چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بودجه عملیاتی نیاز تفریغ هدفمند


بودجه عملیاتی نیاز تفریغ هدفمند

نظام بودجه ریزی ایران از ابتدا الگوبرداری از سیستم های خارجی بود و از ۳۵ سال گذشته تاكنون هیچ گونه تحولی در این نظام صورت نگرفته است

نظام بودجه‌ریزی ایران از ابتدا الگوبرداری از سیستم‌های خارجی بود و از ۳۵ سال گذشته تاكنون هیچ‌گونه تحولی در این نظام صورت نگرفته است.حتی سیستم قانون‌گذاری در ایران نیز در برنامه‌های دوم، سوم و چهارم توسعه كه خواستار تحول نظام بودجه‌ریزی بوده‌اند، از آن‌جا كه نیرویی برای برنامه‌ریزی و عملیاتی كردن بودجه تربیت نمی‌كنیم، امكان این كه تحولی در نظام دولتی اتفاق بیفتد، وجود ندارد. به همین دلیل هنگام بودجه‌ریزی و تفریغ بودجه، به مشكل برمی‌خوریم.

در دوره‌ای كه نمایندهء مجلس بودم این توفیق را داشتم كه با دیوان محاسبات به صورت مستقیم یا از طریق كمیسیون برنامه و بودجه در ارتباط بوده و پیگیر تفریغ بودجه باشم. در همان مقطع به این جمع‌بندی رسیدم كه ظرفیت و توانایی‌های ما چه در بخش تفریغ و چه در بخش برنامه‌ریزی، شرایط و آمادگی لازم را ندارد. برای این‌كه یك بودجه‌ریزی منطقی را در كشور پیاده كنیم، باید بتوانیم دستگاه‌های دولتی را از حالت درآمد و هزینه (دادن پول برای هزینه‌كردن) خارج كنیم و به آن‌ها براساس فعالیت و عملیاتی كه انجام می‌دهند، بودجه پرداخت نماییم. این امر البته، نیازمند دستگاه‌های پیشرفتهء جمع‌آوری اطلاعات است تا بتوانیم در هر دستگاهی فعالیت‌های مفید را براساس اهداف آن‌ها مشخص كنیم و براساس این اطلاعات، محاسبهء قیمت تمام شدهء هر فعالیت را انجام دهیم تا در نهایت، نهادها، براساس میزان فعالیت‌ها از دولت بودجه دریافت كنند. در مرحلهء بعد از تخصیص بودجه، باید حسابرسان دیوان محاسبات، این دستگاه‌ها را كنترل كنند تا مشخص شود آیا بودجهء دریافتی، اهداف تعریف شده را محقق كرده یا خیر؟

اما وضعیت موجود، به گونه‌ای است كه دیوان محاسبات، در واقع، به این مساله رسیدگی می‌كند كه بودجه درست هزینه شده است یا نه؟

اما به فرض اثبات این‌كه هزینه‌كرد، درست انجام شده باشد، نتیجه‌ای عاید كشور نمی‌شود زیرا مشكل این نیست كه اعداد و ارقامی را كنار هم بچینیم تا نشان دهد بودجه در محل خود صرف شده یا نه، بلكه جامعه به این محاسبه نیاز دارد كه هزینه در قبال چه فعالیتی صرف شده و آثار آن فعالیت در راستای كل اهداف ملی چه میزان بوده است؟

اما نكته اساسی اینجاست كه هنوز اهداف ملی خود را روشن نكرده‌ایم. برای مثال هنوز برنامه‌ریزی هدفمندی برای تربیت دانش‌آ‌موز یا دانشجو نداریم. در واقع، نمی‌دانیم كه قرار است جامعه در ۱۰ سال آینده به كجا برسد؟ یا این‌كه در بحث بهداشت، هدف ما از هزینه كردن، معلوم نیست رسیدن به كدام نقطه بهداشتی است؟ وقتی چنین مواردی را هنوز نمی‌توانیم در بودجه تنظیم كنیم، طبیعی است وقتی می‌خواهیم آن را حسابرسی و ممیزی كنیم، ناچاریم به بررسی صرف‌ هزینه در محل خود بسنده ‌كنیم و این كار در حد یك حسابرسی صرف است و نه یك كار تخصصی كه برآیند سیاست‌های بودجه‌ای را منعكس می‌كند، تا برای سال‌های بعد راهنمای نظام بودجه‌ریزی باشد. موقعی دیوان محاسبات و دیگر دستگاه‌های نظارتی و حسابرسی می‌توانند نتایج مطلوب بگیرند و برای تصمیم‌سازان بعدی موثر واقع شوند كه شرایط به هدف رسیدن را براساس برنامه‌های بلندمدت در بودجهء سالانه مشخص كرده باشیم. در صورت محقق‌نشدن چنین وضعیتی، بودجهء جاری و عمرانی به صورت مطلوب هزینه نخواهند شد و حاصل این فرآیند، تطویل، گران‌‌تر و غیراقتصادی شدن پروژه‌های عمرانی است، كما این‌كه راندمان و بهره‌وری كارمندان دولتی نیز همواره كاهش خواهد یافت.

اما در كوتاه‌مدت چه اقداماتی باید انجام دهیم تا شرایط بودجه‌ریزی مطلوب فراهم شود و گزارش‌های تفریغ بودجه بر روند اجرای قانون بودجه موثر باشد؟ در پاسخ به این سوال باید دوباره تاكید كرد كه راهی به جز عملیاتی‌كردن بودجه نداریم.

همان‌طور كه می‌دانیم، سه وزارتخانهء آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، علوم و تحقیقات و فن‌آوری حدود ۶۰ درصد از بودجه را درون خود صرف می‌كنند. اگر ما برای همین سه وزارتخانه، برنامه‌ها و اهداف مشخص ترسیم و بودجهء این دستگاه‌ها را عملیاتی تدوین كنیم، گام بزرگی برای بهبود فرآیند بودجه و تسهیل نظارت بر آن برداشته‌ایم. ضمن این‌كه در كوتاه‌مدت، باید تمامی خدمات و فعالیت‌هایی كه بخش خصوصی توانایی انجام آن را دارد به این بخش واگذار كنیم.

نویسنده : محسن صفایی فراهانی



همچنین مشاهده کنید