چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

شبیه سازی انسانی از دیدگاه شیعه; بررسی چهار دیدگاه


شبیه سازی انسانی از دیدگاه شیعه; بررسی چهار دیدگاه

مسئله شبیه سازی انسانی در میان شیعه, برخلاف اهل سنت, آن پژواك گسترده را نداشته و رونق و رواج لازم را تاكنون نیافته است در این جا این مسئله, نه چالشی برای دین قلمداد و نه از آن به عنوان بدعت یا قنبله یا حدث القرن یاد شد مجموع ادبیات شیعی در این حوزه, كم حجم, اما در نوع خود قابل توجه بوده است

●مفهوم و فرایند شبیه سازی

یان ویلموت, جنین شناس اسكاتلندی, در سال ۱۹۹۷ اعلام كرد كه بدون كمك گرفتن از سلول جنسی مذكر و از راهی غیر جنسی موفق به ایجاد گوسفندی شده است. این خبر بازتاب گسترده ای در سطح جهان داشت و غالب صاحب نظران عرصه های گوناگون, اعم از فیلسوف و فقیه و سیاستمدار و متكلم, به اظهارنظر درباره این رخداد پرداختند; تا آن جا كه این مسئله چالش قرن نام گرفت. گوسفندی كه به این طریق تولید شد و نام (دالی) بر آن نهاده شد, آغازی بود برای دورانی كه برخی آن را مطرود و برخی مطلوب می دانستند.

پیش از آزمایش های ویلموت به نظر می رسید كه این كار تنها درباره گیاهان ممكن است, اما تحقق آن درباره حیوانات محال است. از نظر تئوریك, هر سلول غیر جنسی انسان یا حیوان دارای تمام اطلاعات ژنتیكی لازم برای ایجاد موجودی مشابه خویش است. به همین جهت, طی قرن بیستم تلاش های فراوانی در این زمینه صورت گرفت تا به كمك سلولی غیر جنسی, بتوان این كار را انجام داد, اما همه تلاش ها به شكست انجامید; تا آن جا كه محققان زیست شناسی آن را محال شمردند. این مسئله موجب شد تا آنان سلول ها را به تخصص نیافته و تخصص یافته تقسیم كنند. از این منظر, زایگوت تك سولی یا تخمك بارور شده, یك سلول تخصص نیافته است و به همین دلیل قابلیت آن را دارد كه به همه اندام های مختلف و مورد نیاز بدن انسان تبدیل شود. اما به همان مقداری كه زایگوت به تقسیم سلولی خود ادامه می دهد و اندام های تازه ای می سازد, حالت تخصص یافتگی آن افزایش می یابد و انعطاف پذیری آن كمتر می شود; تا جایی كه سلول های جدید تنها می توانند سلول های مشابه خود را به وجود آورند. به همین سبب, سلول كلیه, تنها سلول كلیه را می سازد و سلول چشم, فقط سلول چشم را.

نتیجه این باور آن بود كه نمی توان از سلول تخصص یافته (differentiated) یعنی سلول جسمی, انسان یا حیوان كاملی پدید آورد و این باور یك اصل جزمی و دگم علمی به شمار می رفت. تلاش هایی كه در جهت اثبات خلاف این اصل انجام می شد نیز موفقیت آمیز نبود; چنان كه داور سولتر (davor solter) و جیمز مك گراف, پس از انجام یك پروژه تحقیقاتی, در سال ۱۹۸۴ مقاله ای در مجله ساینس نوشتند و تولید مثل به كمك سلول تخصص یافته را محال شمردند و در آن مدعی شدند كه شبیه سازی پستانداران تنها از طریق انتقال هسته سلول از نظر زیست شناختی محال است.۳

با این همه, برخی محققان همچنان می كوشیدند تا بر این دگم علمی غلبه كنند و خلاف آن را نشان دهند. این تلاش ها در سال۹۶ به ثمر رسید و برای نخستین بار, یان ویلموت و همكارانش موفق شدند از طریق سلول تخصص یافته, شبیه سازی كنند. ویلموت با توجه به آن كه در هر سلول تخصص یافته به دلیل وجود همه اطلاعات زیستی لازم, منطقاً می توان یك موجود زنده كامل را پدید آورد, این فرض را پیش كشید كه در هر سلولی پس از تخصص یافتگی, برنامه های دیگر برای تولید مثل ارگانیسم كامل متوقف یا خاموش و غیر فعال می گردد. برای مثال, سلول كبد, هرچند دارای اطلاعات لازم برای ساختن سلول كلیه است, اما بر اثر تخصص یافتگی, این قابلیت از كار می افتد; گرچه از بین نمی رود.

به همین دلیل وی كوشید تا سلول تخصص یافته را به مرحله قبل از تخصص یافتگی بازگرداند. وی تصادفاً به موردی برخورد كه توانست از آن برای تحقق این ایده كمك بگیرد. از این رو, برای این كار, سلول های انتخاب شده را در مایعی كه مواد غذایی مورد نیازشان را تأمین می كرد, نگهداری كرد و برای پنج روز, از مقدار غذای سلول ها به مقدار پنج درصد كاست. این گرسنگی, بی آن كه به حیات سلول ها آسیب بزند, آنها را از ادامه تكثیر سلولی بازداشت و به حالتی اغماگونه فرو برد. بدین ترتیب, سلول ها به مرحله قبل از تخصص یافتگی بازگشتند و توانستند مانند سلول های جنسی یك ارگانیسم كامل را تولید كنند. ویلموت و همكارانش در این پروژه ـ به اصطلاح ـ سلول ها را مجدداً برنامه نویسی كردند (reprogramming of gene expression) و برنامه قبلی آنها را به هم زدند. كار ویلموت نه تنها گامی بلند در جهت امكان پذیری شبیه سازی انسانی به شمار می رفت, بلكه این باور بنیادی مبنی بر تقسیم سلول ها به تخصص یافته و تخصص نیافته را به زیر سؤال برد و بعدها خود ویلموت اعلام كرد كه مرز قطعی و مشخصی میان این دو حالت وجود ندارد.

ویلموت برای شبیه سازی دالی ۲۷۷ آزمایش انجام داد كه از آن میان تنها یك آزمایش به فرجام مناسب رسید. بعدها این تجربه به وسیله او و دیگران تكرار و اصلاح شد, اما فرایندی را كه او پیمود و به زادن دالی انجامید, از مراحل زیر می گذرد:

یك. گرفتن یك تخمك بارور نشده از پستانداری ماده.

دو. بیرون كشیدن هسته تخمك و به دست آوردن یك تخمك فاقد هسته. بدین ترتیب, تخمك فاقد كروموزوم های بیست وسه گانه, در مورد انسان و اطلاعات ژنتیكی است. آنچه باقی می ماند, مایع سیتوپلاسم است كه مهم ترین كاركرد آن تغذیه رویان است. البته در سیتوپلاسم تعدادی میتوكندریا وجود دارد كه مقدار اندكی از اطلاعات ژنتیكی را در خود دارد و به رویان منتقل می سازد. وظیفه اصلی میتوكندری ها, تأمین انرژی برای فعالیت های سلولی است.۴

سه. گزینش یك سلول جسمی (somatic cell), بیرون كشیدن هسته آن و هدایت آن به درون تخمك فاقد هسته. بدین ترتیب, تخمك بازسازی می شود. اما این تخمك با تخمك های عادی دو تفاوت دارد: نخست آن كه برخلاف آنها فاقد كروموزوم های اصلی خویش است و دیگر آن كه به جای نیمی از كروموزوم ها, شامل همه كروموزوم های لازم است كه همه آنها از سلول دهنده گرفته شده است.

چهار. تحریك تخمك بازسازی شده, به كمك داروهای شیمیایی یا جریان الكتریكی. این تحریك, تخمك را فعال و به تقسیم سلولی وادار می سازد; در نتیجه, بی آن كه لقاح جنسی صورت گرفته باشد, تخمك به تكثیر خود ادامه می دهد.

پنج. پس از آن كه تخمك در آزمایشگاه به مرحله چند سلولی رسید, به رحم میزبان مناسب یا مادر جانشین یا جایگزینی (surrogate mather) كه برای این كار در نظر گرفته شده است, منتقل می گردد و در آن جا به رشد خود و پیمودن مراحل جنینی ادامه می دهد.

شش. پس از زمان لازم برای بارداری, تخمك به جنین كامل و زنده تبدیل و در موعد معین زاده می شود. نوزاد از نظر ژنتیكی, جز در مورد تأثیرات دی. ان. ای. موجود در میتوكندریای تخمك, تطابق نسبتاً كاملی به كسی دارد كه هسته سلول جسمی از او گرفته شده و جنسیت او همواره تابع آن شخص است.۵ ویلموت به كمك این تكنیك موفق شد كه نخستین پستاندار را كه یك میش بوه, به وجود آورد و نامش را دالی۶ بگذارد.

گفتنی است كه از نظر علمی, تكنیكی كه ویلموت و همكارانش به كار گرفتند, (تكنیك انتقال هسته سلول جسمی) (somatic cell nuclear transfer) یا (اس.سی.ان.تی) (scnt) نام دارد, اما نام مطبوعاتی و عامه پسند (كلونینگ) یا (شبیه سازی) بر آن غلبه كرده است.

هرچند تاكنون رسماً خبری درباره تحقق شبیه سازی انسانی منتشر نشده است, اما امكان آن در آستانه فراهم شدن است و همین مسئله چالشی را برای متدینان و عالمان اخلاق پیش كشیده است. عالمان اهل سنت به اتفاق این عمل را خلاف شرع و حرام دانسته و دلایل متعددی بر ضد آن اقامه كرده اند.

دهمین نشست مجمع فقه اسلامی, به مسئله شبیه سازی انسانی اختصاص یافت و بیانیه نهایی منتشر شده به وسیله این مجمع, بر حرمت كامل این عمل درباره انسان تأكید داشت; اما در میان شیعه چنین اتفاق نظری دیده نمی شود و نظریات عالمان شیعه در این مسئله از جواز مطلق تا حرمت كامل در نوسان است. این مقاله طی دو قسمت به گزارش و تحلیل نظر عالمان شیعی در این مسئله می پردازد.

●قسمت اول: گزارش دیدگاه شیعه

مسئله شبیه سازی انسانی در میان شیعه, برخلاف اهل سنت, آن پژواك گسترده را نداشته و رونق و رواج لازم را تاكنون نیافته است. در نتیجه, نه كنفرانس بزرگی با هدف تبیین این مسئله صورت گرفته و نه آثاری در حجم آثار اهل سنت نوشته شده است. در این جا این مسئله, نه چالشی برای دین قلمداد و نه از آن به عنوان (بدعت) یا (قنبله) یا (حدث القرن) یاد شد. مجموع ادبیات شیعی در این حوزه, كم حجم, اما در نوع خود قابل توجه بوده است. این مسئله در سه حوزه مهم شیعی, یعنی قم, نجف و بیروت, مطرح شده و عالمان و صاحب نظران شیعه كوشیده اند جوانب آن را بكاوند. عمده عالمان شیعه, شبیه سازی نباتی و حیوانی را مجاز می دانند و به استناد اباحه اصلی, آن را عملی مباح می شمارند.۷

لیكن درباره حكم شبیه سازی انسانی, در میان عالمان شیعه اتفاق نظری وجود ندارد; زیرا آنان درباره شبیه سازی انسانی نظریات متفاوت و گاه متضادی اتخاذ كرده و فتواهای مختلفی صادر كرده اند و در حالی كه برخی آن را كاملاً مجاز شمرده اند, برخی دیگر آن را حرام شمرده اند. هنگام بررسی سخنان و فتواهای مختلف عالمان شیعه می توان به چهار نظریه زیر دست یافت:

الف) جواز مطلق شبیه سازی انسانی;

ب) جواز محدود شبیه سازی انسانی;

ج) حرمت ثانوی شبیه سازی انسانی;

د) حرمت اولی شبیه سازی انسانی.

الف) جواز مطلق

برخی از فقها و صاحب نظران به دلیل نبود نصی خاص و روشن دلالت كننده بر حرمت شبیه سازی انسانی و به استناد قاعده (كل شیء لك حلال حتی تعلم انه حرام بعینه فتدعه)۸ و به استناد اصل اباحه اصلیه, شبیه سازی انسانی را مجاز شمرده اند. برای مثال در برابر این پرسش كه: (آیا شبیه سازی و تكثیر انسان در آزمایشگاه و از طریق روش های پیشرفته علمی (كلوناژ) جایز است؟) پاسخ برخی از آیات عظام بدین شرح است:

▪سیدعلی سیستانی:

(فی حد ذاته مانعی ندارد).۹

▪موسوی اردبیلی:

(اگرچه شبیه سازی در مورد انسان تاكنون به مرحله عمل نرسیده است, ولیكن دلیل قوی و محكمی بر حرمت چنین تحقیقات و آزمایشاتی وجود ندارد).۱۰

▪فاضل لنكرانی:

(فی نفسه مانعی ندارد, مگر این كه محرز شود توالی فاسد دارد).۱۱

▪سید محمدصادق روحانی:

(تبعاتی از قبیل احتمال ابتلاء كلون ها به بیماری های جسمی و روانی, به هم خوردن نظام طبیعی خانواده و حذف شدن نقش پدر, جایگاه نامشخص نوزاد كلون شده در خانواده و كاهش تنوع ژنتیكی انسان ها در دراز مدت را موجب حرمت نمی داند).۱۲

و در برابر این احتمالات بر این نظر است كه:

(بعضی از این پیامدها موجب حرمت نمی شود و بعضی اگر تمام باشد, مانع تكوینی است, نه تشریعی).۱۳

علامه فضل الله از همان آغاز در قبال این مسئله موضعی فرا فقهی گرفت و از سر موافقت با این كار سخنانی گفت. وی نه تنها شبیه سازی انسانی را مغایر سنت خدا ندانست, بلكه آن را گامی در جهت فهم عمیق تر سنت های نهان در هستی معرفی كرد و گفت باید انتظار مقولاتی دیگر از این دست را داشته باشیم. وی بر این نظر بود كه این مسئله نه از نظر اعتقادی مشكلی دارد و نه از نظر شرعی و فقهی, لیكن به طور طبیعی مانند هر مسئله تازه ای ممكن است ابهاماتی در فقه پدید آورد كه نیازمند فهم و بررسی است. وی با دعوت به عقلانیت و پرهیز از تكفیر یكدیگر, تا جایی پیش رفت كه گفت اگر علم قطعی با برخی از ظواهر دینی تعارض پیدا كرد, باید آن ظواهر را تأویل نمود.۱۴ گفتنی است كه وی در گفت وگوهای مختلفی بر ضرورت درنگ در این مسئله و پرهیز از شتابزدگی در صدور حكم و تلاش برای به دست آوردن تقریر درستی از ماهیت شبیه سازی تأكید كرد و حتی از برخی از یاران خود در اروپا خواست تا اطلاعات دقیقی در این زمینه برای او فراهم كنند.۱۵

سید محمد سعید حكیم, بر این نظر است كه شبیه سازی انسانی مباح است و دلیلی بر حرمت آن نیست. وی در پاسخ به استفتایی در این باره, به تفصیل نظر خود را بیان می دارد. از این منظر شبیه سازی انسانی نوعی به كارگیری سنت ها و قوانین الهی است كه كشف و كاربست آنها بیانگر قدرت عظیم خداوند به شمار می رود; در نتیجه, این كار در صورتی كه با عمل حرام دیگری همراه نشود, مجاز و مباح است.۱۶ ایشان نه تنها این كار را مجاز می شمارد, بلكه یكایك دلایلی را كه بر ضد شبیه سازی انسانی اقامه شده است, به نقد می كشد و آنها را برای اثبات حرمت ناكافی می داند.۱۷

نویسنده: حسن اسلامی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید