شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
حكومت علوی , اصلاحات اقتصادی, توسعه و رفاه
بی گمان حكومت علوی یك استثنا در تاریخ است و می توان آن را وحید و منحصر به فرد دانست و از نقطه های عطف تاریخ به شمار آورد. گواه این حقیقت هم، توجه گسترده و فراوانی است كه اندیشمندان و فرزانگان بشریت اعم از شیعه یا سنّی و حتی افراد بیرون از اسلام به این دولت كوتاه عمر ولی سرنوشت ساز مبذول داشته اند و از زوایای مختلف كلامی، سیاسی، تاریخی، نظامی و غیره مورد بررسی و كنكاش قرار داده اند و آثار انبوهی را پیش روی ارباب اندیشه و نظر نهاده اند. در این بین، یكی از ابعاد مهم و شگفت انگیز این حكومت كه شاید كمتر مورد توجه قرار گرفته و لااقل برخی از زوایای آن تاكنون به خوبی شكافته نشده، بررسی برنامه های اقتصادی حكومت علوی در باره رشد و توسعه و سازندگی و تلاش آن در زدودن چهره زشت و دردآلود فقر و بینوایی از جامعه اسلامی و پدید آوردن جامعه ای متعادل و عاری از شكاف عمیق طبقاتی و كاستن از فاصله عمیق فقر و غنا می باشد. پرسشهایی فراوان، در این زمینه قابل طرح است كه در سایه پاسخگویی به آن می توان به افقهایی نو و ارزشمند راه پیدا كرد. از جمله آنكه، آیا اصولاً حكومت علوی نسبت به اصلاحات اقتصادی و بهبود رفاه عمومی اهتمامی داشته و برنامه ای را در این زمینه ارائه نموده است؟ این برنامه ها چه بوده است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، مبانی نظری و فكری برنامه های اصلاح طلبانه حكومت علوی در زمینه اقتصاد و معیشت مردم چه می توان دانست؟ آیا از منظر دین و آموزه های وحیانی به اصلاحات توجه شده یا آنكه جنبه عرفی و بشری داشته و مفاهیم دینی نسبت به آن ساكت بوده اند؟ اصولاً نظر اسلام، با توجه به استناد به گفتار و رفتار امام علی(ع)، در باره رفاه عمومی چیست؟ آیا با تكیه بر سیره زمامداری مولا امیرالمؤمنین(ع) می توان فهمید: اسلام برنامه و روش خاص در زمینه پیشرفت و سطح معیشت مردم دارد، یا آنكه در مفاهیم اصلی و ذاتی دین اسلام، چیزی وجود ندارد و مفاهیم دینی نسبت به توسعه و اصلاحات اقتصادی یا ساكتند و یا حتی آن را مانع سعادت واقعی بشریت می شمرند؟
نوشتار پیش رو، در پی یافتن پاسخی اجمالی و منطبق بر واقعیت برای پرسشهایی شبیه پرسشهای بالاست. پیش از ورود به بحث تفصیلی، اگر فرضیه و پاسخ این مقاله به پرسشهای مذكور، بخواهد به صورت اجمالی و حداكثر در چند سطر گزارش شود، جواب آن است كه:
حكومت علوی از ریشه و بنیان برای ایجاد اصلاحات در جامعه اسلامی پدید آمد و از این رو، به اصلاحات همه جانبه، به ویژه در بُعد اقتصادی، می اندیشید و آن را سرلوحه اهداف و برنامه های تنظیمی خود قرار داد. اهمّ برنامه های اصلاحی حكومت علوی را در این زمینه، می توان در پنج اقدام اصلی و بنیادین، به عنوان سرفصل كلی برنامه ها، ارائه نمود. برنامه های مورد نظر عبارت بودند از:
۱ـ رفع تبعیض در تقسیم بیت المال؛
۲ـ برگرداندن دارایی های عمومی به تاراج رفته؛
۳ـ جلوگیری از پیدایش ثروت های انبوه نامشروع در دولت جدید؛
۴ـ تلاش در راه عمران و آبادانی زمین؛
۵ـ تأمین اجتماعی محرومان و از كار افتادگان.
از این پنج برنامه، سه برنامه اول، جنبه سلبی داشت كه موانع راه را برای فقرزدایی و توسعه رفاه عمومی هموار می نمود و دو برنامه اخیر دارای جنبه اثباتی بود كه برای رفع محرومیت و از میان برداشتن شكاف عمیق طبقاتی به اجرا گذاشته شد. قرار گرفتن این پنج برنامه در سرلوحه كارهای حكومت علوی تنها به عنوان ضرورت عرفی و مصلحت منطبق بر عقلانیت مدیریتی نبود كه هر دولت و حكومتی هر چند لائیك و ضد دین، در جهت تأمین حداقل معیشت مردم تلاش می كند. بلكه توجه به مسأله فقرزدایی و كاستن بار سنگین مشكلات اقتصادی از مردم و برقراری عدالت اقتصادی، در سیره فردی و حكومتی امام علی(ع) به عنوان فریضه ای الهی و ضرورتی دینی مطرح بوده است و نمی توان این اصلاحات را صرفاً امر بشری و بیرون از دین دانست. طبق سیره آن حضرت، جامعه اسلامی مطلوب و مورد توجه آورنده شریعت، كه بر وفق موازین دینی مشی نموده و با استعانت و یاری از آموزه های دینی به تكاپو پرداخته، جامعه ای پیشرفته، برخوردار، توسعه یافته و دارای تعادل همه جانبه است. آنچه از رفتار و گفتار حضرت امیر(ع) می توان آموخت آن است كه دین، نه تنها مانع پیشرفت مادی نیست و سدی د ر راه رفاه عمومی پدید نمی آورد، بلكه نمی توان این نسبت ناروا را متوجه او كرد و مدعی شد كه اسلام برای بالا رفتن و ارتقاء كیفی وضع معیشت مردم، گرچه مانع نیست، ولی مقتضی هم برای آن نیست و در باره پیشرفته بودن جامعه، لابشرط است و هیچ گونه اقتضاء و تدبیری در درون خود ندارد. آنچه در سیره امیرالمؤمنین(ع) منعكس است و در حكومت محدود چند ساله ایشان قابل مشاهده است آن است كه اسلام مقتضی رفاه توده های محروم جامعه است و اصولاً نظام اسلامی تشكیل می شود برای انجام این مهم، در كنار اهداف و برنامه های دیگر. این وظیفه بر دوش حكومت اسلامی سنگینی می كند كه به بهبود معیشت مردم توجهی ویژه مبذول دارد و آن را به عنوان هدفی میان مدت و ابزاری در جهت نیل به اهداف متعال و نه یك هدف نهایی، در چهارچوب برنامه ها و وظایف خود قرار دهد و از اینجا می توان به رمز انحطاط ملل مسلمان پی برد. از روزی كه عمل به اسلام، همان طور كه در كتاب و سنت مقرر است، فراموش گردید، مسلمانان راه انحطاط را درنوردیدند.
آنچه گذشت؛ گزارشی فشرده و مختصر از اجمال بحث و مدعای این نوشتار بود تا به یاری پروردگار، با ذكر ادله و مستندات، به تبیین علمی و دقیق آن بپردازیم.
مقدمه:
بیش از ربع قرن از رحلت جانسوز پیامبر گرامی اسلام(ص) سپری نشده بود كه ناخشنودان از اوضاع جامعه و دستگاه حكومت و خلافت، دست به شورش زدند، خانه خلیفه سوم را به محاصره درآوردند و سرانجام، خلیفه، در برابر چشمان مردم، در آن غوغای بزرگ كشته شد. در حالی كه بزرگان اسلام، عده ای از صحابه پیامبر(ص)، اهل حل و عقد و خواص، از مهاجر و انصار، در مدینه ناظر صحنه بودند. چرا مسلمانان خلیفه خود را یاری نكردند؟ و چرا حمایت جدی از جانب بزرگان انجام نگرفت و تدبیری برای جلوگیری از این فاجعه اندیشیده نگشت و یا تدبیرها بر گل نشست و دردی را اقامه ننمود؟ چه چیزی مردم را به رنج درآورده بود كه یا دست به شورش زدند و یا از شورشیان، در خفا، حمایت نمودند و یا حداقل ناظر نشستند و با سكوت خویش زمینه را برای رخداد آن فراهم نمودند؟ كسانی هم كه از اطرافیان و اعوان و انصار خلیفه بودند، نتوانستند برای وی اقدامی انجام دهند؟ یا آنكه خود آنان از عوامل مؤثر در پیدایش شورش و به قتل رسیدن خلیفه بودند، عامل نارضایتی و تكدّی خاطر مردم چه بود؟ به راستی چه مطلب ناخرسندكننده ای را در رفتار و منش خلیفه مقتول و كارگزاران وی مشاهده كردند كه اینچنین بر وی شوریدند و خونش را بر خود مباح شمردند؟ برای محقق و پژوهشگری كه حوادث تاریخی آن برهه حساس را مورد تأمل و كاوش قرار دهد، تردیدی باقی نخواهد ماند كه نظام سیاسی و دستگاه خلافت از آفات و بیماریهای مزمن فراوانی، سخت رنجور و نحیف گشته بود. و آن نهال سرسبز و استواری كه به دست رسول خدا(ص) غرس شده بود، اكنون در سال ۳۵ هجری چنان زرد و آفت زده بود كه مسلمانان، مشكل اصلی را در خود آن می دیدند و می اندیشیدند؛ اگر بخواهد اصلاحی صورت پذیرد، باید از آن آغاز نمود. كسانی كه درك حضور پیامبر(ص) كرده و یا حداقل شیوه زمامداری دو خلیفه گذشته را مشاهده كرده بودند، جابه جایی ارزشهای اجتماعی را می دیدند. ملاك برتری و امتیازی كه در زمان رسول گرامی اسلام بر پایه تقوا استوار گشته بود و فضیلت عرب بر عجم، سفید بر سیاه و امثال آن به شدت مورد طرد و انكار آموزه های اسلام ناب قرار گرفته بود، یكی پس از دیگری به فراموشی سپرده می شد و به جای آن امتیازات بر پایه های دروغین و باطلی چون عرب بودن، قریشی بودن و اموی بودن قرار می گرفت. امكانات اقتصادی و سیاسی بر همین اساس توزیع می شد كارگزاران حكومت و سمتهای كلیدی، در اختیار طائفه ای خاص قرار داشت و امكانات اقتصادی و بیت المال بر اساس امتیازات خودساخته و بدعت آلود، به صورت ناعادلانه تقسیم می شد. فساد اداری، تبعیض، پدید آمدن طائفه برخوردار و غنی، و طائفه ای زیردست و فقیر، از عمده مشكلات جامعه اسلامی آن روز بود كه در اثر انحراف دستگاه سیاسی از سنت و سیرت نبوی پدید آمده بود. شكاف میان فقیر و غنی، هر روز عمیق تر می شد. عده ای خود را «اهل الشرف و البیوتات السابقة» می نامیدند و دست اندركاران خلافت به ثروتهای انبوه دست یازیده و به دنبال تجمل و زندگی اشراف بودند. حكومت عثمان، حكومت اشراف بود. حكم بن ابی العاص اموی، عموی عثمان، و فرزندش مروان، كه مطرودین پیامبر بودند، توسط عثمان نه تنها آزاد شدند، بلكه مروان، محرم اسرار خلافت شد و آنقدر از اموال بیت المال به او بخشید كه یك بار خمس غنایم مصر را به او هبه نمود. معاویه می گفت: «قریش در حسب و نسب و جاه و مردانگی از همه عرب برترند» و سعید بن العاص، كشور عراق را ملك قریش می دانست. عثمان بر عكس پیشینیان خود، خزانه را ملك شخصی خلیفه می دانست و خود را مجاز می دید، هر سان بخواهد، در آن تصرف نماید. اگرچه بدعت تبعیض در تقسیم بیت المال از پیش از عثمان مشروع شده بود، ولی خلیفه مراقب بزرگان و خواصّ بود و به حساب دارایی آنها رسیدگی می كرد. ولی همین افرادی كه در اثر تبعیض، به اموال نامشروع فراوانی رسیده بودند، با خلافت خلیفه سوم، نَفَس راحتی كشیدند و به مال اندوزی بیشتر روی آوردند. با طرحی كه عثمان در باره زمینهای فی ء و مفتوح عنوةً، ارائه نمود، روند پیدایش مالكان بزرگ، سرعتی بیشتر به خود گرفت. زمینهایی را كه با نیروی نظامی فتح می شد، مفتوح عنوةً می خواندند و آن را میان فاتحان تقسیم می نمودند. پیشنهاد عثمان آن بود كه دارندگان این زمینها، می توانند سهمیه خود را با آنان كه در حجاز یا یمن و سرزمینهای دیگر هستند، مبادله كنند. اشراف بزرگ مدینه، مانند طلحه، مروان بن حكم و دیگران، زمینهای خود را با زمینهای خُرده مالكان مبادله كردند و طول نكشید كه دسته ای از ملّاكان بزرگ در حجاز پدید آمد كه هم سود سرشاری از زمینهای خود به دست می آورد و هم به خاطر سبقت در اسلام، از بیت المال سهم بیشتری دریافت می نمود و این همه جدای از بخششهای خلیفه بود كه گاه و بی گاه نصیب ایشان می گشت و رقم آن از صدها هزار درهم تجاوز می كرد. بسیاری از صحابه به قدری از لحاظ مالی، متمكن شدند كه هر كدام صدها هزار اسب و شتر و غلام و با زمینهای فراوان و خانه های مجلّل و زینتهای فریبنده و طلا و نقره بیشمار دارا بودند، عبدالرحمن بن عوف هزار اسب، هزار شتر و ده هزار گوسفند داشت. زبیر هنگام مرگ، پنجاه هزار دینار پول نقد، هزار اسب، هزار بنده و مقادیر زیادی اموال غیر منقول به جای گذاشت. كاخها و خانه هایی مجلّل نیز در كوفه، اسكندریه و بصره داشت. طلحه قسمت اعظم اراضی خیبر را خریده با اراضی مرغوب عراق معاوضه كرد. درآمد املاك او در عراق، هزار درهم در روز بود. تنها در این میان، معدودی از صحابه خاص همچون ابوذر، عمار بن یاسر و عبدالله بن مسعود، بودند كه قدرت حاكمه را مورد انتقاد خویش قرار می دادند و آن شیوه اعمال حاكمیّت آن را بر خلاف مفاهیم دینی و سیره پیامبر ارزیابی می كردند. اینان پدید آمدن طبقه مرفه و اشراف برخوردار و تجمل گرا، را كه به بروز جنگ فقر و غنا می انجامید، قابل توجیه نمی دیدند. ابوذر به شدت با ثروتهای بادآورده انباشته و نامشروع مخالفت می ورزید و آیه «و الذین یكنزون الذهب و الفضّة و لاینفقونها فی سبیل الله فبشّرهم بعذاب الیم»[۱] را برای صاحبان آنها فریاد می كرد.[۲]
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست