شنبه, ۱۱ اسفند, ۱۴۰۳ / 1 March, 2025
۲۰ روز خداحافظ

نمیدانم شما هم مثل من براین باور هستید که در نوروزهای طولانی این سالها و در روزهایی که انگار خاک مرده پاشیدهاند به دکهها، انگار که یک چیزی کم است، یک چیزی که جای خالیاش خیلی حس میشود، یک چیزی که در تمام روزهای سال بخشی از هویت و زندگی روزمرهمان است و در این چند روز نه!
روزنامهها را میگویم؛ روزنامههایی که همین تعطیلات طولانی نوروز ثابت میکند که پایه اصلی جریان اطلاعرسانی در کشور هستند و بیوجود آنها، انگار که اساسا اتفاقی نمیافتد یا «خبری نمیشود» یا اگر هم اتفاقی میافتد خیلی ساده همگان از کنارش عبور میکنند و پس از ساعتی هم به فراموشی میسپارندشان. قدرت روزنامهها در جریانسازی و شکلدهی به افکار عمومی، اتفاقا در همین تعطیلات «بی خبر» است که اثبات میشود، در روزهایی که نه تلویزیون و نه سایتهای نیمه فعال اینترنتی و پایگاههای خبری، جایی اندک در سپهر اطلاعرسانی دارند و تنها بازتابدهنده اصل خبر و نه تحلیلکننده و واکاونده ابعاد مختلف آن میشوند. اما به راستی چرا روزنامههای ایران حدود ۲۰ روز در نوروز تعطیل هستند؟ چه دلیل قانعکنندهیی برای تعطیل کردن جریان اطلاعرسانی در طول این همه روز وجود دارد؟ آیا ما اخلاقا و از منظر حرفهیی مجاز به تعطیل کردن جریان اطلاعرسانی و محروم کردن روزنامه خوانها از روزنامهها هستیم؟
البته پاسخ به تمامی این سوالها و سوالات بیشمار دیگری که در این زمینه وجود دارد مثنوی هفتاد من میشود اما اجمالا به نظر میرسد این موضوع از چند منظر باید مورد توجه قرار گیرد.
از منظر مخاطبان
از این منظر بیشک چهار روز نخست تعطیلی نوروز، تعطیلی مناسب و معقولی برای روزنامهها و روزنامهنگاران آن است؛ در همه کشورهای جهان هم در روزهای تعطیلات سال نویشان، روزهایی چند روزنامهها تعطیل میشود و این امری پذیرفته شده از منظر مخاطبان است اما وقتی عدد این تعطیلات از ۱۵ روز هم تجاوز میکند و گاهی به ۲۰ روز هم میرسد، دیگر این موضوع امری پذیرفته شده برای مخاطبان نیست چرا که در این تعطیلات طولانی که رویدادهای مهمی هم در حوزههای مختلف خبری به وقوع میپیوندد، مخاطبان این حق را دارند که عادیسازی جریان اطلاعرسانی را به عنوان مطالبه اصلی خود مطرح سازند و مدیران روزنامهها را مجاب به انتشار روزنامهها در ایام نوروز کنند. از منظر مخاطبان این تعطیلات طولانی هیچ توجیهی ندارد و باید خیلی زود چارهیی برای آن اندیشید زیرا با این وضع روزنامهها درست به همین دلیل بیتوجهی به وظایف حرفهیی و اخلاقی خود، از «اعتبار» میافتند و جایگاه خود را در سپهر اطلاعرسانی ایران از دست میدهند. مخاطبان همچنین میگویند روزهای تعطیلی نوروز وقت خوبی برای روزنامه خواندن و مجله خواندن است و برای
روزنامه خوانها تفاوتی نمیکند در سفر باشند یا در شهرهای خودشان آنها به هر صورت که هست روزنامهشان را تهیه میکنند تا از تحلیلهای مرتبط با خبرهای روز و تفسیرهای گوناگونی که حول یک خبر وجود دارد آگاه شوند و از این منظر هم تعطیلی دراز مدت روزنامهها هیچ توجیهی ندارد.
از منظر روزنامهنگاران
روزنامهنگاران به دو دلیل حرفهیی و شخصی معمولا ترجیح میدهند تعطیلی طولانی روزنامهها در نوروز به همین منوال ادامه پیدا کند. از منظر شخصی روزنامهنگاران حق خود میدانند به عنوان افرادی که یک شغل سخت و زیانآور را انتخاب کردهاند و همه روزه تمام وقت در آن مشغول به کارند و حتی جمعهها هم سرکار میروند، این تعطیلات را به عنوان فرصتی برای گذران وقت در کنار خانواده و سفر در اختیار داشته باشند و به دور از استرسهای روزانه بتوانند روزهای آرامی را تجربه کنند. از منظر حرفهیی هم روزنامهنگاران روزهای تعطیلات نوروز را روزهایی مناسب کار نمیدانند زیرا به گفته آنها در این روزها بیشتر منابع خبری هم در تعطیلات به سر میبرند و از این حیث یک خلأ جدی در حوزه کار حرفهیی وجود دارد و به غیر از منابع خبری رسمی، بیشتر مفسران و تحلیلگران و کنشگران اجتماعی و سیاسی و فرهنگی هم در سفر و تعطیلات به سر میبرند و از همین رو روزهای نوروز روزهای خوبی برای انتشار روزنامه نیست و از این حیث نمیتوان ایرادی را بر عملکرد آنان وارد دانست. سوال اساسی مخاطبان اما در اینجا این است که در این صورت وظیفه اساسی روزنامهنگاران یعنی خدمتگزار حقیقت و آزادی بودن چه میشود؟ در این ۲۰ روز باید رسالت آگاهی بخشی را فراموش کرد و آن را یکسره به کناری نهاد؟
از منظر مدیران روزنامهها و مجلات
مدیران مسوول و سرمایهگذاران روزنامهها و مجلات، به باور خودشان دلایلشان آنقدر منطقی هست که دیگر نیازی به بحث در این خصوص نیست و باید پرونده انتشار روزنامهها در نوروز را یکسره بست؛ آنها بر این باورند که در تعطیلات نوروزی ادارات و سازمانهای دولتی که تعطیل یا
نیمه تعطیلند و بخشی از مشتریان روزانهشان را به این ترتیب باید از دست رفته بدانند، مردم در سفر هستند و وقت و حوصله و فراغت لازم را برای روزنامه خوانی ندارند، سیستم توزیع از توزیعکنندههای بزرگ گرفته تا توزیعکنندههای جزء و دکه دارها، در این روزها با اختلال و کندی و تعطیلی روبهرو هستند و چاپخانهها و سیستمهای
حمل و نقلی هم همینطور و از همین رو اساسا روزنامه منتشر کردن در این روزها نه ممکن است و نه اقتصادی البته که برخی یا همه این دلایل را اگر یکسویه و ابدی و ازلی نگاه کنیم، دلایلی هستند متقن و منطقی برای عدم انتشار روزنامهها در نوروز اما سوال اینجاست که واقعیت را آیا باید یکسره پذیرفت و سعی در تغییر ساز و کارهای شرایط موجود نکرد؟ قبول شرایط موجود و عدم تلاش در جهت تغییر آن، بزرگترین آفتی است که در همه حال روزنامهنگاری و روزنامهنگاران ایران را تهدید میکند.
به نظر میرسد تا زمانی که مدیران مسوول و روزنامهنگاران و عناصری که میتواند آنها را به انتشار روزنامهها در نوروز مجاب کند، آنها را به این مهم مجاب کنند، روزهای زیادی مانده است و بعید به نظر میرسد در آینده نزدیک تغییری سیستماتیک در وضعیت موجود رخ دهد (که البته تغییرات جزیی و انتشار چند روزنامه هم میتواند کمکی بزرگ به جریان اطلاعرسانی ایران در تعطیلات نوروزی باشد) اما تا آن روز پاسخ به این چند سوال شاید بتواند روشنگر مسیر تصمیمگیری و ساز و کارهای آن باشد. آیا منتشر نشدن روزنامهها در نوروز، با ادعاهای ما روزنامهنگاران به عنوان ارکان چهارم دموکراسی، رسالت آگاهی بخشی و اطلاعرسانی، شفافسازی و اقناع افکار عمومی، آزادیخواهی و عدالتطلبی و صفاتی از این دست که بحق متعلق به روزنامهنگاران و شغل روزنامهنگاری است در تضاد نیست؟آیا نمیتوان تدبیری اندیشید که با تیراژی پایینتر از روزهای کاری سال، روزنامهیی خواندنی و حرفهیی را به مخاطبان واقعی و همیشگی و نه گذری مطبوعات عرضه کرد؟ آیا نمیتوان سیستم توزیع را برای انجام دقیق وظایفش و نظارت بر توزیع روزنامهها در سراسر کشور در نوروز مجاب و مجبور کرد؟ آیا نمیتوان با تعیین کار به صورت شیفتی و نه دائمی، هم امکان حضور روزنامهنگاران در کنار خانوادههاشان و سفر را فراهم کرد و هم آنان را از رسالتشان باز نداشت و به این وسیله روزنامهها را هم در چرخه اطلاعرسانی نگاه داشت؟ آیا نمیتوان به واسطه فراغت بسیاری از مردم در این روزها و با انتشار روزنامهها در نوروز، زمینه آشتی بخشی از روزنامه نخوانها با روزنامهها و تبدیل آنها به روزنامه خوانانی حرفهیی و دائمی را فراهم کرد؟شاید پاسخ به این سوالات و سوالات مشابه دیگر، بتواند اندکی به باز شدن این گره کور در فضای رسانهیی کشور کمک کند. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید...
پژمان موسوی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست