دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
پابه پای خانواده در رادیو و تلویزیون

اگر بخواهیم سابقه برنامههای خانوادگی را در رادیو و تلویزیون بررسی کنیم باید به سالهای اولیه دهه ۲۰ برگردیم؛ وقتی رادیو تازه متولد شده بود و روزی چهار ساعت برنامه داشت.
اما در همین چهار ساعت هم حجم غالب برنامهها به مهارتهای زندگی و آموزشهای خانهداری اختصاص داشت. اما اگر قصد داشته باشیم برنامههای خانوادگی را در شکل و شمایل امروزیتر مورد بررسی قرار دهیم باید به سالهای دهه ۶۰ مراجعه کنیم؛ وقتی کشورمان درگیر جنگ بود. البته باز هم محل مراجعه ما رادیوست.
در دهه ۶۰ هر روز ساعت ۱۰ صبح آرم برنامهای در رادیو پخش میشد که «خانه و خانواده» نام داشت. این برنامه حدود ۱۸ سال مرتب پخش میشد و اگرچه هرازگاهی تغییر نام هم میداد (مثلا چند سالی راه زندگی نام داشت) اما ساختار کلی آن ثابت بود و مخاطبان تعریف شده آن هم اغلب خانمهای خانهدار بودند.
همه آنها که مخاطب این برنامه بودند حتماً اجرای هرمز شجاعیمهر و فاطمه بیدمشکی را به خاطر دارند. خانه و خانواده، بخشهای متنوعی داشت که البته برخی از آنها مثلا بخش گفتوگو با بزهکاران نوجوان و آسیبهایی که از جانب خانواده بر آنها وارد شده بود، بسیار طرفدار داشت.
خانه و خانواده در سالهای پایانی دهه ۶۰ با بخش محله زندگی به اوج خود رسید. در این بخش هرمز شجاعیمهر هر بار به یکی از محلههای شهر میرفت و در حالی که همسایهها را دور هم جمع میکرد با آنها درباره روابط خانوادگی، میزان مشارکت، صمیمیت و همکاری متقابل در محله و... به گفتوگو میپرداخت.
با اینکه چنین بخشی فوقالعاده وجوه تصویری داشت، اما در زمان خود از رادیو پخش شد و بسیار هم طرفدار پیدا کرد. شاید اصلا همین بخش و اجرای مجموعه برنامههای خانواده رادیو بود که باعث شد تلویزیون هم برای برنامههای خانوادگی سراغ مجریان امتحان پس داده برود و مثلا هرمز شجاعیمهر را برای اجرای سیمای خانواده انتخاب کند.
در دهه ۷۰ که با تمام شدن جنگ، کشور به ثبات و آرامش نسبی رسیده بود تلویزیون تصمیم گرفت برای ساعتهای صبح خود نیز تدبیری بیندیشد. به عبارت دیگر ۱۲ ساعته بشود.
تدبیر اول این بود مجموعههای نمایشی که شبها پخش میشدند صبح روز بعد بازپخش شوند و تدبیر دوم، طراحی ویژه برنامههایی برای خانوادهها بود.
سیمای خانواده که اولین مجریان آن هرمز شجاعیمهر و فاطمه بیدمشکی بودند تقریبا از همان برنامه خانوادگی رادیو الگو گرفته بود با این تفاوت که وجوه تصویری هم داشت.
مثلا در دل برنامه خانواده، مجموعههای نمایشی طراحی شد که لوکیشنهای سخت و هزینههای تولید بالایی نداشتند، اما مشتمل بر پیام اخلاقی یا آموزشی خاصی برای خانوادهها بودند.
این مجموعههای نمایشی هم مخاطبان زیادی برای خود دست و پا کردند و استقبال از آنها به جایی رسید که شبکه یک فراخوان عمومی داد که از ایدههای نو برای نمایشهای خانوادگی استقبال میکند.
آموزشهای هنری و آشپزی هم از دیگر بخشهای مهم و پر طرفدار برنامه سیمای خانواده بود. البته گفتوگوهای کارشناسی هم که در سالهای متاخر رونق گرفت درباره مسائل سلامت، تربیت فرزندان و... بود.
تقریبا همزمان با برنامه خانوادگی شبکه یک، شبکه دو هم برنامهای را تولید و پخش کرد که «تصویر زندگی» نام داشت. این برنامه هم در سالهای آغازین پخش خود از مجریان موفق و امتحان پسداده رادیو دعوت به همکاری کرد.
تصویر زندگی هم تقریباً ساختار مشابهی با برنامه خانوادگی شبکه یک داشت و آموزشهای آشپزی و هنری، بخشهای محوری آن بودند. تصویر زندگی هم مخاطب تعریف شدهای به نام زن خانهدار داشت.
البته طبیعی است برنامههایی که در ساعات میان ۱۰ صبح تا ۱۵ پخش میشوند مخاطبان تعریف شدهای مثل کودکان، زنان خانهدار و بازنشستهها داشته باشند.
به همین دلیل تصویر زندگی و سیمای خانواده رسالت خود را در جذب مخاطب زن خانهدار میدانستند. در سالهای بعد، وقتی شبکه تهران به جمع شبکههای تلویزیونی پیوست، برنامهای را روی آنتن فرستاد که تا امروز نیز ادامه دارد.
«به خانه برمیگردیم» برنامه خانوادگی شبکه تهران بود که عصرها پخش میشد، با این توجیه که در کلانشهری مثل تهران، خیلی از زنان شاغل هستند و عصر به خانه برمیگردند، بنابراین در این ساعت میتوانند برنامه خود را ببینند.
اگرچه هدف اصلی این برنامه جذب مخاطبانی از جنس همه اعضای خانواده بود، اما در عمل این برنامه مثل دیگر همخانوادههای خود در جذب خانمهای خانهدار بیشتر موفق شد.
در حال حاضر برنامههای خانوادگی متعددی از شبکههای مختلف در حال پخش هستند، اما در این سالها شرایط زندگی بشدت تغییر کرده و بهتبع آن نیز ناگزیر، سبک زندگی مردم هم دچار تحولاتی شده است.
مثلا اینکه در کلانشهرها بسیاری از زنان و مادران شاغل هستند و نمیتوانند مخاطب برنامههای خانوادگی از این دست باشند.
این در شرایطی است که یک برنامه خانوادگی به جذب مخاطبی با عنوان زن یا مادر خانواده بسنده کند وگرنه برنامهای که قصد دارد برای همه اعضای یک خانواده پخش شود باید در ساعتی روی آنتن برود که اعضای یک خانه دور هم جمع میشوند ، مثلا در ساعتهای اولیه شب که البته در بیشتر شبکهها این ساعت به گروههای اجتماعی اختصاص دارد و گروه خانواده برنامهای ندارد.
اگرچه خیلی وقتها برنامههای گروه اجتماعی با برنامههای گروه خانواده همپوشانی دارد، اما این هم نکتهای است که میتواند مورد بررسی قرار بگیرد.
شاید بد نباشد در ساعاتی از شب کنداکتور پخش در اختیار گروههای خانواده و برنامههای آنها قرار بگیرد، البته به شرطی که آنها این بضاعت و ظرفیت جمع و جذب کردن اعضای خانواده را داشته باشند.
عزت صفوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست