یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
مجله ویستا

سوپراستارها و مسخ ارزش ها


سوپراستارها و مسخ ارزش ها

نگاهی به فیلم دموکراسی تو روز روشن

کارگردان "دموکراسی توروز روشن" علی عطشانی است. وی پیش از آن آثار دیگری چون پوست موز و یک قدم تا خدا را در کارنامه خود دارد. تهیه‌کننده این فیلم محمدعلی زم است که در سوابق کاری خود انواع و اقسام پست و مقام را تجربه کرد. و به قولی ابوالمشاغل است. از معاونت اجتماعی شهرداری تهران تا مدیریت حوزه هنری و از فعالیت‌های فرهنگی غذایی کاکتوس گرفته تا فعالیت‌های دخانی، نفتی و ورزشی. البته او آرمان‌های زیادی در مورد این مشاغل داشت اما به بسیاری از آنها دست نیافت. تا جایی که در حال حاضر مدیریت یک سفره‌خانه را برعهده دارد.

ا لبته به واقع روشن نیست که او چگونه به یک باره از مدیریت کلان به این نقطه رسید.

این فیلم انبوهی از بازیگران بنام و به قولی سوپراستارها را در خود دارد. نقش‌آفرینانی که هریک به تنهایی می‌توانند باعث موفقیت یک فیلم شوند. اما کارگردان و تهیه‌کننده برای جبران کاستی‌ها و ضعف‌ها و اصل بازگشت سرمایه از همه این بازیگران یکجا استفاده کرده‌اند. بازیگران این فیلم عبارتند از: نیوشا ضیغمی، محمدرضا گلزار، حمید فرخ‌نژاد، مهران رجبی، نیکی کریمی، نیما شاهرخی و محمدرضا فروتن. قصه این فیلم روایتگر دنیای پس از مرگ یک سردار جنگ و دفاع مقدس است که او را به نوعی توبیخ می‌کنند و همه چهره واقعی او را که یک ریاکار به تمام معنی است می‌بینند. فیلم، او را به گونه‌ای نشان می‌دهد که برای ماندن در این دنیا دست به هرکاری می‌زند.

در واقع فیلم مفهوم خود را تعمیم می‌دهد به کل رزمندگان اسلام! و او فقط یک نمادی از این قشر است. این فیلم رویکردی تخطئه‌کننده نسبت به دفاع مقدس دارد. اصولا در هر موضوعی جمع بستن و همه را یکی دانستن از عقلانیت به دور است. این فیلم را می‌توان از ابعاد گوناگون واکاوی کرد و به بازشناسی اهداف کارگردان پرداخت. جناب زم و عطشانی به خوبی می‌دانند که ساخت فیلم با این موضوع حرکت بر روی لبه تیغ است و جدا از ریسک مالی، یک ریسک هنری در سابقه آنها منظور می‌شود. مثل فیلم زمهریر که اگر هم نظر سوئی نداشت به دلیل رعایت نکردن قواعد نتوانست مفهوم مدنظر خود را به خوبی به تماشاگر القا کند.

مثلا آیا لزومی دارد که وقتی هزینه‌های فیلم سربه فلک می‌زند برای تامین آن از هر روشی چه مستقیم و چه غیرمستقیم استفاده کرد؟ یعنی هم تبلیغات مستقیم صورت گرفته و هم غیرمستقیم که به دلیل گل درشت بودن، صدای همه را درآورده است.

اصولا چه لزومی دارد که در هر سکانس از لپ‌‌تاپ آن هم متعلق به یک شرکت خاص استفاده شود؟ استفاده از لپ‌تاپ درست است اما در جای خود و اصلاً با آن فضاسازگاری ندارد.

چگونه است که از لپ‌تاپ استفاده می‌شود اما به اندازه نیم‌درصد از ظرفیت‌های جلوه‌های ویژه بهره برده نمی‌شود. یا اینکه چگونه است که فیلم با آن هزینه‌های کلان از بدیهی‌ترین روش تدوین و جلوه‌های ویژه استفاده نکرده است؟

وقتی موضوع یک فیلم تکراری است کارگردان باید از روش‌های زیادی برای جذب تماشاگر استفاده کند و اصولا هنر سینما این امکان را به وی می‌دهد که از تمام ظرفیت‌های بصری و هنری و تکنیکی موجود استفاده کند و کارگردان در این فیلم فقط از یک روش یعنی تجمیع سوپراستارها استفاده کرده است.

موضوع فیلم همان طور که گفته شد تلفیقی است بدین معنی که هم دفاع مقدس و فعالان این عرصه در گذشته و حال را شامل می‌شود و هم به عالم پس از مرگ اشاره دارد.

البته آثاری چون روز فرشته پیش از این به دنیای پس از مرگ پرداخته بود و به دلیل تازه بودن، مورد استقبال قرار گرفته بود و یکی از دلایل آن نیز حضور سوپراستار آن روزها اکبر عبدی بود. به واقع آیا پرداختن به این گونه موضوعات از الزامات گرو‌ه‌های هنری است؟

آیا همه رزمندگان از رانت بهره می‌برند و یا اینکه بسیاری از آنها حتی برای تشکیل پرونده و ثبت سوابق هم مراجعه نکرده‌اند؟

آیا همه رزمندگان سعی داشتند دیگران را به دم تیغ بفرستند یا اینکه بیشتر آنها آرزوی شهادت داشتند؟ قرار نیست یک فیلم تمام رشادت‌های دفاع مقدس را به نمایش بگذارد، اما باید حداقل‌ها را رعایت کند و به تاریخ و اخلاق وفادار باشد.

اصلا در کدام صنف و گروه و قشر حتی با سوادترین و روشنفکرترین آنها نمی‌توان افراد متخلفی را یافت؟ این فیلم نه تنها این مؤلفه‌ها را نادیده گرفته بلکه بسیاری از وقایع را تحریف کرده است.

اصلا آیا لزومی داشت که این فیلم حالت نیمه‌کمدی به خود بگیرد؟

قرار نیست تاریخ و رخداد‌های جنگ نعل به نعل بیان شود اما باید اصل بی‌غرضی در بیان تاریخ رعایت شود.

بازیگران فیلم هرکدام به نوعی خود را تکرار می‌کنند مثلا حمید فرخ‌نژاد همان لهجه را در فیلم دارد که در بقیه آثار داشت یا گلزار آن تیپ و ژست را دارد که در اغلب آثاردیگر دارد یا نیوشا ضیغمی معلوم نیست چرا این گونه بر پرده سینما ظاهر شده و حتما باید گوشواره‌هایش پیدا باشد؟

اصولا وقتی داستان عنصر پیش‌برنده ندارد یا اینکه بود و نبودش یکی است کارگردان باید از عناصر دیگری بهره ببرد چون با این رویکرد مخاطب جذب نمی‌شود.

عطشانی نتوانسته و یا نخواسته از هیچ یک از عناصر موجود جهت رسیدن به این هدف خود استفاده کند؛ و آن قدر سطحی و به عبارتی کیلویی به موضوعات پرداخت که اگر نگوییم با غرض‌ورزی، قطعاً با خواب‌زدگی این فیلم را ساخته است. اصلا دفاع مقدس با آن قداست، موضوعی نیست که باری به هرجهت فیلم در مورد آن ساخته شود. معلوم نیست با آن بودجه کلان این فیلم چرا این گونه ساخته شده است!

ما باید از دفاع مقدس تصویر و انگاره‌ای بسازیم که بتواند یک سیمای روشن و مطلوب به دنیا عرضه کند.

به هر روی این فیلم در حوزه موضوع و محتوا و پرداخت و به لحاظ فنی موفق عمل نکرده و فقط در حوزه تغییرو تحول در باورها و ارزش‌ها در سازندگان موفق بوده است.

احمد عراقی