چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

خروج تدریجی چین از لاک دفاعی


چین تاکنون از متدها و شگردهای سیاسی مختلفی البته به اقتضای شرایط برای اداره این کشور پرجمعیت جهان ومقابله با چالش های داخلی و خارجی بویژه در راستای منافع فرامرزی خود استفاده کرده است

تا مرگ «ما ئوتسه دون» بنیانگذار جمهوری خلق چین در سپتامبر ۱۹۷۶ میلادی، وی و دیگر رهبران چین عمدتاً با دید ایدئولوژیک به جهان خارج می نگریستند و همکاری با جهان خارج را براساس همین دید تنظیم و تنسیق می کردند. بدان معنا که توجه خود را در جهت همکاری با آن دسته از کشورهایی که در ستیز با آمریکا و اتحاد شوروی سابق بودند، معطوف کرد. زیرا مائو، امپریالیسم آمریکا را میرا و اتحاد شوروی را سوسیال امپریالیسم می دانست و معتقد به مبارزه با آن بود. دقیقاً در راستای همین ایدئولوژی بود که مائو (رهبر چین) به حمایت از جنبش های رهایی بخش در آسیا و آفریقا ادامه می داد، به گونه ای که چین برای این سیاست خود هزینه های زیادی پرداخت کرد. پس از مرگ مائو، با اندکی وقفه در کار سیاستگذاری چین، «دنگ شیائوپینگ» به عنوان رهبر چین انتخاب شد. دنگ با اتخاذ یک سیاست برنامه ریزی شده _ البته با در نظر گرفتن منویات حزب کمونیست- تلاش کرد نگاه جهان خارج را به چین عوض کند.

با شروع و اجرای اصلاحات اقتصادی- در مقیاس های کوچک _ در سال ۱۹۷۹ میلادی و ادامه آن تاکنون، تأثیر قابل اعتنا و چشمگیری در سطوح اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چین برجای گذاشت که در این میان، رونق بخش های اقتصادی، تجاری و صنعتی را برجسته تر می کند. جذب یک میلیارد دلار سرمایه خارجی در هفته، مؤید این واقعیت است. دنگ به عنوان معمار اصلاحات اقتصادی و عامل جذب و جلب سرمایه های خارجی توانست در این مقطع از تاریخ چین نگاه ایدئولوژیک را در عین پایبندی به مرامهای حزبی، کم رنگ کند و با جا انداختن این تفکر که می توان سوسیالیسم را با اقتصاد بازار آزاد ترکیب کرد، توانست اقشار وسیعی از جامعه چین را با سیاست های خود همراه کند. به استثنای اندکی از کمونیست های محافظه کار که در مقابل برنامه های دنگ شیائوپینگ ایستادگی می کردند، بقیه اقشار همسو با برنامه های دنگ درچارچوب سیاست عملگرایی، این کشور پر جمعیت جهان را به سمت پیشرفت و بهبود اوضاع اقتصادی، نظامی هدایت کردند.

باروی کار آمدن «جیانگ زمین» به عنوان نسل سوم رهبر چین سیاست های دنگ، بی کم و کاست، دنبال شد. جیانگ ضمن ادامه سیاست های دنگ، منافع چین را در خاورمیانه، آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین در انطباق با شرایطی می دید که عمل به دستورات حزب آن را تضمین می کرده است. لازم به ذکر است که در چین، حزب کمونیست سیاستگذاریهای سیاسی، اقتصادی، صنعتی، نظامی و دفاعی را برعهده دارد و رؤسای جمهوری چین، ضمن انجام وظیفه در سمت ریاست جمهوری، دبیر کلی حزب کمونیست و ریاست کمیسیون مرکزی نظامی (فرماندهی کل قوا) را نیز برعهده دارند. «هوجین تائو» به عنوان دنباله رو تفکرات دنگ و جیانگ براساس سیاست عملگرایی، منافع و ثبات سیاسی و اقتصادی چین را در ادامه همین سیاست می داند. موقعیت و جایگاه جهانی چین در زمان «هو» به میزان قابل توجهی تقویت شده است وتلاش می شود در عرصه روابط بین المللی و جهانی، نفوذ و حضور سیاسی این کشور گسترش یابد. براساس همین دیدگاه است که رهبران چین تلاش می کنند از چارچوب تعارفات دیپلماتیک خارج و از حالت بازیگری نیمه فعال به بازیگری فعال در تمام عرصه ها تبدیل شوند.

چالش چین با آمریکا در حوزه پرتنش آسیا- پاسیفیک، شبه جزیره کره، آفریقا و آمریکای لاتین مؤید این دیدگاه است. ضمن آنکه، چین در سالهای گذشته با ژاپن برسر بسیاری از مسائل که در جای خود اختلاف برانگیز هستند، وارد چالش جدی شده و به عنوان دومین کشور مصرف کننده انرژی پس از آمریکا، بدون مانع درصدد تأمین منابع انرژی خود از خاورمیانه، آفریقا، آمریکای لاتین و روسیه است.

چین در عین حال روابط راهبردی خود را با روسیه، هند، آفریقای جنوبی، برزیل، و نزوئلا، شیلی و مکزیک در آمریکای لاتین با شکل مطلوبی ادامه می دهد و همین روابط را با اتحادیه اروپا با تنظیم و امضای سند روابط دیپلماتیک ارتقا داده است. چین در آسیا نیز همگرایی سیاسی و همکاریهای اقتصادی، تجاری و صنعتی را با «آ.سه. آن»، آپک و کشورهای حوزه رود «مکونگ» و حتی اتحادیه «سارک» بشدت دنبال می کند. حجم مبادلات تجاری چین با «آ.سه.آن» با بیش از یکصد میلیارد دلار می تواند مؤید این واقعیت باشد.

در بعد نظامی، رهبران چین بر تقویت ارتش خلق، روز آمد کردن آن باتجهیزات مدرن گامهای بلندی برداشته اند. پرتاب دو فضا پیمای سرنشین دار به نام «شن زو -۵ و شن زو -۶» در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ و کاهش ۲۰۰ هزار نفر از پرسنل ارتش در همین ارتباط قابل ارزیابی است. چین در زمینه تقویت ارتش خلق تابدانجا پیش رفته که نگرانی دولتمردان واشنگتنی را به دنبال داشته است. باید گفت که چینی ها برای حفظ قلمروی سرزمینی از جمله الحاق جزیره ۳۶ هزار کیلومتر مربعی تایوان از هیچ تلاشی دریغ نخواهند کرد.

هر گاه که بحث استقلال تایوان از چین و حمایت های دولت آمریکا از حکومت این جزیره مطرح می شود، چینی ها با فاصله گرفتن از نگاه ترس آلود، دفاع از این جزیره را حتی با توسل به زور برای خود محفوظ می دارند.

چین اکنون از طرح مسائلی که در آن دولت آمریکا را سبب فجایع بزرگ در جهان می داند، ابایی ندارد. دفاع چین از برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران بخشی از رویکرد دولتمردان پکن به شمار می رود. روشن است که «شین هوا» و رادیو بین المللی چین با پخش هر خبر و گزارش دیدگاه رهبران چین را منعکس می کنند و اساساً این روش دولتمردان چین و حزب کمونیست این کشور است که از طریق این ابزارها، دیدگاه و مقاصد سیاسی خود را به جهانیان اعلام کنند. شین هوا- خبرگزاری رسمی چین- اخیراً با پخش گزارشی گفت: آمریکا در مارس سال ۲۰۰۳ ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را مورد تردید قرار داد و طرح این ادعا از سوی دولت آمریکا را آغاز کشمکش قدرت های بزرگ درباره برنامه های هسته ای ایران می داند. همچنین از دید مفسران رادیو بین المللی چین، عملکرد سلطه جویانه آمریکا، آشکارا احساسات میهن پرستانه و ضد آمریکایی را در سراسر ایران شدت بخشیده است. کارشناسان سیاسی و متفکران علوم اجتماعی چین، آمریکا را منادی صلح و آرامش نمی دانند، زیرا آنها معتقدند دولت آمریکا در حالی مسبب چالش در برنامه های هسته ای ایران شده است که وجود سلاحهای هسته ای را در اسرائیل نادیده می گیرد. مفسران رادیو بین المللی چین بر این نکته تأکید می کنند که داشتن فناوری هسته ای با اقتدار کشور ایران ارتباط تنگاتنگی دارد و به همین علت هم سیاست دولت ایران در مسأله هسته ای در داخل کشور از حمایت تمام اقشار جامعه بر خوردار است.

این رادیو، اتحادیه اروپا را دنباله رو سیاست های آمریکا دانست، زیرا اتحادیه اروپا می گوید نگران آن است که در صورت دستیابی ایران به فناوری هسته ای، خطر تکثیر سلاحهای هسته ای به سازمانهای تروریستی گسترش یابد و این مسأله امنیت جامعه اروپا و منافع آن را در خاورمیانه تهدید خواهد کرد.

به اعتقاد چین، ایران عضو مهم کشورهای صادرکننده نفت «اوپک» به حساب می آید و زمانی که صادرات نفت ایران به علت جنگ متوقف شود، اقتصاد کشورهای عضو اتحادیه اروپا قبل از طرف های دیگر آسیب خواهد دید. روی همین اصل، اتحادیه اروپا باید از دنباله روی سیاست های آمریکا فاصله بگیرد و مبتکرانه با ایران مذاکره کند. حال، باید دید چین که پیش از این مانع تلاش های شورای امنیت برای تحریم سودان شده بود و اکنون، به عنوان وارد کننده نفت خام از ایران تاکجا در مقابل اعمال تحریمها علیه ایران مقابله خواهد کرد؟

محمدمهدی غفاری