چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جهانی شدن معکوس و انقلاب دینی


جهانی شدن معکوس و انقلاب دینی

انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ به وقوع پیوست که از خصوصیات مثل مشارکت همه جانبه مردمی, مبارزات طولانی تاریخی و برخورداری از انگیزه ها, کارگزاران و شعارهای دینی و رهبری های مشترک روشنفکران و روحانیون در کنار یکدیگر برخوردار بود بدون تردید این انقلاب تحت رهبری عالم دینی و مرجعیت والای علمی, مذهبی و معنوی آیه الله خمینی که سالها قبل از پیروزی انقلاب ملقب به امام خمینی شده بود , به پیروزی رسید

انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ به وقوع پیوست که از خصوصیات مثل مشارکت همه جانبه مردمی، مبارزات طولانی تاریخی و برخورداری از انگیزه ها، کارگزاران و شعارهای دینی و رهبری های مشترک روشنفکران و روحانیون در کنار یکدیگر برخوردار بود. بدون تردید این انقلاب تحت رهبری عالم دینی و مرجعیت والای علمی، مذهبی و معنوی آیه الله خمینی که سالها قبل از پیروزی انقلاب ملقب به "امام خمینی" شده بود ، به پیروزی رسید.

وقوع انقلاب دینی در دوره اوج سوسیالیسم و سکولاریزم و جهانی شدن نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب، موجب ظهور عرصه ، بستر، روند و جهت گیری های جدیدی از تحولات بومی و جهانی شد. از منظری می توان گفت انقلاب اسلامی ایران، اولین بازتاب مهم عالم اسلام در عصر جهانی شدن بود که همه عالم اسلام و حتی عالم مسیحیت و بطور گسترده تر جامعه جهانی را تحت تاثیر خود قرار داد.

گسترش عرصه جهانی شدن ارتباطات که محصول ظهور و گسترش "صنعت همزمان ارتباطات" مثل تلفن، رادیو، تلویزیون و اینترنت بود، جهانی از ارتباطات فرامکان و فرازمان را خلق کرد که مهمترین سنتز آن ظهور عصر جهانی شدن می باشد.

بطور حتم جهانی شدن، انقلاب بزرگ ساختاری محسوب می شود که تولد های جدیدی را در همه ساختارها و بنیاد های مربوط به زندگی اجتماعی، در جهان معاصر بوجود آورده و خواهد آورد (کیلمنستر ، ۱۹۹۸ و کوهن و کندی، ۲۰۰۰). در چنین عصری، پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه در عرصه ملی و نه در قلمرو جهانی یک "انقلاب کوچک" و یا "یک انقلاب منزوی" محسوب نمی شود و فهم آن مستلزم یک نگاه بومی-جهانی است. این انقلاب هم از بعد معرفت های مربوط به "وقوع انقلاب اسلامی" و هم به لحاظ "پیامدهای بومی و جهانی" آن نهضت بومی – جهانی محسوب می شود. باید توجه داشت که همانطور که انقلاب موجب تغییر نظام اجتماعی می شود(اسکوکپول، ۱۹۸۸:۱۴۷)، بصورت وسیعی نظام های اجتماعی را هم در عرصه های بومی وهم در عرصه های جهانی نیز تحث تاثیر خود قرار می دهد.

در این مقاله با نگاه "جامعه شناسی بومی-جهانی " که هم ظرفیت ها و توسعه های داخلی ایران و هم شرایط جهانی را مورد توجه قرار می دهد، انقلاب اسلامی ایران را بعنوان روند معکوس جهانی شدن غرب و جهانی شدن سوسیالیسم مورد تحلیل قرار می دهد. البته ابعاد تحلیل جامعه شناسی خرد بومی-جهانی انقلاب اسلامی ایران، نیازمند تحلیل گسترده تری است، این مقاله صرفا معرفی یک متدولوژی و نگاه جامعه شناسانه بومی-جهانی به این رخداد مهم تلقی می شود. بر این اساس، در ابتدا ضمن بیان ابعاد مفهومی جهانی شدن معکوس، انقلاب و جامعه شناسی بومی-جهانی به تحلیل اجمالی نظریه های مربوط به انقلاب اسلامی ایران و ظهور نهضت های اجتماعی بعنوان فرایند های معکوس و تحلیل خاص پیرامون ابعاد جامعه شناختی بومی – جهانی سئوال اصلی مقاله یعنی تبیین نظری انقلاب اسلامی ایران، نه در یک نگاه منزوی بلکه در یک نگاه کلان و محدود نشده به عوامل بومی، بلکه با نگاه بومی-جهانی به تحلیل بحث خواهد پرداخت.

● مفاهیم بنیادین

سه مفهوم به هم مرتبط، یعنی جهانی شدن معکوس، انقلاب و جامعه شناسی بومی-جهانی، مفاهیم کلیدی این مقاله را تشکیل می دهند. فهم جامعه شناختی دقیق انقلاب اسلامی ایران مستلزم فهم دقیقی از این سه مفهوم کلیدی می باشد، تا از یک طرف انفجار انرژی انباشت شده جامعه ایران در ارتباط با روندهای بومی و جهانی شناخته شود و از طرف دیگر جنبه متفاوت و معکوس انقلاب اسلامی ایران در بستر بومی و جهانی متمایز شود.

▪ جهانی شدن معکوس

جهانی شدن های معکوس (گیدنز، ۱۹۹۹) اشاره به "جهانی شدن از پائین " (جهانی شدن از ناحیه جهان پیرامون) در مقابل جهانی شدن های از بالا (جهانی شدن از ناحیه، جهان موسوم به جهان مرکزی) با روحیه سلطه گرانه و استثناء گرایانه دارد. جهانی شدن های از بالا، به قول مصطفی کمال پاشا (۲۰۰۲:۱۳۱) یک نوع "جهانی شدن غارتگرانه " که با روحیه سلطه صورت می گیرد، محسوب می شود. این نوع جهانی شدن، از درون خود جهانی شدن های عدالت گرانه و یا افراطی گری های جدید را تولید می کند. این نوع جهانی شدن در مقابله با ایدئولوژی های حاکم بر مادی گرائی محض، نظام سرمایه داری غرب و روندهای حاکم بر جهان معاصر و همچنین سلطه اقتصادی شرکت های چند ملیتی شکل گرفته است(چیس دون ، ۲۰۰۲). این نوع نهضت های اجتماعی در قالب مقابله با روحیه سلطه جهانی (روادس ، ۲۰۰۳) و جستجو برای عدالت فراگیرتر جهانی (باتلیوالا ، ۲۰۰۲) و همچنین در شکل نهضت های اجتماعی محیط زیست گرا (روتسی ، ۲۰۰۲) و یا نهضت های فمینیستی ظهور پیدا کرده است.

نهضتهای دینی که انعکاس محلی و جهانی دارد نیز یکی از بازتاب های مهم پاسخ معکوس به جهانی شدن ایدئولوژیک که بر محور "مرکزیت گرائی سیاسی" و با رویکرد "استثناء گرائی " شکل گرفته محسوب می شود. در واقع جهانی شدن از "بالا" منشاء ظهور جهانی شدن های متکثر و متنوع از "پائین" شده است که در شکل اصول گرائی و نهضت های ملی بر علیه روندهای سلطه گر عینیت پیدا کرده اند و"کنش های جمعی " را بوجود آورده اند.. روند های مقابله با جهانی شدن، این سئوال اساسی را مطرح می کند که آیا، اعتراضات بر علیه جهانی شدن، صرفا، اعتراض به روند های جهانی شدن است و یا اعتراض به سلطه شرکت های چند ملیتی بر جهان، سلطه آمریکا و شکل پسا استعماری جدید است و یا به تعبیر آلکس کالینکاس (۲۰۰۳) اعتراض به نظام سلطه گر سرمایه داری است. به نظر می رسد، بطور حتم این اعتراض ها، واکنش به ماهیت جهانی شدن نیست، بلکه این اعتراض ها که در قالب یک انقلاب اجتماعی و دینی در انقلاب اسلامی مصداق ملی و جهانی پیدا کرد و در شکل خاص در تظاهرات وسیع سیاتل و جنوا آغاز شد، اعتراض به روند های سلطه پرور و تشدید کننده نابرابرهای اجتماعی و اقتصادی است. با این نگاه انقلاب اسلامی ایران بعنوان یک روند معکوس بومی – جهانی، یک واکنش به سلطه بومی و سلطه جهانی محسوب می شود.

نهضت های اصول گرایانه دینی، نمود مهمی از جهانی شدن معکوس و یا به عبارتی "جهانی شدن موازی" محسوب می شوند (پین ، ۲۰۰۰). فرایند معکوس جهانی نهضت های دینی بعنوان جهانی شدن موازی تلقی می شود. نهضت ها و جنبشی های دینی، نهضت هایی هستند که با هدف تغییر در سازمان های دینی (بایندبریج، ۱۹۹۷)، انقلاب سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در سطح دولت-ملت ها، احیاء سنت های دینی و الهی و تغییر در روند های حاکم بر جهان، ظهور پیدا می کنند. وجه اشتراک نهضت های دینی با نهضت های اجتماعی در رفتار جمعی و وجه تمایز آن تاکید بر معیارها و ارزش های دینی است. با توجه به جهانی شدن های موازی، تضاد منافع، دیدگاه ها، ارزش ها و فرهنگ ها و روحیه سلطه طلبی جهان گرا، به تعبیر گیل (۲۰۰۲) منشاء "برخورد جهانی شدن ها " شده است. از نظر گیل تشدید نابرابری ها، بی مکانی اجتماعی و ناامنی انسانی منشاء باز نگری جدید سیاسی در مواجهه با نظم نوین جهانی شده است.

بطور کلی می توان گفت: در دوره جهانی شدن عواملی فرا ساختاری مثل دین، نژاد، محیط زیست، حقوق بشر و جنسیت قوت پیدا كرده اند. به عبارتی افراد از زوایای دیگری، گروه های هنجاری خود را جذب می کنند و نوعی "جماعت گرائی " دینی، حقوقی، نژادی، جنسی، صنفی و تخصصی در حال شكل گیری است. ظهور نهضت های جهانی دینی، جنبش های اجتماعی فمنیسم، محیط زیست گراها و شبكه جهانی متخصیصن جلوه های از این فرایند می باشند.

▪ انقلاب

واژه انقلاب به موازات واژه دموکراسی در غرب مطرح شد و در واقع پایه گذار دموکراسی های بزرگ و پیش نیاز دموکراسی های گسترده، انقلاب های بزرگ بوده است. انقلاب ۱۷۷۶آمریکا و انقلاب ۱۷۸۶ فرانسه دو انقلاب بزرگ قرن ۱۸ غرب محسوب می شود که منشاء مفهوم سازی بسیاری در خصوص انقلاب شده است.

ایده آل های آزادی، شهروندی و برابری بنیان های اصلی این دو انقلاب را به خود اختصاص داده بود (گیدنز، ۱۹۸۹:۶۰۳). انقلاب از جمله مفاهیمی است که تعریف واحدی از آن ارائه نشده است. استیفن والت (۱۹۹۲:۳۲۳) انقلاب را "از بین بردن یک دولت مستقل توسط اعضا همان جامعه و جایگزین کردن دولت جدید مبتنی بر نظام سیاسی جدید" تعریف کرده است. نکته مهمی را که باید بدان توجه کرد "منحصر بفرد بودن طبیعت انقلابهاست". در اینجا بر سخن جیمز فار (۱۹۸۳:۶۸۹) تاکید می کنم که می گوید: "هر انقلاب یک مورد مستقل محسوب می شود که پشتوانه های تاریخی متفاوت دارد و در واقع هر انقلاب را در روح تاریخی آن مورد بحث قرار داد. لذا انقلاب در یک مفهوم و تئوری خاص منزوی نمی شود و هر نظریه پردازی که چهارچوب مفهومی و نظری خاصی را به انقلاب ها تحمیل کند گرفتار نوعی نظریه پردازی یک سویه شده است. بعنوان مثال انقلاب اسلامی ایران را باید همه در پیوست های تاریخی آن و هم در روح زمان خود و هم در ارتباط با عوامل غیر بومی و جهانی مورد بحث قرار داد. بنابر این، نگاه سوسیالیستی به انقلاب ایران همان مقدار اجزاء انقلاب اسلامی ایران را محدود می کند که تحلیل انقلاب با نگاه مدرنیسم، لیبرالیسم، فمنیسم و سکولاریسم موجب محدود شدن آن می شود.

▪ جامعه شناسی بومی-جهانی

جامع شناسی بومی-جهانی، تحلیل علمی است که جامعه جدید را در یک نگاه جامع که حاصل توجه به عوامل اجتماعی بومی و عوامل اجتماعی فراملی و یا جهانی است، موردمطالعه قرار می دهد. همانطور كه رابرتسون می گوید (۱۹۹۶) باید به این نكته توجه داشت كه برای مطالعه پدیده های مختلف در ارتباط با جهانی شدن لازم است نگاه بومی – جهانی را بصورت همزمان مد نظر قرار داد. نگاه محلی و بومی صرف و یا صرفا توجه به عوامل جهانی مطالعه را گرفتار نوعی انزوا و یك بعد نگری می كند. ورود به عصر جهانی شدن به معنای حذف عوامل بومی و محلی نیست و توجه به عوامل محلی بدون پرداختن به مولفه های جهانی موجب می شود كه این پدیده اجتماعی بدون توجه به همه عوامل پیرامونی، مطالعه شود. بر این اساس رابرتسون واژه جدیدی را وارد ادبیات جهانی شدن می كند، تحت عنوان “Glocalization” كه به معنای روند محلی-جهانی شدن مقوله های فرهنگی و اجتماعی می باشد. ظهور و تشدید نظریه های جهانی شدن، موجب نوعی غفلت از عوامل بومی شد و در واقع همه روندهای اجتماعی از منظر عوامل جهانی که منعکس کننده تاثیر عوامل غیر بومی است، مورد تحلیل قرار گرفت. را برتسون برای توجه دادن همزمان معرفت های جدید، هم به عوامل بومی و هم به عواملی جهانی، نگاه بومی – جهانی را مطرح نمود.

منبع : پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی ایران و روسیه

کتابنامه منابع :

Ameli, S. R. (۲۰۰۲a) Globalization, Americanization and British Muslim Identity, London, ICAS Press.

Ameli, S. R. (۲۰۰۲b) Glocal Space: Power and Powerlessness of Cultures, Unpublished paper, Presented in an International Conference: Rhetoric, Globalization and Culture, Organized by LOGO and University of Salamanca, Spain.

Ameli, S. R. (۲۰۰۴a) Dual Globalizations: Intercommunication between Religions in the Cyberspace and the Real World, Presented in the Conference on Globalization and Religion, at ۲۴th of January ۲۰۰۴, Homburg, Organized by Islamische Akademie Deutschland e. V.

Ameli, S. R. (۲۰۰۴b) Negative Globalizations: New Centralism or Decentralism, Present in a Seminar on Negative Globalizations at ۲۶th of January ۲۰۰۴, London, Organized by Islamic Human Rights Commission.

Amuzegar, J. (۱۹۹۱) The Dynamics of the Iranian Revolution: The Pahlavis’ Triumph and Tragedy, New York, State University of New York Press.

Bahramitash, R. (۲۰۰۳) Islamic Fundamentalism and Womens Economic Role: The Case of Iran, in International Journal of Politics, Culture and Society, Vol. ۱۶(۴), pp. ۵۵۱-۵۶۸.

Batliwala, S. (۲۰۰۲) Grassroots Movements as Transnational Actors: Implications for Global Civil Society, in International Journal of Voluntary and Non-profit Organization, Vol. ۱۳(۴), pp. ۳۹۳-۴۰۹.

Behnam, M. R. (۱۹۸۶) Cultural Foundations of Iranian Politics, Salt Lake City, University of Utah Press.

Berejikian, J. (۱۹۹۲) Revolutionary Collective action and the Agent-Structure Problem, in the American Political Science Review, Vol. ۸۶(۳), pp. ۶۴۷-۶۵۷.

Berger, P. L. and Huntington, S. P. (۲۰۰۲) Many Globalizations: Cultural Diversity in the Contemporary World, Oxford, Oxford University Press.

Beyer, P. (۱۹۹۰) Privatization and the Public Influence of Religion in Global Society in M. Featherstone (ed.) Global Culture, London, Sage: ۳۷۳-۹۶.

Beyer, P. (۱۹۹۴) Religion and Globalization, London, Sage.

Beyer, P. (۱۹۹۸)’Globalizing System, Global Culture, Models and Religion(s),’ in International sociology, March ۱۹۹۸: vol ۱۳(۱):۷۹-۹۴, London, Thousand Oaks, CA and New Delhi, SAGE.

Bishop, D. (۱۹۸۸) Mosque and Church in the Uprising, in Middle East Report, Issue ۱۵۲, pp. ۴۱-۴۲.

Buechler, S. M. (۲۰۰۰) Social Movements in Advanced Capitalism: The Political Construction of Social Activism, New York and Oxford, Oxford University Press.

Cater, S. (۲۰۰۰) The Culture Disbelief, London.

Chase-Dunn, C. (۲۰۰۲) Globalization from Below: Toward a Collectively Rational and Democratic Global Commonwealth, in Annals of the American Academy of Political and Social Science, Vol. ۵۸۱(۱), pp. ۴۸-۶۱.

Defronzo, J. (۱۹۹۱) Revolutions and Revolutionary Movements, Boulder, San Francisco and Oxford, Westview Press.

Devji, F. F. (۲۰۰۱) Imitatio Muhammadi: Khomeini and Mystery of Citizenship, in Cultural Dynamics, ۱۳(۳), pp. ۳۶۳-۳۷۱.

Dix, R. H. (۱۹۸۳) The Varieties of Revolution, in Comparative Politics, ۱۵(۳), pp. ۲۸۱-۲۹۴.

Dunn, J. D. (۱۹۷۲) Modern Revolutions, Cambridge, Cambridge University Press.

Eckstein, S. (۱۹۸۶) The Impact of the Cuban Revolution: A Comparative Perspective, in comparative Studies in Society and History, Vol. ۲۸, pp. ۵۰۲-۵۳۴.

Esfandiari, H. (۱۹۹۷) Reconstructed Lives: Women and Iran’s Islamic Revolution, Washington, The Woodrow Wilson Centre Press.

Farr, J. (۱۹۸۲) Historical Concepts in Political Science: The Case of Revolution, in American Journal of Political Science, ۲۶(۴), pp. ۶۸۸-۷۰۸.

Fitzpatrick, S. (۱۹۸۲) The Russian Revolutions: ۱۹۱۷-۱۹۳۲, New York, Oxford University Press.

Eckstein, S. (۱۹۸۶) The Impact of the Cuban Revolution: A Comparative Perspective, in comparative Studies in Society and History, Vol. ۲۸, pp. ۵۰۲-۵۳۴.

Gerges, F. A. (۱۹۹۷) Islam and Muslims in the Mind of America: Influences on the making of U.S. Policy, in Journal of Palestine Studies, ۲۶(۲), pp. ۶۸-۸۰.

Giddens, A. (۱۹۹۰) The Consequences of Modernity, Stanford, Stanford University Press.

Giddens, A. (۱۹۹۹) Runaway World: How Globalization is Reshaping our lives, London, Profile Books.

Giddens, A. (۲۰۰۱) Dimensions of Globalization, in S. Seidman and F. C. Alexander, The New Social Theory Reader, London and New York.

Gill, S. (۲۰۰۲) Constitutionalizing Inequality and the Clash of Globalizations, in International Studies Review, Vol. ۴(۲), pp. ۴۷-۶۵.

Hiro, D. (۱۹۸۵) Iran under the Ayatollahs, London and New York, Routledge & Kegan Paul.

Huntington, S. P. (۱۹۶۸) Political Order in Changing Societies, New Haven, Yale University Press.

Huntington, S. (۱۹۹۶) The Clash of Civilizations, New York : Touchstone.

Jentleson, B. W. (۱۹۸۷) American Commitments in the Third World: Theory vs. Practice, in International Organization, ۴۱(۴), pp. ۶۶۷-۷۰۴.

Kamrava, M. (۱۹۹۰) Revolution in Iran: The Roots of Turmoil, London and New York, Routledge.

Keddi, N. R. (۱۹۸۱) Roots of Revolution: An Interpretive History of Modern Iran, New Haven and London, Yale University Press.

Keddi, N. R (۱۹۸۳) Religion and Politics in Iran: Shi’ism from Quietism to Revolution, New Haven and London, Yale University Press.

Keddi, N. R. (۱۹۹۴) The Revolt of Islam, ۱۷۰۰ to ۱۹۹۳: Comparative Considerations and Relations to Imperialism, in Comparative Studies in Society and History, ۳۶(۳), pp. ۴۶۳-۴۸۷.

Keddie, N. R. (۱۹۹۵) Iran and the Muslim World: Resistance and Revolution, London, Macmillan.

Midlarsky, M. I. (۱۹۸۲) Scarcity and Inequality: Prologue to the Onset of Mass Revolution, in The Journal of Conflict Resolution, ۲۶(۱), pp. ۳-۳۸.

Olcott, M. B. (۱۹۸۲) Soviet Islam and World Revolution, in World Politics, ۳۴(۴), pp. ۴۸۷-۵۰۴.

Paige, J. M. (۱۹۷۵) Agrarian Revolution: Social Movements and Export Agriculture in the Underdeveloped World, New York, Macmillan.

Pasha, M. K. (۲۰۰۲) Predatory Globalization and Democracy in the Islamic World, in ANNALS, AAPSS, ۵۸۱, May ۲۰۰۲, pp. ۱۲۱-۱۳۲.

Pastor, R. A. (۱۹۹۱) Preempting Revolutions: The Boundaries of U.S. Influence, in International Security, ۱۵(۴), pp. ۵۴-۸۶.

Pesaran, M. H. (۱۹۸۲) The System of Dependent Capitalism in Pre- and Post-Revolutionary Iran, in Middle East Studies, ۱۴(۴), pp. ۵۰۱-۵۲۲.

Rinehart, J. F. (۱۹۹۷) Revolution and the Millennium: China, Mexico and Iran, London, PRAEGER.

Pinn, A. B. (۲۰۰۰) New Religious Movements in Global Perspective: Views from the Mainstream, in Reviews in Religion and Theology, Vol. ۷(۲), pp. ۱۴۵-۱۵۰.

Rizvi, S. A. A. (۱۹۸۰) Royalty, Religion and Revolution, Canberra, Marifat Publishing House.

Robertson (۱۹۹۶) Globality, Globalization and Transdisciplinarity, in Theory, Culture & Society (۱۹۹۶: ۱۲۷-۱۳۳), London, Thousand Oaks and New Delhi, SAGE.

Rhoads, R. A. (۲۰۰۳) Globalization and Resistance in the United States and Mexico: The Global Potemkin Village, in Higher Education, Vol. ۴۵(۲), pp. ۲۲۳-۲۵۰.

Rootes, C. (۲۰۰۲)Global Visions: Global Civil Society and the Lessons of European Environmentalism, in International Journal of Voluntary and Non-Profit Organization, Vol. ۱۳(۴), pp. ۴۱۱-۴۲۹.

Skocpol, T.(۱۹۷۹) States and Social Revolutions: A Comparative Analysis of France, Russia and China. Cambridge, Cambridge University Press.

Skocpol, T. (۱۹۸۸) Social Revolutions and Mass Military Mobilization, in World Politics, ۴۰(۲), pp. ۱۴۷-۱۶۸.

Trimberger, K. E. (۱۹۷۸) Revolution From Above: Military Bureaucrats and Development in Japan, turkey, Egypt and Peru, New Brunswick, NJ, Transaction Books.

Turner, B. (۲۰۰۱) Cosmopolitan Virtue: On Religion in a Global Age, in European Journal of Social Theory, ۴ (۲), pp. ۱۳۱-۱۵۲.

Walt, S. M. (۱۹۹۲) Revolution and War, in World Politics, ۴۴(۳), pp. ۳۲۱-۳۶۸


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید