انفجارهای لندن, فرضیه همدستی و سكوت

انفجارهای روز جمعه در لندن پایتخت انگلیس كه پس از نیویورك و واشنگتن, امنیتی ترین شهر جهان است و هزاران دوربین تمامی مراكز مهم و ایستگاه های شهری از جمله اهداف انفجاری را كنترل می كنند, پرسشهای زیادی را مطرح كرد

انفجارها در مترو و اتوبوس شهری لندن كه براساس گزارش‌ها تاكنون ‪۵۲‬ كشته و ‪ ۷۰۰‬زخمی برجای گذاشته همزمان با نشست سران هشت كشور صنعتی در اسكاتلند به میزبانی "تونی بلر" نخست وزیر انگلیس، رخ داد. این تقارن، زمینه نخستین پرسش را فراهم می‌آورد كه تروریستها چگونه توانسته‌اند از حلقه امنیتی صدها برابر تقویت شده شهر لندن به‌مناسبت نشست سران هشت كشور صنعتی، عبور كنند. پرسش دیگر این است تروریستها چرا از ‪ ۱۱‬سپتامبر ‪ ۲۰۰۱‬كه انگلیس به‌صورت كامل در اشغال افغانستان و سپس عراق در كنار آمریكا قرار گرفت و تدابیر امنیتی بسیار كمتر از سطح كنونی بود چنین اقدامهایی را انجام ندادند. معمولا نخستین گمان رسانه‌های خبری غرب كه بر عرصه اطلاع رسانی جهانی تسلط دارند در این زمینه متوجه القاعده می‌شود كه آمریكا و انگلیس در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی سابق این گروه را بنیاد گذاشتند. آمریكایی‌ها مدعی هستند پس از خروج سربازان شوروی از افغانستان، القاعده گرایش‌های ضد آمریكایی پیدا كرد و "اسامه بن لادن" رهبر این گروه كه براساس مستندات روابط نزدیكی با كاخ سفید و سیا داشته به واشنگتن پشت كرد. پرسش پیامد این واقعیت آن است، چرا زمانی كه القاعده بسیار قویتر از زمان كنونی بود انفجارهای مشابه روز جمعه لندن را انجام نداد و چرا ‪۱۱‬ مارس ‪ ۲۰۰۳‬بمب گذاریهای در متروی شهر مادرید اسپانیا متحد دست سوم آمریكا در اشغال عراق رخ داد. در واقعه لندن نیز همانند واقعه ‪ ۱۱‬سپتامبر ‪ ۲۰۰۱‬در آمریكا، الگوی اتهامها متوجه گروه القاعده و شاخه‌های ناشناخته این گروه در اروپا شد كه بیشتر سران آن جز "بن لادن" در افغانستان، پاكستان، عراق و كشورهای اروپایی بازداشت شده‌اند. نگاهی به واقعه ‪ ۱۱‬سپتامبر در آمریكا و پیامدهای آن نشان می‌دهد واشنگتن با اتكا به این عملیات كه هیچگاه ابعاد و جزییان آن روشن نشد در آغاز هزاره سوم با كمترین هزینه و تلفات، دو كشور را كاملا اشغال كرد. چنین دستاوردی برای آمریكا با اتكا به یك حادثه تروریستی به سالها انتظار و شوق واشنگتن برای نزدیك شدن به روسیه در افغانستان، حضور گسترده نظامی و عملیاتی در خلیج فارس با اشغال عراق و در تنگنا قرار دادن ایران پایان داد. این حقایق، در كنار گسترش نقش نظامی آمریكا در جمهوری‌های شوروی سابق، افزایش حضور نظامی در كشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و حضور همیشگی ناوهای اتمی در آبهای منطقه، راهبرد كلان آمریكا را نشان می‌دهد كه براساس دكترین نظامی پنتاگون پس از جنگ دوم جهانی تنظیم شده و نمی‌تواند پاسخی به ‪ ۱۱‬سپتامبر یا در چارچوب مبارزه با تروریسم باشد. دستاورهای نظامی كاخ سفید در كمتر از پنج سال، فرضیه همدستی مقام‌های بلندپایه آمریكا و صهیونیسم جهانی برای اجرای عملیات ‪ ۱۱‬سپتامبر و بهانه‌سازی اشغال افغانستان و عراق را بیشتر تقویت می‌كند. نكته مهم دیگر، سلامت صهیونیسم و افزایش اشغالگری صهیونیستهای نژادپرست پس از واقعه ‪ ۱۱‬سپتامبر ‪ ۲۰۰۱‬است كه شاید هدف دیگر وقوع انفجارها در آمریكا، اسپانیا و لندن باشد. اقدامات رژیم صهیونیستی پس از این وقایع، بگونه‌ای آماده و تدوین شده به اجرا در آمد كه گویی از مدتها قبل برای استفاده از چنین فرصتهایی برنامه‌ریزی شده بود. افزایش اشغال اراضی فلسطینی‌ها، تداوم جنایت و كشتار مردم فلسطین بویژه زنان و كودكان، حمله هوایی به سوریه، ارعاب سیاسی دولتهای عرب در مذاكرات سازش و تقویت موج اتهامها علیه مسلمانان، از برنامه‌های رژیم صهیونیستی و محافل حامی آن پس از انفجارها است. بهترین حربه برای صهیونیستها و آمریكایی‌ها، استفاده از گروههای خودساخته به عنوان عاملان انفجارها همانند القاعده یا شاخه‌های اروپایی آن است كه هیچ راهی برای اثبات نیز وجود ندارد. انفجارهای منتسب به این گروهها، میوه‌های شیرینی مانند عراق و افغانستان را در سبد آمریكا قرار داد و سلامت و امنیت رژیم صهیونیستی را به تل‌آویو هدیه كرد. بر همین اساس، اكنون نظریه تحلیل حمله‌های تروریستی لندن به‌عنوان یك اقدام از پیش طراحی شده با اهداف خاص از سوی دستگاههای امنیتی اسراییل و آمریكا و با همكاری یا چشم پوشی امنیتی انگلیس، مطرح شده است. ساعاتی پس از وقوع انفجارهای لندن، خبرگزاری محلی "آسوسیشن" انگلیس به نقل از یك مقام سفارت اسراییل در لندن گزارش داد: مقامهای امنیتی شهر نسبت به وقوع حملات تروریستی به آنان هشدار داده بودند. این مقام سفارت اسراییل كه نامش فاش نشد، زمان دریافت هشدار از سوی دستگاه امنیتی انگلیس را ساعاتی پیش از وقوع انفجارها ذكر كرده بود. این گزارش در حالی منتشر شد كه مقامهای پلیس گفته بودند تا زمان وقوع انفجارها هیچ اطلاعی از آن نداشتند و حتی تا دو ساعت پس از آن نیز قادر نبودند تروریستی بودن آن را تایید كنند. هر چند این خبر كوتاه در انبوه خبرها و گزارشهای مربوط به واقعه گم شد، اما سرآسیمگی وزیر خارجه اسراییل كه بلافاصله اظهارات مقام سفارت رژیم صهیونیستی در لندن را تكذیب كرد، امكان همدستی اطلاعاتی و عملیاتی سیا و موساد و سكوت اینتلیجنت سرویس انگلیس را در انفجارهای لندن تقویت می‌كند. افزون بر فضای فوق امنیتی انگلیس بویژه لندن همزمان با این انفجارها، چگونه این كشور كه سه دهه مقابله با مقاومت ارتش جمهوریخواه ایرلند شمالی را تجربه كرده و در چهار سال گذشته نیز بنا بر اعتراف مقامهای سیاسی، دهها "توطئه" تروریستی را خنثی و صدها تن را با همین اتهام دستگیر كرده، نتوانسته مانع اجرای بمب گذاریها شود. از سوی دیگر احتمال همدستی سازمانهای اطلاعاتی آمریكا و رژیم صهیونیستی وقتی آشكارتر می‌شود كه دریابیم با توجه به نشست سران هشت كشور صنعتی در اسكاتلند و براساس اصول اولیه امنیتی، اجرای عملیات تروریستی قویترین احتمال بوده و ایستگاه‌های مترو و قطار لندن مانند انفجارهای مادرید اهداف اصلی تروریست‌ها خواهند بود پس چرا جاسوسان زبده و ده‌ها سازمان جاسوسی انگلیس از كشف بمب‌گذاری های جمعه گذشته عاجز ماندند.