جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
اسلام و نظام اقتصادی
اختلافات فراوانی در مورد ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی وجود دارد . برخی اقتصاد اسلامی را همان احكام و قوانین اقتصادیای میدانند كه در كتب فقهی چون مكاسب محرمه، بیع، مضاربه، مساقات، مزارعه، شركت، اجاره و جعاله وجود دارد و برخی چون شهید صدر رحمه الله معتقدند اسلام دارای مذهب و مكتب اقتصادی نیز هست و برخی دیگر میگویند اسلام علم اقتصاد نیز دارد . بعضی هم به طور كلی منكر اقتصاد اسلامی شده و میگویند اسلام تنها اهداف و ارزشهای كلی را ارائه كرده است و احكام و قوانین موجود در حوزه اقتصاد غالبا امضایی و مخصوص صدر اسلام بوده و جزء احكام ثابت و جهان شمول اسلام نیست . (۱)
هدف این نوشتار اثبات این مطلب است كه اسلام افزون بر حقوق و مكتب اقتصادی دارای نظام اقتصادی است . برای روشن شدن محل بحث ابتدا لازم است مقصود از مفهوم نظام و نظام اقتصادی تبیین گردد كه با الهام از كتاب تحلیل و مقایسه نظامهای اقتصادی، نوشته وكلاوها لسوسكی به توضیح آن میپردازیم سپس دلایل نظام اقتصادی داشتن اسلام را بیان میكنیم كه عبارتاند از: دلیل كلامی برگرفته از جهان بینی اسلام، آیات و روایاتی كه بر فراگیربودن دین مبین اسلام دلالت میكنند و بالاخره آیات و روایاتی كه مشتمل بر احكام و قوانین در حوزه معاملات و اقتصادیات میباشند و در خاتمه به اشكال ثبات شریعت و تغییر جوامع پاسخ خواهیم داد .
مفهوم نظام و نظام اقتصادی
واژه نظام به مفهوم خاص آن سابقه طولانی ندارد . این واژه در سالهای ۱۹۵۰- ۱۹۵۶، با مطرح شدن تئوری عمومی نظامها بهوسیله برتالانفی، زیستشناس آلمانی، مفهوم خاص خود را یافت و بعدها با كاربرد این تئوری در رشتههای مختلف علوم، واژههایی مانند نظام اقتصادی، نظام ارتباطات و نظام اطلاعات متداول شد . (۲) «نظام در تئوری عمومی نظامها به مجموعهای از اجزای به هم وابسته گفته میشود كه در راه نیل به هدفهای معینی هماهنگاند .» (۳)
به اختلاف اهداف، اجزا و روابط بین آنها، نظامها متفاوت میشوند و نظامهای تكوینی (نظام آفرینش)، نظامهای ساخته ستبشر (نظام حاكم بر یك اتومبیل یا هواپیما) و نظامهای اجتماعی به وجود میآیند . اجزای نظامهای اجتماعی، مردم، رفتارها و روابط آنهاست كه برای اهداف از پیش تعیین شده سامان مییابند . در اینجا مقصود از نظام اجتماعی، نظام حاكم بر زندگی انسانها با همه ابعاد آن است كه شامل زیر نظامهایی چون نظام سیاسی، نظام اقتصادی، نظام فرهنگی و امثال آن است .
از آنجا كه اجزای نظام اجتماعی را انسانها و رفتارها و روابط بین آنها تشكیل میدهد و از سویی رفتارها و روابط در انسان براساس بینشها و ارزشها شكل میگیرد، مقوله دیگری تحت عنوان مبانی اعتقادی و ارزشی در تعریف نظام اجتماعی وارد میشود . در نتیجه در نظام اجتماعی با دیدی كلان رفتارها و روابط گروههای مردم براساس مبانی اعتقادی و ارزشی خاصی به سمت اهداف معینی نهادینه میشوند .
بر این اساس، نظام اقتصادی نیز یكی از زیر نظامهای نظام اجتماعی است . واژه «اقتصادی» اشاره به بعد خاصی (و نه قسم خاصی) از رفتارها و روابط مردم دارد كه براساس محاسبه هزینه و فایده و به منظور تامین معاش انجام میگیرد . اهداف كلان نظام اقتصادی میتواند عدالت اقتصادی، استقلال، رفاه عمومی و رشد و توسعه اقتصادی و اموری از این قبیل باشد . البته تفسیر و رتبهبندی این اهداف در نظامهای مختلف بر اساس مبانی اعتقادی و ارزشی آن متفاوت است . وكلاو هالسوسكی معتقد است «چهار دسته اصلی از عناصر وجود دارند كه یك سیستم اقتصادی را تشكیل میدهند: منابع، شركتكنندگان، فرایندها و نهادها» (۴) سپس درباره هر یك از این عناصر چهارگانه توضیحات مفصلی میدهد .
الف - منابع
زمین، منابع طبیعی، آب و هوا، خصوصیات فیزیكی و شیمیایی و زیستی اشیا، ابزارهای تولید، ساختمانها، كارخانهها، وسایل حمل و نقل و ارتباطات، كتابها، ذخایر پولی، سرمایه انسانی، مهارتها و اطلاعات انباشته شده، تكنولوژی و به طور كلی، مجموع داراییها و ثروتهای طبیعی و غیرطبیعی یك ملت را میتوان در لیست منابع قرار داد . اقلام منابع با گذشت زمان تغییر نموده، با پیشرفت كشفیات و اختراعات، افزایش مییابد .
ب - شركتكنندگان
شركتكنندگان مردم هستند كه به صورت افراد یا گروهها ملاحظه میشوند . معمولا برای تحلیل، مردم را به صورت گروههایی كه اهداف مشتركی دارند در نظر میگیرند . در ادبیات اقتصادی، شركتكنندگان یك سیستم اقتصادی را به سه زیر مجموعه تقسیم میكنند: بنگاهها (كه عمدتا داده را به ستاده تبدیل میكنند)، خانوارها (كه از سویی مصرف كننده نهایی ستادهها و از سوی دیگر عرضه كننده كار و سرمایه میباشند) و دولت (كه پاسدار منافع افراد و مصالح اجتماعی و تولیدكننده كالاهای عمومی است .)
نكته قابل توجه آنكه این تقسیم، تقسیم اشخاص نیستبلكه تقسیم شخصیت هاست . در واقع همه تولید كنندگان مصرف كننده نیز هستند و غالب مصرف كنندگان (به غیر از سالخوردگان و معلولین و امثال آنها) تولید كننده نیز میباشند . همچنین كارمندان دولت را مردم تشكیل میدهند كه همگی مصرف كنندهاند .
البته این تقسیم به اغراض تحلیلی صورت میگیرد و در صورت لزوم میتوان آن را تغییر یا گسترش داد .
ج - فرایندها
فرایندها عملكرد نظام اقتصادی را توضیح میدهند . عناصر فرایند ترتیبی منطقی را تشكیل میدهند كه در آن اطلاعات زمینهساز تصمیمات میباشند و اجرای تصمیمات نتایج را می آفریند:
نتایج - اجرا - تصمیمات - اطلاعات
نتایج میتواند رشد تولید، كیفیت توزیع درآمد، تغییر قیمتها، انباشت موجودی انبار، نرخ بیكاری، گسست محیطی، اختراعات و اكتشافات جدید باشد . بدین ترتیب در یك سیستم اقتصادی میتوان از فرایندهای تولید، توزیع، تغییر قیمتها، بیكاری و امثال آن نام برد .
د - نهادها
نهادها الگوهای خاص روابطی هستند كه شركتكنندگان را به یكدیگر گره میزنند . چنین شكلها و الگوها عناصر فرایند در عمل میباشند . «نهادها» در این معنا انتزاعات تحلیلی هستند كه نباید آنها را با ساختمانها (از قبیل ادارات، كارخانهها) یا مراكز مبادله سهام و كالاها كه در آنها بعضی از این الگوهای تثبیتشده رفتاری رخ میدهد، اشتباه گرفت; برای مثال «بازار» یك نهاد اقتصادی به معنای الگوی تثبیتشده خرید و فروش است . مالكیتخصوصی یك نهاد است كه استفاده از اشیای خاص را نهادینه میكند و حق استفاده از آن را فقط برای افراد خاصی قرار میدهد . همچنین قرض، هدیه و مالیات نهادهای اقتصادی هستند . این الگوها از طریق قواعد قانونی، مجازاتهای اجتماعی، نظامهای اعتقادی و فرهنگی، در جوامع تثبیت میشوند . آنچه در این تحلیل بیان شد درباره نظامهای موجود در خارج كاربرد بیشتری دارد; به خصوص فرایندها كه عملكرد نظام موجود را توضیح میدهند . برای آنكه بتوانیم از این مطالب برای تحلیل نظامی نظری كه توسط مكتبی بشری یا الهی ارائه میشود، استفاده كنیم، به تعدیلهایی نیاز است . بر این اساس ما بین دو مفهوم از نظام تفكیك میكنیم: یكی نظام اقتصادی به مفهوم نظامی كه در خارج موجود است و عمل میكند و نتایجی را در یك محدوده زمانی و مكانی خاص میآفریند . دوم طرح نظری نظام اقتصادی كه میتواند دستاورد یك مكتب فكری بشری یا یك دین باشد . آنچه موضوع بحث ما در این نوشتار است طرح نظری نظام اقتصادی است كه دارای سه عنصر است: منابع، شركتكنندگان (با همان تفسیری كه گذشت) و نهادها
در اینجا نهادها الگوهایی هستند كه روابط بین شركتكنندگان و منابع و نیز روابط بین شركتكنندگان را با یكدیگر بیان میكنند . این الگوها قابلیت آنرا دارند كه به روش پیش گفته در جامعه تثبیتشوند .
بدین ترتیب در یك نظام اقتصادی دو نوع نهاد قابل تشخیص است:
۱- نهادهایی كه بیانگر نوع ارتباط بین شركتكنندگان و منابعاند، مانند الگوی مصرف، سرمایهگذاری، پسانداز و . . . .
۲- نهادهایی كه بیانگر نوع ارتباط شركتكنندگان در نظاماند، مانند الگوی خرید و فروش، الگوی اجاره، قرض، صدقه، هدیه، مالیات، هزینههای دولت .
در این بیان از نظام اقتصادی به فرایندها اشارهای نكردیم، زیرا فرایندها مربوط به مرحله تحقق خارجی طرح نظری نظام اقتصادیاند; یعنی پس از آنكه نظام اقتصادی به لحاظ نظری طراحی شد یا به وسیله یك مكتب فكری ارائه گردید، مرحله پیاده كردن آن در شرایط زمانی و مكانی خاص فرا میرسد و در این مرحله است كه فرایندهای جمعآوری اطلاعات، تصمیمگیری و اجرا و بررسی نتایجبه كار میآیند . بر این اساس میتوان نظام اقتصادی را چنین تعریف نمود: «نظام اقتصادی عبارت است از مجموعهای از الگوهای رفتاری كه بر اساس مبانی اعتقادی و ارزشی مشخص، در راستای اهداف معینی به صورت هماهنگ سامان یافته و شركتكنندگان در نظام را به یكدیگر و به منابع پیوند میدهد» .
تعریف الگوی رفتاری
در علم اقتصاد اثباتی برای درك و پیشبینی رفتار انسانها روشی به كار میرود كه اصطلاحا به آن الگوسازی یا مدل سازی گفته میشود . الگو یا مدل در این اصطلاح عبارت است از نمایش ساده چیزهایی كه تصور میشود مهمترین عوامل مؤثر در رفتار مورد مطالعه میباشند . الگوها عمدا برخی عوامل را نادیده میگیرند تا بتوانند بر برخی عوامل دیگر تاكید ورزند; برای نمونه، الگوی مطالعه عوامل مؤثر در پسانداز میتواند بر متغیرهایی مانند سطح درآمد و نرخ تورم تاكید كند و عواملی چون مقدار داراییهای افراد را نادیده گیرد . الگوهای اقتصادی معمولا به زبان توابع و اتحادهای ریاضی و گاهی به صورت هندسی و گاه به صورت جداول آماری بیان میشوند . (۵)
از آنجا كه موضوع ما طرح نظری نظام اقتصادی است، مقصود از الگوی رفتاری الگویی نیست كه عوامل مؤثر در رفتار خارجی انسانها را بیان میكند، بلكه مقصود الگویی میباشد كه توضیح دهنده رفتار انسانهایی است كه تربیتیافته آن مكتب فكری یا دین میباشند . بنابراین وقتی از الگوی مصرف، پسانداز و امثال آن سخن میگوییم مقصود، شرح ساده از انگیزهها، قواعد و محدودیتهای مصرف و پسانداز فرد تربیتیافته آن مكتب است . یا وقتی از الگوی صدقه، قرض یا مانند آن سخن میگوییم مقصود الگویی است كه توسط آن مكتب ارائه میگردد و مكتب مزبور در صدد تثبیت آن در جامعه است .
برخوردار بودن اسلام از نظام اقتصادی ثابت و جهان شمول
بی تردید دین اسلام جهان بینی و ارزشهای خاصی را معرفی كرده است كه با تغییر زمان و مكان تغییر نمیكنند و به صورت منطقی میتوان اثبات كرد كه آن جهانبینی و ارزشها مستلزم اهداف خاصی هستند كه در منابع اسلامی (قرآن و احادیث) به آنها تصریح شده است . بنا بر این، مبانی اعتقادی، ارزشی و اهداف نظام اقتصادی اسلام در منابع دینی بیان شده است . از آنجا كه این مطالب كمتر مورد اختلاف است از بررسی بیشتر صرفنظر میكنیم و به بررسی این سؤال میپردازیم كه آیا اسلام الگوهای رفتاری (یا نهادهای) خاصی را نیز ارائه كرده است كه جهان شمول و ثابتباشند یا آنكه این الگوها باید در هر زمان به تناسب شرایط تعریف و ثبیتشوند؟
در این نوشتار از سه طریق میتوان این نكته را اثبات كرد كه اسلام دارای نظام اقتصادی ثابت و جهان شمول بوده و الگوهای رفتاری ثابت و جهان شمول را ارائه كرده است .
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق انتخابات دانشگاه تهران حماس حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم رهبر انقلاب مجلس شهید مطهری
ایران بارش باران هواشناسی یسنا هلال احمر قوه قضاییه روز معلم تهران سیل معلم پلیس شهرداری تهران
قیمت خودرو سهام عدالت قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو ایران خودرو بانک مرکزی سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون صداوسیما عفاف و حجاب مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه اوکراین چین نوار غزه انگلیس
فوتبال استقلال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر تراکتور جواد نکونام بازی سپاهان لیگ برتر ایران رئال مادرید
هوش مصنوعی کولر گوگل تلفن همراه همراه اول تبلیغات اینستاگرام اپل
خواب فشار خون کبد چرب چاقی رابطه جنسی