اسیر تلخی مصیبت

نگاهی کوتاه به کارنامه سینمایی علیرضا امینی کارگردان جوان سینمایی ایران کافی است تا به نتایج پر بار سالهای کوتاهی که او نوشته هایش را کارگردانی میکند ، رسید . نام هایی مانند …

نگاهی کوتاه به کارنامه سینمایی علیرضا امینی کارگردان جوان سینمایی ایران کافی است تا به نتایج پر بار سالهای کوتاهی که او نوشته هایش را کارگردانی میکند ، رسید . نام هایی مانند دانه های ریز برف ، نامه های باد ، استشهادی برای خدا و .... نشان دهنده فیلم سازی آگاه و اندیشمند است که در آثارش داستانهایی واقعی و غم انگیز را روایت میکند و به ما به ازا واقعی داستانها پایبند است. آدمهای داستانهای امینی بیشتر انسانهایی تنها و و اپس خورده از جمع هستند و امینی زمانی تماشاگر را همراه فیلم میکند که کاراکترش قصد دارد مهمترین تصمیم زندگی اش را عملی کند. شناخت خوب امینی از مدیوم سینما باعث شده است فیلم های او تصاویری باشد با قاب های درست و زیبا. همه این عوامل دست به دست هم داده تا امینی جوان بتواند حرف تازه ای را در سینمایی بزند که سالهاست اسیر فرمولهای تکراری گیشه شده است.

او در آخرین ساخته اش از مهره های مهم بازیگری سینمای ایران استفاده کرد و نتیجه کار ملودرامی اجتماعی و متفاوت در سینمایی است که اکران بی رویه فیلم های سطحی طنز چهارچوبش را به زیر سوال برده است . هفت دقیقه تا پاییز داستانی ساده و در عین حال پیچیده از زندگی ادمهایی که در سایه مشکلات روزمره خود زندگی میکنند و عاشق خانواده و فرزند هستند . ادمهایی که همگی اسیر دغدغه نان هستند و در نهایت همین دغدغه هستی شان را بر باد می دهند . روایت صادقانه ای از زندگی ادمهایی که در روابط عاطفی شان مشکل دارند و برای ادامه این روابط ناقص اصرار میورزند و فرزندانشان تنها امید انها به آینده هستند .داستان هفت دقیقه تا پاییز داستان تلخی است . سکانس ابتدایی و انتهایی داستان با نمایی از نیما ( محسن طنابنده ) تصویر شده در حالی که او میان زمین و هوا معلق است کاری که کارگردان با زیرکی با تماشاگرش هم انجام میدهد و ببینده را هم در پایان با سوالهای بسیاری معلق میگذارد.

آیا مریم به فرهاد خیانت کرد ؟ آیا نیما با همسر دوستش رابطه داشته ؟ اگر نیما ابتدا سارا را نجات میداد چه می شد؟ ...

حس تلخ مصیبتی که بر میترا وارد شده مشابه حس تلخ خیانتی است که مریم ممکن است انجام داده باشد به عبارتی مصیبت و خیانت دو روی سکه ای است که زندگی این دو خواهر را نا خوادگاه تحت تاثیر خود قرار داده و تا مرحله متلاشی شدن میبرد . میترا فرزندش را از دست داده و مریم در صورت جدایی امین را از دست میدهد . و در نهایت تلخی عدم پذیرش واقعیت از دید میترا عدم باور واقعیت های تلخ زندگی را از سوی مردم در جامعه امروزی نشان میدهد. همان داستان قدیمی که برداشت ما از اتفاق ها مساوی با علایق ماست.

میترا ، نیما ، مریم و فرهاد همگی اسیر تلخی مصیبتی می شوند که در زندگیشان رخ میدهد . تلخی که سارا را از میترا و نیما میگیرد و فرهاد را به سمت خودکشی می برد . امینی وابستگی عمیق کاراکترهایش را به فرزند به زیبایی ترسیم کرده است تا جایی که این عشق میترا را تا مرز جنون میبرد و فرهاد را از خودکشی وا میدارد.

او در آخرین ساخته اش داستان رئالی از جامعه معاصر ایران را روایت کرده است و نشان میدهد ، بی پولی بخش مهمی از قشر متوسط جامعه را درگیر کرده و تبعات آن زندگی های زیادی را از هم میپاشد . داستانی که گره افکنی اش خرق عادتی است برای تماشاگری که به دیدن فیلم های اسان عادت کرده است . با همه اینها تماشاگر به شدت با تک تک کاراکتر ها ارتباط بر قرار میکند و در غم انها شریک است . بازیهای هدیه تهرانی ، حامد بهداد و محسن طنابنده به شدت کنترل شده و عالی از اب درامده است . دکوپاژ زیبا و قاب بندی بی نقص در کنار کات های به جا، از هفت دقیقه تا پاییز فیلمی جذاب با ریتمی عالی ساخته است که تماشاگر را در بسیاری از سکانس ها با کاراکترهایش درگیر قصه میکند.

در پایان یاد اوری میکنم زمانی که سال گذشته نقد درباره الی را می نوشتم عنوان کردم از این به بعد داستانهای تلخ اجتماعی بیشتری در سینمای ایران خواهیم داشت . هفت دقیقه تا پاییز یکی از انها است . ملودارمی تلخ از ادمهایی که شرایط سخت جامعه دشواری های را برایشان رقم میزند که در نهایت سرنوشتشان را تحت تاثیر قرار میدهد.

سیده مریم مطلب پور

منبع: سی نت