پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
مجله ویستا

این شخصیت های دوست داشتنی


این شخصیت های دوست داشتنی

نگاهی به«سر به مهر» ساخته هادی مقدم دوست

«سربه مهر» بیش از آنکه از حیث کارگردانی یا هر بعد فنی دیگری شایسته توجه باشد از منظر فیلمنامه‌نویسی و به طور خاص‌تر شخصیت‌پردازی اثری جذاب و قابل توجه است.مقدم دوست در اولین ساخته بلند سینمایی‌اش سراغ سوژه به شدت حساسیت برانگیز که قابلیت هرنوع ارجاع بی‌ربط را در دل فضای پر سوءتفاهم سینمای ایران دارد گرفته است؛ مسئله نماز خواندن یا نخواندن دخترک جوان تنها و درون‌گرایی که تنهایی‌اش را با حضور بی‌نام نشان در فضای وب پر می‌کند. نکته اما اینجاست که مقدم‌دوست با ورود معناداری به دنیای سوژه حساسیت برانگیزش و با خلق شخصیت باور‌پذیر و در عین حال پرکشش برای ایجاد حس همراهی در مخاطب به این مهم دست یافته که از هرنوع ایجاد دافعه احتمالی در مورد سوژه اثر و در عین حال هرنوع نگاه انتقادی به این موضوع بر حذر بماند.

مقدم‌دوست توانسته با بهره‌گیری از جنس خاص شوخ‌طبعی و مشنگی دوست‌داشتنی شخصیت اصلی داستانش و با برقرار کردن قواعد و چارچوب‌های حاکم بر فضای ذهنی این شخصیت مخاطب اثرش برای همراهی با داستان فیلم را قانع کند. «سربه مهر» تمام نشانه‌هایی که از جنس نگاه مقدم‌دوست به سینما و فیلمنامه‌نویسی و به طور خاص‌تر شخصیت پردازی سراغ داریم را یکجا یدک می‌کشد.مقدم‌دوست که پیش از این حضور جدی خودش در سینما را با نوشتن فیلمنامه «بی‌پولی» در کنار حمید نعمت‌الله تجربه کرده بود و بعدتر با نوشتن سریال «وضعیت سفید» در کنار نعمت‌الله و شخصیت‌های به یادماندنی را در ذهن مخاطب جاداده بود این بار هم با خلق شخصیت دخترک داستان فیلمش مسیر همیشگی‌اش در فیلمنامه‌نویسی را پی گرفته است. مهمترین خصوصیتی که در فیلمنامه‌های مقدم‌دوست قابل رد‌گیری است تبحر او در خلق شخصیت‌هایی خاص دنیای ذهنی خودش است.به بیان بهتر مقدم دوست این قابلیت را به عنوان مشخصه منحصر به فرد آثار خودش به مخاطب شناسانده است.

او در خلق شخصیت‌های غالبا درون‌گرایی که در دنیای ذهنی خودشان سیر می‌کنند و نسبت به محیط بیرون ناهمخوانی واضحی را تجربه می‌کنند موفق ظاهر شده است.این شخصیت‌ها در عین درون‌گرا بودن به شدت عملگرا هستند واین درهم تنیدگی میان تمایل به فعال و حاضر بودن و همزمان درون‌گرا بودن باعث بروز درگیری‌های ذهنی مداوم برای این شخصیت‌ها می‌شود درگیری‌هایی که در قالب مونولوگ‌ها و نریشن‌های این شخصیت‌ها در طول زمان فیلم باعث ایجاد آگاهی در مخاطب و در عین حال برانگیختن حس همراهی او با شخصیت‌ها می‌شود. برای درک این معنا کافی است شخصیت زن و مرد(لیلا حاتمی و بهرام رادان) داستان «بی‌پولی» یا تعدد وتنوع شخصیت‌های سریال «وضعیت سفید» با محوریت نوجوان درون گرا و در عین فعال و عملگرای این اثر را مدنظر داشته باشیم. اصولا مشخصه واضح فیلمنامه‌هایی که از مقدم دوست سراغ داریم محوریت شخصیت‌ها در پیشبرد داستان است.

مقدم دوست استخوان‌بندی ساختار فیلمنامه‌اش را روی دوش شخصیت‌ها بنا می‌کند و با محوریت کنش و واکنش و تعامل این شخصیت‌ها دست به خلق داستانک‌ها و موقعیت‌های تازه می‌زند در عین اینکه تغییر و دگردیسی در این شخصیت‌ها را دنبال می‌کند. این مسئله زمانی معنا پیدا می‌کند که درنظر داشته باشیم سینمای ایران در سال‌های اخیر کمتر شخصیت ماندگار و نوستالژیکی در سینمای ایران خلق شده است و غالب فیلمنامه‌ها بر مبنای خلق موقعیت با تکیه بر تیپ‌های متنوع به روایت داستان پرداخته‌اند یا حتی روایتی ضد داستان را در پیش گرفته‌اند.

نکته قابل توجه دیگر در مورد فیلمنامه «سربه مهر» موفق شدن مقدم در به نمایش گذاشتن موضوع نماز و به تصویر کشیدن سکانس‌های متعدد از نماز خواندن دخترک داستانش است بی‌آنکه در حوزه اجرا سکانس‌های کلیشه‌ای نمازخواندن در سینما را یادآوری کند و یا در حیطه فیلمنامه‌نویسی به ورطه شعارزدگی و درشت‌گویی بیفتد. مقدم‌دوست با درنظرگرفتن قواعد رفتاری خاص شخصیت داستانش و در عین حال دور نشدنش از واقعیت‌های جاری در جامعه ایرانی مسئله نمازخواندن شخصیت اصلی اثرش را به باورپذیر‌ترین شکل ممکن به نمایش می‌گذارد. با این همه به ظن این قلم «سربه مهر» بیش از آنکه از حیث اجرا و کارگردانی اثری شاخص باشد در حیطه فیلمنامه‌نویسی و سراغ گرفتنش از سوژه‌ای تازه و خلق شخصیتی به یاد ماندنی شایسته توجه و تقدیر بوده است.به هر تقدیر و به ظن این قلم‌، ‌هادی مقدم‌دوست چه در حوزه کارگردانی و چه در حوزه فیلمنامه‌نویسی حرف زیادی برای گفتن در سینمای ایران خواهد داشت.