یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
از سینمای مستند تا شبکه مستند
سخن به میان آوردن از فیلمهای مستند، همواره در قالب سبک سهل ممتنع امکانپذیر بوده است، با این تفاوت که اینجا پای عمل پیش میآید؛ سخن راندن و نوشتن بسیار آسان و عمل کردن با هزار اما و اگر و چون و چرا همراه است.
اما در اینجا، برخی مشکلات فرهنگی، سرانجام به نداشتن معنا و تعریفی صحیح نخواهد رسید، چون دیگرانی پیشتر، چنین راهی را رفتهاند و آنچه فراروی ماست، تنها برگرفتن توشهای است، فراهم...
در سراسر دنیا، فیلم مستند را تفسیر خلاق واقعیت به شمار میآورند و کسی چون جان گریرسون، مستندساز اسکاتلندی و اولین کسی که اصلا اصطلاح مستند را در نقد و بررسی فیلم «موآنا» (۱۹۲۵) ساخته رابرت فلاهرتی ابداع کرد، ماهیت مستند را چنان تعریف میکند که بتواند تصویر واقعیت را با وفاداری تمام ثبت کند و اینگونه به سند (document) و نیز سندیت برسد.
آندره برتون، نویسنده و نظریهپرداز فرانسوی نیز مستند را به معنای نمایش گوشهای از واقعیت میداند، اگرچه از سوی دیگر، مستندهای تحلیلی را از بهترین مستندها برمیشمرد.
زمانی که مستند در قالب الگویی تلویزیونی مطرح میشود، علاوه بر اینها جنبه سرگرمکننده و نیز تاثیرگذاری روی احساسات مخاطب نیز به میان میآید، در محدوده مفهومی آن، علایق مردم هم جای میگیرد.
در بسیاری از کشورهای دنیا، مردم با چارچوب مستندهای تلویزیونی آشنایی دارند، چرا که روزانه شاهد نمایش بسیاری از آنها در شبکههای مختلفشان هستند. اینگونه شبکههای تلویزیونی در سطحی گسترده، رویکردی خاص را در تولید و نیز پخش بهوجود میآورند تا آنجا که کمکم به مشخصه تولیدات این شبکهها تبدیل شده و اصلا چنین تولیداتی با نام این شبکهها شناخته میشوند. چنین شبکههایی، مستند را در جایگاهی مانند روزنامهها و مجلهها معنا میکنند، چرا که قرار است در اختیار طیف وسیعی از مردم قرار گیرد.
اما در کشوری مثل کشور ما، هنوز فیلمسازانی که سالها در این عرصه کار کردهاند، امکانی جز جشنوارهها و سالنهای دانشگاهی به صورت محدود ندارند و هر از گاهی اگر شعلهای روشنی میبخشد، پیش از آنکه رخساره بنماید، به خاموشی میگراید... از این روی، چنین تعریفی چندان آشنا نبوده و مستند را عامه مردم اغلب چنین دیدهاند؛ کالایی غیرضروری که معمولا در کیفیتی نهچندان مناسب و در شرایطی نامناسبتر عرضه شده است. اینگونه بودهایم و صد افسوس!
در چنین روزگاری بود که شبکه مستند قدم به میدان گذاشت و بسیاری از ما را به آینده روشن پیشِپا امیدوار کرد و به انتظارمان گذاشت که از زمان روی آنتن رفتنش، تحولی عمیق را در تولید و پخش شاهد باشیم، درست مانند همه شبکههای جهانی از این دست که پیشتر سخنش رفت.
این شبکه آغاز به کار کرد و مثل هر اتفاق نوپای دیگر بحث و گفتوگو در اینباره هم شروع شد، اما در گفتوگوهایی که در این زمینه با دوستان فیلمساز شد، اغلب انتقادهایی نیز درباره تولید در این شبکه به میان آمد. کسی مانند بابک بهداد که سالهاست به مستندسازی در زمینه فرهنگ و هنر و آیینهای این مملکت مشغول است و فیلمهایش مخاطب خود را دارند، از روند تصویب طرح در این شبکه گلایهمند بود و در اینباره میگوید: اعضای شورای تصویب در این شبکه باید از روند تولید مستند در سالهای اخیر مطلع باشند و بدانند در زمان حاضر، نیاز جامعه در زمینه مستند پرداختن به چه مضامینی است و براساس آن پیش روند، چراکه هدف از تولید مستند تنها فراهم کردن جنبه سرگرمی نیست و کارکرد مهمش، ایجاد تفکر و تعمق در مخاطب است. از سوی دیگر، یکی از مسائلی که در این شورا مطرح میشود، عدم تکرار مضامین است اما به چه بهایی؟! نمایشنامه «هملت» تا به حال چند بار در سراسر دنیا اجرا شده است؟ آیا این تکرارها اتفاقی ناگوار را بهدنبال داشته یا هر بار زاویه تازهای از قابلیت اجرای این نمایشنامه کشف شده است؟!
او با امید به اینکه دستاندرکاران شبکه مستند بتوانند ارتباطی عمیقتر با جامعه مستندسازان و تهیهکنندگان مستند برقرار کنند، میگوید: حتی برخی پیشکسوتان نیز تا به حال در این زمینه با مشکلاتی روبهرو بودهاند؛ کسی مانند «فرهاد ورهرام» با تصویب طرحی ۱۳ قسمتی در این شبکه، با مشکل بودجه و متوقف شدن کار مواجه شده است. نکته اینجاست که فراموشی تجربههایی که سالهای گذشته داشتیم و موجب ساخت مستندهایی تلویزیونی شد که جوایز بسیاری از جشنوارههای مختلف دریافت کردند، منطقی نیست؛ چراکه شبکهای مانند شبکه مستند، قابلیت ساخت آثاری درخور را دارد. فراموش نکنیم مستندهایی که هماکنون جزئی از تاریخ مستندسازی ما به شمار میآیند، مستندهایی که کسانی مانند پرویز کیمیاوی، ناصر تقوایی و منوچهر طیاب ساختند، در تلویزیون ساخته شدند، اگرچه در سالهایی دور.... اکنون از میان برنامههایی که در این شبکه پخش میشود، برنامه «فانوس» با شیوه نقد مناسبی که دارد، یکی از برنامههایی است که دنبال میکنم، اگرچه با برنامهای چون «نردبان» به دلیل رواج دادن جریان بدون آموزش مستندسازی و ارائه کارهایی نه در سطح کیفی مناسب، آن هم در شبکهای تلویزیونی، موافق نیستم...
حسن نقاشی نیز که در زمینه مستندهای آیینی و اسطورهای شناخته شده است و فیلمهای بسیاری در این زمینه ساخته، با اشاره به اهمیت ساخت مستندهای ایرانی در این شبکه معتقد است: به نظر من شبکه مستند، چنین دغدغهای ندارد؛ اگرچه به ساخت چنین آثاری دست زده است اما این آثار، ویترین این شبکه بهشمار نمیروند، در صورتی که این شبکه، از چنین قابلیتی برخوردار است که فیلمهایی با چنین مضامینی را به خانههای مردم برده و فرهنگی را که دستخوش تغییراتی بسیار شده، ارتقا بخشد؛ فیلمهایی که اصالت فرهنگ و آیین و آداب و رسوم مردم این آب و خاک را به تصویر کشیده و موجب احیای آنها شوند...
او در ادامه صحبتهایش چنین میگوید: نمایش فیلمهایی مثلا درباره طبیعت یا فیلمهایی تاریخ گذشته، فراخور شبکهای تلویزیونی نیست، چراکه مخاطب و کارکرد برنامههای این شبکه در ارتباط با او نباید نادیده گرفته شود. از همین روی نباید شاهد چنین کاستیهایی در سیاستگذاری شبکه مستند باشیم. ما مخالف پخش آثار قدیمی نیستیم،
اما نه به این بها که ماهیت شبکه تلویزیونی بودن فراموش شود...
نقاشی تاکید میکند: دغدغه تولید باید یکی از مهمترین رویکردهای شبکه مستند باشد، اما متأسفانه در شرایط کنونی در مقایسه با شبکههای جهانی، این اتفاق مانند قطرهای از دریاست و باز هم متأسفانه گاه شاهد تولیداتی به صورت گزینشی نیز هستیم. یکی از انتقادهایی که در این زمینه مطرح میشود، این است که جای بزرگان در تولیدات چنین شبکهای اغلب خالی است... سینمای مستند به داشتن شبکهای تلویزیونی نیاز داشته و حالا که چنین امکانی فراهم شده، سیاستگذاران آن باید در کارکردشان، تأمل و تعمقی بیشتر داشته باشند؛ چراکه بخش خصوصی توان حمایت از تولید آثار مستند را ندارد و مراکز دولتی نیز قوانین و مشکلات خاص خود را دارند...
از پس تمامی این صحبتها و به اصطلاح حرف و حدیثها، پرسشهای بسیاری در انتظار پاسخ میمانند. شبکههای جهانی مستند در سراسر دنیا براساس تولید آثار مستند شکل میگیرند. آیا شبکه مستند توانسته است به چنین کارکردی در سطحی مناسب برسد؟ اگر چنین شرایطی فراهم شده، تا قدم دوم چه اندازه مانده است؛ تا آنجا که این آثار مشخصه ما را داشته باشند؟ در زمینه پخش نیز چقدر به نمایش فیلمهای مستند کسانی پرداختهایم که سالهای سال کار کرده و مویی سفید کردهاند؟!
اگر قرار باشد تنها شاهد پخش برنامههایی باشیم که در شبکههای جهانی با کیفیتی متفاوتتر شاهد نمایششان هستیم و نیز وقفه تولید به دلیل مشکلات مالی و... که بماند، برنامههای این شبکه تا چه اندازه از برنامههای دیگر شبکههایی که چنین عنوانی را نیز ندارند، گامی به پیش برداشته است؟ پاسخ دادن به این پرسشها را به عهده مسئولانی میگذاریم که زحمت روشن نگاه داشتن این چراغ را به دوش میکشند...
قصدمان سنگ پیش پای گذاشتن در راهی نیست که هیچش کناره نیست، اما تاب خاموشی جرقهای دیگر را نداریم و بیطاقت شعلهایم:
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد...
معصومه کیانی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی جنگ
آتش سوزی تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران پلیس سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی سلامت زنان
خودرو دلار بازار سرمایه قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا مسکن تورم ایران خودرو
مهران مدیری سریال سینمای ایران تلویزیون سینما موسیقی سریال پایتخت کیومرث پوراحمد فیلم ترانه علیدوستی کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه جنگ غزه رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا سامسونگ فناوری اپل بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل