شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
حاج حیدر نان ندارد
هنوز در این شهر خانههایی پیدا میشود که فرسنگها با روحیه شهری و ذائقه آن فاصله دارد و روح حاج حیدرها و زندگی خانوادگیشان را در خود میپروراند.
در پیچ شمیران هنوز امارتهایی قدیمی پیدا میشود که سرک کشیدن به قسمتهایی از آن، آدم را میترساند؛ امارتهایی که شلوغی گروه تلویزیونی میتواند حال و هوایی دلچسب به آن بدهد.
با وارد شدن به امارت نعمتی شیفته ساخت و شکل قدیمیاش میشوم؛ خانهای ۷۰ ساله که در آن فیلمهایی چون دختر شیرینیفروش، دنیا، وضعیت سفید، علی سنتوری، نشانی، مرد ناتمام و... فیلمبرداری شده است.
تصویربرداری مجموعه تلویزیونی «یک تیکه زمین» به کارگردانی مهدی کرمپور و تهیهکنندگی محمدعلی اسلامی از دوازدهم مهرماه در همین لوکیشن آغاز شده است.
این سریال که به سفارش گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما برای پخش در ایام محرم تهیه و تولید میشود، داستان حاج حیدر (داریوش ارجمند) از نانواهای قدیمی تهران است که هنوز نان سنگکش را توی ترازو میکشد و بعد دست مردم میدهد.
او مورد احترام است و همه از او و خانوادهاش به نیکی نام میبرند. در روستایی نزدیک تهرانزاده شده و همان جا تکه زمینی دارد و روستاییها، ساز وکار فروش محصول سالانه را به او و خانوادهاش سپردهاند. نظم این چرخه، از روزی عوض میشود که حاج حیدر، نانوایی التفاط (آتیلا پسیانی) را به دلیل تخلف تعطیل میکند.
داستان دشمنی التفاط نیز با حاج حیدر از همین جا آغاز میشود. پسر کوچک حاج حیدر (حمید ابراهیمی)، راهی دیگرگونه از منش راستین پدر انتخاب میکند و به خطا میافتد.
از دیگر بازیگران این مجموعه شراره دولتآبادی (همسر حاج حیدر)، حدیث میرامینی (مرجان، دختر حاج حیدر)، رویا تیموریان (خاتون)، کورش تهامی (پسر بزرگ حاج حیدر)، نفیسه روشن (عروس کوچک حاج حیدر)، سپیده علایی (عروس بزرگ حاج حیدر)، عنایت بخشی (سید)، امیرحسین رستمی (آرش)، پوراندخت مهیمن (مادر آرش)، عارف لرستانی، مجید شهریاری، سیامک ادیب، رها جهانشایی، عرشیا زائری و... هستند.
۳۰ درصد کار گرفته شده است و باید لوکیشنهای منزل احمد و محمود پسران حاج حیدر، زورخانه، بیمارستان، کلانتری و روستای ورده ـ که در کردان کرج است ـ گرفته شود. سه روز دیگر کار در این لوکیشن به پایان میرسد، اما گویا تصمیم گرفته شده لوکیشن انبار نیز همین جا فیلمبرداری شود که جمعا گروه یک هفته دیگر در این امارت مستقر خواهد بود.
مسعود عسگری، مدیر تولید این مجموعه تلویزیونی میگوید: این مجموعه، ۱۲ قسمت ۵۵ دقیقهای خواهد بود که اگر با کنداکتور و زمانبندی سیما هماهنگ نشود، در ۱۳ قسمت ۴۵ دقیقهای پخش خواهد شد.
عسگری کار در کردان کرج را پنج روز تخمین میزند و اعلام میکند باز هم روند کار بسیار به شرایط آب و هوایی مربوط خواهد بود.
مدیر تولید این مجموعه، سختی کار را در تعدد بازیگران در این لوکیشن اصلی میداند و ادامه میدهد مونتاژ و صداگذاری همزمان در حال انجام است.
او درباره روش کار کرمپور اضافه میکند: چیزی که کار کرمپور را از دیگر کارهای تلویزیونی متمایز خواهد کرد نوع دکوپاژ و میزانسندادنهای اوست که با شرایط روز دنیا برابری میکند. در حالی که اینجا فضای کمی داریم، تصاویر در فضای بسته و کلوزآپ نیست.
مهدی کرمپور، کارگردان مجموعه درباره ساخت نخستین تجربه تلویزیونیاش میگوید: درست است فیلمهای من فیلمهای خاصی بوده، اما همیشه مخاطبان خودش را داشته است. فیلمهایی که ساختهام همیشه اکران عمومی و فروش خوبی داشته، در ذهنها مانده و جوایزی به خود اختصاص داده است.
مهدی کرمپور که هماکنون فیلم سینمایی «پل چوبی» را آماده اکران دارد، درباره مخاطب تلویزیونی خود معتقد است: مخاطب تلویزیونی بیشک مخاطب عام و چند ده میلیونی است که مانند سینما با چالشهایی روبهروست. از جمله این چالشها وجود هزاران شبکه تلویزیونی است که به مخاطب حق انتخاب بالایی میدهد و احتمال اینکه او تو را انتخاب کند بسیار کم و سخت است.
کرمپور که پیش از این «جایی دیگر»، «چهکسی امیر را کشت» و «طهران تهران» را ساخته است، ادامه میدهد: امروز تلویزیون ایران بیش از چند کانال تلویزیونی دارد تا به سلایق متفاوت پاسخ دهد. جوانان امروز با اینترنت و هزاران امکان دیگر محاصره شدهاند. با وجود اینهمه امکاناتی که آنها را محاصره کرده، باید آنقدر جذابیت داشته باشیم که بگوییم ما را نگاه کنید!
کرمپور درباره اهمیت ساخت اثری تلویزیونی درباره محرم میگوید: اگر مخاطب این کار را پیدا کنی برای فیلمساز و در کنار آن هنرمند خیلی لذتبخش است در همه جای کشور به قاب تلویزیونهایشان راه پیدا کند، دیده شود و دوست داشته شود. این جذابیتی است که تمایل دارم سریال تلویزیونی بسازم.
وی که پیش از این کارگردانی تئاتر، فیلم سینمایی و مستند را برای کشورهای مختلف از جمله فرانسه، روسیه، الجزیره و... در کارنامه خود داشته و فیلمهای کوتاه ساخته و سابقهای بیش از دو دهه در نوشتن و عکاسی دارد. نخستین کار سریالی خود را ناشی از روحیه تجربهگرای خود میداند و میگوید: کار با اینکه مناسبتی است، اما برای من سخت نشده و بسیار جذاب است. اینکه در ماه محرم، در ایام سوگواری مجموعهای ساخته میشود که مونس شبهای مردم است بسیار دوستداشتنی است. البته خواهش من این بوده پس از دهه محرم، پخش شود چون در آن ایام مردم به سوگواری مشغولند و پس از آن با فراغت بیشتری مجموعه را دنبال میکنند.
مهدی کرمپور در اینباره که آیا مجموعه تلویزیونی یک تکه زمین مستقیم به مراسم خاص در ایام محرم میپردازد یا خیر گفت: این سریال مستقیم به محرم نمیپردازد، اما برای پخش در این ایام مناسبت دارد. در زمینه کار و قسمت نهایی آن به مضمون پیام عاشورا پرداخته میشود و بهزعم کرمپور به این معناست که وقتی میخواهی درباره اسطورهای به بزرگی امام حسین (ع) و ایام خاص آن بپردازید، مجبورید غیرمستقیم صحبت کنید. این کار هنرمندانه محسوب میشود که پیام اصلی را نه گلدرشت که هنرمندانه منتقل کنید.
حدود هفت ماه است که نظرات کرمپور روی فیلمنامه اعمال میشود. فیلمنامه اصلی در شش ماه گذشته، چهار بار بازنویسی و نظرات کارگردان اعمال شده است.
قصههای جدیدی اضافه شده و در نهایت خسرو نقیبی همکار این سالهای کرمپور به مجموعه آمده و نظرات جدیتر در بازنویسی پنجم از سوی او اعمال شده است، اما امروز متنی که فیلمبرداری میشود همچنان مورد جرح و تعدیل مهدی کرمپور است تا به جایی که دوست دارد برسد.
کرمپور میگوید: کار کردن در تلویزیون مدل خاص خود را میطلبد. باید زیباییشناسی آن رعایت شود. با توجه به تدریسی که در دانشگاه میکنم به صورت آکادمیک و میدانی روی سریالهای جهان کار کردهام و فهمیدهام وقتی کار تلویزیونی میکنیم باید برای تلویزیون کار کرده و استانداردهای آن را رعایت کنیم. باید دید مخاطب در تجربههای گذشته تلویزیون چه چیزی دوست داشته است. در تلویزیون نوع دکوپاژ، تدوین، موسیقی و بازی متفاوت است و امیدوارم این دانش را عملی کرده و این مجموعه را ماندگار کنم.
در پایان، کارگردان یک تکه زمین مهمترین معضلات پیشروی این مجموعه را زمان و مسائل مالی تلویزیون میداند که باعث دیر آغاز شدن کار شده و با این تاخیر ممکن است مانع موفقیتهای صددرصدی شود؛ اما با این حال کرمپور میگوید: سعی میکنم از استانداردهای خودم کوتاه نیایم و نگذارم قید زمانی خیلی در کیفیت کارم تاثیر بگذارد.
داریوش ارجمند در زیرزمین خانه یا بهتر است بگویم اتاق گریم نشسته است و قهوه میخورد. به گرمی از من استقبال میکند. در کنارش مینشینم و میخواهم کمی درباره این مجموعه تلویزیونی بگوید و اینکه آیا در این زمانه هنوز اهمیت به حقوق هرچند کوچک دیگران داده میشود که حاج حیدر برایش به دردسر میافتد و دوست و دشمن میتراشد و آیا اصلا این نگرش و رفتار فهمیده خواهد شد. او خندهای میکند و میگوید: العلم فیالسقر کالنقش فیالحجر. آنچه ما از کودکی یاد میگیریم حکاکی روی سنگ است و چیزی نیست که براحتی بتوان با پاککن پاکش کرد یا بتونهاش گرفت.
او نقش سه جامعه یعنی خانواده، مدرسه و اجتماع را در تربیت بچهها موثر میداند و ادامه میدهد: درست است بسیاری خرده جوامع زور بیشتری از این سه جامعه دارند، اما باید مراقب تربیت بچهها بود؛ چون با این نقشها و آموزشها که به آنها میدهیم رشد میکنند و آنچه ضررهای این خرده جوامع را زیاد میکند، ریایی است که در خانواده نفوذ کرده است. این آسیب مانند سلول سرطانی، سلول را از مدار زندگی اخلاقی خارج میکند.
آنگاه ریشه سرطانی، آن فرد را از پای درمیآورد. ارجمند اضافه میکند: نمیخواهم بگویم در این مجموعه بدقت به این مسائل پرداخته شده است، اما معتقدم خانوادههای ایرانی دچار تنشی شدهاند که حالت ضد ضربه بودن و انسجام آنان را گرفته و به حالت متلاشی درشان آورده است.
او که با اعتقاد به این مرام و سنن در این مجموعه بازی میکند، میگوید: بسیاری از شاطرانی را میشناسم که اعتمادی به وزنشناسی نداشته و حتی خمیر را سنگینتر میکنند. مهم این است که بفهمیم حقالناس یعنی چه! آنجا که جامعه دنبال کمیت است، دنبال کیفیت برویم و عادلانه جنس بفروشیم. گویا فراموش کردهایم قرآن به ما میگوید انظر علی طعامک، به چیزی که میخوری نگاه کن!
به گفته او، احتیاج نیست در مجموعههای خود شاهکار خلق کنیم. گاهی نصایح کوچک کافی است برای اینکه در جامعه به آن نمود بدهیم. داریوش ارجمند در پایان اضافه میکند: «در کنار مسائلی که قصد دارد به آن اشاره کند، هنر نیز وجود دارد و چاشنی آن شده است، زیرا بدون آمیزش با هنر، اندیشه ماندگار نخواهد بود.»
شراره دولتآبادی مانند دیگر زنان سنتی این شهر شخصیت مدبری دارد و کمی تودار نشان میدهد. با وجود صمیمیتی که دارد حاضر به گفتوگو نیست، اما با رفت و آمدهایش معنای دیگری به این خانه میدهد.
چرخی در حیاط میزنم و به آشپزخانه میروم. مشغول چیدن تدارکاتی برای مراسم خواستگاری هستند. سبد میوه و هندوانه را آماده میکنند. به طبقه بالا میروم.
سقف بلند است و نور را در بالاترین نقطه ممکن جاساز کردهاند. سکانسی را فیلمبرداری میکنند که مرجان حال خوشی ندارد و از اتاقش بیرون میآید و به اتاق پدرش میرود. پس از آن سکانس دیگری گرفته میشود که شراره دولتآبادی مضطرب به اتاق دخترش رفته و باز میگردد. حالا نوبت سکانس خواستگاری است.حدیث میرامینی در حیاط، پشت میز سفیدی نشسته و درباره دختر یکی یکدانه حاجی میگوید که خواستگار دارد، اما نه مانند نقش رایج زنان مجموعههای تلویزیونی، بلکه با داشتن خانوادهای سنتی کاملا یک دختر سرزنده و اجتماعی است که در یکی از شرکتهای پدرش کار میکند.
میرامینی میگوید: رابطه این دختر و پدر بسیار قوی است و تا جایی به این نقش اهمیت داده شده است که نقطه عطف قصه را به مرجان میسپارند.
وی از اینکه در مجموعه کنار بازیگران بزرگی کار میکند و از آنها و تجربیاتشان درس میگیرد، احساس خرسندی کرده و این بازی را برای خود امتیاز مثبتی قلمداد میکند.
نفیسه روشن که نقش مژگان، عروس کوچک حاج حیدر را بازی میکند، برای اولینبار در سابقه کاریش صاحب بچهای بزرگ است و میگوید: مژگان خصوصیات خاصی دارد و وقتی مهدی کرمپور و تهیهکننده این مجموعه از من خواستند دیگر از قالب دختر خونه بودن بیرون بیایم و نقش متفاوتتری را تجربه کنم، پذیرفتم.
مژگان در این مجموعه تلویزیونی از خانواده مرفهتری نسبت به خانواده حاج حیدر است، پس شکل زندگیاش کاملا با دیگر اعضای خانواده فرق میکند. حتی نوع لباس، زیورآلات و گریم متفاوتتری دارد.
روشن میگوید: وقتی عروس یا داماد از جنس خانوادهای نباشند، خیلی در روند قصه موثر خواهد بود. چه این تاثیر مثبت باشد چه منفی. مژگان بازیگر مجموعه تلویزیونی یک تکه زمین ادامه میدهد: تجربههای بازی در سریالهای مناسبتی را داشتهام. مخاطبان در این مجموعهها ثابت کردهاند بازیگران، نوع بازیشان، مدل کار، نور و... مهم است. مجموعههای مناسبتیای وجود داشته است که پس از پخش اول، بارها تکرار و پخش شده است، اما مجموعههایی نیز بودهاند که تکرار نشده و فراموش شدهاند. همه اینها به گروه خوب بستگی دارد. او که در این مجموعه تلویزیونی مادر عرشیا زائری است درباره کشش یک مجموعه تلویزیونی اضافه میکند: قصه باید کشش لازم را برای جذب بیننده داشته باشد و گرههای لازم را برای داستان ایجاد کند. مردم اصولا پای پخش مجموعههایی مینشینند که بازیگران و عواملش را میشناسند و از عوامل ضعف سریالهای بزرگ در این روزها این است که در مجموعههای خود از افراد سرشناس استفاده نمیکنند و به همان میزان مخاطبان خود را از دست میدهند، زیرا مخاطب کمتر پای کاری مینشیند که بازیگرانش را نمیشناسد.
اما ایوانهای این خانه اصالت خود را بیشتر نشان میدهد وقتی خاتون، عمه خانم خانواده روی آن میایستد و به اوضاع حیاط نظارت میکند. رویا تیموریان که در این مجموعه نقش خاتون، خواهر حاج حیدر را بازی میکند درباره مجموعه میگوید: قصه ساده و روانی دارد؛ اما چیزی که من را برای بازی در این مجموعه مجاب کرد، گروهی با این شکل بود که امروز میبینید. من با آقای اسلامی سال ۷۰ رعنا را کار کرده بودم و از آن روز دیگر با هم همکاری نکرده بودیم.
تیموریان درباره کارگردانی کار نیز میگوید: مهدی کرمپور، کارگردان موفقی در سینماست که حساسیتهای بالای سینمایی را در او دامن میزند. دقتنظرهایی دارد که کار را به لحاظ کیفی متفاوت خواهد کرد. خاتون این مجموعه تلویزیونی درباره تفاوت نقشش با دیگر نقشهایی که تا امروز ایفا کرده، میگوید: خانمها در سالهای اخیر کمتر پیش آمده بعد وسیعی داشته باشند و همواره نقشهایشان با کنترل بیشتری دنبال شده است؛ اما در این نقش سعی کردهام ویژگیهای شخصیتی این زن را پیدا کنم؛ ویژگیای چون مدیریت که در بازنویسیها پررنگتر شده است.
وی در لوکیشن روستایی که در کردان کرج است و در مجموعه سیاشون نام دارد، زندگی میکند. او درباره این روستا میگوید: از نظر من این روستا ناکجاآبادی است که این زن در آنجا اعتبار خاصی میان اهالیاش دارد، مردم در این محیط راستگوتر، سالمتر و از نظر اعتقادی بر پایههای محکمی از اعتقادات تکیه کردهاند؛ اما اتفاقاتی که در این ناکجا آباد میافتد با موقعیتهای این خانه مرتبط است.
غروب شده است و پوراندخت مهیمن کنار شراره دولتآبادی و نفیسه روشن درباره کارشان حرف میزنند. داخل امارت نمیشود با کفش وارد شوید. همه جای آن با کاغذ زدهاند «لطفا با کفش وارد نشوید!» دمپایی به پا میکنم و به حیاط میروم و کنارشان مینشینم.
پوراندخت مهیمن نقش مادر آرش، خواستگار دختر حاجی را ایفا میکند که گریم شده و با لباس منتظر است نوبت سکانس خواستگاری برسد.
او که نقش یک مادر سنتی را ایفا میکند خودش دختر حاجی را انتخاب کرده و پسندیده است و در این مجموعه مدام میگوید: اول باید خودم بپسندم بعد پسرم!
مهیمن درباره نقشش در این مجموعه میگوید: به این نقش نگاه سنتی شده است و نوعی توجه به سنتهای گذشته دارد.
مادر آرش در این مجموعه تلویزیونی درباره گرایش مخاطب یک تکه زمین معتقد است: «برخی آدمها شیفته رسومات گذشته هستند و برایشان این نگاه جذاب است.»
او فیلمنامه را عالی میداند و ادامه میدهد: کرمپور در این کار حساسیتهای بالایی دارد و بسیار دقیق و خوب کار میکند. این حساسیتها برای من که مدتهاست در این حرفه هستم بسیار قشنگ است. اینجا کیفیت کار در حد کار سینمایی بوده و برایش بسیار زحمت کشیده میشود.
عوامل این مجموعه عبارتند از نویسنده: علیاکبر محلوجیان، بازنویسی فیلمنامه: خسرو نقیبی، مدیر تصویربرداری: ابراهیم غفوری، مدیر تولید: مسعود عسگری، صدابردار: بابک اخوان، طراح صحنه و لباس: مهران یوسفزاده، طراح گریم: کیان اولاد وطن، دستیار اول کارگردان و برنامهریز: شکوفا کریمی، مدیر تدارکات: ابراهیم زائری، گروه کارگردانی: وانیا زرافشان و فواد خراباتی، منشی صحنه: آسیه حیدری، عکاس: دنیا راد.
محمدعلی اسلامی هم از راه میرسد، اما دل و دماغ گفتوگو ندارد. شب شده است و چراغهایی روشن شدهاست. حال و هوای خواستگاری و شادی، خانه را پر کرده است. هر کسی مشغول کاری است.
دوربین ابراهیم غفوری زوم کرده روی شیرینیها که از خانه نعمتی بیرون میآیم.
نگار حسینخانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست