دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
چرا علی علیه السلام سید اوصیاء است
السلام علیک یابن امیرالمومنین و ابن سید الوصیین؛ سلام بر تو ای پسر سید و آقا و بزرگ اوصیاء
در ادامه شرح زیارت عاشورا به شرح سید الاوصیاء رسیدیم، که چرا به حضرت علی (علیه السلام) سیدالوصیاء گوییم؟ چرا ایشان را سید و آقای همه اوصیاء می دانیم؟ و چرا وقتی امام حسین(علیه السلام) سلام می دهیم با این صفت پدر امام حسین(علیه السلام) را یاد می کنیم؟
در مقاله قبل به این نتیجه رسیدیم که وصی بلافصل پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) باید علی (علیهالسلام) باشد و دیگران قابلیت این مقام را نداشتند بلکه خلافت را غصب نمودند. حال باید ثابت کنیم که بعد از قبولی و وصایت و خلافت آن حضرت، چرا سید اوصیاء و از هر وصی پیغمبری برتر و بالاتر است.
با توجه به روایات وجود مبارک پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) افضل از همه انبیاء بلکه همه موجودات دنیا بوده، پس وصی و خلیفه ایشان یعنی حضرت علی(علیهالسلام)، نیز باید افضل و برتر از همه اوصیاء و موجودات عالم باشد، آیا آن پیغمبری که بر هزار نفر مبعوث گردیده با آن پیغمبری که بر پنجاه یا صدهزار یا بیشتر مبعوث گردیده با پیغمبری که بر همه خلق خدا مبعوث شده است یکسان میباشند پس وزیر و خلیفه آنها هم بقدر آن پیغمبر درجه و مقام دارند.
انبیاء عظام از جهت دعوت یکساناند ولی از جهت رتبه و مقام و معلومات متفاوتند چنانکه در آیه ۲۵۴ بقره میفرماید:
تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض منهم من کلم الله و رفع بعضهم درجات؛ انبیاء را بر بعضی دیگر خصایص و فضائلی افزونی و فضیلت دادیم که دیگران به مرتبه آنها نمیرسند گرچه در نبوت مساوی بودند که با بعضی از آن انبیاء خدا سخن گفت و به بعضی از آنها ترفیع درجات داد.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به علی(علیهالسلام) تکیه داده بود تا آن که بر دو شانه علی زد و فرمود یا علی تو از حیث ایمان اول مؤمن هستی و از حیث اسلام اول مسلم هستی آنگاه فرمود یا علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی و دروغ گفته کسی که گمان میکند مرا دوست دارد در حالی که ترا دشمن میدارد."زمخشری" در "تفسیر کشاف" گوید مراد از این بعض پیغمبر ما است که به فضایل بسیار و خصایص بیشمار بر انبیاء فضیلت دارد که مهمترین آنها مقام خاتمیت است، بنابراین چون پیغمبران از جهت درجه و مقام متفاوت شدند اوصیاء آنها هم عقلا باید متفاوت باشند چون مقام پیغمبر ما از همه بیشتر است وصی او هم باید مقامش بیش از سایر اوصیاء دیگر باشد، پس او را باید سید الاوصیاء نام نهاد.
به چند دلیل میتوانیم بگوئیم که علی(علیهالسلام) سید اوصیاء پیغمبرانست:
● دلیل اول
"محمد سمرقندی حنفی" در کتاب "مجالس" و "محمدبن عبدالرحمن ذهمی" در کتاب "ریاض النضرة" و "ملاعلی متقی" در "کنزالعمال" و "ابن صباغ مالکی" در "فصول المهمه" و "شیخ سلیمان بلخی حنفی" در "ینابیع المودة" و "ابن ابی الحدید" در "شرح نهج البلاغه" از "ابن عباس" نقل نمودهاند که روزی "عمربن خطاب" گفت واگذارید نام علی را یعنی اینقدر از علی غیبت مکنید زیرا من از پیغمبر خدا شنیدم که فرمود در علی سه خصلت است، عمر گفت که اگر یکی از آن سه خصلت برای من بود دوستتر میداشتم از هر چه آفتاب بر آن میتابد. آنگاه عمر گفت:
من و "ابوبکر" و "ابوعبیده جراح" و عدهای از اصحاب حاضر بودیم رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به علی(علیهالسلام) تکیه داده بود تا آن که بر دو شانه علی زد و فرمود یا علی تو از حیث ایمان اول مؤمن هستی و از حیث اسلام اول مسلم هستی آنگاه فرمود یا علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی و دروغ گفته کسی که گمان میکند مرا دوست دارد در حالی که ترا دشمن میدارد.
شیعه و سنی بطرق مختلف نقل کردهاند که پیغمبر فرمود: یا علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لانبی بعدی .
این حدیث را که به حد تواتر لفظی رسیده حدیث منزلت نام نهادهاند و از آن سه خصیصه برای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ثابت میشود.
۱) مقام نبوت که در معنی و حقیقت برای آن حضرت بوده .
۲) مقام خلافت و وزارت ظاهری آن حضرت بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله).
۳) مقام افضلیت آن حضرت بر تمام امت و غیر امت چه آن که رسول خدا علی را به منزله هارون معرفی کرده و حضرت هارون مطابق نص صریح قرآن و اجد مقام نبوت و خلافت حضرت موسی و افضل بر تمام بنی اسرائیل بوده است .
در سوره مریم آیه ۵۱ میفرماید: و اذکر فی الکتاب موسی انه کان مخلصا و کان رسولا نبیا و نادیناه من جانب الطور الایمن و قربناه نجیا و وهبناله من رحمتنا اخاه هارون نبیا؛ یاد کن در کتاب خود شرح حال موسی را که او بندهای بسیار با اخلاص و رسولی بزرگ مبعوث به پیامبری بر خلق بود و ما را از وادی مقدس طور ندا کردیم و به جهت استماع کلام خویش به مقام قرب خود برگزیدیم و از لطف و مرحمتی که داشتیم به برادرش هارون نیز "برای مشارکت و مساعدت او" مقام نبوت عطا کردیم .
شیعه و سنی بطرق مختلف نقل کردهاند که پیغمبر فرمود: یا علی انت منی بمنزلة هارون من موسی الا انه لانبی بعدی . این حدیث را که به حد تواتر لفظی رسیده حدیث منزلت نام نهادهاند و از آن سه خصیصه برای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ثابت میشود.
۱) مقام نبوت که در معنی و حقیقت برای آن حضرت بوده .
۲) مقام خلافت و وزارت ظاهری آن حضرت بعد از رسول اکرم(صلی الله علیه و آله).
۳) مقام افضلیت آن حضرت بر تمام امت و غیر امت چه آن که رسول خدا علی را به منزله هارون معرفی کرده و حضرت هارون مطابق نص صریح قرآن و اجد مقام نبوت و خلافت حضرت موسی و افضل بر تمام بنی اسرائیل بوده است .
پس جناب هارون از جمله پیغمبرانی است که استقلال در امر نبوت نداشته بلکه تابع شریعت برادرش حضرت موسی بوده، حضرت علی(علیهالسلام) هم واجد مقام نبوت بوده ولی در امر نبوت استقلال نداشته بلکه تابع شریعت خاتم الانبیاء بوده است. غرض در رسول اکرم در این حدیث شریف آنست که به امت بفهماند همان مقداری که هارون واجد مقام نبوت بود ولی تابع پیغمبر اولوالعزمی مانند موسی میبود، علی(علیهالسلام) هم واجد مقام نبوت ولی با رتبه و مقام امامت در اطاعت شریعت خاتم الانبیاء بوده که این خود خصیصه عالیهای برای آن حضرت است .
"ابن ابی الحدید" در "شرح نهج البلاغه" در ذیل این حدیث میگوید: که پیغمبر با این بیان جمیع مراتب و منازل هارونی را برای علی ابن ابیطالب اثبات کرد و اگر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) خاتم الانبیاء نبود هر آینه علی شریک در امر پیغمبری او هم بود ولی جمله "انه لا نبی بعدی" میرساند که اگر بنا بود پیغمبری بعد از من بیاید علی واجد آن مقام بود.
پس ما از این حدیث منزلت نتیجه میگیریم همانطور که اگر هارون نمیمرد و زنده بود بعد از حضرت موسی خلیفه و جانشین او بود؛ علی(علیهالسلام) هم بعد از پیغمبر خلیفه و جانشین او است و همانطور که هارون بعد از موسی افضل زمان خود میباشد.
● دلیل دوم
دومین دلیلی که جهت اثبات برتری حضرت علی(علیهالسلام) بر سایر اوصیاء و انبیاء گذشته میآوریم، فرمایش خود آن حضرت به "صعصعه" است .
روز بیستم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجرت که در اثر ضربت شمشیر "ابن ملجم" آثار مرگ بر آن حضرت ظاهر شد، حضرت به امام حسن(علیهالسلام) فرمود: اجازه دهید شیعیانی که بر در خانه اجتماع کردهاند بیایند مرا ببینند وقتی آمدند و اطراف بستر را گرفتند آهسته به حال آن حضرت گریه میکردند حضرت با کمال ضعف فرمود: سلونی قبل ان تفقدونی ولکن خففوا مسائلکم .
اصحاب هر یک سئوالی کرده جواب میشنیدند از جمله سئوال کنندگان "صعصعة بن صوهان" بود که از رجال بزرگ شیعه و از خطباء معروف کوفه و از روات بزرگیست که شیعه و سنی از او روایت نقل میکنند و از اصحاب برجسته علی(علیهالسلام) بوده است .
"صعصعه" عرض کرد به من خبر دهید که شما افضلید یا آدم؟ حضرت فرمود: تعریف کردن مرد از خود تزکیه نفس و قبیح است ولی از باب و اما بنعمة ربک فحدث، نعمتهای خدا داده به خود را نقل کن میگویم که من افضل از آدم هستم . عرض کرد به چه دلیل ؟ برای آدم همه قسم وسایل رحمت و راحت و نعمت در بهشت فراهم بود فقط از یک شجره گندم منع گردید ولی آدم نتوانست خودداری نماید و از آن خورد و از بهشت و جوار رحمت حق خارج شد.
"ابن ابی الحدید" در "شرح نهج البلاغه" در ذیل این حدیث میگوید: که پیغمبر با این بیان جمیع مراتب و منازل هارونی را برای علی ابن ابیطالب اثبات کرد و اگر حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) خاتم الانبیاء نبود هر آینه علی شریک در امر پیغمبری او هم بود ولی جمله "انه لا نبی بعدی" میرساند که اگر بنا بود پیغمبری بعد از من بیاید علی واجد آن مقام بود.
ولی خداوند مرا از خوردن گندم منع ننمود، من به میل و اراده خود چون دنیا را قابل توجه نمیدانستم از گندم نخوردم .
کنایه از آن که کرامت و افضلیت شخص به زهد و ورع و تقوا است. هر کس اعراض او از دنیا و متاع دنیا بیشتر است قطعا قرب و منزلت او در نزد خدا بیشتر است و منتهای زهد اینست که از حلال غیر منهی اجتناب نماید.
در بحارالانوار از "عمرو بن حریث" نقل میکند که گفت: نزدیک وفات امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به دیدن آن حضرت رفتم، دیدم که "فضه" انبان(کیسه) مُهر کردهای برای افطار خدمت آن حضرت آورد و حضرت مُهر را گشود و قطعات نان جو خشکیده متغیری بیرون آورد که به علت نگرفتن نخاله آن خیلی زبر و خشن بود. عمرو میگوید به فضه گفتم قدری به این پیرمرد رحم کنید نرمه این آرد جو را بگیرید و برای نان خمیر کنید و خوب بپزید که این بزرگوار پیر و ضعیف است و با وجود پیری و ناتوانی به روزه و نماز و بیخوابی شب و جهاد و انواع ریاضات مشغول است.
فضه گفت: چند دفعه چنین کردم و نان خوب در انبان گذاشتم چون حضرت مطلع شد مرا از این عمل منع کرد و از آن به بعد انبان را مُهر میکند. بعد میگوید دیدم امیرالمؤمنین(علیهالسلام) مُهر انبان را برداشت نان خشکیده و زبری را در کاسه چوبین خرد کرد و قدری آب بر روی آن ریخت و کمی نمک بر روی آن پاشید و آستین خود را بالا زد و مشغول خوردن شد چون فارغ گشت گفت عُمر علی به آخر رسید و اجل نزدیک شد. دست خود را بر محاسن خود فرو آورد و اشاره کرد به این که شهادت من نزدیک گردیده و این محاسن به خون سرم خضاب خواهد شد.
از این موارد در زهد حضرت علی(علیه السلام) بسیار است؛ که به همین نمونه بسنده میکنیم.
اما خلفای بعدی بقدری بیت المال مسلمین را صرف خود نمودند که جای تعجب است از جمله "منصور دوانیقی" قبل از خلافت چنان فقری داشت که خودش برای "سلمان اعمس" گفت که در دهات شام مدح علی میخواند تا نانی بدست آورد. ولی چون بخلافت رسید بقدری مال مسلمانان را جمع کرد که بعد از مردنش ۸۱۰ میلیون درهم فقط پول نقد او غیر از املاک و اسباب تجمل منزل او بوده است و یا مثلا عایدی املاک "خیزران" مادر هارون الرشید سالی صد و شصت میلیون درهم بود.
● فضیلت امام علی(علیهالسلام) از سایر انبیاء
"صعصعه" به حضرت علی(علیهالسلام) عرض کرد آقا شما افضل هستید یا نوح؟ فرمود: من افضل از نوحم؟ گفت، چرا؟ فرمود: نوح، قوم خود را بسوی حق دعوت کرد، او را اطاعت نکردند و آن بزرگوار را بسیار اذیت نمودند تا درباره آنها نفرین کرده و گفت: رب لاتذر علی الارض من الکافرین دیارا.(نوح/۲۷)
اما من بعد از خاتم الانبیاء با آن همه صدمات و اذیتهای بسیار فراوان که از این امت دیدم ابدا درباره آنها نفرین نکردم و کاملا صبر نمودم .
"عمرو بن حریث" نقل میکند که گفت: نزدیک وفات امیرالمؤمنین(علیهالسلام) به دیدن آن حضرت رفتم، دیدم که "فضه" انبان(کیسه) مُهر کردهای برای افطار خدمت آن حضرت آورد و حضرت مُهر را گشود و قطعات نان جو خشکیده متغیری بیرون آورد که به علت نگرفتن نخاله آن خیلی زبر و خشن بود. در خطبه شقشقیه میفرماید: صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی؛ صبر نمودم در حالی که در چشم من خاشاک و در گلوی من استخوانی بود.
اگر کسی میخواهد صبر علی(علیهالسلام) را بداند رجوع به تاریخ بیست و پنج سال خانه نشینی علی بنماید.
صعصعه عرض کرد شما افضلید یا ابراهیم؟ فرمود: من، گفت: چرا؟ فرمود: ابراهیم عرض کرد: رب ارنی کیف تحیی المؤ تی قال اولم تؤمن قال بلی ولکن لیطمئن قلبی. (بقره/۲۶)
ولی ایمان من بجایی رسید که گفتم: لو کشف الغطاء ما ارذت یقینا؛ کنایه از آن که علو درجه شخص به مقام یقین او میباشد که واجد مقام حق الیقین شود.
عرض کرد شما افضلید یا موسی؟ فرمود: من، گفت: چرا؟ فرمود: وقتی خدا موسی را مامور کرد که برای دعوت فرعون به مصر رود عرض کرد: رب انی قتلت منهم نفسا فاخاف ان یقتلون و احی هارون هو افصح منی لسانا فارسله معی رداء یصدقنی انی اخاف ان یکذبون. (قصص/ ۳۳-۳۴)
ولی وقتی رسول اکرم مرا از جانب خدا مامور ساخت که بروم مکه بالای بام مکه آیات اول سوره برائت را بر کفار قریش قرائت نمایم با آنکه کمتر کسی بود که برادر یا پدر یا عم و یا خال و یکی از اقارب او بدست من در جنگها کشته نشده باشد مع ذلک ابدا خوف نکردم و اطاعت امر نموده تنها رفتم، ماموریت خود را انجام دادم و برگشتم .
صعصعه گفت: شما افضلید یا عیسی؟ فرمود: من افضلم، عرض کرد چرا؟ حضرت فرمود: پس از آن که جبرئیل در گریبان مریم دمید به قدرت خدا حامله شدن چون وقت وضع حمل او گردید در بیت المقدس به مریم وحی شد که از بیت المقدس بیرون شو زیرا که این خانه محل عبادتست نه محل ولادت و زائیدن، لذا از بیت المقدس بیرون رفت در میان صحرا پای نخلهای خشکیده عیسی به دنیا آمد، اما وقتی مادرم فاطمه بنت اسد را درد زایمان گرفت در وسط مسجدالحرام بود بمستجار کعبه متمسک گردیده عرض کرد الهی درد زایمان را بر من آسان گردان. همان ساعت دیوار خانه شکافته شد مادرم فاطمه را با ندای غیبی دعوت به داخل نمود مادرم داخل بیت شدن و من در همان خانه کعبه به دنیا آمدم .
● دلیل سوم
سومین چیزی که افضلیت و برتری علی(علیهالسلام) را نسبت به اوصیاء گذشته میکند داستان گفتگوی حره با حجاج است .
یکی از دشمنان سرسخت علی(علیهالسلام) "حجاج" است او هر جا دوستان و شیعیان علی (علیهالسلام) را میدید به سختترین وجهی میکشت، روزی "حره، دختر "حلیمه سعدیه" بر حجاج وارد شد از طرز ورود و بی اعتنایی نسبت به دستگاه دانست که این یک بانوی عادی نیست پس از اندکی تامل پرسید حره دختر "حلیمه سعدیه" تویی؟ گفت بلی. گفت مدتها در انتظار دیدار تو بودم به من گفتهاند که عقیده تو اینست که علی(علیهالسلام) بر اصحاب پیغمبر افضل است و تو علی را بر ابوبکر و عمر و عثمان ترجیح میدهی. حره به حجاج گفت به تو دروغ گفتهاند عقیده من بیش از اینهاست که گفتهاند:
حره گفت خدا حضرت علی را در قرآن بر آدم فضیلت داده آنجا که میفرماید: فعصی آدم ربه فعوی. ولی درباره علی(علیهالسلام) فرمود: و کان سعیه مشکورا؛ آدم از همه نعمتهای بهشت استفاده میبرد و تنها از گندم ممنوع بود که فرمود: و لا تقربا هذه الشجرة، معذلک آدم از گندم خورد ولی امام علی منعی نداشت و همه نعم الهی بر او حلال بود با این حال نان گندم نخورد.من نه این که او را به اصحاب ترجیح میدهم بلکه بر پیغمبران بزرگ مثل آدم و موسی و عیسی و ابراهیم و داود و سلیمان ترجیح میدهم. حجاج گفت وای بر تو که اکتفا نکردی که علی را افضل اصحاب بدانی و او را در ردیف انبیاء نام بردی و برتریش دادی اگر دلیل واضحی بر این ادعا نیاوری ترا خواهم کشت.
حره گفت خدا او را در قرآن بر آدم فضیلت داده آنجا که میفرماید: فعصی آدم ربه فعوی. ولی درباره علی(علیهالسلام) فرمود: و کان سعیه مشکورا؛ آدم از همه نعمتهای بهشت استفاده میبرد و تنها از گندم ممنوع بود که فرمود: و لا تقربا هذه الشجرة، معذلک آدم از گندم خورد ولی امام علی منعی نداشت و همه نعم الهی بر او حلال بود با این حال نان گندم نخورد. در اینجا حجاج بی اختیار گفت احسنت یا حره، آنگاه گفت دلیل تو بر تفضیل بر نوح و لوط چیست؟ گفت: حقتعالی درباره نوح و لوط میفرماید: ضرب الله مثلا للذین کفروا امرئة نوح و امرئة لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا فخانتا هما فلم یغینا عنهما من الله شیئا و قیل اوخلا النار مع الداخلین . (تحریم/۱۰)
ولی از برای علی بن ابیطالب(علیهالسلام) همسری است که خشنودی او خشنود خدا و خشم او خشم خداست اگر فاطمه از کسی راضی نباشد خدا از او راضی نشود. حجاج گفت احسنت بگو بدانم دلیل تفضیل تو بر ابراهیم چه خواهد بود؟
گفت: در قرآن از گفته ابراهیم حکایت میکند: و اذ قال ابراهیم رب ارنی کیف یحیی الموتی قال اولم تؤمن قال بلی ولکن لیطمئن قلبی، ولی علی(علیهالسلام) به تصدیق دوست و دشمن فرمود: لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا. حجاج گفت احسنت یا حره .
حجاج گفت: به چه دلیل او را بر موسی ترجیح میدهی؟ گفت به دلیل فرموده خدا آنجا که میفرماید، فخرج منها خائفا تیرقب؛ و علی(علیهالسلام) لیلة المبیت جای پیغمبر خوابید و جان خود را فدای پیغمبر نمود و خدا تقدیر و تقدیسش نمود و من الناس من یشتری نفسه ابتغاء مرضاة الله، حجاج گفت احسنت یا حره. سپس گفت: دلیلت بر تفضیل علی بر سلیمان چیست؟ گفت: سلیمان گوید: رب هب لی ملکا لاینبغی لاحد من بعدی، و علی فرماید: یا دنیا تنحی عنی غری غیری فقد طلقتک ثلاثا لارجعة لی فیک .
پس هر انسان با ذوقی از تشبیه در علم علی(علیهالسلام) به آدم میفهمد که چون آن علم سبب افضلیت آدم و برتری مسجودیت او بر ملائکه و مقام خلافت او گردید؛ علی(علیهالسلام) هم افضل و برتر از انبیاء عظام مانند موسی و عیسی باشد پس به طریق اولی از اوصیاء آنها برتر خواهد بود.حجاج گفت: احسنت یا حره، به کدام دلیل علی بر عیسی افضل بود؟ گفت خدا در قرآن میفرماید: اذ قال الله یا عیسی بن مریم انت و قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی ان اقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد تعلم ما فی نفسی و لا اعلم ما فی نفسک ما قلت لهم الا ما امرتنی به. (مائده/۱۱۵)
این قضاوت و حکومت را به روز قیامت انداخت ولی به علی بن ابیطالب(علیهالسلام) نیز قومی در حد پرستش گرویدند و قائل به خدایی او شدند، و حضرت در دنیا آنها را مجازات فرمود و کیفر داد. حجاج گفت احسنت یا حره و به او جایزه بخشید.
● دلیل چهارم
چهارمین دلیل بر سیدالوصیین بودن علی(علیهالسلام) فرمایش خود پیغمبر است چنانچه "میر سید علی همدانی شافعی" در کتاب "مودة القربی" از "ابن عباس" روایت میکند که گفت: دعانی رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فقال لی ابشرک ان الله تعالی ایدنی بسیدالاولین و الاخرین و الوصیین علی فجعله کفو ابنتی فان اردت ان تنتفع به فاتبعه.
● علی مرآت جمیع انبیاء
ابن ابی الحدید چه خوب میگوید و "فخر رازی" در ذیل آیه مباهله و "احمدبن حنبل" در "مسند" و دیگران که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: من اراد ان ینظر الی ادم فی علمه و الی نوح فی تقوائه و الی ابراهیم فی خلة و الی موسی فی هیبته و الی عیسی فی عبادته فلینظر الی علی بن ابیطالب .
"میر سیدعلی همدانی شافعی" در "مودة القربی" این حدیث را با یک زیادتی نقل میکند که رسول خدا فرمودند: فان فیه تسعین خصلة من خصال الانبیاء جمعها الله فیه و لم یجمعهبا فی احد غیره .
تشبیه علم علی به آدم برای اینست که خداوند آدم را به واسطه عملش بر سایر موجودات فضیلت و برتری داد، پس چون علی(علیهالسلام) علمش از آدم بیشتر است باید افضل از همه موجودات غیر از پیغمبر(صلی الله علیه و آله) باشد.
پس هر انسان با ذوقی از تشبیه در علم علی(علیهالسلام) به آدم میفهمد که چون آن علم سبب افضلیت آدم و برتری مسجودیت او بر ملائکه و مقام خلافت او گردید؛ علی(علیهالسلام) هم افضل و برتر از انبیاء عظام مانند موسی و عیسی باشد پس به طریق اولی از اوصیاء آنها برتر خواهد بود.
فراوری از کتاب زیارت عاشورا، اثر حضرت آیة الله حاج سیداحمد میرخانی،
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست