارهای توی دستشان می‌زنند، یک آدم دسته پنج است. اما او که هم‌زمان، لابلای دیوارهای گوشتی واگن مترو گوشی را گذاشته توی گوشش و دارد کتابی را یا سمیناری را می‌شنود، یک آدم شماره ششی است.

مهدی رضایی