چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بمب تأخیری جهانی سازی


بمب تأخیری جهانی سازی

تأملی بر کتاب «جهانی سازی دیگر»

با گشایش مرزها، گسترش رسانه ها و توسعه توریسم جهانی دنیا به «دهکده»ای جهانی تبدیل شده است. دست کم این آن چیزی است که صنایع ارتباطات بسیار نیرومند امروز القا می کنند: ما همه «شهروندان جهانی» خواهیم شد، متصل به شبکه ها، خواهیم توانست میراث های گوناگون را شبیه سازی کنیم و با خلقی خوش در نوعی فرهنگ جهانی شده «چت» کنیم.چیزی توخالی تر از این ادعای «جهان وطنی» نیست. برای رویارویی با دنیای پیوسته بازتر، لذا نامطمئن تر، بر عکس باید به هویت خویشتن باور داشت و آمادگی مقابله با ارزش های دیگر را داشت. خلاصه کلام، ریشه دار بود. اگر دیگر امروز دست یافتنی تر است، معنایش این نیست که قابل فهم تر است، بلکه درست برعکس. هرچه تفاوت هایمان آشکار تر می شوند، تنش آفرین تر می شوند. شگفتا، در حالی که «جهانی شدن» اقتصادی زیر ذره بین است، این «جهانی سازی دیگر» که با این وصف، صلح و جنگ فردا در گرو آن است، مغفول مانده است. پس در چه شرایطی می توان در سطح جهانی یک همزیستی فرهنگی را سازماندهی کرد این پرسش اصلی کتاب «جهانی سازی دیگر» Lشautre mondialisa Tion و برای دومنیک ولتون یکی از چالش های سیاسی عمده امروز است. برای مقابله با باورهای قالبی، راهکارهای پیشنهادی او دعوتی است به تفکر.دومینک ولتون مدیر تحقیقات در «مرکز ملی تحقیقات علمی» (CNRS) و مدیر مجله هرمس (Hermes) است. تاکنون بیش از سی جلد کتاب در موضوع تحلیل روابط میان ارتباطات، جامعه، فرهنگ و سیاست منتشر کرده است. «جهانی سازی دیگر» از آخرین کتاب های او است که در ۲۰۰۳ منتشر شده و با استقبال گسترده ای روبه رو شده است.

این کتاب با ترجمه عبدالحسین نیک گهر بزودی از سوی انتشارات «فرهنگ معاصر» منتشر خواهد شد: مترجم مقدمه کتاب را پیش از انتشار در اختیار «ایران» گذاشته است. از همکاری ایشان و فرهنگ معاصر سپاسگزاریم.

جهانی سازی اطلاعات، دنیا را خیلی کوچک اما خیلی خطرناک می کند. هر کس همه را می بیند، همه چیز را می داند، همچنین به آن چه او را از دیگران جدا می کند آگاهی دارد، بدون آن که هر آینه تمایلی به نزدیک شدن به دیگران داشته باشد. دیگری، دیروز متفاوت اما دور بود. امروز، او همچنان متفاوت است، اما همه جا حضور دارد: در تلویزیون اتاق نشیمن، همین طور در انتهای شبکه های اینترنت. بنابراین، برای فهمیدن یکدیگر، دست کم برای تحمل یکدیگر، به تلاش فوق العاده ای نیاز مندیم.

اطلاعات که تا این اواخر به عنوان عامل بالندگی و پیشرفت ملاحظه می شد می تواند به عامل عدم تفاهم و حتی نفرت مبدل شود. اطلاعات نه فقط برای ایجاد ارتباط دیگر کافی نیست، حتی کارکرد معکوسی دارد. با آشکار سازی تفاوت های فرهنگی و نابرابری ها، ما را مجبور می کند که برای تفاهم [با دیگران] بیشتر تلاش کنیم. جهانی سازی اطلاعات احتمالاً یکی از مهم ترین گسیختگی های قرن بیست و یکم است. درست است که دنیا به لحاظ فنی به دهکده ای جهانی مبدل شده است، اما از لحاظ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از هم گسیخته است. فن، دیگر موتور پیشرفت نیست. امروز دیگر روزنامه ها، رادیو و تلویزیون ها و حتی رایانه ها حامل های ارتباط نیستند. فلسفه سیاسی ارتباطات ما باید این واقعیت را لحاظ کند: صلح دیگر فقط به اطلاعات و ارتباطات بستگی ندارد که می توانند به عامل اضافی تنش مبدل شوند.حضور همه جا حاضر دیگری یک عامل تشدید کننده عدم تفاهم با دیگری شده است. دیگری، دیروز یک واقعیت انسان شناختی دور دست بود؛ امروز او یک واقعیت جامعه شناختی است که باید با او همزیستی کرد. فاصله ها دیگر فیزیکی نیستند، بلکه فرهنگی اند.

دو انقلاب اول در فرآیند جهانی سازی به ترتیب اقتصادی و سیاسی بودند، انقلاب سوم از سنخ فرهنگی است: در دنیایی شفاف تر و به همان نسبت غیر قابل فهم تر به چه شرایطی می توان یکدیگر را بهتر تحمل کرد به چه شرایطی می توان همزیستی و مدارا با دیگری را یاد گرفت به چه شرایطی انقلاب فنون اطلاعات و ارتباطات می تواند به آرمان پیشرفت و به نزدیکی میان ملت ها وفادار مانده و از تبدیل شدن به عامل جنگ پرهیز کند

هدف کتاب «جهانی سازی دیگر» پاسخ دادن به این پرسش ها است.

تفکر درباره شرایط جهانی سازی اطلاعات و ارتباطات به منظور جلوگیری از تبدیل شدن آن به نوعی بمب تأخیری

روابطی که میان اطلاعات، شناخت و ارتباطات برقرار می کنیم دعوتی هستند به بازبینی روابط مان با دیگری. تفکر درباره شرایط جهانی سازی، تا همزیستی فرهنگی، صلح آمیز باقی بماند. به سخن دیگر، امروزه اطلاعات و ارتباطات داو های سیاسی بزرگ این جهانی سازی «دیگر» شده اند که نمی توان نسبت به آن ها بی اعتنا ماند.

۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ سرآغاز این گسیختگی است. تروریسم بیانگر رد مدل غربی علیه غرب است.

تروریسم همچنین بیانگر ظهور ناگهانی فرهنگ به عنوان داو [پولی که برای شرط بندی وسط گذاشته می شود و در اینجا به معنای امکان برد و یا باخت است- مترجم] سیاسی جهانی و همبستگی ضروری آن با ارتباطات است. همه جا با زوج فرهنگ- ارتباطات روبه رو هستیم. ضرورت همزیستی با سایر فرهنگ ها که با حضور فراگیر اطلاعات آشکار شده است، یک چالش بزرگ سیاسی است.

پایان کمونیسم در ۱۹۹۰ سهم بزرگی از این چالش سیاسی را به سرمایه داری و به مدل غربی واگذار کرده است که صنعت فرهنگی و ارتباطات، دست کم تا فروپاشی بورسی فناوری های جدید در ،۲۰۰۱ بارزترین نماد آن هستند. به موازات آن کشورهای نوظهور می خواهند در این انقلاب ارتباطات مشارکت کنند. با این وصف، در سر تا سر عالم افراد مثل هم فکر نمی کنند و روز به روز بیشتر متوجه این تفاوت ها می شوند. از طرف دیگر، با آشکار تر شدن نابرابری ها، نارضایتی از غرب، بویژه از ایالات متحده آمریکا، ارباب صنایع فرهنگی و ارتباطات، بروز می کند. مدل غربی اطلاعات و ارتباطات زیر سؤال رفته و در همان حال هویت فرهنگی موضوع مطالبات بیش از بیش صریح است.

بنابراین، واقعه مهم در این آغاز قرن بیست و یکم ظهور ناگهانی مثلث دهشتناک «هویت- فرهنگ- ارتباطات» است. درگیری ها و مطالبات سیاسی نظیر تروریسم بین المللی نشانه ای از این ظهور ناگهانی هستند. به نابرابری های سنتی میان شمال و جنوب، خطرات سیاسی مرتبط با فرهنگ و ارتباطات افزوده می شود.

کتاب «جهانی سازی دیگر» شرایطی را بررسی می کند که با تأمین آنها اطلاعات و ارتباطات، در عین حال که کالا هستند، ارزش های بالندگی و پیشرفت باقی می ماند و مثلث «هویت- فرهنگ- ارتباطات» را به عنوان یک چالش سیاسی جدید در سطح جهانی به حساب می آورد چگونه می توان گزینه های سیاسی را در معادلات بین المللی که تنها در سیطره محاسبات اقتصادی است، وارد کرد چگونه می توان همه را متقاعد کرد که در دنیایی باز، همزیستی فرهنگی، به اندازه درک نابرابری های شمال - جنوب یا مسائل محیط زیست، از اهمیت برخوردار است به سخن دیگر، چگونه می توان تا فرصت از دست نرفته به این باور رسید که اطلاعات و ارتباطات هم حامل جنگ هستند و هم صلح این، آن چیزی است که من جهانی سازی «دیگر» می نامم. اگر خط سیر تاریخ قرن بیستم را دنبال کنیم، این سومین مرحله است، زیرا می توان گفت که جهانی سازی سه مرحله داشته است. نخستین مرحله، در پایان جنگ جهانی دوم با تأسیس سازمان ملل متحد، شرایط یک نظم بین المللی را بر پایه احترام ملت ها، فرهنگ ها و ادیان به منظور سازماندهی اجتماع بین المللی به شیوه ای صلح آمیز تعیین کرده است.

سپس انقلاب دوم جهانی سازی با «سی سال شکوهمندی»(سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ Trente Glorieuses) آغاز شده است و مساعی اش را عمدتاً صرف اقتصاد کرده است و با گشودن مرزها خواسته است اقتصاد بازار و مدل مبادله آزاد را به سرتاسر دنیا گسترش دهد.سومین انقلاب جهانی سازی فقط سیاسی یا اقتصادی نیست بلکه فرهنگی است. دغدغه آن همزیستی فرهنگی در سطح جهانی است.موضوع این کتاب، تفکر درباره ظهور این جهانی سازی «دیگر» است و بدین منظور ساختن مفهوم همزیستی فرهنگی امکان می دهد که به روابط این مثلث دهشتناک یعنی هویت- فرهنگ- ارتباطات بیندیشیم.ابتدا باید درستی استدلال های از لحاظ «سیاسی درست» را به طور جدی زیر سؤال برد و تعاریف واژه های هویت، فرهنگ و ارتباطات را روزآمد کرد. سپس با رویکردی انقلابی گیرندگان پیام یعنی «عموم مردم» را ارزش گذاری کرد.

باید پذیرفت که گیرندگان پیام- عموم مردم- همه جا در دنیا و مستقل از سطح تعلیم و تربیتشان باهوش اند و می توانند پیام هایی را که در معرض آنها هستند پالایش کنند. هرچه بیشتر پیام دریافت کنند بیشتر پالایش خواهند کرد. در واقع انتقال دادن، مترادف ارتباط بر قرار کردن نیست. مانع عمده جهانی سازی اطلاعات از گوناگونی بی شمار گیرندگان پیام ناشی می شود.

ما در برابر تولد فضای سیاسی جدیدی قرار دادیم. این فضا بی درنگ جهانی است و نظر به سوء تفاهماتی که پشت سر واژه های هویت، فرهنگ و ارتباطات پنهان شده اند، بسیار پیچیده است.

گویا سنت دیپلماتیک «روابط بین المللی» برای تفکر درباره واقعیت جدید دنیا کافی است، انگار که باز شدن دنیا، پایان کمونیسم، بی نظمی، جهانی سازی اطلاعات و فنون ارتباطات مسأله روابط میان هویت، فرهنگ، ارتباطات و روابط میان دولت ها و ملت ها را در مقایس جهانی زیر و رو نکرده است. فاصله میان جایگاهی که جهانی سازی اقتصاد کسب می کند، دشواری ایجاد کردن سازمان سیاسی در همان مقیاس و سکوت درباره داوهای مرتبط با جهانی سازی فرهنگ و ارتباطات، فاصله قابل ملاحظه ای است. با این وصف، در برابر این چالش های نوین و سترگ، فرجه آزادی عمل وجود دارد که در مباحث این کتاب مطرح خواهد شد. نخست و قبل از هر چیز باید به اهمیت این جهانی سازی دیگر باور کرد که فرهنگ و ارتباطات را در مرکز چالش های جهانی قرار می دهد.



همچنین مشاهده کنید