پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

کانونی که باید گرم بماند


کانونی که باید گرم بماند

از قدیم می گویند دوست پیدا کردن کار آسانی است, اما حفظ دوستان کار بسیار سختی است, بر همین اساس می توان گفت عاشق شدن, دوست داشتن و تشکیل خانواده ​ به مراتب آسان تر ازحفظ این علاقه و داشتن خانواده ای خوب و صمیمی است

از قدیم می‌گویند دوست پیدا کردن کار آسانی است، اما حفظ دوستان کار بسیار سختی است، بر همین اساس می‌توان گفت عاشق شدن، دوست داشتن و تشکیل خانواده ​ به مراتب آسان‌تر ازحفظ این علاقه و داشتن خانواده‌ای خوب و صمیمی است.

خیلی از زوج‌ها و خانواده‌ها درگیر شدن در مسائل کاری، معیشت و روزمرگی‌ها را بهانه‌ای برای دور شدن از فضای گرم و پرمحبت می‌دانند و فکر می‌کنند طبیعی است که چند سال و حتی چند ماه بعد از تشکیل خانواده روابط معمولی و سرد بر فضای خانه حاکم باشد در حالی که این مساله نه‌تنها طبیعی نیست بلکه در بسیاری از موارد فقط به خاطر بی‌توجهی و کم‌کاری دو طرف به وجود می‌آید و طبیعی جلوه می‌کند.

اگر فکر می‌کنید​ گرم و صمیمی بودن فضای خانواده به خودی خود انجام می‌شود و شما نباید تلاشی در این زمینه داشته باشید، صددرصد در اشتباه هستید.

برای گرم بودن فضای خانه و خانواده باید برنامه و فکر داشته باشید. درهر خانواده‌ای ممکن است اختلاف‌نظر، کدورت و حتی بحث و جدل پیش بیاید، اما خانواده موفق خانواده‌ای محسوب می‌شود که با وجود همه این مباحث بتواند مسیر آرامش و خوشبختی را طی کند.

کارشناسان مسائل خانواده بر این که باید نسبت به گرم نگه داشتن کانون خانواده دقت و هوشمندی به خرج داد، تاکید بسیاری دارند و آموزه‌های روان‌شناسی نیز بر این که باید از عشق و علاقه اولیه مراقبت کرد، توصیه می‌کنند.

● گیاهی به نام عشق

روانشناسان و کارشناسان حوزه خانواده درخصوص تداوم محبت و عشق در خانواده و دوری از روزمرگی مثال ساده، اما عمیقی دارند.

آنها عشق و دوست داشتن را به یک بذر تشبیه می‌کنند که از وقتی که کاشته می‌شود تا زمان بیرون آمدن از خاک و برگ و گل دادن نیاز به مراقبت دارد.

در واقع تا وقتی که گیاه زنده است باید مراقبت‌های لازم ادامه پیدا کند و اگر یکی از ابزار‌های مراقبت شامل نور، آب​یا خاک خوب فراهم نشود خیلی زود گیاه موردنظر پژمرده شده و بعد از مدتی از بین می‌رود.

حالا عشق و دوست داشتن نیز دقیقا مثل همان بذر و گیاه است عشق نیاز به مراقبت دارد و اگر آن را به خاطر عادت و روزمرگی به حال خود بگذارید، شک نکنید که دیگر اثری از آن باقی نخواهد ماند.

ناگفته نماند که این مراقبت باید به اندازه، درست و به موقع انجام شود​و همان طور که نور یا آبیاری زیاد می‌تواند باعث از بین رفتن گیاه شود اگر در توجه به همسر یا فرزندانتان توجه افراطی داشته باشید می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد. یعنی افراط در عشق ورزیدن و دوست داشتن نه‌تنها مثبت نیست بلکه طرف مقابل را خسته و دلزده می‌کند. پس در عشق ورزیدن به خانواده‌تان حد تعادل را در نظر بگیرید و از افراط و تفریط پرهیز کنید.

● یک شاخه گل محبت

راه‌های گرم کردن کانون خانواده زیاد است، اما مهم این است که ساده‌ترین راه را بدون توقع و صادقانه انتخاب و به آن عمل کنید. گاهی برای توجه نشان دادن به خانواده‌تان تنها یک شاخه گل هم کفایت می‌کند البته اگر به موقع و درست انجام شود.

اگر برای هدیه گرفتن و ابراز محبت منتظر می‌مانید تا بعد از یک دلخوری و بحث و جدل دست به کار شوید نه‌تنها محبت نمی‌کنید بلکه ارزش کارتان را نیز به حداقل می‌رسانید.

یادتان باشد محبت، محبت می‌آورد و دلخوری نیز اگر رفع نشود دلخوری‌های بزرگ‌تری را به وجود می‌آورد. برای شاد کردن اعضای خانواده و خصوصا همسرتان نیازی نیست که حتما مناسبت خاصی در کار باشد هرچند که برای مناسبت‌های خاص مانند روز تولد، سالگرد ازدواج یا تولد فرزندان باید برنامه ریزی خاصی داشته باشید، اما تهیه هدیه‌ای کوچک مثل یک شاخه گل نیازی به بهانه ندارد و می‌تواند تداوم بخش گرمای روابط خانوادگی باشد.

● شیوه دیگران را مدنظر بگیر

مرز بین عشق ورزیدن واقعی و عشق ورزیدن به خاطر رفتار متقابل و انتظارات بیجا که ریشه در خودخواهی دارد، بسیار باریک است. پس در دوست داشتن همسر و اعضای خانواده خود پرتوقع نباشید و سعی کنید همیشه صادقانه محبت کنید.

محبتی که از روی صداقت و دوست داشتن واقعی نباشد خیلی زود چهره‌اش را نشان می‌دهد پس هرگز این روش را در پیش نگیرید.

برای محبت کردن تنها از روش‌ها و تعریف خودتان برای ابراز علاقه استفاده نکنید چون مسلما شیوه‌های شما مخصوص خودتان است و لزوما همان تعریف شما را در ذهن فرد مقابل ایجاد نمی‌کند.

مثلا اگر فکر می‌کنید فقط گرفتن یک شاخه گل و گذاشتنش در گلدان گوشه خانه حتما تداعی‌کننده مفهوم عشق است، ممکن است در اشتباه باشید چرا که شاید در نگاه همسرتان معنای دیگری داشته باشد و فکر کند که گل را برای خودتان گرفته‌اید.

گاهی لازم است خیلی شفاف و مستقیم به همسرتان بگویید که دوستش دارید. در مورد سایر اعضای خانواده نیز همین مساله صادق است و باید محبت در کلام نیز از سوی همسران، والدین نسبت به فرزندان و حتی فرزندان نسبت به والدین ابراز شود.

● یادم نره دوست دارم

برای ابراز علاقه و دوست داشتن نباید فقط به عمل بسنده کرد. مثلا اگر شما به عنوان زن خانواده از صبح در آشپزخانه بوده​ و غذای مورد علاقه همسرتان را تهیه کرده‌اید، کافی نیست.

بهتر است هنگام چیدن میز یا حین صرف غذا حتما به همسرتان بگویید که علاقه به او سبب شده برای تهیه غذای مورد علاقه‌اش زحمت بکشید. البته این مساله نباید با مدعی شدن و توقعات نادرست داشتن اشتباه گرفته شود بلکه در بیان این صحبت‌ها باید دقت شود تا مفهوم دوست داشتن منتقل شود.

اگر شما به عنوان مرد خانواده از صبح تا شب برای همسر و فرزندانتان در بیرون از منزل زحمت می‌کشید حتما قابل احترام است و نشان‌دهنده محبت شما به آنها محسوب می‌شود، اما لازم است به شکل شفاهی علاقه خودتان را به آنها​ابراز کنید . برخی از پدرها تمایلی به ابراز محبت ندارند در حالی که همسر و فرزندانشان از اشاره مستقیم آنها برای ابراز علاقه خوشحال می‌شوند.

توجه نکردن به نیازهای دو طرف باعث ایجاد مشکلات و گاهی اوقات جدایی می‌شود، این در حالی است که اگر همسران محبت را نسبت به هم بیشتر و به نیازهای هم توجه کنند، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

استفاده از لغات محبت‌آمیز، تاکید به دوست‌داشتن و گفتن «دوستت دارم» ضروری است و نباید از اعضای خانواده توقع داشته باشید که خودشان میزان محبت شما را حدس بزنند و از روی کارهای روزمره شما مطمئن باشند که همچنان دوستشان دارید.

● کانون خانواده را به اندازه گرم کنیم

اگر در گرم کردن کانون خانواده افراط کنید ممکن است آتشی به وجود آید که خاموش کردن آن کار راحتی نخواهد بود. برخی از افراد چنان در محبت کردن افراط می‌کنند که رفتارشان به خودخواهی شباهت بیشتری دارد.

بر این اساس کارشناسان حوزه خانواده بر تعادل در محبت کردن تاکید می‌کنند. برخی از همسران هم توقعات غیرواقعی از محبت کردن دارند. در واقع در تصور آنها محبت کردن شاخص‌های عمومی ندارد و به شکل غیرمنطقی عشق و محبت را تعریف می‌کنند.

برخی افراد هم در محبت کردن به شدت خساست به خرج می‌دهند. این افراد با تصور این که محبت توقع می‌آورد سعی می‌کنند به شکل محدودی محبت خود را ابراز کنند که این مساله به راحتی می‌تواند سردی روابط طرفین را به وجود آورد.

درخصوص روابط والدین و فرزندان نیز مشاهده می‌شود ​برخی از والدین چنان در محبت کردن افراط می‌کنند که​ فرزندان آنها در آینده به افرادی وابسته و بدون اعتماد به نفس تبدیل شوند.

از طرفی توجه و محبت کافی نداشتن به فرزندان نیز سبب می‌شود آنها دچار کمبود محبت شده و شخصیت غیرقابل قبولی داشته باشند. بر همین اساس توصیه می‌شود والدین با محور قرار دادن رابطه درست و محبت‌آمیز نسبت به خود و ارائه همین رفتار نسبت به فرزندان کانون خانواده را گرم و صمیمی کرده و بتوانند آرامش واقعی را در محیط خانه تجربه کنند.

● محبت کردن را بیاموزیم

از حقوق فرزندان بر والدین این است که پدر و مادر با مهر و عطوفت خود همواره حامی و پشتیبان آنها باشند زیرا اگر فرزندان در دوران کودکی با بی‌مهری و کمبود توجه والدین مواجه شوند زیان و لطمه‌های جبران‌ناپذیری بر آنها وارد می‌شود.

ابراز احساس عشق و محبت یک مهارت است که باید به فرزندان آموزش داده شود. به اعتقاد کارشناسان مسائل خانواده رابطه صحیح و عاطفی والدین با فرزندان تامین‌کننده سلامت و بهداشت روانی فرزندان و زمینه‌ساز بروز استعدادهای آنان است.

مهم‌ترین احتیاجات روانی فرزندان، برخورداری از محبت است و به همین دلیل، آنها باید احساس کنند که والدینی صمیمی و مهربان دارند و از آنها این محبت کردن را بیاموزند.

در واقع اثر محبت در رشد روانی فرزندان مانند تاثیر نور و حرارت در رشد دانه گیاهان است و تا گرمای محبت به فرزندان یک خانواده نرسد رشد روانی و شخصیتی آنها به طور طبیعی صورت نمی‌گیرد.

کمبود محبت حتی می‌تواند انحرافات اجتماعی را در فرزندان به وجود‌ آورد که قابل جبران نیز نخواهد بود. والدین با رفتار و اخلاق خود با فرزندانشان می‌توانند گل‌های زندگی خود را پژمرده و افسرده و یا برعکس شاداب، پویا، سالم و فعال به جامعه تحویل دهند.

● کدورت‌ها را انبار نکنیم

در روان‌شناسی بحثی به نام مراحل کاهش صمیمیت داریم که شامل مرحله مقاومت، آزردگی، طرد و سرکوب می‌شود و مقاومت وقتی صورت می‌گیرد که مردی خطا می‌کند و به خاطر آن عذرخواهی نمی‌کند و همسرش به دلیل این‌که مبادا عصبانی شود مقاومت می‌کند و حرف دل خود را نمی‌گوید.

وقتی مقاومت‌ها روی هم انباشته می‌شود آزردگی به وجود می‌آید و روابط زناشویی دراین مرحله کمرنگ می‌شود و پشت دیگران حرف می‌زنیم؛ وقتی آزردگی طولانی مدت می‌شود وارد مرحله طرد می‌شویم و حوصله یکدیگر را نداریم و حرف‌های ما نسبت به یکدیگر توهین‌آمیز می‌شود و زمانی از این مرحله می‌گذریم نیازهای خود را سرکوب کرده و می‌گوییم به خاطر بچه‌ها باید زندگی کنیم.

مشکل اصلی این است که وقتی اشتباهی می‌کنیم همان اول عذرخواهی نمی‌کنیم و این باعث از بین رفتن صمیمیت می‌شود، چون یاد نگرفتیم به یکدیگر بگوییم معذرت می‌خواهم و ببخشید.

شاهین فرهنگ، دکترای روان‌شناسی تربیتی در این خصوص به ایسنا می‌گوید: حساب بانکی رفتاری، تنها حساب بانکی در جهان است که فقط در آن باید مهر و محبت واریز کنیم و حق برداشت نداریم. تفاوت این حساب بانکی با حساب‌های دیگر در «رفتاری» بودن آن است و هر اندازه عملکرد خوبی داشته باشیم مبلغی به حساب بانکی رفتاری خود واریز کردیم و اعتبار خود را بالا می‌بریم و هرچقدر عصبانی باشیم موجودی حساب خود را خالی می‌کنیم.

به گفته او با انجام کارهای خاص، آراستگی، اولویت دادن به خانواده و عذرخواهی می‌توان حساب بانکی رفتاری را غنی‌تر ساخت. باید یاد بگیریم وعادت کنیم برای یکدیگر کارهای خاص انجام دهیم و وقتی کارخاصی برای خانواده خود انجام می‌دهیم آنها نیز راغب می‌شوند که کارخاصی برای ما انجام دهند، همچنین باید به آنها هدیه دهیم و لزومی ندارد که هدیه گرانی باشد یا به مناسبت روز خاصی داده شود؛ ما با این اقدام نشان می‌دهیم وقتی کسی پیش ما نبوده به فکر او بودیم و برای ما مهم و با ارزش است و هدیه کدورت‌های دیرینه را از بین می‌برد.

او با بیان این‌که هرچه محیط زندگی دلچسب‌تر شود رفتارها نیز بهتر می‌شود، ادامه می‌دهد: اهمیت دادن به خانواده بسیار مهم است، ولی متأسفانه بسیاری از خانواده‌ها به حاشیه رفته‌اند، برای خانواده و فرزند باید وقت گذاشت و فرزندان نیاز به توجه والدین دارند تا بتوانند حرف‌های دل خود را با آنها مطرح کنند.

به گفته او خرید خوراک و پوشاک و کارکردن برای تأمین آن ضروری است، ولی آرامش درون خانواده از همه چیز مهم‌تر است و نباید فدای اموردنیوی شود، به عنوان نمونه با صرف هزینه کمی می‌توان به نزدیک‌ترین بوستان رفت و ازدرکنارهم بودن لذت برد.

● چرا به فرزندانمان محبت​ کنیم

تحقیقات نشان داده است، کودکانی که در خانواده‌های امن و پناهگاه‌های مطمئن به لحاظ روحی و عاطفی پرورش یافته‌اند به حداکثر رشد ذهنی و جسمی​می‌رسند.

در عین حال بنابر تاکید اکثر روان‌شناسان، ارتباط عاطفی والدین با فرزندان از بسیاری​ مشکلات رفتاری، اختلالات روانی و اضطرابی و آسیب‌های اجتماعی پیشگیری می‌کند.

آنها بر این باورند که شدت رابطه عاطفی والدین با فرزندان و ایجاد یک وابستگی مستحکم موجب پیشگیری از اختلالات رفتاری، عاطفی و در نهایت آسیب‌های اجتماعی می‌شود.

افسانه برومند، روان‌شناس در این خصوص به ایرنا می‌گوید: دنیای کودک، دنیای محبوبیت و دوست داشتن است که در این مسیر رفتار عاطفی و متعادل والدین با یکدیگر به زیبایی این دنیا بیش از پیش می‌افزاید. در دنیای زیبای محبت کودکان که از اولین لحظه تولد و با در آغوش کشیدن مادر آغاز می‌شود، رفتار والدین با یکدیگر بسیار تاثیرگذار است.

به گفته وی، زبان تحقیر و تهدید بین والدین موجب فاصله گرفتن فرزندان از آنها و در نهایت روی آوردن به دنیای پرمخاطره بیرون از کانون خانواده می​شود.

بر این اساس فرزندانی که در محیط امن خانواده بزرگ و تکریم می‌شوند، آسیب‌پذیر نمی‌شوند. همچنین ​کنار هم قرار گرفتن عاطفه و درک احساسات فرزندان را می‌توان دارای بازتاب‌های بسیار مثبتی در زندگی آنها دانست.

کودک احترام گذاشتن، منظم بودن، محبت‌کردن، نحوه سخن گفتن و حتی شیوه بازی‌کردن را از والدین می‌آموزد. بر این اساس مهارت‌های اجتماعی شدن در کودکان از مشاهده الگوهای رفتاری اطرافیان ناشی می‌شود و به همین دلیل است که کودک را آیینه رفتار والدین می‌دانند.

اعضای خانواده برای کودک الگوهای بی‌چون و چرا و قابل اعتمادی هستند و آنچه کودک در محیط خانه یاد می‌گیرد در وجودش نهادینه می‌شود. اولین وظیفه والدین درباره مهارت‌های اجتماعی کودک ارائه الگوهای رفتاری مناسب به وی از طریق رفتار درست خویش است.

متخصصان علوم رفتاری حمایت عاطفی از کودک طی مراحل رشد را در شکل‌گیری شخصیت اجتماعی او موثر می‌دانند. با این حال افراط و تفریط در این مساله نیز نفی می‌شود.

حمایت بیش از اندازه، کودک را وابسته و منفعل بار می‌آورد و اجازه بروز مشخصه‌های رفتاری و تعامل با دیگران را از وی سلب می‌کند.

در مقابل ارضا نشدن نیازهای عاطفی، مهارت‌های اجتماعی کودک را حول محور محبت‌جویی و حتی ترحم‌طلبی شکل می‌دهد.

بر این اساس والدین باید رفتاری درست نسبت به یکدیگر داشته باشند تا همین رفتار در فرزندان آنها نیز شکل بگیرد.

آوید طالبیان