یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
بدترین راه ممکن
سرخپوستها ضربالمثلی دارند با این مضمون که: کسی که نمیداند به کجا میخواهد برود، هرگز گم نخواهد شد! حالا حکایت دوست ما محمد یعقوبی است. جوان محجوبی که علیرغم تحصیلات در رشتهای غیر هنری، به واسطه فضای مهیّای سالهای اخیر به جرگة اهالی تئاتر مرکز پیوست و البته با پشتکار، خلاقیت و هوشمندی، نمایشهای قابل تأملی چون «رقص کاغذ پارهها» و «گُلهای شمعدانی» را نیز بر صحنه آورد.
او همراه با گروه تئاتر «این روزها» همایش «تنها راه ممکن» را در سالن سایه تئاترشهر به صحنه آورد. نمایشی طولانی از پارههای زندگی آدمهای معاصر، شبیه کشکولی از واگویههای شخصی که به جای نُه اپیزود میتوانست نود اپیزود و به جای یکصد و بیست دقیقه میتوانست یکصد و بیست ساعت ادامه پیدا کند!! نمایشی که در پایان بیاختیار مرا یاد ضربالمثل سرخپوستی انداخت که پیشتر گفته شد.
● نگاهی به اجرا:
«مهران صوفی» نام شخصیتی است که نویسنده او را خلق میکند و به واسطه وی حرفهایش را میزند. تولد، کودکی، نوجوانی، تحصیلات، علایق، مهاجرت، بازگشت به دیار، تلاش برای خلق آثار نمایشی، ناکامیها، و... مرگ سرانجام «مهران صوفی» شخصیت مخلوق نویسنده است که همه اینها را در تصاویر مونتاژشدهای که به وسیله پروجکشن در صحنه نمایش داده میشود میبینیم. نمایش اما مربوط به نوشتههای ناتمامی است که «مهران صوفی» به اصطلاح آن را نوشته و هر کدام به دلایلی یا اجرا نشدهاند یا ناتمام ماندهاند.
ایده جذاب «یعقوبی» که نمونه مشابهی لااقل در تئاتر معاصر ندارد، با پُرگوییهای ملالآور و سطحی از مسیر اصلی دور میافتد. هرچند که در بعضی لحظات همانند اپیزود «اپیدمی خنده» سرشار از ایجاز است. نمایش نُه اپیزود دارد. در اپیزود اول با عنوان «ناگفتهها» گفتوگوی اهالی یک خانواده چهار نفره را میبینیم و میشنویم. نویسنده در این بخش بیپروا ناگفتههایی که در ذهن جاریست اما بر لبها نمیآید را عیان میکند. تنها نکته قابل تأمل در این اپیزود هراسی است که دختر خانواده از تنهایی دارد. او در لحظة خروج از خانه ضمن نثار دشنامهای فراوان میگوید که: دلش میخواهد لااقل این پدر و مادر غیر قابل تحمل تا بازگشت او زنده باشند!!
اپیزود «ماجرای سوسکها» با بازی تصنعی بازیگری که به اصطلاح با لکنت زبان صحبت میکند آنقدر غیر قابل تحمل است که موضوع مهم اختلاف طبقاتی را لگدمال میکند!
اپیزود سوم با عنوان «اپیدمی خنده» نگاه طنزآلودی به شادمانی در جامعه دارد. پراکنده شدن ویروس خنده در سطح شهر باعث میشود که مردم بیجهت قهقهه بزنند. پخش گزارش تلویزیونی و صحبتهای کارشناس مسائل و اتفاقات غیر مترقّبه!! از لحظات جذاب نمایش است.
ماجرای مقاومت فرزندان یک خانواده شامل یک پسر و دو دختر که مادرانشان به دلیل پرتاب رادیو توسط پدر به سویش از خانه قهر کرده موضوع اپیزود چهارم است.
حرفهای معمولی که در این صحنه رد و بدل میشود، حرف تازهای نیست! «جایی دور از اینجا» با طرح ناقص و فانتزی موضوع مهم دغدغههای مهاجرت توسط یک زوج عنوان اپیزود ششم و «افسانه» که موضوع طعمه قرار دادن یک زن توسط یک تیم زورگیر است اپیزود هفتم را رقم میزند.
پیرمرد مهندسی که دچار آلزایمر شده و همه اطلاعات مربوط به خود و خانوادهاش را فراموش کرده و به طور اتفاقی و از سر ترحم مهمان خانواده یک راننده تاکسی میشود که همسرش در مهد کودک کار میکند موضوع اپیزود بعدی با عنوان «پژواک» است.
«در منطقه آزاد» عنوان آخرین اپیزود است که شکل کاسبکارانه مهندسی فکر را که این روزها بهشدت در جامعه ما متداول شده به سُخره میگیرد.
آنچه ساختار نمایش را به شدت آسیبپذیر میکند، عدم وجود شاکلهای مرتبط و منطقی است. هرچند که کارگردان با استفاده از گفتار متن در فواصل این اپیزودها سعی در برقراری ارتباطی منطقی با موضوع سرخوردگی «مهران صوفی» بهعنوان مثلاً نویسنده این نمایشها نشان میدهد.
شاکله اصلی که میتواند مروری بر بُرشهایی از زندگی آدمها باشد، آنقدر متنوع است که محصولی جز لکنت بیانی ندارد. چالش واقعی در ساختار دراماتیک متن است.
صبورترین تماشاچیها شاید در انتها از خودشان بپرسند خُب. بعد!! و بیحوصلهها فقط ممکن است تنها یک علامت سؤال در مقابل عنوان نمایش قرار دهند!
هر کدام از اپیزودهای نمایش، میتوانند بهتنهایی یک نمایش کامل باشند. راستی چه ضرورتی دارد که از موضوعات مهمی مثل نیاز مفرط جامعه به شادی و مسئله مهاجرت به راحتی عبور کنیم؟
مهاجرت که بهشدت نیازمند ساختارشناسی است، اما وقتی به شکل تمایلات شبه کودکانه یک زن جوان عاصی از زخم زبانهای مادرشوهر تجلّی میکند بسیار فانتزی و مأیوسکننده است!
پیشاپیش خردهگیران را بشارت میدهم از اِشراف نگارنده به تفاوت نقد و گزارش و پرهیز میدهم از طرح موضوع یا پاسخ نخنمای! «آقا جان بالاخره باید این مسائل مطرح شود دیگر!!» چون مجبور خواهم شد دوباره شما را ارجاع بدهم به همان ضربالمثل سرخپوستی!!! چرا که به شدت اعتقاد دارم که شیوایی هنر فاخر تئاتر، حداقل طرح زیبای پرسشهای اصولی و تفکربرانگیز است و نه الزاماً نسخهپیچیهای احساسی ناشی از سرخوردگیهای رایج این روزها.
با اینهمه، آنچه در اپیزود «پژواک» اتفاق میافتد، بسیار پذیرفتنی است، هوشمندی نویسنده در طرح موضوع از دست دادن هویّت در زندگی ماشینی معاصر، جلوهای ستایشآمیز دارد، بهویژه آنجا که در جملهای کوتاه، پربار و گویا، پیرمرد در پاسخ سؤال رانندة تاکسی که از او نامش را سؤال میکند میگوید: «نمیدانم. در خانه مرا مهندس صدا میکنند!»
اگر استفاده از عینک را که در بروشور نمایش مورد استفاده قرار گرفته نشانهای از نوعی نگاه بدانیم میتوان موضوعات دیگری را نیز به این نمایش اضافه کرد آنقدر که هیچ ناگفتهای باقی نماند!
اگر این گفته یکی از شخصیتهای تحمیلی نمایش که با زور خود را به جمع اهالی «منطقه آزاد» وارد میکند تا با عیان کردن گذشته آقای دکتر که به اصطلاح قصد هدایت جوانها را دارد مبنای نتیجهگیری قرار دهیم که: اگر فقط آدمهای خوب زنده باشند، آنوقت دنیا را پاکی و خوبی فرا خواهد گرفت، تازه به ابتدای تحلیلی میرسیم که بُنمایه آن نیازمند بازخوانی مجدد فلسفه حیات است! به جز «بهروز بقایی» که سابقه طولانی حضورش در عرصه تئاتر هر نقشی را اقتدار و اعتبار میبخشد بهویژه در نقش پیرمرد اپیزود پژواک و بازی روان «علی سلیمانی» که انگار برای نقشهایی ـ فقط ـ اینچنینی آفریده شده (شخصیتی ساده، صادق و زیرک) بازی خیرهکنندهای را از دیگران نمیبینیم.
«رضا شاپورزاده» بهعنوان طراح صحنه نیز، طراحی ساده، ابتدایی اما کاربُردی را عرضه میکند و نکته آخر اینکه هنوز هم وقتی به بروشور نمایش نگاه میکنم و علاوه بر مسئول چهرهپردازی نام شش نفر را بهعنوان مجریان چهرهپردازی مرور میکنم این سؤال مدام در ذهنم رژه میرود که کدام گریم برای کدام بازیگر و در کدام صحنه؟!!
علیرضا غفاری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست