جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

استروژن نقشی در شرایط روحی خانم ها ندارد


استروژن نقشی در شرایط روحی خانم ها ندارد

درخصوص یائسگی و عوارض آن, اولین عاملی که جلب توجه می کند مظنونی همیشگی به نام استروژن است

درخصوص یائسگی و عوارض آن، اولین عاملی که جلب توجه می‌کند مظنونی همیشگی به نام استروژن است.

استروژن، نام دسته ای از هورمون های جنسی است که باعث بروز ویژگی های زنانه در افراد می شود و به همین دلیل به هورمون زنانه نیز معروف است. اشکال مختلف این هورمون در بدن خانم ها در تخمدان تولید می شود و نقشی اساسی در تولید مثل و مسائل مرتبط با آن به عهده دارد. از آنجا که تولید و ترشح استروژن در دوران یائسگی کم می شود، بیماری های مرتبط با یائسگی پیش از هر چیز به این هورمون مربوط می شود.

به گزارش وبسایت مجله پریونشن، یکی از اتهامات این هورمون، اختلال در وضع روحی ـ روانی افراد در دوران یائسگی است. اما مطالعه جدید محققان دانشگاه استنفورد که در ماه گذشته میلادی منتشر شده، نشان می دهد استروژن از این اتهام مبراست و کم بودن مقدار این هورمون در بدن تاثیری بر وضع روحی خانم ها ندارد. آنچه در پژوهش های قبلی به دست آمده بود، در واقع پیوند نه چندان محکمی را میان استرادیول، یکی از شکل های هورمون استروژن و بروز افسردگی در زنان پس از یائسگی نشان می داد.

دکتر ویکتور هندرسون، سرپرست گروه پژوهش استنفورد می گوید: در گذشته تصور می شد استروژن نقشی اساسی در شرایط روحی خانم ها ایفا می کند، به این ترتیب که مقادیر بیشتر آن سبب بهبود وضع روحی ـ روانی خواهد شد، اما باید گفت این تصور بر پایه داده هایی کلینیکی شکل گرفته بود که چندان محکم و موثق نیستند.

دکتر هندرسون و همکارانش در مطالعه جدیدشان مقادیر هورمون تولید مثل را در زنانی که بتازگی، حداکثر طی شش سال گذشته، یائسه شده بودند و نیز زنانی که بیش از یک دهه قبل پا به این مرحله گذاشته بودند مورد مقایسه قرار دادند، و پس از آن به بررسی دقیق وضع روحی این افراد پرداختند تا ببینند استروژن چه نقشی در این خصوص دارد.

به گفته دکتر هندرسون، نتیجه نهایی این پژوهش یافته های قبلی را زیر سوال می برد و پیوندی میان میزان استروژن در خون زنان یائسه و وضع نامطلوب روحی ـ روانی آنها نشان نمی دهد. (براساس این پژوهش، استروژن حتی تاثیری بر حافظه این زنان نیز ندارد.)

برای توضیح این مطلب احتمالا باید نقش اصلی را نوسانات هورمونی بازی کند. یعنی به جای آن که مقدار مواد شیمیایی موجود در دستگاه گردش خون را عامل تعیین کننده احساسات به شمار آوریم، باید شدت نوسان این مواد را در این کار دخیل بدانیم.

دکتر هندرسون می گوید: پیش از رسیدن به مرحله نهایی یائسگی، مقطعی وجود دارد که در آن مقطع میزان هورمون در بدن زنان نوسانات شدیدی دارد. تصور می کنم این همان زمانی است که نوسانات شدید

روحی ـ روانی نیز روی می دهد. این دیدگاه بخوبی می تواند توضیح دهد که چرا زنان پیش و پس از مرحله یائسه شدن در شدت افسردگی با هم تفاوت دارند.

پس اگر مقدار کم استروژن نقشی در ابتلا به افسردگی در این دوران ندارد، چه عاملی سبب می شود برخی زنان پس از گذراندن مرحله گذار و رسیدن به مرحله ثبات یائسگی، مدام دچار وضع روحی نامطلوبی باشند؟

دکتر هندرسون می گوید: هنوز بدرستی پاسخی برای این سوال نداریم. هر چند شاید بتوان گفت پای وراثت یا عوامل زیستی در کار است. بسیاری بر این باورند که ریشه این مشکل را باید در زمینه های روانی مانند ابتلا به استرس در دوران پیش از یائسگی، یا مسائلی مانند خواب ناکافی و از این دست جستجو کرد. با این همه هنوز به پژوهش های بیشتری نیاز است تا علت واقعی آشکار شود. اما اگر واقعا عواملی مانند استرس یا اختلالات خواب عامل اصلی این داستان باشند، جای بسی امیدواری است. زیرا به هر حال تا حدود زیادی می توان با این عوامل در روزگار ابتلا و پیش از رسیدن به یائسگی مقابله کرد.

مترجم: مسعود ایثاری