چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
تصویر اعتیاد تخریبی یا تحلیلی
اعتیاد اگرچه به قول معروف یک بلای خانمانسوز است و یکی از آسیبهای جدی که سعادت و سلامت انسان معاصر را بشدت تهدید میکند اما دست کم یک خاصیت رسانهای دارد و آن هم سوژهسازی برای برنامههای مختلف رادیو و تلویزیون است.
این سوژه به واسطه ابعاد گوناگونی که دارد دستمایه ساخت برنامههای مختلف نمایشی، ترکیبی، گفتوگو محور، مستند و اشکال دیگری است که حتما با انواع آن آشنا هستید. واقعیت این است که مساله اعتیاد هم قابلیت مباحث تحلیلی ـ علمی دارد. چنانچه در برنامههای ترکیبی و مستند از منظرهای روانشناختی، جامعهشناسی و... مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و به واسطه گستردگی ما به ازای بیرونیاش و طیف مخاطبان و اقشار مختلفی که ممکن است با آن درگیر باشند مورد توجه قرار میگیرد. اما اعتیاد در آثار نمایشی نیز جایگاه خاصی دارد، چون قابلیت دراماتیکی و نمایشی بالایی داشته و ظرفیت خوبی برای خلق موقعیتها و داستانهایی تاثیرگذار دارد که اتفاقا با ذائقه مخاطبان ایرانی نیز هماهنگ است.
با این حال اکثر آثار نمایشی بویژه سریالهای تلویزیونی صرفا به ابعاد دراماتیکی اعتیاد و شخص معتاد توجه کردهاند و از وضعیت فردی و اجتماعی وی در بسط قصه و روایت داستانی که بتواند اشک مخاطب را دربیاورد بهره بردهاند. همچنین در ترسیم شخصیت معتاد نیز به دلیل همین رویکرد بیش از آن که دلایل اعتیاد را در بستر یک قصه و موقعیت نمایشی به تصویر بکشند یا بر تنهایی و بیکسی و طرد شدن او تمرکز کردهاند یا اینکه مثلا اعتیاد چگونه میتواند به فرد، خانواده و جامعه ضربه بزند.
در واقع وجوه تخریبی اعتیاد مورد توجه قرار گرفته است نه ابعاد تحلیلی آن! بدیهی است سازندگان این آثار با نیت تربیتی و هشداردهنده به این مساله پرداخته و خواستهاند تا با نمایش آثار مخرب اعتیاد، مخاطب بویژه جوانان را از گرایش به مصرف مواد مخدر بازدارند. در واقع اعتیاد را به عنوان یک فرآورده و رفتار شکل یافته نگریستهاند نه یک فرآیند و کنش شکل گیرنده. تفاوت دراینجاست که در رویکرد دوم به تحلیل و بررسی عوامل و عناصر موثر در شکلگیری اعتیاد و گسترش آن پرداخته میشود و اساسا قصد بر این نیست که به عنوان یک معضل اجتماعی و مشکل اخلاقی صرف به آن نگریسته شود. واقعیت این است چالش و تضادی که در تعریف و نگاه به اعتیاد بین رویکرد روانشناختی و رویکرد قضایی ـ انتظامی وجود داشته در آثار نمایشی این سوژه نیز تعمیم یافته است؛ اینکه بالاخره اعتیاد جرم است یا بیماری.
فیلم و سریالهای ما بیشتر رویکرد حقوقی به اعتیاد را در ساختارهای نمایشی لحاظ کردهاند و اعتیاد را به عنوان یک جرم و ناهنجاری رفتاری به تصویر کشیدهاند در نتیجه تصویری سرزنشگر و تنبیهی به آن داشتهاند که نتیجه آن شاید مقاومت و لجبازی کسانی بود که مخاطب این سریالها بوده یا خود به این مرض مبتلا بودند. اما از منظر رویکرد دوم که اعتیاد را به عنوان یک بیماری در نظر میگیرد تصوری تحلیلگرانه و تنبهای از این معضل ارائه میدهد و در واقع اعتیاد را آسیبشناسی میکند نه آسیب نمایی!
البته در این مقاله نه فرصت صحت و سقم این دو رویکرد وجود دارد و نه قابلیت آن. مقصود فقط این است که هرکدام از این رویکردها در آثار نمایشی مرتبط با اعتیاد میتواند چه تاثیری بگذارد؟ براساس یافتههای علوم تربیتی و روانشناسی، مخاطب رویکرد تحلیلی و آسیبشناختی اطمینان بیشتری برای تاثیرگذاری بر بیننده و احتمالا اصلاح و بهبود ناهنجاریهای رفتاری ـ اخلاقی مرتبط با اعتیاد دارد.
اگرچه برنامههای مشاوره محور و مستند درباره اعتیاد ضروری است و تاثیرات مثبتی به همراه دارد اما آسیبشناسی اعتیاد در قالب قصه و ساختارهای نمایشی از دوام و تاثیرگذاری بیشتری بر روی مخاطب برخوردار است. نگاهی که فارغ از قضاوتهای از پیش تعیین شده و بعضا یکسویه و غیرمنصفانه تلاش میکند تا با کالبد شکافی روانی ـ اجتماعی اعتیاد، عوامل و دلایلی را که موجب گرایش به مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطر میشود به تصویر کشد. این شیوه مبتنی بر رویکردی پیشگیرانه است که با پرهیز از نصیحتگرایی یا بازدارندگی صرف، مخاطب را نسبت به عوامل و عواقب این معضل آشنا کرده و هشدار میدهد.
سریال ستارههای سربی به کارگردانی محمدرضا آهنچ همین رویه دوم را در پرداخت به موضوع اعتیاد پیش گرفته است و تلاش میکند تا آن را در بستر یک موقعیت دراماتیکی با رویکردی آسیب شناختی روایت کند. در این روایت، نظام خانوادگی، اجتماعی و عوامل و دلایل فردی و گروهی که میتواند زمینهساز اعتیاد یا گرایش به آن شود مورد توجه قرار گرفته و شخصیتپردازی قصه نیز مبنی بر همین نگاه صورتبندی شده است. در اینجا دیگر با یک تصویر کاریکاتوری و اغراق شده و رنگآمیزی سیاه و سفیدی از آدمها روبهرو نیستم و حتی شخصیتهایی که در این دام گرفتار شدهاند نیز رنگی خاکستری دارند.
اساسا فیلم و سریالهایی از این جنس و مبتنی بر این رویکرد شخصیت محور نبوده و نگاهی سیستمی و ساختاری به موضوع دارند. آنها نمیخواهند کسی یا چیزی را محکوم کنند بلکه تلاش میکنند عوامل و شرایطی را که موجب شده تا یک فرد و جامعه به این معضل دچار شود را برمی شمرند. این شیوه، حلمساله را نیز در ذات خود داشته و در لایههای درونیتر درام به مخاطب منتقل میکنند. ازحیث روانشناسی نیز این آموزش غیرمستقیم واجد تاثیرگذاری و کارکردهای تربیتی بیشتری است. برای کاهش معضل اعتیاد در جامعه همین رویکرد تحلیلی و آسیبشناختی در قالبهای نمایشی موثرتراست و به افراد قدرت پیشگیری و بازدارندگی میبخشد. تصویری که قرار است تحلیلی و معطوف به بهبودی باشد نه تخریبی و منجر به نابودی!
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست