چهارشنبه, ۳۰ خرداد, ۱۴۰۳ / 19 June, 2024
مجله ویستا

هنر یک باغبان باتجربه


گل کوچکی بود که از خانه پدری به خاطر دارمش و حالا تبدیل به چندین گل بزرگ و زیبا شده بود. دو روزه که یادم رفته آبش بدهم و برگ‌هایش از شدت تشنگی پژمرده و بی‌حالند. ازش عذرخواهی می‌کنم …

گل کوچکی بود که از خانه پدری به خاطر دارمش و حالا تبدیل به چندین گل بزرگ و زیبا شده بود. دو روزه که یادم رفته آبش بدهم و برگ‌هایش از شدت تشنگی پژمرده و بی‌حالند. ازش عذرخواهی می‌کنم و می‌بوسمش و برای این‌که حسن نیتم رو بهش نشون بدم از کوزه عشق، یک پیمانه آب ناب به پاش تقدیم می‌کنم و اون لحظه‌ای بعد دوباره با طراوت و شاداب می‌شه و می‌ایسته. معلوم می‌شه اصلاً کینه‌ای نیست و فقط یک قطره توجه، تمام دلخوری‌ها رو از وجودش می‌شوره و می‌بره و اون با گذشت، نه تنها خودش غرق لذت و سرور می‌شه که به من هم لذت عذرخواهی رو تقدیم می‌کنه.

اون‌قدر با گذشت و انعطاف‌پذیره که حتی اگه از ساقه ببرمش، در حضور آب دوباره زندگی‌اش رو شروع می‌کنه، ریشه و برگ می‌ده و تبدیل می‌شه به یه موجود زنده و سرحال دیگه و اون‌قدر تکثیر پیدا می‌کنه که عشق همه فضا رو پر کنه.

اما یه گل دیگه هم دارم که خیلی حساسه. حتی با ثانیه‌ای تأخیر در آب دادن با قطره‌ای کم و زیاد شدن آب، بلافاصله واکنش نشون می‌ده و حتی ممکنه دیگه اصلاً آشتی نکنه. خورشید هم باید در تابش به اون خیلی دقت کنه. روش تکثیرش هم خیلی حساسه و روش، مکان و زمان خاصی برای تکثیر نیاز داره وگرنه قلمه‌اش یا حتی بذرش به ثمر نمی‌رسه.

و من که گل‌هامو خوب می‌شناسم و طبق عالم و تجربه، برخورد صحیح با اون‌ها رو می‌دونم اجازه نمی‌دهم هیچ کدومشون خشک یا حتی ذره‌ای پژمرده بشن.

در گلستان هستی هم باید هر گل رو دقیق و عمیق شناخت و روش برخورد با هر گل زندگی رو آموخت و این هنر یک باغبان باتجربه است که همه گل‌هاش، با طراوت و شاداب و هستی‌بخش‌اند.