سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سپهر سایبر و فلسفه زندگی روزمره


سپهر سایبر و فلسفه زندگی روزمره

فضای سایبر, محیطی برآمده از كابل های مسی , قطعه های كوچك, آی سی ها و دستگاه نظام مندی از صفر و یك است, اما با این همه هیچ یك از این ها نیست ما در پل ارتباطی این محیط افسون زده, خود را در جهانی دیگر می یابیم

رؤیای فضای سایبر همه حقایق را با خود دارد به واقع، فلسفی ترین تعبیر برای این فضا همین حقیقت مجازی است ما خود را در جایی می بینم كه واقعاً امر واقع نیست همهٔ اقتدار این فضا نیز از همین شاخصه مایه می گیرداكنون رؤیاهای همیشگی تاریخ بشری اندك اندك به واقعیت بدل می شوند: واقعیت از نوع مجازی آن در مواجه با فضای سایبر یك پرسش بنیادین، اما غالباً از یاد رفته وجود دارد فضای سایبر كجاست؟

این پرسش به واقع از مهم ترین پرسش های فلسفی روزگار ماست وقتی به یاری ابزاری اكنون ساده خود را در بزرگ راه های اطلاعاتی می یابیم، آیا به میزان حقیقی بودن و نیز به ویژگی های هستی شناختی جهانِ مجازی می اندیشیم؟

نكته این است كه فضای سایبر، محیطی برآمده از كابل های مسی ، قطعه های كوچك، آی سی ها و دستگاه نظام مندی از صفر و یك است، اما با این همه هیچ یك از این ها نیست ما در پل ارتباطی این محیط افسون زده، خود را در جهانی دیگر می یابیم؛ جهانی یكسره متفاوت با آنچه در آن به گونه ای طبیعی زیست می كنیم این جهان در دل خانه ها و خیابان های ماست می توان این دنیای پرهیاهوی شلوغ را «جهان موازی» نامید حقیقت این است كه وجود جهان یا جهان های موازی با جهان هستی، خود، ایده ای فلسفی است كه می تواند برخی از دشواری ها و پرسمان های فكری، فلسفی و حتی دینی را توضیح دهد هستی های دیگر جایی را اشغال نمی كنند چنین نیست كه جایی، «مكان»ی برای هستی های دیگر وجود داشته باشد هرچه هست در دل همین «هستی» است جهان هستی لایه لایه و تودرتوست و در كنار خود جهان هایی دیگر دارد كه می توانند یكسره با آنچه اكنون هست متفاوت باشند از نظرگاه معرفت شناختی برای ذهن های دیگر، این كه همه جهان آفریده تخیل «من» نیست، «منِ» انسانی را در مواجهه با «من»های دیگر قرار می دهد به سخن دیگر، جهان درون انسان را در برابر بی شمار- یا بی نهایت «من»ها و جهان های دیگر می نهد این سرآغاز حیرت فلسفی است وجهه فلسفی فضای سایبر این است كه حضور در جهان های گونه گون را تجربه پذیر كرده است: اكنون «من» در جهان «دیگران» وقتی لینك های ارتباطی ما را به پایگاه ها و صفحه های گوناگون می برند، درست به این حس انسانی كاملاً ملموس می ماند كه در محیطی از هستی- اما نه از آن گونه كه هر روزه با آن رویاروییم- قدم می زنیم در واقع، راز تودرتویی این فضا، همان خلق مدام جهان های متكثر است عالم اكنون امتداد بی بعد و بی كران خود را ملموس نشان می دهد هویت و جهان دوم جامعه اطلاعاتی عصر جدید با مفهوم «تعلق» بیگانه است در كمتر از كسر ثانیه به میانه دنیایی نو پرتاپ می شویم كه خود را در آن درست همانند دیگران می دانیم و به قدر آنها مالك می شماریم این فضا، سپهر بی مكان است؛ جامعه ای بدون تعیّن مكانی در این جامعه بی تعیّن ما تنها یك كاربریم همین و هیچ در این سپهر كه همه امنیت آن به ناشناس بودن است، از اسم و نشان فرد چیزی پرسیده نمی شود این بی نشانی می تواند گونه ای آزادی و احساس رهایی به فرد ببخشد و هم می تواند برای او دشواری هایی به بار آورد .

اما آنچه مهم است تكیه ابزار به گونه ای هویت دیجیتال است در شبكه وب نام انتخابی كاربر و رمز ورود او كه باز هم انتخابی است پرسیده می شود، در این فضا شماره ها و اعداد اهمیت دارند و بس این هویت ارقامی ممكن است آدمی را تبدیل به واحدی ایزوله شده كند و تنهایی درونی او را تشدید نماید قطع ارتباط فیزیكی و عاطفی با «دیگری»، آدمی را به زاویه های درونی تر «خود» می برد و این سرآغاز یك بحران هویت است روشن است كه گروه هایی چون كودكان و نوجوانان خطرپذیرترند سپهر و سایبر و فلسفه زندگی روزمره زندگی هر یك از ما، از صبح گاهان كه چشم از خواب می گشاییم تا شامگاهان كه دوباره چشم از بیداری می بندیم، سرشار از كنش ها و واكنش های انسانی است وجوه مختلف زندگی انسان- در همه ابعاد و با هر عمق- در عین تفاوت، یكسره همانندندنیازهای زندگی ها، معناداری فعالیت هامان، تكرار رفتارهای همیشگی، آغاز نگرش به مفهومی به نام فلسفه زندگی روزمره شده است.

در ظرف جست وجوی انسان مدرن برای معنای زندگی، توجه به این فلسفه- این شاخه از ظهور اندیشه های فلسفی در كاربرد زندگی روزانه- مهم جلوه می كند گونه های مختلف رفتارهای انسان از زندگی ما تفكیك ناپذیرند به سبب همین است كه انسان ها در همه سطوح معرفتی ناگزیر از چنین رفتارهایی می شوند نكته مهم نیز انعطاف پذیری ایده آل سپهر سایبر با این مفهوم است در فضای سایبر انواع و اقسام وجوه زندگی انسانی وجود دارد درست به مثابه خود جهان، در جهان صفر و یك نیز همه گونه رفتارهای انسانی هست این سپهر در صدد تعمیق و تكثیر امكانات بی شمار خود برای سازگار شدن با زندگی روزمره است در این جا چند وجه ویژه این امكانات را بر می شماریم

۱) اصل ارتباط:

ایده آل زندگی انسانی و هویت آن «ارتباط» است در زندگی طبیعی انسانی ارتباط با دیگران هویت را شكل می دهد، به زندگی جهت و حتی معنا می دهد و امكان حضور و تعیّن به آدمی می بخشد همین لوازم طبیعی زندگی روزمره در سپهر سایبر نیز تعبیه شده است ارتباط انسانی در قالب گپ های اینترنتی و حضور در اتاق های گفت وگو، درست به مثابه تكثیر ارتباطات انسانی عمل می كند جالب این است كه این حضور به شكلی خودخواسته و بی نشان انجام می پذیرد پژوهش ها نشان می دهند كه ارتباط در چنین محیط هایی می تواند به صمیمیت انسان عمق افزون تر ببخشد علی رغم پاره ای از آفت ها، ارتباط در جهان مجازی خصلتی كاملاً انسانی دارد و مثل همه ارتباط های دیگر به آدمی معنا می دهد نكته مهم امكان استفاده از نقاب های هویتی دروغین است

۲) اوقات فراغت:

در زندگی آدمی لحظه هایی هست كه به گفته گوستاو فلوبر باید تلف شوند فارغ شدن از نظام های كاری، لحظه های خلوتی را در پیش روی آدمی پدید می آورد كه بخش مهم از زندگی یكایك ما را می سازند اوقات فراغت جزء ذات زندگی اند و از این رو به همان اندازه باید مهم شمرده شوند در فضای مجازی امكان تلف كردن این اوقات هست! قدم زدن گمنامانه در كوچه های شهری كه نمی شناسیم، تماشای بزرگ ترین میدان یكی از پایتخت های جهان، زائرانه به دیدار معبدی بودایی رفتن، نشستن پای صفحه شطرنج و مثلاً با آدمی در پرده بازی كردن و ظرفیت های ذهنی و رفتاری یكدیگر را محك زدن، از زیبایی های هم صحبتی با یك بیگانه لذت بردن، یا گوش سپردن به موسیقی ناشناخته ای از جنوب عالم، همه در این فضا شدنی اند این صفحه گشوده پیش روی آدم و عالم در هیچ یك از ادوار تاریخ بشری نظیر نداشته و تصور نمی شده است اكنون در سپهر سایبر فرصتی بی بدیل و یكه برای به سر بردن وقت فراغت وجود دارد.

۳) اصل لذت:

در زندگی روزمره هر یك از ما دقایق و ساعت هایی هست كه می توانیم از انجام كاری لذت ببریم باغبانی كردن، ساختن چیزی از یك تكه چوب، دوباره خواندن كتابی كه در كودكی دوستش داشته ایم، تماشای یك فیلم هراس بار و خلاصه بسیاری كنش های دیگر، به غایت یك اصل انجام می گیرند: لذت، همان اوقات فراغت را گذراندن نیز بدون این اصل بی فایده و طاقت فرساست این البته با مفهوم سرگرم شدن هم می سازد، اما به واقع برتر از آن است نكته این است كه درست به سان خودِ سپهر، غایت ها و اهداف بسی تودرتو و لایه لایه اند و امتداد و عمق می یابند در این فضا هم می توان از تماشای عكسی از طبیعت، فیلمی كمدی، كاریكاتوری مضحك، خواندن كتابی به زبان اسپانیایی، مطالعه آداب و رسوم سرخپوست ها و پژوهش در شمار گونه های بومی علفچه ها و درخچه ها در آفریقا، به لذت رسید و در عین انجام دادن كاری- هرچند بسیار جدی- دل و جان به رهایی لذت سپرد.

۴) تعلق به گروه:

وقتی عضو گروهی- ورزشی، فرهنگی، اقتصادی، هنری- هستیم، خود را به گونه ای دیگر می فهمیم ما می توانیم از امتیازات گروه برخوردار شویم و به بخش هایی از زندگی خودمان معنا بدهیم كسی كه اخبار ریز و درشت یك تیم ورزش را دنبال می كند یا از دوستداران كانن رویل است یا به تاریخ كوهنوردی در اورست علاقه دارد، فضای سایبر را محیط متعلق به گروه می یابد همه نقش های اجتماعی چنین تعلقی در جامعه روزمره، در سپهر مجازی هم هست و چه بسا تنوع و انگیزش بیشتری ایجاد می كند واقع این است كه اكنون می توانیم در گروه هایی جهانی و بی مرز عضو باشیم .

۵) وبلاگ:

بخش هایی از زندگی ما هستند كه همیشه مخصوص می مانند هر یك از ما در زیست بوم خود حیاط خلوت ویژه ای داریم كه آن را تنها از آن «خود» می دانیم اما با این حال، داشتن یك فضای خصوصی كاملاً عمومی امری است كه در عالم مجازی سایبر ممكن شده است اكنون و در عرصهٔ گستره ارتباطات، هر یك از ما قادریم پنهان ترین علایق و سلائق و نیز درونی ترین وجوه زندگی فردی خود را به معرض تماشای همگان بگذاریم وبلاگ بخش پراهمیت زندگی هر كس برای «عرضه» است تعامل چند جانبه ای كه در پدیده وبلاگ هست.

این عنصر دنیای مجازی را پیچیده كرده است از یك سو وبلاگ عنصری متكی بر دنیای مجازی است و نیازمند شناخت، دانش و اهمیت این فضا از دیگر سو، اساس داشتن یك تاریك خانه عمومی، نیاز به «عرضه شدن» و «حرف زدن» است اگر كسی احساس می كند كه به مثابه هویتی انسانی حرف هایی دارد كه می خواهد و می تواند با «دیگران» بزند یا حتی از درون خود به بیرون بیاورد، می تواند وبلاگی داشته باشد وبلاگ بسط درون در فضای سایبر است به هرچه كه تعلق خاطر داشته باشیم.

از ریز تا درشت، می توانیم علاقه های خود را با دیگران در میان بگذاریم وبلاگ، با تكیه بر همین مفهوم، نقش گونه ای عامل تخلیه روانی یا برقراری دیالوگ با دیگران را ایفا می كند و از این رو حتی به پالایش اسرار درون و نیز درك خود فرد از جهان «خود» یاری می رساند یك نكته هم در این جا هست در وبلاگ هم می توان مثل همه بسترهای دنیای وب ناشناس بود یا بخشی از وجود خود را به مواجهه همگانی برد.

نویسنده : احمد شهدادی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.