چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
گذری بر نكات اخلاقی دیوان امام قدس سره
امام قدسسره حكیم و عالمی است كه علم و عرفان، وی را به جامعهگریزی و نادیده گرفتن تداومبخشی خط و سیره انبیا نكشاند و توجیه پرهیز از عملیات سیاسی و تدبیر امور كلان جامعه اسلامی نشد و این مساله است كه وی را از سایر اقران متمایز ساخته است.
عرفان امام قدسسره گریزان از روش و شیوههایی است كه عارفمسلكان بازاری خود را بدان میآرایند، امام خمینی قدسسره میفرمود:
آن كه دل بگسلد از هر دو جهان درویش است
آنكه بگذشت زپیدا و نهان درویش است
نیست درویش كه دارد كله درویشی
آنكه نادیده كلاه و سر و جان درویش است.
آری عرفان بهدور از صبغه آرایهها و پیرایهها را میتوان در دیار فقهاء و علماء ربانی سراغ داشت كه بدون شك امام خمینی قدسسره از صدرنشینان این عرصه است. در این عرفان، واژگانی چون: اخلاص، ایمان، احساس حضور، وصال، فناء، عشق و... دارای تجلی مخصوص به خوداند. در این عرفان; گریز از بتها، اظهار عجز، توبه، اعتقاد به شعور همه ذرات هستی و... جایگاه خاصی دارند. امام قدسسره از طریق سرودن اشعار به ترویجحقایق الهی میپرداخت، ایشان در این عرصه گذشتگان را زنده كرده و آیندهگان را آب حیات اهداء كرده است.
دیوان امام راحل قدسسره حاوی رهنمودهای حیاتبخش در زمینههای گوناگون تربیتی است كه به برخی از آنها اشاره میشود:
● اخلاص
امام خمینی قدسسره اخلاص را معیار گرانسنگی علم میداند، در این دیدگاه، علم بهدور از اخلاص، حجابی بیش نیست.
عالم كه به اخلاص، نیاراسته خود را
علمش به حجابی شده تفسیر و دگر هیچ
عارف كه زعرفان كتب چند فراخواند
بسته استبه الفاط و تعابیر دگر هیچ
فرهاد شو و تیشه بر اینكوه بزن
از عشق، به تیشه ریشه كوه بكن
طور است و جمال دوست، همچون موسی
یاد همه چیز را جز او دور فكن
● ایمان
ایمان در دیدگاه امام خمینی; حاكمیتخدا، بر كشور دل و فرمانپذیری صاحب دل، است.
آن كس، كه زمین و آسمانش جا نیست
بر عرش برین و كرسیش ماوا نیست
اندر دل عاشقش بگنجد ای دوست
ایمان است، این و غیر از این معنا نیست
احساس حضور
انسان همواره در حضور پروردگار حكیم است. امام راحل میفرماید: عالم محضر خدا است در محضر خدا گناه نكنید. این حضور را افراد بیداردل، شهود میكنند ولی غافلان بدان توجه ندارند، ایشان میفرمایند:
ای یاد تو روحبخش جان درویش
ای مهر جمال تو دوای دل ریش
دلها همه صیدهای در بند تواند
جوینده تست هر كسی در هر كیش
پروانه شمع رخ زیبای توام
دلباخته قامت رعنای توام
آشفتهام از فراقت ای دلبر حسن
برگیر حجاب، من كه رسوای توام
جز فیض وجود او ندیدم هرگز
جز عكس نمود او ندیدم هرگز
مرگ است اگر هستی دیگر بینی
بودی جز بود او ندیدم هرگز
● وصال
در دیدگاه امام خمینی قدسسره انسانها چند طایفهاند:
۱) غافلان;
۲) سالكان;
۳) واصلان.
گروه اول، گمشدهگان و واماندگاناند. گروه دوم مجاهدان و تلاشگران دستیابی به مقصود هستند. گروه سوم، گروهی هستند كه هرگونه موانع و حجابها را پشتسر گذاشته به مقام والای انسانیت، نایل شدهاند.
وصال، به مفهوم واقعی كلمه، جز تجلی فناء فیالله نیست و فناء نیز به نوبه خود جز رهایی از بندها و تارهای خود بینی و خودخواهی نمیباشد.
هر ذره، در این مزرعه، مهمان تو هست
هر ریش دلی، بحق پریشان تو هست
كس را نتوان گفت كه جویای تو نیست
جوینده هر چه هستخواهان تو هست
● فناء
مرحله فناء، مرحلهای است كه هر كسی را بدان راهی نیست، فناء، چیزی جز، خود را ندیدن و چون قطرهای به اقیانوس وصال، پیوستن نیست، فناء، رهایی از جاذبههای بتهای برون و درون و دریدن هرگونه حجاب و موانع و پرهیز از هرگونه خودبینی است.
از هستی خویشتن، گذر باید كرد
زین دیو لعین، صرف نظر باید كرد
گر طالب دیدار رخ محبوبی
از منزل بیگانه، سفر باید كرد
از صوفیها، صفا ندیدم هرگز
زین طایفه من، وفا ندیدم هرگز
زین مدعیان كه فاش «انا الحق» گویند
با خود بینی، فنا ندیدم هرگز
● فطرت خداجویی
عشق و جذبه الهی، حقیقتی است كه صاحب خود را به آستان معشوق، میرساند.
انسان بهگونهای آفرینش یافته است كه به معبود و صانع خویش احساس آشنایی فطری و خضوع و تعبد ویژهای دارد كه برخاسته از تعقل و تفكر و حواس پنجگانه ظاهری آدمی نیست، چیزی است كه از آن به عنوان احساس فطری یاد میشود.
گرچه از هر دو جهان هیچ نشد حاصل ما
غم نباشد چو بود مهر تو اندر دل ما
لایق طوف حریم تو نبودیم اگر
از چه رو، پس زمحبتبسرشتی گل ما
آن دل كه به یاد تو نباشد دل نیست
قلبی كه به عشقت نطپد جز گل نیست
آن كس كه ندارد به سر كون تو راه
از زندگی بیثمرش حاصل نیست
جز عشق تو، هیچ نیست اندر دل ما
عشق تو سرشته گشته اندر گل ما
اسفار و شفاء ابن سینا نگشود
با آن همه جر و بحثها مشكل ما
● بتگریزی
امام قدسسره از هرگونه بت، گریزان بود. بت درون، بتبرون، بتبهظاهر آراسته و دارای صبغه ایمانی و مقبول و بت... .
بتها به نوبه خود مصادیق و تجلیات گوناگونی دارند كه به ناشناخته و شناخته قابل تقسیماند.
با چشم منی، جمال او نتوان دید
با گوش توئی نغمه او كس نشنید
این ما و توئی مایه كوری و كری است
این بت، بشكن تا شودت دوست پدید
خرقه درویش، همچون تاج شاهنشاهی است
تاجدار و خرقهدار از رنگ و بو افتاده نیست
تا اسیر رنگ و بوئی، بوی دلبر نشوی
هر كه این اغلال در جانش بود، آماده نیست
از هستی خویشتن رها باید شد
از دیو خودی خود، جدا باید شد
آن كس كه به شیطان درون سرگرم است
كی راهی راه انبیاء خواهد شد
● اظهار عجز
معرفت معبود، برای هر كسی میسر نیست. عقلی به همتائی عقل كل و قلبی به پهنای هستی و هستیبخش میتواند از این دیار، به كشف راز و شهود حقیقت، توفیق یابد.
عجز از كنه ذات الهی، در بین عارفان راستین، دارای شهرت بسزا است. امامراحل قدسسره فرمود:
گفتههای فیلسوف و صوفی و درویش و شیخ
در خور وصف جمال دلبر فرزانه نیست
هوشمندان را بگو دفتر ببندند از سخن
كانچه گویند از زبان بیهش و مستانه نیست
● حجاب
حجاب به نوبه خود، مصادیق مختلفی دارد كه مهمترین آنها عبارتاند از:
حجاب دل، حجابی كه میان آدمی و مرحله فناء فیالله حایل میشود، حجاب، در این دیار از حیث تحقق، همان است كه از آن، به عنوان بت، نیز میتوان یاد كرد.
فاطی! به سوی دوستسفر باید كرد
از خویشتن خویش گذر باید كرد
هر معرفتی، كه بوی هستی تو داد
دیوی استبه ره، از آن حذر باید كرد
تا تكیه گهت، عصای برهان باشد
تا دیدگهت، كتاب عرفان باشد
در هجر جمال دوست تا آخر عمر
قلب تو دگرگون و پریشان باشد
فاطی كه فنون فلسفه میداند
از فلسفه، فاء و لام و سین میداند
امید من آن است كه با نور خدا
خود را زحجاب فلسفه، برهاند
آن كس كه به زعم خویش، عارف باشد
غواص، به دریای معارف باشد
روزی اگر از حجاب، آزاد شود
بیند كه به لاك خویش واقف باشد
● عشق به اهل بیت علیهم السلام و انتظار فرج
ای كه بینور جمالت نیست عالم را فروغی
تا به كی در ظل امر غیبت كبری نهانی
پرده بردار از رخ و ما مردهگان را جان ببخشا
ای كه قلب عالم امكانی و جان جهانی
تا بهكی این كافران نوشند خون اهل ایمان
چند این گرگان كنند، این گوسفندان را شبانی
ای ازلیت، به تربت تو مخمر
وی ابدیتبه طلعت تو مقرر
آیت رحمت، زجلوه تو هویدا
رایت قدرت در آستین تو مضمر
جلوه تو نور ایزدی را مجلی
عصمت تو سر مختفی را مظهر
ممكن اما چه ممكن، علت امكان
واجب اما شعاع خالق اكبر
آبروی ممكنات، جمله ازین نور
گر نبدی ; باطل آمدند، سراسر
فاش بگفتم كه این رسول خدایست
معجزهاش میبود همانا دختر هستی
● تسبیحگوی خالق
بعضی از صاحبنظران در تفسیر آیه (لا تفقهون تسبیحهم) منظور از تسبیح موجودات را تسبیحگویی موجودات به زبان «حال» میدانند، ولی حضرت امام قدسسره این تسبیحگویی را به زبان «قال» دانسته و برای همه ذرات عالم، شعور و درك قایل است.
ذرات جهان ثنای حق میگویند
تسبیحكنان لقای او میگویند
ما كوردلان خامششان پنداریم
باذكر فصیح، راه او میپویند
ذرات وجود، عاشق روی ویند
با فطرت خویشتن، ثناجوی ویند
ناخواسته و خواسته، دلها همگی
هرجا كه نظر كنند در سوی ویند
● زهد و وارستگی
زهد راستین از ویژگیهای انسان كامل است. امام قدسسره در یكی از رباعیات خود در اینباره میفرماید:
فاطی زعلایق جهان، دل بركن
از دوستشدن به این و آن دل بركن
یك دوست كه آن جمال مطلق باشد
بگزین تو از كون و مكان دل بركن
● گریز از زهد دروغین
امام قدسسره همواره از زهد ریایی گریزان بوده و بدان تاخته است. آن حضرت در جای جای دیوان خود به زهدفروشان و زاهدنمایان خرده گرفته و بیزاری خود از آنان ابراز داشته است.
جامه زهد و ریا كندم و برتن كردم
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم
● استعانت
مغرور نگشتن به عبادات و اعمال صالح از سجایای انسانهای واصل است. امام امت قدسسره همواره و در سراسر زندگی، اهل دعا و راز و نیاز و نیایش بود آن حضرت میفرمود:
ای پیر طریق دستگیری فرما
طفلیم در این طریق پیری فرما
فرسوده شدیم و ره به جایی نرسید
یارا تو در این راه، امیری فرما
هشیاری من بگیر، و مستم بنما
سرمست زباده الستم بنما
بر نیستیم فزون كن از راه كرم
در دیده خود، هر آنچه هستم بنما
● قدرشناسی و تلاش در جوانی
امام قدسسره همواره به جوانان لطف داشت. آن حضرت در رهنمودی به آنان فرمود:
هان ای عزیز، فصل جوانی بهوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید بغیر خواب
افسوس كه ایام جوانی بگذشت
حالی نشد و جهان فانی بگذشت
مطلوب همه جهان نهان است هنوز
دیدی همه عمر، در گمانی بگذشت
● مقام انسان كامل
انسان در دیدگاه حضرت امام، مقامی را داراست كه در وهم نمیگنجد.
ما عاشقان ز قله كوه هدایتیم
روحالامین به سدره، پی جستجوی ماست
قدسیان را نرسد تا كه به ما فخر كنند
قصه علم الاسماء به زبان است هنوز
از ملك پرواز كن، از ملك هستی، رختبربند
نیست آدمزاده آن كس، كز ملك پران نبودی
گر تو آدم زاده هستی، علم الاسماء چه شد
قاب قوسینت كجا رفته است او ادنی چه شد
● غره نشدن به عبادتها
عبادت ما گاهی به خاطر ترس از كیفر و گاهی به خاطر شوق بهشت است، در حالی كه عبادت خالصانه همان است كه از آن به عنوان عبادت احرار یاد میشود، لذا حضرت امام قدسسره فرمودند:
این عبادتها كه ما كردیم، خوبش كاسبی است
دعوی اخلاص با این خودپرستیها چه شد
مرشد از دعوت به سوی خویشتنبردار دست
لا الهت را شنیدیم، ولی، الا چه شد
عیب خود گویم به عمرم، من نكردم بندگی
این عبادتها بود سرمایه شرمندگی
دعوی ایاك نعبد، یك دروغی بیش نیست
من كه در جان و سرم باشد هوای بندگی
● هستی بستر تكامل
اگر با چشمان باز به حقایق و اسرار جهان بنگریم، خواهیم دید كه رهنمود آسمانی (عسی ان تكرهوا شیئا وهو خیر لكم)، حكمفرما است. بر این اساس امام خمینی قدسسره حتی درباره ابلیس میفرماید:
خواستشیطان، بدكند با من، ولی احسان نمود
از بهشتم برد بیرون بسته جانان نمود
خواست از فردوس بیرونم كند خوارم كند
عشق پیدا گشت و از ملك ملك پران نمود
سیدمحمد شفیعی مازندرانی
منبع: مجله پیام حوزه، شماره ۲۴ از طر یق پایگاه حوزه Hawza.net
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
روز معلم معلمان ایران بابک زنجانی مجلس مجلس شورای اسلامی خلیج فارس دولت دولت سیزدهم حجاب رهبر انقلاب شورای نگهبان
شهرداری تهران تهران سلامت هواشناسی پلیس سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران سازمان هواشناسی
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی دلار ایران خودرو سایپا چین بازار خودرو قیمت طلا تورم مالیات
مسعود اسکویی تلویزیون سریال سینما موسیقی سعید آقاخانی سینمای ایران فیلم دفاع مقدس تئاتر نون خ رسانه ملی
رژیم صهیونیستی اسرائیل آمریکا غزه فلسطین جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو اوکراین
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید بایرن مونیخ سپاهان تراکتور لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی
وزیر ارتباطات تبلیغات اپل ناسا گوگل نخبگان ویروس آیفون ماه نمایشگاه خودرو
خواب بارندگی دیابت کاهش وزن ویتامین قهوه مسمومیت چاقی داروخانه بارداری