دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
گرگ ها می میرند
سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، نام سازمان مسلحی است که در اواسط دهه ۱۳۴۰ برای مبارزه با حکومت محمد رضا شاه پهلوی تشکیل شد. بنیانگذاران این سازمان، محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع زادگان نام داشتند که در پانزدهم شهریور ۱۳۴۴، این سازمان را تاسیس کردند. این ۳ تن از فعالان مسلمان جبهه ملی دوم ایران بودند که پس از تشکیل نهضت آزادی از فعالان یا هواداران آن سازمان بودند. این سازمان که مشی مبارزه مسلحانه را برگزیده بود، این مشی را از سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۴۲ توسط رژیم شاه و نیز بیثمر بودن مبارزات گذشته و نهایتا فراگیر بودن جنبشهای مسلحانه و فرهنگ استفاده از سلاح در منطقه و جهان استنتاج کرده بود.
بنیانگذاران سازمان، در ابتدا ۶ سال را مصروف سازماندهی، جذب نیرو و کسب آموزشهای نظامی کردند، ولی در شهریور ۱۳۵۰، در یک یورش ساواک، نزدیک به ۹۰ درصد افراد سازمان بدون اینکه حتی یک تیر شلیک کنند، دستگیر شدند و بهجز چند نفر که اعدام شدند، بقیه از جمله مسعود رجوی تا زمان پیروزی انقلاب، در زندان به سر بردند.
در این میان، فردی بنام احمد رضایی از جمله اعضای مرکزی سازمان بود که در شهریور ۵۰ دستگیر نشد و توانست فرار کند. وی بعدها در نبود اعضای دستگیر شده سازمان، رهبری سازمان را بر عهده داشت. و تا زمان کشته شدنش در ۲۵ خرداد ۱۳۵۲، نقش مهمی در رهبری و سازماندهی مجدد عملیات نظامی منافقین ایفا کرد. بدین ترتیب بقایای سازمان، فعالیت خود را ادامه داد و سازمان با چند عمل مسلحانه در جامعه شناخته شد.
سازمان، در ابتدای کار شروع به تدوین ایدئولوژی خود نمود. در این راستا، در ابتدا مطالعاتی توسط اعضای سازمان صورت گرفت. در منابع مطالعاتی سازمان، هم کتب مذهبی و اسلامی و بویژه آثار مهندس بازرگان و نیز آثار مارکسیتی نیز به چشم میخورد. سازمان در این راستا، شروع به تالیف کتابهایی نمود. نخستین کتاب سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، متدولوژی یا شناخت نام داشت که تفاوت چندانی با دیدگاههای مارکسیستی نداشت. این کتاب که حاصل مطالعات جمعی کادرهای اصلی سازمان طی سالهای ۱۳۴۴-۴۷ بود، با آنکه بر اساس مبانی مارکسیستی- اسلامی نوشته شده بود، ولی به لحاظ بینش معرفتی، دقیقا مبانی مارکسیستی را پذیرفته بود. دومین متن تدوین شده در سازمان، کتاب راه انبیاء راه بشر، کار محمد حنیف نژاد است که بر اساس تئوریهای مهندس بازرگان در کتاب راه طی شده نوشته شد. علاوه بر اینها سازمان، چندین کتاب و جزوه دیگر نیز تهیه کرد که میتوان به کتاب تکامل و کتاب اقتصاد به زبان ساده اشاره کرد.
بنا به گفته یکی از اعضای مرکزی مجاهدین، تحلیل سازمان بر این بود که برای مبارزه جدی علیه امپریالیسم و دست نشاندگان آن بایستی مبارزه مبتنی بر یک ایدئولوژی اسلامی راستین باشد و باید اسلام را از حشو و زوائد و پیرایههای آن پاک کرد، در این راستا، سازمان، روحانیت را رد میکرد و نقشی برای آن قائل نبود. و معتقد بودند که باید اسلام اصیل و بیپیرایه را از سرچشمه زلال آن، یعنی قرآن و تا حدودی نهج البلاغه و آن هم بر پایه استنباط خود سازمان که بهاصطلاح مجهز به علم مبارزه و تشخیص صحیح از سقیم در شرایط پیچیده امروزی است، بهدست آورد. سازمان از سوی دیگر، قائل به معصومیت پیامبر اسلام (ص) و ائمه هدی (ع) نبود و معتقد بودند که آنها نیز دچار خطا و اشتباه میشدند. در بخش آموزشهای سیاسی و اجتماعی، بیشتر آنان به نوعی تحت تاثیر مارکسیسم- لنینیسم قرار داشته و در علوم اجتماعی، دیدگاههای چپ را به عنوان مسائل علمی میپذیرفتند و در مورد مسائلی فیالمثل مانند طبقات جامعه و مناسبات آنان با مسئله تولید و اساسا نظریه ماتریالیسم و غیره ایدههای آنان با مارکسیسم تفاوتی نداشت.
بهتدریج سازمان منحرف، از مبانی اسلامی دورتر شد و هر چه بیشتر به سمت مارکسیسم تغییر جهت داد تا جاییکه در سال ۱۳۵۴ عدهای از افراد سازمان عقاید مذهبی خود را ترک کردند و اعلام مینمودند که مارکسیسم را به عنوان منطق برتر مبارزه و تنها ایدئولوژی مبارزه اختیار کردهاند. پس از اعلام بیانیه تغییر ایدئولوژی سازمان و انشعاب آن به دو بخش اسلامی و مارکسیستی، مسعود رجوی که در زندان بود، هدایت بخش مذهبی مانده این جریان را بر عهده گرفت و پس از این سال تا ۱۳۵۷ تنها، اعضای مارکسیست شده سازمان در بیرون فعال بودند و از مجاهدین مذهبی، کسی در بیرون از زندان نبود.
مسعود رجوی همراه با ۱۵ نفر از اعضای باقی مانده منافقین در ۳۰ دی ماه ۵۷ از زندان آزاد شده و به همراه خود از داخل زندان، بخشی از اعضا را که هنوز به مرکزیت سابق مذهبی وفادار مانده بودند را به عنوان سازمان جدید مجاهدین خلق ایران معرفی کرد و خودش به عنوان تنها بازمانده مرکزیت سابق، ادعای رهبری سازمان را کرد و پس از آن مشغول سازماندهی و عضوگیری شد.
این سازمان بهدلیل نوع دریافتش از اسلام، اسلام رایج وفقه سنتی را نگرش سنتی و ارتجاعی ارزیابی میکرد. بنابر نوشتههای خود منافقین، دو تن از اعضای اصلی سازمان در سالهای ۵۰ و ۱۳۴۹ در نجف، طی چند ملاقات چند ساعته با امام خمینی کوشیدند او را به حمایت از ترورها و نوع مبارزه شان وادار کنند، ولی نتوانستند موافقت امام را کسب کنند و مبنای اصلی کار این سازمان هم در دوران حکومت پهلوی و هم دوران نظام اسلامی، بر جنگ مسلحانه و ترور استوار بوده است.
سازمانمنافقین، پس از پیروزی انقلاب تا خرداد ۱۳۶۰، تلاش داشت خود را همراه مردم و مدافع حقوق آنان جلوهگر سازد. این سازمان در جریان همه پرسی نظام جمهوری اسلامی ایران در فروردین ۱۳۵۸ بهطور ضمنی با پرسش جمهوری اسلامی، آری یا نه، اظهار مخالفت میکرد، سپس در جریان تدوین و تصویب قانون اساسی در انتخابات تصویب قانون اساسی شرکت نکرد. بعدها در جریان انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری مسعود رجوی خود را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح کرد ولی امام خمینی، ضمن یک موضع گیری قاطع اعلام کردند که کسانی که به قانون اساسی رای مثبت ندادهاند، حق ندارند، رئیس جمهور شوند. پس از این وقایع، سازمان بهدلیل حذف کاندیدای خود، انتخابات ریاست جمهوری را تحریم کرد.
پس از این وقایع، سازمان که تنها راه موجود برای مطرح کردن خود را ایجاد غائله و غوغا میدید، در اقدامی هماهنگ و با زمینه چینی، دست به ایجاد درگیریها و آشوبهایی پراکنده و نامنظم در اقصی نقاط کشور، به درگیری با اقشار مختلف مردم و نیروهای انقلاب مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخت. سازمان رفته رفته به رودررویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در تاریخ ۳۰ خرداد ۶۰ با صدور اطلاعیهای، رسما وارد جنگ مسلحانه با نظام شد و برای براندازی حکومت اسلامی از طریق مسلحانه خیز برداشت. در این روز کادرهای سازمان به خیابانها ریختند و مردم را به سرنگونی جمهوری اسلامی دعوت کردند. بعد از این تاریخ بود که موج ترورهای گسترده سازمان در نقاط مختلف کشور، اقشار گوناگون مردم و نیز مسئولان نظام را آماج قرار داد.
در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۶۰، ابوالحسن بنی صدر بعد از اینکه مجلس شورای ملی، به بیکفایتی سیاسی وی رای داد، و متعاقبا توسط امام خمینی، از مقام ریاست جمهوری عزل شد، به اتفاق مسعود رجوی، سرکرده سازمان مجاهدین خلق، از ایران گریختند و پس از ورود به فرانسه، از آنجا مبارزه مسلحانه و تروریستی خود بر علیه نظام جمهوری اسلامی را ادامه دادند.
این سازمان، پس از انجام عملیاتهای تروریستی متعدد در ایران، در جریان جنگ ایران و عراق، با حمایت حکومت صدام در عراق مستقر شد و البته در آمریکا و کشورهای اروپایی نیز به فعالیتهای خود علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه دادند. در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، این سازمان با استخبارات عراق، همکاری تنگاتنگی داشته و ماموریتهای اطلاعاتی را برای عراقیها در خاک ایران به انجام میرسانده است.
سازمان مجاهدین خلق که از تابستان ۱۳۶۵ تشکیلات و مرکزیت خود را به عراق انتقال دادند از آن تاریخ به بعد تحت حمایت مالی، پشتیبانی و تبلیغی صدام قرار داشت. یک هفته پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، سازمان منافقین در تاریخ سوم مرداد ۶۷، عملیاتی با نام فروغ جاویدان را در تجاوز به مرزهای ایران آغاز نمود. در این عملیات که چهار هزار نفر از نیروهای سازمان در آن شرکت داشتند، نیروهای سازمان با استفاده از تسلیحات اهدایی صدام و دیگر کشورهای عربی، از سر پل ذهاب و اسلام آباد غرب آغاز کردند. نیروهای سازمان به زعم خود قصد داشند در مدت ۳۳ ساعت و در ۵ مرحله، خود را به تهران برسانند، ولی با مقاومت نیروهای ایرانی اعم از بسیج و سپاه و ... روبروشدند. نیروهای ایرانی، طی عملیات مرصاد، منافقین را در مناطق مرزی متوقف ساخته و بسیاری از نفرات سازمان را به قتل رساندند. تعداد کشتههای سازمان را در این عملیات بین ۱۶۰۰-۲۰۰۰ نفر تخمین زده میشد. این شکست، ضربه شدیدی بر روحیه باقی مانده نیروهای این سازمان وارد آورد و در پی این عملیات، سازمان هر روز بیش از پیش منزویتر شد.
گفته شد که سازمان منافقین، پس از درپیش گرفتن فاز مسلحانه و برای براندازی نظام جمهوری اسلامی، به اقدامات تروریستی روی آورد. این سازمان علاوه بر اینکه، در این مدت به ترورهای کور و بیهدف مردم بیگناه کوچه و بازار میپرداخت به ترور شخصیتهای سیاسی نظام نیز روی آورد. در تاریخ ۶ تیر ۱۳۶۰ آیت الله سید علی خامنهای در مسجد ابوذر تهران، مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت و مجروح شد. روز بعد در تاریخ ۷ تیر ۶۰، سازمان، طی یک عملیات تروریستی، با گذاردن بمب در محل ساختمان و مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران امام خمینی، را به شهادت رساند. در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۳۶۰ دکتر حسن آیت نماینده مجلس خبرگان نماینده مجلس شورا و عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، توسط سازمان منافقین ترور شد. این سازمان در تاریخ ۸ شهریور ۶۰، در فاجعه تروریستی دیگری، با انفجار بمب در ساختمان نخستوزیری، محمد علی رجائی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر را ترور کرده و به شهادت رسانیدند. در ۷ مهر ۶۰ سید عبدالکریم هاشمی نژاد، دبیر حزب جمهوری اسلامی استان خراسان توسط یکی از اعضای سازمان، ترور شد. همچنین در ۳۰ آذر ۶۰ آیت الله عبدالحسین دستغیب، امام جمعه شیراز، بر اثر انفجار بمب، به شهادت رسید که سازمان منافقین مسئولیت این حادثه و ترور را بر عهده گرفت.
سازمان منافقین که پس از این اقدامات در دهه ۶۰، برای مدتی، حرکتهای تروریستی و ورود تیمهای نظامی به داخل کشور را متوقف کرده بود، از سال ۱۳۷۷، دوباره فاز جدید تخریب و ترور را شروع کرد. روز سه شنبه ۱۲ خرداد ۷۷، سازمان یکسری عملیات تخریبی جدید را از طریق بمب گذاری و خمپاره اندازی در ۳ نقطه تهران با عنوان سرآغاز مقاومت مسلحانه انقلابی صورت داد که عبارتند از: انفجار بمبی در راهروی دادگاه انقلاب اسلامی در تهران، که باعث کشته شدن ۳ نفر و زخمی شدن چندین نفر گردید، شلیک دو خمپاره به مقر ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوشان تپه و شلیک ۳ خمپاره به ساختمان خلیج در چهارراه پاسداران.
از دیگر اقدامات تروریستی منافقین در این برهه زمانی، ترور سید اسدالله لاجوردی و سرلشکر صیاد شیرازی بود. در روز دوشنبه اول شهریور ۱۳۷۷، سید اسد لله لاجوردی رئیس سابق سازمان زندانهای کشور و دادستان اسبق دادگاههای انقلاب اسلامی تهران- در حجره خود در بازار توسط دو تروریست به شهادت رسید. در همان روز، سازمان منافقین طی اعلامیهای اعلام کرد که این ترور توسط یکی از تیمهای عملیاتی آنان صورت گرفته است. همچنین در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۷۸، سرلشکر صیاد شیرازی، از فرماندهان جنگ تحمیلی، توسط عوامل سازمان منافقین، ترور شد و به شهادت رسید.
علاوه بر موارد مذکور، میتوان به ترورهای درون گروهی این سازمان اشاره داشت که از بدو تاسیس و شروع فعالیت آن در زمان رژیم پهلوی این امر در سازمان شایع بود. به عنوان مثال در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴، مجید شریف واقفی، یکی از اعضای سازمان منافقین در پی ایستادگی بر مواضع اسلامی خود و نپذیرفتن مواضع جدید برخی رهبران سازمان، بهدست سران این گروه ترور شد، بنا به گفته بعضی از اعضای سازمان، مجید شریف واقفی به دین دلیل کشته شد که مخالف تروریسم بود و آدمکشی را مغایر تعالیم عالیه اسلامی میدانست.
از سوی دیگر، پس از ادامه فعالیتهای سازمان در خارج از کشور، این سازمان سیاست ترور درون گروهی را در برابر اعضای ناراضی و معترض خود، در پیش گرفت و افرادی که ناراضی و منتقد بودند، به طرق مختلف، مورد آزار قرار گرفته، محاکمه و زندانی شده و در مواردی به طور غیر مستقیم اعدام میشدند و در حقیقت ترور شدهاند و این حوادث، از سوی سازمان، به عنوان خودکشی اعلام شده است که در این میان میتوان به اسامی مانند علی زرکش یزدی، مهدی کتیرایی، مجید حریری، حسین محمدی، مجتبی میر میران، داود احمدی و .. اسامی متعدد دیگری اشاره کرد که توسط عوامل تروریستی سازمان، تصفیه درونی شدند و ترور شد نشان، همگی از سوی سازمان به خودکشی یا حادثه، اعلام گردیده است.
با بررسی کارنامه این سازمان، میتوان سازمان منافقین را به عنوان یک سازمان کاملا تروریستی نامید که اغلب نیز ترورهای خود را به طور رسمی اعلام میدارند. در سالهای ۶۱و ۶۰، علاوه بر تهران و شهرهای اطراف آن، تعداد کثیری از مردم بیگناه در نقاط مختلف کشور، مورد حمله تروریستهای مسلح سازمان قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
در طی این سالها، افراد بیگناه زیادی، در جریان این ترورهای کور، در محل کار و تحصیل خود هدف گلولههای سازمان قرار گرفتند. مسعود رجوی، خود مدعی است که از سال ۱۳۶۰ تا ۶۱ منافقین تعداد دوازده هزار تن از نیروهای جمهوری اسلامی را ترور کرده است. همچنین بنا به گزارش منابع سازمان در سال ۶۶ و بعد از تاسیس ارتش سازمان، مجموعا ۲۳ بار عملیات نظامی در منطقه نوار مرز ایران و عراق با کمک و پشتیبانی ارتش رژیم صدام، صورت گرفته است که در این عملیاتها، جمعا ۵۸۸۰ نفر از نیروهای جمهوری اسلامی، شهید شدهاند. البته میتوان اشاره کرد که سازمان از طریق ارائه آمار در پی اغراق و بزرگنمایی به منظور ترسیم یک چهره مقتدر، فراگیر و توانمند از خود بوده است ولی این امر به خودی خود، ماهیت تروریستی این سازمان را بیش از پیش افشا میکند.
علاوه بر این اینکه، اقدامات تروریستی این سازمان در داخل کشور به شدت محکوم گردیده است و این سازمان، هیچگونه پایگاه مردمی و اجتماعی در داخل ایران ندارد، مجامع بین المللی نیز این سازمان را بهعنوان یک گروه تروریستی میشناسند. بهعنوان مثال در روز هفتم تیر ۱۳۸۶، شورای وزیران اتحادیه اروپا بهطور رسمی اعلام کرد که سازمان منافقین خلق، همچنان در فهرست سازمانهای مظنون به تروریست اتحادیه اروپا، باقی خواهد ماند. اتحادیه اروپا در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۱، سازمان منافقین را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داده بود.
یعقوب نعمتی وروجنی
منابع:
* رسول جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی- سیاسی ایران سالهای ۱۳۲۰ -۱۳۷۵، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، .۱۳۸۰
* علی اکبر راستگو، منافقین خلق در آیینه تاریخ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
* انقلاب اسلامی و سازمان منافقین خلق، موسسه فرهنگی قدر ولایت، .۱۳۸۱
* سازمان منافقین خلق، پیدای تا فرجام (۱۳۴۴-۱۳۸۴)، تهران: موسسه مطلعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵، ۳جلد.
* سازمان منافقین خلق همچنان در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا، روزنامه آفتاب یزد، شماره ۲۱۰۶، ۸۶/۴/۹ .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست