پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

قهرمانی که دوستش نداریم


قهرمانی که دوستش نداریم

نگاهی به نمایش راحیل ,نوشته چیستا یثربی, به کارگردانی مسعود منصوری

نمایشنامه "راحیل" جزو اولین متونی است که چیستا یثربی آن را در سالهای ۷۶ نوشته است. این نمایشنامه با رویکردی مذهبی یک تم مذهبی را در معرض چالش و بازخورد با سه آزمون که هر یک می توانند خرده داستانی مستقل از دیگری باشند قرار می دهند.

در واقع متن "راحیل" شرایطی را فراهم می آورد که در آن جمیع عناصر و محدوده های دراماتیک می بایست حضورشان را در این شخصیت (راحیل کنیزک) در معرض پردازش و بازخورد قرار دهند. اما واقعیت این است که شخصیت کنیزک نمایشنامه یثربی، به واسطه ضعف هایی که در پرداخت آن وجود دارد، قادر به دربرگرفتن این بازخورد دراماتیک نیست.

راحیل کنیزک برای مخاطب یا آنقدر ناشناخته است که حتی انگیزه ها و علایقش برای مبعث توجیه نشده و درک و باور هم نمی شود؛ و یا این که آنقدر یک بعدی و قابل پیش بینی است که جذابیتی برای درگیر شدن تماشاگر با مسائلش ایجاد نمی کند. ضعف قهرمان با در نظر داشتن این که همه رویدادهای داستان در وجود او خلاصه می شود باعث شده تا ضروری ترین و اصلی ترین محمل پرداخت نمایشی دچار اشکال شود. پس بعد از این، نمی توان توقع داشت که سایر رویدادها بدون کاستی و ایراد و به درستی در کنار هم قرار گرفته باشند.

هر چند مسیری که روایت و داستان در راحیل پیش گرفته اند، تابع نظامی تقریباً هدفمند و ساختاری قابل قبول است و می تواند به هدف و پیام مورد نظر منتهی شود، اما ضعفهای شخصیت ، این مسیر را دچار کمبود کرده و به نظر می رسد، یثربی با ابزارهایی قابل پیش بینی و کم تأثیر به این هدف دست پیدا می کند.

قهرمان، در مواجهه با سه آزمون مهم برای آغاز رسالتش دقیقاً همان رفتاری را مرتکب می شود که از شخصیت او انتظار می رود و حرکت اش به همان پایانی منتهی می شود که به راحتی می توان آن را پیش بینی کرد. بنابراین چه رویداد یا ساختار دراماتیکی را باید برای داستان مورد توجه قرار داد؟

"راحیل" تابع نظام فاقد قرارداد نمایش شرقی است؛ در این گستره تقریباً تمامی عناصر دراماتیک در درون شخصیت قهرمان و در عرصه منطقی حکمی و استدلالی قرار می گیرند.

قهرمان "راحیل" هم در واقع این حرکت حکمی را از درون خود آغاز می کند و در بستر کشمکش ضعیف درونی به سرانجام می رساند. برکندن درخت کفر، اتفاقی است که پیش از روی دادن در جهان بیرون باید در شخصیت قهرمان حاصل شود.

در ابتدای اجرا، اینگونه به نظر می رسد که مسعود منصوری شیوه مناسبی را برای دیداری کردن کشمکش جهان درون قهرمان انتخاب کرده است؛ استفاده از حرکت و فرم و قرار دادن پرده بزرگ انتهای صحنه در واقع چنین رویکردی را در نگاه نخست تداعی می کند. اما اجرای مسعود منصوری بلافاصله پس از مدت زمانی اندک تمام ضعف ها و کاستی هایش را آشکار می کند. وسعت فضای صحنه که در چند نمایش دیگر اجرا شده در تالار مولوی نیز، بی جهت، دیده می شد نخستین چیزی است که همه رویدادها و اتفاقات و به ویژه حرکات فنی نمایش را تحت تاثیر قرار می دهد. این صحنه وسیع آرایش مناسبی هم ندارد و تنها در برگیرنده فضای ذهنی یک شخصیت است و خلاء های بسیار موجود در آن علاوه بر شلخته جلوه دادن کل اجرا فرایند درگیری این شخصیت را هم نامنظم و ناقص به نمایش می گذارد.

این در حالی است که کارگردان با محدودتر کردن صحنه و قرار دادن آن در فضایی بسته تر (بوسیله نورپردازی با تغییر جایگاه تماشاگران نسبت به صحنه) ضمن استفاده بهتر از فضا می توانست تماشاگر را هم به رویداد نزدیکتر کرده و هم تاثیرات درونی رویداد را به لحاظ قدرت درگیرسازی دراماتیک افزایش دهد.

این ترفند به ویژه در نمایشنامه های یثربی که اجرای آن ها نیازمند وجود اتمسفر و جذبه فضای خاصی نیز هست، کاملا موثر واقع می شود و حتی می تواند بخشی از دیگر ضعفهای متن و اجرا را پوشش بدهد. و البته جدی ترین مشکلی که کارگردان نمایشنامه یثربی با آن مواجه است را نیز باید در همین ویژگی جستجو کرد.

نمایشنامه های چیستا یثربی همانقدر که نیازمند عناصر اجرایی برای نمایش ساختار داستان هستند به اتمسفر، فضا و روح نمایشی هم نیاز دارند. این اتمسفر باید برآیندی از روح بازی نورپردازی، طراحی صحنه، رنگ، موسیقی و ریتم اجرایی باشد. نمایش مسعود منصوری اما در همه این حوزه ها با ضعف و کاستی هایی زیاد مواجه است. به همین دلیل اجر به جای این که یک روح و اتمسفر حاکم بر فضا پیدا کند، به گونه ای کاملاً محسوس آشفته و شلخته از آب درآمده است. صرف نظر از همه این ویژگی ها راحیل به واسطه برخی ضعف های موجود در متن و بیشتر به خاطر اجرای ضعیف منصوری نتوانسته است کلیت مطلوب و قابل قبولی را در معرض ارتباط با مخاطبانش قرار دهد. هر چند باید اعتراف کرد که اجرا حتی بخشی از توانایی های متن را هم تحت تاثیر منفی کمبودهایش قرار داده است.

مهدی نصیری