چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
بازكاوی انگیزه ها
استفاده از روشهای یك علم در مسائل و پدیدههای علم دیگر، دایرهٔ شناخت موضوعات آن را وسیعتر و ابعاد بررسی آن را عمیقتر میكند. بكارگیری مفاهیم و روشهای آماری در بررسی و تحقیق مسائل اجتماعی از جمله اینگونه شیوههای تحقیق میان علمی است كه كمك فراوانی به كاربردی كردن پژوهشهای اجتماعی كرده است. استفاده از آمار و ارقام و تبیین ریاضی پدیدههای نظری، علاوه بر آنكه موضوعات را از تفسیرپذیریهای شخصی رها میكند، ما را در اتخاذ نگرشها و روشهای واقعگرایانه عملی نیز یاری میدهد. ضرورت اهتمام به پژوهشهای آماری درباره پدیده انقلاب اسلامی و انگیزههای اساسی حضور مردم در صحنه انقلاب، هرگونه كوششی در این باب را ستودنی كرده است. مقاله زیر در یك بررسی میدانی این موضوع را كه مهمترین انگیزه مردم برای شركت در انقلاب مخالفت با كاستیهای دینی ---- اخلاقی و عملكرد نادرست سیاسی --- اجتماعی در رژیم پهلوی است، پژوهیده و تقدیم شما نموده است.
درباره عوامل و انگیزههای پیروزی انقلاب اسلامی، نظریههای متفاوتی مطرح شده است، اما این نظریهها مستند به تحلیلهای تاریخی، اجتماعی و مذهبی نویسندگان و محققانی است كه در این باره بحث كردهاند. نویسندگان و محققان ایرانی كه خود ناظر و شاهد بر جریانهای منتهی به انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ بودهاند، با اتكا به مطالعات، مشاهدات و برداشتهای خود به این موضوع پرداختهاند. محققان خارجی هم با استناد به مطالعات تاریخی و اجتماعی، مصاحبه با برخی از رجال و شخصیتهایی كه به گونهای در جریانهای قبل از انقلاب نقش داشتهاند و بعضا مشاهداتی كه در سفرهای خود به ایران داشتهاند، به تحلیل انقلاب پرداختهاند.
تفاوت دیدگاه محققان و منابع و مشاهدات آنان، موجب شده هر كدام در تحلیل خود، بر برخی از عوامل و انگیزهها تاكید كنند و انگیزه اصلی مردم را برای ورود به عرصه انقلاب و تحمل سختیها، دشواریها و فشارهای متكی به محور خاصی بدانند. چون بنای این مقاله بر این نیست كه در باب دیدگاههای مختلف درباره عوامل و انگیزههای انقلاب اسلامی بحث گستردهای را مطرح كند، به عنوان مقدمهای برای طرح موضوع اصلی به چند نكته اشاره میشود:
۱. هر چند درباره پیدایش انقلابهای بزرگ و تاثیرگذار، تحقیقات و تالیفات فراوانی انجام شده است، ولی صاحبنظران و نظریهپردازان عموما بر این مطلب اتفاق نظر دارند كه اولا چارچوب نظری جامعی كه بتواند پدیده انقلاب را تحلیل و تبیین كند، ارائه نشده است. ثانیا ارائه چارچوب نظری واحدی كه بتواند همه پرسشهای محققان را درباره همه انقلابها پاسخ دهد و به عنوان قانون علمی و مشترك بین پدیدههای انقلاب به كار محققان آید، بسیار دشوار و نزدیك به محال به نظر میرسد. بنابراین انتظار دستیابی به چنین قانونمندی جامع، قاطع و واحد، انتظار چندان امیدوارانه و معقولی نخواهد بود. البته وجوه مشترك بین انقلابها و امكان دستیابی به قانونمندیهای عمیقتر و علمیتر، منتفی نیست؛ ولی تفاوتهای عمدهای كه بین مختصات تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، مردمشناسی، جغرافیایی و... در جوامع گوناگون وجود دارد و پیچیدگیهای دیگر این قانونمندیها قابل تعمیم نیستند.
اگر زمانی ادعا میشد كه قانونمندی جوامع همچون قانونمندی طبیعت و به همان دقت قابل كشف و استنباط است، اكنون چنین ادعاهایی رنگ باخته و بر تفاوت جوامع و پیچیدگیهای عرصه رفتارهای فردی و اجتماعی انسان تاكید میشود.
۲. در مورد انقلاب اسلامی ایران، میتوان تحلیلهای ارائه شده را به پنج دسته كلی تقسیم كرد:
الف) تحلیلهایی كه عوامل اقتصادی را مهمترین عامل انقلاب دانستهاند. این عوامل تحلیلهای مختلفی را به همراه داشته است؛ بعضی افراد فشارهای اقتصادی و عدم تعادل وتوازن درآمدها و افزایش فقر را عامل عمده انقلاب اسلامی دانستهاند و افرادی دیگر، رشد صنعتی و توسعه اقتصادی را عامل عمده پنداشتهاند.
ب) تحلیلهایی كه عوامل فرهنگی، اعتقادی و مذهبی را مهمترین عامل انقلاب دانستهاند.
ج) تحلیلهایی كه عوامل سیاسی را مهمترین عامل انقلاب دانستهاند، چه تحلیل كسانی كه این عوامل را در قالب تاثیرگذاریِ ساختاری، مهم پنداشتهاند و چه كسانی كه عملكرد سیاسی نظام سلطنتی و سلسله پهلوی را مهمترین عامل تلقی كردهاند.
د)تحلیلهایی كه برای اراده خارجی و زمینهسازیهای بیگانگان در انقلاب اسلامی ایران نقش برجسته و عمدهای قائل شدهاند.
ه۰۳۹;) تحلیلهایی كه بدون عمدهكردن یكی از این عوامل، مجموعه عوامل و زمینههای فرهنگی سیاسی و اقتصادی را مطرح كردهاند؛ چه تحلیلهایی كه سعی كردهاند میزان نقش و سهم هر كدام از عوامل و تاثیرات متقابل آنها را با یكدیگر مشخص كنند، چه تحلیلهایی كه فاقد چنین بخشی هستند.
۳. در بررسی و تحلیل هر انقلاب، نباید عوامل با انگیزهها خلط شود. هنگامی كه سخن از عوامل میشود، برخی از عناصر انقلابساز كه به ریشههای تاریخی و بسترهای اجتماعی فراگیر مربوط میشوند، مورد نظر هستند كه با انگیزههای انقلابیون كه عنصری متكی بر اراده و آگاهی هست --- كاملا قابل تفكیك است. در برخی از تحلیلها بین این دو مقوله خلط شده است. در این مقاله طی یك پژوهشی میدانی، مهمترین اشكالات رژیم شاه را از دیدگاه كسانی كه در جریان انقلاب حضور داشتهاند، مورد پرسش قرار دادهایم. این پرسشها در قالب یك سوال مطرح شده و از پاسخدهندگان خواسته شده است كه حداكثر ۳ مورد از انگیزههای حضور مردم در انقلاب را به ترتیب اولویت ذكر كنند. در مجموع ۲۳۶ نفر از زنان و مردان ۳۵ تا ۶۰ ساله (كه در زمان انقلاب در سال ۱۳۵۷ بین ۱۵ تا ۴۰ سال سن داشتهاند) با حداقل تحصیلات دیپلم (از اقشار و مناطق مختلف شهر تهران) در این تحقیق مشاركت داشتهاند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست