چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

زن از دیدگاه امام خمینی ره


زن از دیدگاه امام خمینی ره

یكی از مهمترین الگوهای دین شناختی حضرت امام در حوزه مسایل زنان كه در واقع وجهی اساسی در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان, به شمار می رود, اصل و محور فراگیر و گسترده ای است كه در اینجا با عنوان مسؤولیت و دخالت در سرنوشت از آن نام می بریم این مهم با توجه به سرفصلها و موضوعات متعددی كه در اندیشه امام وجود دارد, می تواند با تعابیر دیگر و یا در چند بخش مجزا مطرح شود

یكی از مهمترین الگوهای دین‏شناختی حضرت امام در حوزه مسایل زنان كه در واقع وجهی اساسی در تمایز میان اندیشه و نگاه ایشان، به شمار می‏رود، اصل و محور فراگیر و گسترده‏ای است كه در اینجا با عنوان" مسؤولیت و دخالت در سرنوشت" از آن نام می‏بریم.این مهم با توجه به سرفصلها و موضوعات متعددی كه در اندیشه امام وجود دارد، می‏تواند با تعابیر دیگر و یا در چند بخش مجزا مطرح شود.

مجال اندك مقاله چاره‏ای جز شرح اجمالی و پرداختن فهرست گونه به بخشی از عناوینی كه زیر مجموعه این اصل قرار می‏گیرند، باقی نمی‏گذارد. آنچه در این بخش مورد نظر است عمدتا از وجهه نظر مسؤولیت عملی زن در دو حوزه فرد و جامعه است و نگاهی به بعد كلامی و مباحث انسان شناختی ندارد.

تردیدی نیست كه زن نیز یكسان با مرد، در سرنوشت‏خود دخیل است و پاسخگوی عمل خود می‏باشد.مدار تكلیف و مسؤولیت، عبارت است از اراده و اختیار و آزادی عمل از یك سو، و خرد و آگاهی از سوی دیگر.و هر انسانی، زن یا مرد، در گرو دستاوردها و اكتسابات خوب و بد خود است،كل نفس بما كسبت رهینه

۲.چكیده

لها ما كسبت و علیها ما اكتسبت

در اینها تردیدی نیست و نیازی به شرح و بسط آن نمی‏باشد.آنچه در این مختصر از منظر دین‏شناسی امام به آن اشاره می‏كنیم، همسانی زن و مرد و مسؤولیت مشترك آنان در حوزه عمل بانوان بویژه در زمینه‏های حضور اجتماعی می‏باشد.مظاهر حضور اجتماعی اعم از تلاشهای فرهنگی، آموزشی، سیاسی و هنری، تحصیل، اشتغال، و تولیدات صنعتی، كشاورزی و دامی و دیگر فعالیتهای اجتماعی با «حفظ جهات شرعی‏» اختصاص به قشری یا جنسی خاص ندارد و زنان نیز نه تنهاحق پرداختن به آنها را دارند بلكه در بسیاری موارد تكلیف دینی و اجتماعی آنان به شمار می‏رود و تلاش حضرت امام نیز طی سالهای مبارزه و پس از آن، از جایگاه مرجعی بزرگ و رهبری كه فقط و فقط از موضع احكام دین و تكالیف اسلامی سخن می‏گوید، مصروف این شد كه بانوان را به صحنه آورد و از قید و بندهای خرافه‏ای و محرومیتهای خودساخته‏ای كه بر تلاش اجتماعی و نقش‏آفرینی آنان با توطئه دشمنان و ناآگاهی توسط برخی دوستان بسته شده بود بگشاید و آنان را به مرحله‏ای از رشد و بالندگی برساند كه در ردیف یكی از افتخارات خود و جامعه اسلامی باشد.ایشان در آغاز وصیت‏نامه سیاسی الهی خویش،به بیان نكاتی پرداخته اند كه در ادامه از نظرتان می گذرد.

۳.پاره ای از بیانات امام خمینی پیرامون مشاركت زنان

ما مفتخریم كه بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و كلان در صحنه‏های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان، در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن كریم فعالیت دارند...و از محرومیتهایی كه توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها، بلكه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی كه دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی‏اطلاع از مصالح مسلمین، به وجود آورده بودند، خارج نمودند .

اصل همسانی زن و مرد در جایگاه اجتماعی و حضور سازنده و فعال در صحنه‏های مختلف جامعه به عنوان یك انسان مستقل، امری نیست كه آشنایان به اسلام بی‏آلایش و رها از داوریهای پیش‏ساخته و تكلفهای خودساخته، به آن اذعان نداشته باشند.مفسر عالی‏قدر، علامه طباطبایی در شرح جایگاه اجتماعی زن در بیانی كلی می‏نویسد:

و اما وزنها الاجتماعی: فان الاسلام ساوی بینها و بین الرجل من حیث تدبیر شؤون الحیاهٔ بالارادهٔ و العمل فانهما متساویان من حیث تعلق الارادهٔ بما تحتاج الیه البنیهٔ الانسانیهٔ فی الاكل و الشرب و غیرها من لوازم البقاء، و قد قال تعالی:

«بعضكم من بعض‏» ، فلها ان تستقل بالارادهٔ و لها ان تستقل بالعمل و تمتلك نتاجها كما للرجل ذلك من غیر فرق،

«لها ما كسبت و علیها ما اكتسبت‏» .

محصول این بخش سخن علامه این است كه زن در برآوردن نیازهای انسانی و اجتماعی خویش با مرد یكسان است و می‏تواند مستقلا تصمیم بگیرد و مستقلا عمل كند و مالك دستاوردهای خود است.در نگاه ایشان تنها دو ویژگی در زن است كه طبعا و به مقتضای آن دو، مسؤولیتهای خاصی را متوجه او می‏سازد:

«آن دو ویژگی، یكی جایگاه و مسؤولیت زن در چرخه شكل‏گیری وجود آدمی و رشد آن است كه بقای نسل متكی بر این جایگاه است و طبعا در «تشریع‏» و تنظیم مناسبات اجتماعی به مقتضای آن و نه بیشتر، احكام و مسؤولیتهایی را متوجه او می‏سازد، و دوم، ساختار لطافت‏آمیز و ظرافتهای ادراكی وی است كه به گونه‏ای در مسؤلیتهای محوله به او تاثیرگذار می‏باشد»

حضرت امام به مقتضای شناخت همه جانبه و عمیقی كه از آموزه‏های دینی دارند - به شرحی كه در مقدمه گذشت –یكی از رسالت های ‏خود و انقلاب اسلامی را، دستیابی زنان به مقام والای انسانی می‏دانند، به گونه‏ای كه بتواند در سرنوشت‏خود دخالت كند:

ما می‏خواهیم زن به مقام والای انسانیت‏برسد.زن باید در سرنوشت‏خودش دخالت داشته باشد.

اگر قرآن كریم سرنوشت جوامع را به دست‏خود آنان می‏دهد و پیشرفت و تحولات نیك آن را در سایه تلاشهای آحاد جامعه معرفی می كند و انحطاط اخلاق و فرهنگ و زوال نعمتها و شكست تمدنها را نیز ناشی از عملكرد خود مردم می‏شمارد ، این «مردم‏» اختصاص به گروهی خاص ندارد.جلوه‏ای از این اصل قرآنی همان است كه در سخنان امام بارها بر آن تاكید شده است; از جمله اینكه:

اسلام زن را مثل مرد در همه شؤون،دخالت می دهد.

حضرت امام چنان كه اشاره شد، دخالت در سرنوشت‏خود و شؤون اجتماعی را نه تنها حق بانوان، بلكه تكلیف شرعی و به عنوان عمل به وظیفه دینی و اجابت دعوت الهی می‏شمارند. و این، آن الگویی است كه ما را در شناخت‏بیشتر دین یاری می‏دهد و یك عامل اساسی در برتر بودن دین اسلام در زمینه تكریم شخصیت زنان و حمایت از حقوق اجتماعی و سیاسی آنان و تاكید بر مشاركت و حضور آنان در عرصه‏های مختلف اجتماعی در مقایسه بادیگر مكاتب و نظامها است.

این بانوان را كی بسیج كرده كه در همه شؤون كشور دخالت می‏كنند و دخالت‏بجایی هم می‏كنند؟ اینها را كی، اینها را خدا دعوت كرده است.اینها لبیك برای خدا دارند می‏گویند.

پیامبر اكرم (ص) دعوت خویش را از روز نخست متوجه همه اقشار اجتماعی می‏دانست.دومین فردی كه به او ایمان آورد یك زن بود كه تا آخر نیز به پای ایمان خویش ایستاد و آنهمه فداكاری كرد و نام خویش را به عنوان یكی از چهار زن برگزیده جهان توحید ثبت نمود.زنان در همه صحنه‏ها حضور داشتند، حضوری مسؤولانه و از سر ادای وظیفه دینی و رسالت ایمانی خود.

حضوری كه در پاسخ به ندای پیامبر (ص) بود.در نخستین بیعتی كه با پیامبر (ص) پیش از هجرت در عقبه، از جانب چند نفر از مردم یثرب ، صورت گرفت، از زنی به نام هفراء دختر عبید بن ثعلبه نام برده شده است و در اهمیت‏حضور وی همان بس كه برخی علت نامگذاری آن بیعت‏به «بیعهٔ النساء» را همین می‏دانند.در بیعت دوم سال بعد نیز حداقل دو زن حضور داشتند.در بیعت عمومی مردم مكه هنگام فتح آن نیز همه شركت جستند.قرآن كریم نیز به مساله استقبال زنان از بیعت پرداخته و پیامبر (ص) را موظف به‏پذیرش آن كرده است. در جریان هجرت نیز كه یك امر حیاتی برای مسلمانان بود، چه در هجرت مخفیانه به حبشه كه از جمع حدود یكصد نفر مهاجران، نزدیك ۲۰ نفر زن شركت داشت، و چه در هجرت به مدینه، پیش از هجرت پیامبر (ص) و پس از آن كه مسلمانان اموال خویش را در مكه نهاده و به دنبال پیامبر (ص) روانه مدینه می‏شدند و حدود ۵۰۰ كیلومتر راه را با دشواری بسیار طی می‏كردند.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.