دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
از ساز تا کتاب
![از ساز تا کتاب](/web/imgs/16/166/qlo7n1.jpeg)
بر اساس آمار خانه کتاب ایران، از سال ۱۳۵۷ تا اول خرداد امسال، ۱۹۱۹ عنوان کتاب با موضوع موسیقی منتشر شده است. در بین این کتابها، نزدیک به ۹۳۰ عنوان چاپ اول بوده و بقیه به چاپهای مجدد رسیدهاند. همچنین از این تعداد کتابهای چاپ اول حدود ۲۳۰ عنوان ترجمه کتابهای خارجی و سایر آنها در زمره کتب تألیفی قرار دارند. البته بسیاری از کتابها در این آمار چند بار ثبت شدهاند که تعداد کتابها را بیشتر از اندازه واقعی نشان میدهند.
کتاب «تئوری موسیقی» نوشته مصطفی کمال پورتراب بیشتر از سایر کتابها به چاپ مجدد رسیده. این کتاب بیش از سی بار تجدید چاپ شده. بعد از آن، «تئوری بنیادی موسیقی» نوشته پرویز منصوری قرار دارد که بیست بار انتشار یافته. همچنین کتاب «ترانههای ساده برای کودکان و نوجوانان: دنیای شادی» نوشته ناصرنظر نیز تا کنون نوزده بار منتشر شده است.
«سرگذشت موسیقی» نوشته روحالله خالقی، «آموزش سلفژ» نوشته اتوره پوتسولی و «دستور مقدماتی تار و سهتار برای سال اول هنرستان موسیقی ملی» هم از پُرمخاطبترین کتابهای حوزه موسیقی به شمار میروند. تعداد عناوین کتابهای موسیقی در مقایسه با سایر رشتههای هنری مانند نقاشی، مرمت آثار باستانی و ... قابل توجه است. اما شاید کمتر رشتهای از هنرها مثل موسیقی همگانی باشد. از سوی دیگر روزبهروز شاهد تأسیس آموزشگاههای جدید موسیقی و افزایش هنرجویان موسیقی هستیم که اگرچه بسیاری از آنها دانش عملی موسیقی را به دست میآورند، ولی اغلب از نظر علمی قادر به توصیف کامل سازی که مینوازند هم نیستند.
شاید بتوان یکی از عوامل بیتوجهی به علم موسیقی را در کیفیت کتابها جستوجو کرد. به طور کلی در حوزه موسیقی با دو دسته کتاب روبهرو هستیم. کتابهایی که در آنها نت آهنگهای مختلف برای آموزش سازها به شکل کتاب گردآوری شده و دیگری کتابهای تئوری و پژوهشی درباره مفاهیم موسیقی.
در حال حاضر اغلب کتابهای موجود در گروه اول جای میگیرند. این دسته از کتابها به دلیل کاربرد در آموزش عملی موسیقی فروش خوبی داشته و به چاپهای مجدد میرسند. از آنجا که تعداد صفحات و هزینه چاپ این کتابها پایین است؛ ناشران از انتشار مجدد آنها استقبال میکنند و معمولاً از انتشار کتابهای پژوهشی که میزان فروش آنها بالا نیست، سرباز میزنند. به این دو گروه کتابهای آموزشی و پژوهشی نوع دیگری نیز اضافه کنید. کتابهایی که ترجمه ترانههای غربی، زندگینامه مشاهیر موسیقی، خاطرات هنرمندان و ... هستند که بحث درباره این کتابها بسیار گسترده است.
تعدادی از کتابها هم با عناوین و موضوعات مشابه توسط نویسندگان و ناشران مختلف به چاپ رسیدهاند. مانند کتاب «ریتم در موسیقی» که با نگارش حسن زندباف توسط روزنه چاپ شده و شهرام مظلومی نیز این کتاب را در انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی (سروش) منتشر کرده است!
برخی از کتابها هم موضوعات مشابهی دارند مثل «تاریخ موسیقی ایران» نوشته حسن مشحون و «سرگذشت موسیقی» نوشته روحالله خالقی. شاید بهتر باشد ناشران و نویسندگان از تکرار موضوعات مطرحشده توسط یکدیگر خودداری کنند. انتشارات مدرسه که از ناشران دولتی ـ نیمه خصوصی است و فعالیت انتشاراتی فراوانی دارد تا به حال یک کتاب به نام "موسیقی" که تا به حال ۴ نوبت تجدید چاپ شده در طول این همه سال فعالیت در کارنامه خود دارد! که به نظر میرسد این گونه ناشران میبایست بخش قابل توجهی به کتابهای آموزشی هنری به ویژه موسیقی اختصاص دهند.
همان طور که در ابتدای گزارش اشاره شد، ۱۹۱۹ عنوان کتاب در زمینه موسیقی به چاپ رسیده و میتوان ادعا کرد که این آمار از تعداد کتابهای منتشر شده در سالهای پیش از آن بیشتر است. حال سؤال این است که آیا این رشد کمّی در کیفیت کتابها نیز مؤثر بوده یا خیر؟ در این گزارش وضعیت نشر کتابهای موسیقی از نظر موسیقیدانان و صاحبنظران و ناشران این حوزه بررسی شده است. ناشرانی که روزی با هدف کمک به نشر موسیقی و شاید به دست آوردن سود شروع به کار کردهاند و اکنون اغلب آنها به دلیل بیتوجهی و سهلانگاری عدهای هدف کمرنگتری نسبت به زمان تأسیس خود دارند.
▪ ساسان فاطمی، با بیان اینکه شاید تنها ده درصد از کتابهای منتشرشده ارزش خواندن داشته باشند، میگوید: «در هیچ دورهای مثل امروز اطلاعات غلط به خواننده ارائه نمیشده است. چون در حال حاضر کتابسازی رواج یافته و از این طریق کتابهای کممحتوا و بیمحتوای بسیاری به چاپ میرسند و هر کس به خود اجازه میدهد که ایدههایش را به شکل کتاب منتشر کند. بعضی از این افراد بدون آشنایی کافی، متد آموزشی یک ساز غربی را نوشته و به چاپ میسپارند. در حالی که به نظر من برای مِتُد سازهای غیر ایرانی، باید کتابهای خوب خارجی را انتخاب و آنها را ترجمه کرد.»
این مدرس موسیقی به کیفیت کتابهای ترجمهشده اشاره کرده و میافزاید: «متأسفانه عدهای حتی رایجترین و کاربردیترین اسامی خاص رشته موسیقی را نیز نمیدانند اما کتاب ترجمه میکنند. به همین دلیل چنین کتابهایی در انتقال مطالب ناتواناند. در واقع تعداد کتابها زیاد شده اما کیفیت آنها پایین آمده است. این مترجمان فکر میکنند چون با زبان انگلیسی آشنا هستند، میتوانند ترجمه کنند. اما به نظر من این افراد فارسی بلد نیستند و هیچ کدام توانایی فارسی نوشتن خود را محک نزدهاند و شاید حتی یک صفحه هم به زبان فارسی درباره موسیقی ننوشتهاند.»
▪ فاطمی درباره کتابهای تألیفی نیز معتقد است: «درصد بالایی از کتابهای تألیفی از اعتبار ساقط است. تعدادی از آنها نیز اصلاً مورد استفاده نیستند و فقط باعث بالا رفتن آمار کتابهای چاپشده میشوند. به طور مثال اخیراً خاطرهنویسی زیاد شده که تعداد بسیار کمی از آنها قابل مطالعه است. البته برخی از کتابهای خاطرهنویسی که اطلاعاتی از موسیقی و نوازندگان قدیم را در بر دارند، میتوانند مفید باشند. اما در مجموع اغلب آنها با سادهترین روش گردآوری شدهاند. یعنی یک نفر با مراجعه به استادان و مصاحبه با آنها صرفاً گفتوگوی ضبطشده را در کتاب آورده و در اکثر مواقع سؤالات مطرحشده مهم نبوده و پاسخ دادهشده نیز اطلاعات خوبی به مخاطب نمیدهد. در نهایت گردآورنده با سؤالات غیر حرفهای خود چند جلد کتاب منتشر میکند.»
فاطمی با بیان اینکه موسیقیدانان حرفهای بیشتر به کار عملی پرداخته و به تألیف کتاب کمتر توجه دارند؛ میگوید: «با وجود عدم نگارش کتابهای موسیقی توسط هنرمندان قدیمی و حرفهای، در این زمینه مشکل ما بحرانی نیست.
در واقع مشکل ما افراد بدون تخصص و صلاحیتی هستند که به ترجمه و نگارش کتاب میپردازند و کتاب پُرغلط خود را در اختیار مخاطبان قرار میدهند. از طرفی عدهای از ناشران به دنبال منافع مادی بوده و به انتشار کتابهای تجاری تمایل دارند و به جای کتابهای پژوهشی و آموزشی مناسب به انتشار ترانهها و زندگینامهها میپردازند. البته چنین کتابهایی نیز مورد نیاز است اما وظیفه ناشر است که در انتخاب بهترین کتابها بیشتر دقت کند.»
مصطفی کمال پورتراب در بیان وضعیت انتشار کتابهای موسیقی میگوید: «هر فن و هنری اصطلاحات مخصوص به خود دارد و یک مترجم بدون شناخت این اصطلاحات نمیتواند کتاب ترجمه کند. اخیراً تعداد کتابهای ترجمه موسیقی زیاد شده ولی بسیاری از آنها اشتباهات معنی و مفهوم دارند. به طور مثال چندی پیش کتابی به دستم رسید که در آن پیانوی تعدیلشده پیانوی خوشخلق ترجمه شده بود. یا کتاب دیگری دیدم که مترجم در ترجمه روش آهنگسازی Cancer که در موسیقی به معنای قهقرایی یا خرچنگوار است آن را تمهای سرطانی نوشته و اصلاً به معنای آن در موسیقی توجه نکرده بود. در چنین شرایطی کسانی که این کتابها را میخرند اطلاعات غلط و ناقص به دست میآورند و هیچ کس هم خود را در برابر این موضوع مسئول نمیداند.»
وی همچنین میافزاید: «هر کتاب ارزش یک بار خواندن را دارد ولی هر مترجم نمیتواند کتاب موسیقی را به خوبی ترجمه کند. از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای صدور مجوز چاپ باید از افراد متخصص موسیقی استفاده کند. در این صورت بسیاری از کتابهایی که برای گرفتن مجوز به وزارت فرهنگ و ارشاد فرستاده میشوند، توسط موسیقیدانان نظارتکننده، غیر قابل چاپ محسوب خواهند شد. چون هدف چاپ کتابهای بیشتر نیست بلکه هدف انتشار کتابهای مفید و مورد نیاز است.»
این نویسنده، موسیقی را دارای رشتههای مختلف دانسته و معتقد است: «اگر کسی بخواهد برای یک ساز روش آموزش بنویسد نباید در ابتدای کتاب خود تئوری موسیقی را نیز آموزش دهد. این شخص میتواند به جای خلاصه کردن تئوری از روی کتابهای دیگر اسم آن کتابها را برای مطالعه به هنرجو بدهد. متأسفانه کتابهای آموزشی بدون ارجاع و ذکر منبع، از کتابهای مختلف تئوری موسیقی را کپی کرده و با جابهجایی جملات باعث گمراهی هنرجو میشوند.»
وی با بیان اینکه برخی از پژوهشگران موسیقی حتی الفبای این رشته را نمیشناسند، میافزاید: «چندی پیش قرار شد با کمک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک کتاب درباره تئوری موسیقی ایرانی بنویسم. برای این کار عدهای از محققان و دست اندر کاران موسیقی از جمله آقایان حسین علیزاده، ساسان فاطمی، علی بیانی، هومان اسعدی، خانم افتاده و من گرد هم آمدهایم تا با استفاده از دانستههای یکدیگر درباره روشهای تئوری و عملی موسیقی این کتاب را بنویسیم. بعد از نگارش نیمی از کتاب قرار شد ابتدا این مطالب در هنرستان موسیقی تدریس شود و در واقع این روش مورد آزمایش قرار گیرد. پس از آزمایش روش کتاب اکنون به این نتیجه رسیدهایم که بقیه کتاب را نوشته و آن را منتشر کنیم البته پس از تائید وزارت آموزش و پرورش. هر پژوهشگر دیگری نیز باید با احتیاط و دقت بیشتری اقدام به انتشار کتابهای خود کند. البته به نظر من پژوهشهایی که قرار است در آنها یک روش، آموزش داده شود باید به شکل گروهی و با همکاری چندین متخصص انجام گیرد.»
حسین دهلوی با بیان اینکه قرنها جلوی پیشرفت موسیقی و در نتیجه چاپ کتاب گرفته شده، میگوید: «با توجه به اینکه موسیقی ما طی سالیان دراز، با محدودیت مواجه بوده و پیشرفت نکرده، در حال حاضر برای بهبود وضعیت موسیقی به کتابهای جدید نیاز داریم. در این زمینه، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید به انتشار کتابهای موسیقی پرداخته و چاپ کتابهای آموزشی و پژوهشی را در برنامه کاری خود قرار دهد.»
وی همچنین میافزاید: «با وجود آنکه امروز به کتابهای آموزشی و پژوهشی زیادی نیاز داریم، اما نباید به انتشار هر کتابی رضایت دهیم. در واقع برای آموزش سازها، کتابی که روش صحیح را آموزش دهد نداریم ولی تنها به این دلیل نمیتوانیم به چاپ کتابهای فاقد ارزش فرهنگی اقدام کنیم. من برای نوشتن کتاب پیوند شعر و موسیقی چهل سال وقت صرف کردم در حالی که میتوانستم با دقت کمتری چند کتاب نوشته و فقط تعداد کتابهایم را بیشتر کنم. بنابراین هر محقق و پژوهشگر نباید صرفاً به چاپ کتاب فکر کند بلکه باید بتواند با وسواس بیشتر، کتاب بهتری ارائه دهد.»
▪ سعید فرجپوری وضعیت کتابهای منتشرشده طی ده سال گذشته را خوب توصیف کرده و میگوید: «در موسیقی ایران همیشه تعداد کتابهای نظری و پژوهشی نسبت به کتابهای آموزشی عملی کمتر بوده اما در ده سال گذشته، علاوه بر رشد کمی، رشد کیفی کتابها نیز بیشتر شده است. هر چند که نمیتوان این آمار را با آمار کتابهای موسیقی در اروپا مقایسه کرد. البته نوع موسیقی آنها با موسیقی ما و به طور کلی موسیقی شرقی متفاوت است. به طور مثال در موسیقی اروپا میتوان اتودهای بسیاری برای سازهای مختلف نوشت اما در موسیقی مشرقزمین نمیتوان همه چیز را به نُت تبدیل کرد. این ویژگی موسیقی ماست که باعث شده تعداد کتابهای منتشرشده درباره آن در مقایسه با اروپا کمتر باشد. به نظر من برای فراموش نشدن موسیقی ایران باید به شکل یادداشت، مطالبی درباره آن نوشت. چون در شرایط فعلی نُتنویسی برای این موسیقی ممکن است بسیاری از ویژگیهای آن را از بین ببرد.»
فرجپوری ارزش یک کتاب پژوهشی را تخصصی بودن آن میداند. وی با انتقاد از کسانی که بدون آگاهی به پژوهش میپردازند میگوید: «درست است که تعداد کتابهای پژوهشی در سالهای گذشته بیشترشده ولی نمیتوان به همه آنها عنوان پژوهش اطلاق کرد. از طرفی هر موسیقیدان در یک زمینه تبحر دارد. یک نوازنده خوب ممکن است معلم خوبی نباشد و برعکس. همچنین یک نوازنده حرفهای شاید نتواند یک پژوهش را به خوبی انجام دهد. بنابراین نوازندگان حرفهای باید صرفاً به نوازندگی پرداخته و تحقیق را به محقق بسپارند. محقق نیز نباید وقت خود را در سایر رشتهها صرف کند. در واقع مشکل ما این است که نتوانستهایم پژوهشگر تربیت کرده و رشتههای موسیقی را طبقهبندی کنیم. در این شرایط همه کتابهایشان را به عنوان کار پژوهشی منتشر میکنند. کتابهایی که تعداد اندکی از آنها کامل و بینقص هستند.»
عصارپور، مدیر انتشارات هوای تازه که از پانزده سال پیش نزدیک به چهل عنوان کتاب در حوزه موسیقی منتشر کرده، وضعیت کتابهای موسیقی را این گونه ارزیابی میکند: «درست است که تعداد کتابهای موسیقی زیاد شده ولی متأسفانه شرایط نشر کتاب برای ناشران روزبهروز سختتر میشود. در نتیجه هیچ کدام از ناشران نمیتوانند روی کتابهای تحقیقی و تاریخی سرمایهگذاری کنند و ناچارند صرفاً به نشر کتابهای آموزشی بپردازند. البته ما تا کنون کتاب تحقیقی آقای تقی بینش به نام تاریخ مختصر موسیقی ایران را چاپ کردهایم. اما به نظر من این کافی نیست در حالی که اگر نشر کتاب از وابستگی به دولت خارج شود میتوان امیدوار بود که در عرصه چاپ کتابهای موسیقی نوعی رقابت بین ناشران شکل گیرد.»
اما حسن مفیدی، مدیر انتشارات پارت، راه حل بهبود وضعیت نشر کتابهای موسیقی را حمایت دولتی دانسته و میگوید: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر سال برای تجهیز کتابخانهها، از ناشران مختلف کتاب میخرد. ولی انتشارات ما که از سال ۵۸ در حوزه کتابهای هنری فعال است، هنوز موفق نشده یک کتاب به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بفروشد.»
مدیر این انتشارات که چاپ حدود ۱۲۰ عنوان کتاب موسیقی را در کارنامه خود دارد، میافزاید: «اگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ناشران خصوصی حمایت نکند آنها به تدریج از عرصه نشر حذف میشوند. ما هم اگر برای عرضه آثارمان فروشگاه نداشتیم، قطعاً ورشکسته میشدیم. چون ناشران خصوصی برای توزیع کتابهایشان نیز مشکلات بسیاری دارند. به ویژه آنکه مشکلات توزیع کتابهای هنری دو برابر است. ناشران کتابهای هنری تولیدکنندگان خوبی هستند اما از طرف دولت کتابهایشان مورد استقبال قرار نمیگیرد. همچنین اگر این ناشران کتابهای منتشرشده خود را به شهرستانها بفرستند، ممکن است سرمایه اولیه آنها باز نگردد.»
علی برلیانی، مدیر نشر چنگ که ۱۷۵ عنوان کتاب تخصصی در زمینه موسیقی به چاپ رسانده، بر خلاف دیگران معتقد است: «اگر ناشران، کتابهای خوب چاپ کرده و برای پخش آنها برنامهریزی مناسب داشته باشند، به طور قطع فروش خوبی خواهند داشت. همچنین چون عوامل توزیع کتاب همیشه به دنبال کتابهای خوب هستند، با ناشران همکاری میکنند. بنابراین فقط کافی است ناشران در انتشار کتاب دقت بیشتری به خرج دهند. شاید همین دقت عدهای از ناشران دلیل رشد کمی و کیفی کتابهای موسیقی طی سالهای گذشته باشد.»
انتشارات دنیای نو یکی دیگر از ناشران کتابهای موسیقی است که از سال ۱۳۶۰ فعالیت نشر را آغاز کرده است. اسماعیل رستمزاده، مدیر این انتشارات، معتقد است: «پیش از انقلاب چون برنامههای رادیو برای موسیقی بیشتر بود، اغلب موسیقیدانان هنر خود را توسط رادیو نشان میدادند. اما امروز هنرمندان از نگارش کتاب برای انتقال هنر و تجربیاتشان استفاده میکنند. به همین دلیل تعداد کتابهای منتشرشده بعد از انقلاب بیشتر شده همان طور که برنامههای زنده رادیویی پیش از انقلاب بیشتر بود.»
وی همچنین میافزاید: «با اینکه رشد کمی کتابها را طی سالهای گذشته داشتهایم، اما همچنان اطلاعات ما در زمینه موسیقی کلاسیک خیلی کم است و باید برای چاپ کتابهای بیشتر و بهتر در این حوزه تلاش کنیم. برای این کار لازم است از استادان موسیقی باسابقه کمک بگیریم. چه بسا ممکن است یک مترجم حرفهای کتاب موسیقی را ترجمه کند اما به دلیل آشنا نبودن با موسیقی، ترجمه او ناقص باشد. بنابراین حداقل میتوان از هنرمندان موسیقی برای ویرایش کتابهای ترجمهشده استفاده کرد.»
رستمزاده با بیان اینکه گاه یک کتاب چند بار ترجمه میشود، میافزاید: «مترجم و ویراستار کتاب باید در کار خود دقت داشته باشند. اما از سوی دیگر ناشران نیز باید از چاپ دوباره یک کتاب با ترجمه دیگری خودداری کنند و به جای آن هزینه انتشار را برای یک کتاب جدید که تا به حال ترجمه نشده صرف کنند. البته این در صورتی است که ناشر، مترجم و ویراستار کتاب را به خوبی ارائه داده باشند تا ناشران دیگر اقدام به چاپ دوباره کتاب نکنند.»
ساسانی، مدیر انتشارات افکار، به کمبود ناشر کتابهای موسیقی اشاره کرده و میگوید: «تقریباً میتوان گفت که در نشر کتابهای موسیقی ناشر قدرتمند نداریم. در حالی که در رشتههای مختلف دیگر مثل فلسفه، تاریخ، داستان و ... چندین ناشر خوب فعالیت دارند ولی هیچ کدام از ناشران موسیقی نتوانستهاند صرفاً به چاپ کتابهای عالی موسیقی بپردازند. به همین دلیل میبینیم که یک ناشر با وجود آنکه تعدادی کتاب تئوری خوب منتشر کرده چند کتاب افست و بیکیفیت هم دارد.»
▪ مدیر این انتشارات نیز حمایت دولتی را برای بهبود وضعیت نشر مؤثر دانسته و میگوید: «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر سال برای کتابخانههای عمومی کتاب میخرد ولی کتابهای موسیقی هیچ وقت در فهرست خرید کتاب این وزارتخانه قرار ندارند. جالب این است که حتی کتاب ارکستراسیون نوشته کنتکنان و ترجمه آقای کامکار که توسط ما منتشر شده کتاب تشویقی مراسم جایزه کتاب سال بوده ولی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که خود اهداکننده این عناوین است تا به حال آن را برای کتابخانهها نخریده است. با این وضعیت چگونه میتوان انتظار داشت که کتابهای موسیقی رشد کیفی داشته باشند؟ به نظر من نهادهای دولتی با کتابهای موسیقی هم مانند سایر کتابها برخورد کنند. چون هزینه ترجمه و تولید کتابهای موسیقی بسیار زیاد است.»
محمدرضا گرگینزاده، مدیر انتشارات سرود که چاپ بیش از ۱۵۰ عنوان کتاب موسیقی را در کارنامه خود دارد، با اشاره به تأسیس این انتشارات میگوید: «بعد از تعطیلی هنرستان موسیقی در سال ۵۸، کانون چنگ را همراه با دوستانم تأسیس کردم. هدف ما این بود که در حوزه موسیقی فعالیتهایی را انجام دهیم. بنابراین ابتدا آموزشگاه چنگ شروع به کار کرد و چون به جزوه و کتاب برای تدریس نیاز بود، تعدادی از جزوات را به شکل کپی در اختیار هنرجو قرار دادیم. پس از آنکه آقای پورتراب جزوه تئوری موسیقی را کامل کردند، یکی از دوستان تصمیم گرفت آن را به صورت کتاب در قطع جیبی منتشر کند.»
وی استقبال از جزوات کانون چنگ را خوب توصیف کرده و میافزاید: «گروه پژوهش کانون چنگ جزوهها و کتابهای مورد نیاز را انتخاب میکرد. تا اینکه در سال ۶۴ و پس از چاپ حدود ۲۸ عنوان کتاب، کانون چنگ به دلایلی تعطیل شد. از سال ۶۷ دوباره فعالیت کانون به عنوان ناشر آغاز شد و از سال ۷۴ نیز من از سرمایهگذار دیگر انتشارات جدا شدم و تحت عنوان نشر سرود دوباره کار نشر را شروع کردم.»
▪ گرگینزاده با بیان اینکه پیش از انقلاب و اوایل انقلاب تعداد ناشران کتابهای موسیقی بسیار کم بود، میگوید: «در حال حاضر حدود ده دوازده ناشر خوب موسیقی داریم و در کتابشناسی موسیقی که سال گذشته توسط انتشارات ما چاپ شد، آمار خوبی مشاهده میشود. این کتابشناسی معرفی کتابهای موسیقی منتشرشده از سال ۱۲۸۱ تا ۱۳۸۱ است و نشان میدهد که سه چهارم کتابها مربوط به بعد از انقلاب است. البته نمیتوان گفت که همه کتابها خوب و بیعیب هستند. چون هنوز هم نشر موسیقی در ایران نوپاست و ناشر اگر کتابهای معمولی و پرمخاطب چاپ نکند، ورشکسته میشود. چون برخی از کتابها مخاطب خاص خود را دارند و در فروش ناشران نیز تأثیرگذارند.»
ناصر مشفق مجرد، مدیر انتشارات صفیعلیشاه است که از سال ۱۳۲۵ فعالیت در حوزه نشر موسیقی را آغاز کرده، وضعیت کتابهای موسیقی قبل از انقلاب را این گونه ارزیابی میکند: «زمانی که چاپ کتابهای موسیقی را شروع کردیم، ناشران، آثار مذهبی و ادبیات کلاسیک چاپ میکردند. اما برادر من که مترجم بود، تصمیم گرفت که به گونهای جای خالی کتابهای دیگر را پر کند. به همین دلیل نشر صفیعلیشاه با هدف چاپ کتابهای موسیقی تأسیس شد و بعد از مدتی به چاپ کتابهای شعر نو نیز پرداخت. هر چند که اکنون به دلایلی کتابفروشی صفیعلیشاه تعطیل شده و فقط دفتر انتشارات فعال است.»
مجرد معتقد است: «با افزایش جمعیت و رقابت بیشتر ناشران، طبیعی است که بر تعداد کتابهای موسیقی افزوده شده باشد. پیش از این تیراژ کتابها کم و قیمت آنها ارزان بود. با این وجود چند سال طول میکشید تا کتاب به چاپ مجدد برسد. اما امروز بسیاری از کتابها به چاپهای مجدد میرسند. هر چند که هنوز با رقم ایدهآل فاصله داریم ولی میتوان به چاپ کتابهای موسیقی امیدوار بود. از سوی دیگر تعداد کتابهای موسیقی نیز با کتابهای سایر رشتهها قابل مقایسه نیست و هنوز هم کتابهای عمومی بیشتر مورد توجه ناشران و مخاطبان قرار میگیرد.»
انتشارات آگاه نیز به دلیل کمتوجهی علاقهمندان موسیقی به خرید کتاب، چندی است که نشر موسیقی را کنار گذاشته است.
ابوالقاسم حسینخانی مدیر انتشارات دربارهٔ این موضوع میگوید: «از سال ۱۳۵۰ فعالیت نشر را شروع کردهام و تا کنون چند کتاب موسیقی نیز به چاپ رساندهام. اما وقتی حتی دانشجویان موسیقی هم کتاب موسیقی نمیخرند، چگونه میتوان از مردم عادی انتظار توجه به این کتابها را داشت؟ به همین دلیل مدتی است که صرفاً کتابهای علوم اجتماعی چاپ میکنیم.»
ناشران دیگری نیز به علت فروش اندک کتابهای موسیقی و هزینه بالای چاپ آنها از انتشار این کتب صرف نظر کردهاند. شاید ناشر، نویسنده، محقق و مخاطب همگی به یک اندازه در نشر کتابهای موسیقی نقش داشته باشند. میتوان گفت توجه بیش از حد به آموزش عملی موسیقی، هنرجویان را از مبانی شناخت موسیقی باز داشته است و همین امر بیتوجهی به نگارش کتاب در حوزه موسیقی را منجر شده باشد.
با نگاهی به فهرست کتابهای منتشرشده، شمارگان و تعداد کتابهای تجدید چاپی موسیقی میتوان دریافت که روش آموزش سازها چه جایگاهی بین هنرجویان یافته است. از سوی دیگر نباید نقش کتابهای آموزش عملی را در آسانتر شدن تدریس استاد و تعلیم هنرجو نادیده گرفت.
به طور قطع موسیقیدانان قدیمی، دوره آموزش خود بدون کتاب و نت را به یاد آورده و اذعان دارند که امروز در شرایط بهتری نسبت به استادان خود تعلیم میدهند.
به هر حال صرف نظر از کمیت و کیفیت کتابهای موسیقی باید به کملطفی موسیقیدانان قدیمی و با سابقه نیز اشاره کرد. آنچه که نشر کتابهای هنری را در ایران مشکل میکند، تنها بیتوجهی دولت یا کمکاری ناشر نیست بلکه عدم علاقه هنرمندان به انتقال تجربیات خود به شکل مکتوب نیز یکی از عوامل مشکلزاست. چرا که طی این سالها چه بسیار هنرمندانی را از دست دادهایم بدون آنکه حداقل یک اثر مکتوب از آنها داشته باشیم. اثری که بتواند گویای شیوه آموزش، عقاید و ظرافتهای کار آنها باشد. البته این مشکلی است که نه تنها در حوزه موسیقی بلکه در سایر رشتههای هنری نیز وجود دارد. شاید این همان ترس از پیدا کردن رقبای جوان و اتخاذ روش هنرمندان با سابقه توسط آنهاست!
رضا مهدوی معتقد است که بعد از انقلاب رشد کمّی و کیفی در آثار ترجمه، تحقیق، پژوهش و آموزش موسیقایی مشهود است ولی هنوز جایگاه و شاخصی برای تألیفات موسیقایی به وجود نیامده است و میگوید: هیچ توجیهی برای عدم حمایت کافی از انتشار کتب موسیقایی و همینطور شرایط لازم برای مطالعه پذیرفتنی نیست. این نویسنده که خود چند جلد کتاب در آموزش و پرورش تألیف کرده و به چاپهای متعدد رسیده است افزود: مرکز موسیقی حوزه هنری از سال ۱۳۷۰ فعالیتهای انتشاراتی خود را آغاز و تعداد ۷ جلد کتاب تا پایان سال ۱۳۷۸ چاپ کرد. در طی دو سال بعد تا پایان ۱۳۸۰ چاپ ۴ عنوان دیگر بر کارنامه خود اضافه نمود. اما در این چهار سال گذشته با راهاندازی دفتر پژوهشهای کاربردی موفق به چاپ ۱۸ عنوان کتاب که در نوع خود مرجع نیز محسوب میشود شد. کتابهایی که با عناوین تازه و موضوعات بکر در قالب پژوهشی ـ آموزشی با کمک انتشارات سوره مهر چاپ شده است و در حال حاضر ۱۵ جلد کتاب برای سال ۱۳۸۵ در نوبت چاپ داریم.
نگار پدرام
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست