دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

افغانستان ۲۵ سال پیش , در چنین روزهایی


افغانستان ۲۵ سال پیش , در چنین روزهایی

هرکس که فکر می کند در انقلاب ثور دست مسکو وجود داشته است, سخت در اشتباه است یکی از دوستان من که در آن زمان در کابل کار می کرد می گفت این انقلاب برای طرف شوروی تا بدانجا غیرمنتظره بود که حتی سفیر تا مدتی جرأت نمی کرد که خبر وقوع انقلاب را به مسکو ارسال نماید

هرکس که فکر می کند در"انقلاب ثور" "دست مسکو" وجود داشته است، سخت در اشتباه است. یکی از دوستان من که در آن زمان در کابل کار می کرد می گفت این انقلاب برای طرف شوروی تا بدانجا غیرمنتظره بود که حتی سفیر تا مدتی جرأت نمی کرد که خبر وقوع انقلاب را به مسکو ارسال نماید.

در ابتدا لطفا کمی در مورد منافعی که افغانستان برای ما داشت توضیح دهید.

آن زمان افغانستان همسایه جنوبی ما و دارای مرزمشترک با ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان بود. رابطه حسن همجواری بین ما و افغانستان خیلی سریع برقرار گردید؛ اساس چنین رابطه ای را سیاست دیپلماسی جوان شوروی که توسط لنین فرمولبندی شده بود، تشکیل می داد؛ در مکاتباتی که لنین با رهبران افغانستان داشت، چنین تاکید شده بود: تفاوت در سیستم های حاکم بر دو کشور نباید مانع روابط بین ما گردند.

●آیا آن زمان اقدامات مشخصی نیز در این رابطه صورت گرفتند؟

بله، ما در عرصه های معینی به افغانستان کمک کردیم؛ از جمله در هوانوردی. در اوایل سا لهای دهه ۱۹۲۰ بود که ارتباط هوایی مابین دو کشور برقرار گشته بود و خلبانان ما در خدمت دولت افغانستان قرار داشتند. خیلی سریع رابطه اقتصادی بین دو طرف که تامین کننده منافع هر دو کشور بود، ایجاد گردید. ما در احداث موسسات اقتصادی که برای افغانستان دارای اهمّیت کلیدی بودند، خدمات قابل توجهی ارائه نمودیم، آموزش کادر های افسری، و همچنین آموزش متخصصین غیر نظامی را در عرصه های کشاورزی و صنعت بر عهده گرفتیم. حتی در صنعت نفت نیز یاری رسان بودیم. تولید سالانه نفت افغانستان بالغ بر ۹ میلیون تن در سال بود، که این تقریباَ پاسخگوی نیازکشور بود.

منظور شما این است که : اتحاد شوروی مثل همیشه کمک های یک جانبه ارائه می کرد؟

آیا شما خبر دارید که در دوران قحطی درمنطقه کرانه ولگا، افغانستان بیش از ۸ میلیون تن گندم کمک بلاعوض به کشور ما نمود. در ضمن فراموش نکنیم، برای رسیدن به هند ما هیچ راهی نداشتیم مگراز طریق افغانستان. به همین دلیل افغانستان برای ما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. اما مسئله مهم این بود که ما می خواستیم رابطه ما با افغانستان تبدیل شود به الگویی درسیاست ما درقبال همه خلق های خاور میانه و آسیای مرکزی. در آنزمان چنین رابطه خوبی که با افغانستان داشتیم، با هیچ کشور دیگری نداشتیم.

●روابط دو کشور در دوران جنگ دوم جهانی چگونه بودند؟

افغانستان اعلام بیطرفی کرده بود؛ اما در روزهای پایانی به آلمان اعلان جنگ نمود که همین موجب پیوستن آن به سازمان ملل متحد گردید. در ۹ ما مه ۱۹۴۵مامورین پلیس افغانستان وارد ساختمان سفارت آلمان شدند و اسناد سفارت را به همراه مبلغ بسیار بزرگی پول، ضبط نموده و به صندوق اداره ارتش سرخ در آلمان تحویل دادند. پس از جنگ نیز روابط ما با افغانستان همچنان حسنه بودند. علیرقم آنکه افغانستان دیگر آن اهمیّت سابق را برای ما نداشت، ولیکن روابط دوطرف همچنان با ثبات و مناسبات اقتصادی برقرار بودند.

●در درون افغانستان وضعیت چگونه بود؟

تغییر و تحولات مهمی صورت نمی گرفتند. محمد ظاهر شاه که در جوانی در سال ۱۹۳۳ بر تخت سلطنت نشسته بود، همچنان به سلطنتش ادامه می داد. تا اینکه در سال ۱۹۷۳ یکی از اقوام او بنام داود که دارای تمایلات رفرمیستی راست بود، بر علیه وی کودتا نمود. در زمان داود، ترکی و کارمل عضو پارلمان کشور بودند. داود به دعوت دولت شوروی از اتحاد شوروی دیدار بعمل آورد و مورد استقبال گرم قرار گرفت. در این دیدار بود که داود برتداوم مشی ترقی خواهانه کشورش تاکید نمود و روابط دو کشور همچنان گسترش می یافتند تا ۲۷ آوریل ۱۹۷۸.

●پس چرا انقلاب ثور بوقوع پیوست؟ آیا ما اصلا این انقلاب را لازم داشتیم؟

هرکس که فکر می کند در این واقعه "دست مسکو" وجود داشته است، سخت در اشتباه است. یکی از دوستان من که در آن زمان در کابل کار می کرد می گفت این انقلاب برای طرف شوروی تا بدانجا غیر منتظره بود که حتی سفیر تا مدتی جرات نمی کرد که خبر وقوع انقلاب را به مسکو ارسال نماید. مامورین اطلاعاتی ما از جزییات بیشتری با خبر بودند؛ هرچند برای آنها نیز غیر مترقبه بود.

●پس چگونه شد که همه این مسائل بوقوع پیوستند؟

انقلاب ثور به شکل یک کودتای نظامی بوقوع پیوست که این البته برای افغانستان چیز عجیب و غریبی نبود، این کار را آنها خیلی خوب انجام می دهند. برخی از واحدهای ارتش به رهبری برخی فرماندهان که در ادامه رهبری کودتا را بدست گرفتند، اقدام به شورش نمودند. واحدهای تانک به رهبری ستوان وطنجار (که بعدها ژنرال شد) کاخ داود را به توپ بستند. چند فروند هواپیما نیز ضربات هوایی بر کاخ وارد نمودند. خلبانی یکی از این هواپیما ها را انقلابی معروف گلابزی بر عهده داشت. برخی واحدهای وفادار به داود تلاش کردند مقاومتی از خود نشان دهند، که آن هم زیاد طول نکشید. این بود همه آن چیزی که انقلاب ثور نامیده شد.

●آیا این بدان معناست که خلق از انقلاب حمایت نمود؟

برای اطلاع شما: در شرق اینطور است که، وقتی کسی در کاخ شاهی و یا در ساختمان دولتی اعلام موجودیّت نمود و پایتخت را تحت کنترل خود گرفت، دیگران در برابرعمل انجام یافته قرارمی گیرند. روانشناسی معمول در بسیاری از کشورهای شرق اینطور است که باید در کنارطرف پیروز قرار داشت... اگر ما از قبل در جریان نقشه های انقلابیون قرار داشتیم، در برخی اصلاحیه ها در روند تهیه اسناد اولیه آنها شرکت می نمودیم، و این موجب آن می شد که از وقوع بسیاری از خطاها و حوادث تراژیک جلوگیری گردد، و انقلاب در برابرمسائلی که قادر به پاسخگویی شان نبود، قرار نمی گرفت.

●این اصلاحیه ها که می گویید، چه عرصه هایی را در بر می گرفت؟

قبل از هر چیز، خط مشی عمومی. آخر مگر نه این است که حتی در انقلاب های از نوع کودتایی نیز یک پلاتفرم وجود دارد: باید از قبل روشن نمود که در رابطه با حکومتی که به یکباره اعلام موجودیّت نموده است، چگونه قرار است که مردم تفهیم شوند. مردم افغانستان اصلا انتظار نداشتند که قرار است از ۲۷ آوریل۱۹۷۸ تحت پرچم سرخ زندگی کنند.

●آیا توافق بویژه بر روی پرچم سرخ صورت گرفته بود؟

بله، امّا رهبران انقلاب پیروزمند ثور هیچ اطلاعی نه از تاریخ کشور ما و نه تجربه ما، منجمله خطا هایی که در روند ساختمان سوسیا لیسم صورت گرفته بودند، نداشتند. آنها تصور بسیار خلاصه شده ای را به عنوان راهنمای حرکت انتخاب نمودند، و آنچه را که اقتباس کردند، اصلی نبود. من خودم شنیدم وقتیکه حفیظ الله امین می گفت: " ما اشتباهات اتحاد شوروی را که در سالهای ساختمان سوسیالیسم رخ دادند، تکرار نخواهیم نمود؛ ما در ظرف چند سال آینده، سوسیالیسم را بنا خواهیم نمود." هم ترکی و هم امین و حتی کارمل نیز در رابطه با اتحاد شوروی، مسائل را بسیار ساده می کردند. من جزوه ای در اختیار دارم که از طرف رهبری سیاسی ارتش افغانستان منتشر گردیده بود. اساس این جزوه سخنرانی امین بود که درکل ۳۰ صفحه آن، بیش از ۳۰ عبارت ازگفته های لنین و استالین آورده شده بود. بنظر می رسید که امین می خواهد نظرات خود را در دریای بیکران عباراتی که از نظر او مقدّس بشمار می آمدند، غرق سازد. و این بخوبی با تصور ساده لوحانه وی مبنی بر اینکه در امر ساختمان سوسیالیسم می توان در ظرف چند سال از اتحاد شوروی پیشی گرفت، همخوانی داشت.

●واکنش رهبران شوروی در قبال این وقایع چگونه بود؟

مسکو این واقعیّت را پذیرفت، و با دقتی بسیار از نقطه نظر سیاست عملی آتی در منطقه به تفسیر آن پرداخت. با تبدیل افغانستان به کشوری انقلابی، تمامی نیازمندی ها و مشکلات آن همچون آواری بر سر مسکو فرو ریختند. در ضمن بخش بین المللی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی اصلا شتابی به خرج نداد تا دیگر احزاب برادر را با اسناد حزب دمکراتیک خلق افغانستان آشنا کند. باید این امر را بمثابه یک فاکت جالب مد نظر داشت؛ این در حالی بود که رهبری حزب دمکراتیک خلق افغانستان اینطور حساب می کرد که به مثابه حزبی که رهبری کشوربزرگ افغانستان را در دست دارد،می تواند بر روی کمک حزب کمونیست اتحاد شوروی در پیوستنش به جنبش کمونیستی، حساب کند.

پرسش بعدی در مورد حزب دمکراتیک خلق افغانستان است.

حزب دمکراتیک خلق افغانستان در سال ۱۹۶۵ پا به عرصه وجود گذاشت و از همان ابتدا وحدت و مبارزه دو متضاد را به نمایش گذاشت. یک حزب ترکی بود که " خلق " نام داشت و ببرک کارمل که توانایی بسیار در سخنرانی داشت،

فراکسیونی ایجاد کرده بود که عملا به حزب تبدیل شده بود، به نام " پرچم ". انقلاب ثور نتیجه اتحاد پیروزمند حزب دمکراتیک خلق افغانستان بود. اما بعدا در رابطه با سئوالاتی در مورد اینکه کی بیشتر پیروز شد و کی بیشترین نقش را داشت و از همه مهمتر، کی هدایت ارتش را بر عهده خواهد داشت، انشعاب رخ داد.

●چه تفاوت اصولی مابین دو فراکسیون وجود داشت؟

"خلق" ، قبل از هر چیز تشکلی بود از پشتون ها که بخش بزرگی از آن را لایه های نظامی تشکیل می دادند، بنوعی می شد آن را حزب نیروهای مسلح کشور نامید. البته نعدادزیادی هم از نمایندگان طبقات زحمتکش – کارگران حضور داشتند، هرچند از نظر کمّی تعداد کارگران در افغانستان، بسیار اندک است. در " پرچم " بیشتر روشنفکران و همچنین اکثریت بالایی از نمایندگان ملیت ها و اقلیّت های قومی حضور داشتند. در واقعیت امر وجود هر دو فراکسیون و یا حزب در حزب دمکراتیک خلق افغانستان لازم بود. آن ها بویژه به این دلیل لازم و ملزوم یکدیگر بودند که در هر کدام کمبودی وجود داشت که آن دیگری پر کننده آن بود. ولیکن پشتون ها و اقلیت های قومی چشم دیدن یکدیگر را نداشتند؛ از گذشته های دور چنین بود که دربار سلطنتی همه پست های فرماندهی در مراکز متعلق به اقلیّتها را به پشتون ها می داد و توده ها در مخالفت با آن دست به شورش می زدند. متاسفانه خداوند به انقلابیون افغانی آنچنان نیرویی را عطا ننموده بود که به وحدت واقعی سوق یابند. در ضمن این مسئله حتی در کارمل هم زمانی که او رهبری کشور را در دست گرفت، وجود داشت؛ هرچند او در مسکو سوگند یاد می کرد که چنین نیست، و او از تصفیه های حزبی منزجر است.

●بعد از این رویدادها رابطه بین دو کشور به چه شکل ادامه یافت؟

تا ماه دسامبر ۱۹۷۹، افغانستان با حضور تعداد زیادی از مشاورین سیاسی و نظامی کشور ما، تکامل می یافت، البته بدون حضور ارتش ما. در مجموع این دوران، دورانی بودند تراژیک. وقتی که من خودم در ماه سپتامبر ۱۹۷۹ پا به افغانستان گذاشتم، بلافاصله فضای سنگین و عصبی موجود در کابل و در کشور را احساس کردم. هر شب صدای تیر اندازی، فریاد و فغان، و گریه و مویه زنانه بگوش می رسید. صدای آژیر ماشین های سازمان امنیّت جدید افغانستان نیز به هوا بود. این سازمان را " کارگر امنیّت ملی" نام داده بودند؛ حالا این به " کارگر" چه ربطی داشت، خودش جای سئوال دارد. پاسخ این است که آن ها از مارکسیزم هرچیزی را که می توانستند به خود می چسباندند. اما نمی دانم چرا وزارت کشور را "ثارندوی" نام داده بودند که کلمه ایست پشتون و به معنای " تجسس" است. نیمه شب ها همواره مملو از سرو صداهایی بودند که نشانگر انجام عملیات گسترده ارگان های امنیتی بودند. لازم به ذکر است که در اینجا نیز مانند دوران اتقلاب در فرانسه، نخستین دسته قربانیان از میان نمایندگان زحمتکشان جامعه بودندو هر جائیکه به سیاست ربط پیدا می کرد، هم امین و هم ترکی سرویسهای امنیتی خود را به سراغ یاران حزبی می فرستادند.

گفتگوی خبرنگار روزنامه ستاره سرخ، چاپ مسکو، با یوری کوزنتس

مشاور سیاسی کمیته مرکزی حزب دمکراتیک خلق افغانستان

در سالهای ۱۹۸۷ ـ ۱۹۷۹

مترجم: س. س

این مصاحبه کمی خلاصه شده است ـ مترجم.

* در این مصاحبه رویدادهای قبل از ورود ارتش شوروی به افغانستان مورد بررسی قرار گرفته شده‌اند ـ مترجم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.