جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
ادبیات عامیانه
اَدَبیّاتِ عامیانه . .ادبیّات تودهٔ مردم ایران، اثر مردمانی بیسواد یا كمسواد و غالباً شفاهی، كه از جهت ساختار و محتوا، با ادبیّات سنّتی مكتوب فارسی متفاوت است. زبان ساده، لحن عامیانه، حالات و اندیشههای عوام در این ادبیّات نمایان است (نك: ریپكا، ص۲۳۹ـ۲۴۰).
امروزه ادبیّات عامیانه در نقاط گوناگون ایران با گویشهای متفاوت میان مردم مناطق گوناگون مشهور و متداول است. از جمله در گیلان اشعارشرف شاه دولایی، از شاعران قرن هشتم.ق، به گویش گیلكی (نك: صوتی، ص۱)، در مازندران اشعار امیر پازواری * به گویشهای مازندرانی (نك: اسماعیلپور، ص۲۶ـ۳۳)، در كردستان داستانهای كُردی منظومی كه اصطلاحاً بیت نامیده میشوند و با آواز میخوانند (نك: حسنپور، ج IV ، ص ۱۲-۱۱ )، و نیز بسیاری از قصّههای كوتاه عامیانه به گویشهای گوناگون كه گاه در آثار پژوهندگان گویششناسی نقل شده است (نك: كریستنسن، ص۱۵۰ـ۱۵۱). در این مقاله صرفاً به ادبیّات عامیانهٔ فارسی متداول در درون مرزهای ایران پرداخته میشود.
اشعار عامیانه از دیرباز در میان مردم ایران شناخته بوده است. این اشعار را، كه به گویشهای محلّی بوده است، فَهلویّات * میگفتهاند. برخی از این فهلویّات، كه خنیاگران در كوچه و بازار میخواندهاند، داستانهای عشقی منظوم بوده است مانند آنچه در مناطق غربی ایران دربارهٔ عشق شروین دشتبی میخواندهاند؛ به همین سبب است كه اشعاری را هم كه در زمان ما در جنوب ایران به گویشهای محلّی میخوانند «شَروه» مینامند.
در آذربایجان هم خوانندگان این فهلویّات به نام «شهری خوان» معروفاند (صادقی، ص۲۳۷ـ۲۴۱). امروزه اشعار عامیانه به زبان فارسی را، كه بر زبان عامّهٔ مردم جاری است، ترانه و تصنیف نیز میگویند (نك: بهار، محمّدتقی،ص۱۱۵ـ۱۱۶). وزن بسیاری از این اشعار منطبق با اوزان عروضی نیست، امّا با طرز خواندن و تكیه بر برخی از هجاها میتوان آنها را موزون كرد (ناتل خانلری، ص۶۹ـ۷۳). اشعار عامیانهٔ متأخّرتر متأثّر از ادبیّات سنّتی است و وزن عروضی دارد. قالب برخی از ترانههای عامیانه نیز مطابق با هیچیك از قالبهای شعر رسمی نیست، بلكه ساده و ایرانی است. قالب دوبیتی بیش از قالبهای دیگر در اشعار عامیانه كاربرد دارد.
برخی از اشعار متأخّر نیز به قالبهای غزل و قصیده است (شكورزاده، ص۴۲۰ـ۴۲۱). این اشعار را با آهنگهای خاصّ و همراه با موسیقی (همان، ص۴۲۰) و دوبیتیها را بیشتر با آواز دشتی و در گوشهٔ بختیاری میخوانند (نك: بهار، محمّدتقی، ص۱۲۹ـ۱۳۰). برخی از پژوهشگران دستگاه و مقام موسیقی این اشعار را ثبت كردهاند (مثلاً نك: همایونی، ترانههای محلّی فارس ، ص ۵۱۴ـ۵۲۸؛ درویشی، ص.۲۹ـ۵۲). سرایندگان بیشتر آنها معلوم نیستند، اما گاه نام برخی از آنان در دوبیتیها آمده است (همایونی، همان، ص۱۶۴).
این نوع ترانههای عامیانه عاری از تشبیهات و استعارههای پیچیده و هرگونه تصنّع و گویای احساسات و افكار عامیانه است (شكورزاده، ص۴۱۹). در بسیاری از آنها زبان عامیانه و واژگان محلّی به كار رفته است (مثلاً برای ترانههای عامیانه به لهجههای خراسانی نك: همان، ص۴۲۲ـ ۵۱۵؛ برای ترانهها با واژگان محلّی استان فارس نك:.همایونی، همان،ص۱۶۲ـ۱۶۳، ۳۵۴ـ.۳۵۸). بسیاری از این ترانهها نیز همان است كه در بین مردم به باباطاهر * یا فایز دشتستانی * منسوب است (مثلاً نك: همان، ص۱۶۷). مضمون بیشتر ترانههای عامیانه عاشقانه و در وصف معشوق، طلب وصال او، یا گله از هجران است (نك: كوهی كرمانی، ص۶۶ـ۶۹، ۷۶، ۸۲، ۱۰۶ـ۱۰۹؛ شكورزاده، ص۴۶۸ـ۴۶۹، ۴۷۷ـ۴۷۸، ۴۸۱ـ ۴۸۹، ۵۰۴ـ۵۱۵؛ همایونی، همان، ص ۱۶۲ـ۱۶۶). بسیاری از آنها نیز نشانی از زندگی روستایی و عشایری دارد، چنانكه در آنها از دشت و بیابان و سبزه و چشمه سخن گفته شده است (كوهی كرمانی، ص۶۴ـ۶۸). در برخی از آنها با سوزی خاصّ سخن از دوری وطن و فراق یار و خویشان است (همان، ص۷۱، ۸۶).
برخی از آنها هم هجو و شوخی و مطایبه است (شكورزاده، ص۴۵۴ـ۴۵۷) و پارهای از آنها حكایتی را نقل میكند (از جمله، نك: همایونی، همان، ص۳۵۴ـ۳۵۵). برخی از این اشعار در واقع مناظره * (احمد پناهی سمنانی، ترانه و ترانهسرایی در ایران ، ص۶۲ـ۶۴) یا گفتگوی عاشقانه و دوستانه میان دو تن است (كوهی كرمانی، ص۲۱۱ـ۲۲۰؛ شكورزاده، ص۴۶۱ـ ۴۶۴، ۴۷۴ـ۴۷۶،همایونی، همان، ص۳۵۱ـ۳۵۳).
پارهای از تصانیف عامیانه درپی یك واقعهٔ تاریخی ساخته شده و به زبان مردم كوچه و بازار خوانده شده است. كهنترین ابیاتی كه به زبان فارسی باقی مانده از همین نوع است. از جمله، تصنیفی است كه مردم بخارا، در سال ۵۶.ق، به مناسبت عشق پدیدآمده میان سعید بن عثمان، امیر گماردهٔ معاویه در خراسان، و ملكهٔ بخارا ساختند و در كوچه و بازار میخواندند (زرّینكوب،ص۱۴۳ـ.۱۴۵).همچنین است «حَراره»(=ترانه)ای كه كودكان در كوچه به دنبال یزید بن مفرّغ، عاشق دختری بهنام سمیّه، به آواز میخواندند (جاحظ، ج۱، ص۱۳۲؛ تاریخ سیستان ، ص۹۶).
هنگامی كه، در ۱۰۸.ق، اسدبن عبدالله، حاكم خراسان، در جنگ با امیر خُتَلان شكست خورد، اهل خراسان برای او تصنیفی ساختند و میخواندند (طبری، ج۳، ص۱۴۹۴). این گونه تصنیفها در تاریخ ادامه یافته است. در ۵۰۸ ق چون احمد عطّاش در عهد سلطان محمّد بن ملكشاه (حك..: ۴۹۸ـ۵۱۱.ق) شورید و شكست خورد، او را اسیر كردند و در اصفهان گرداندند و مردم اصفهان به دنبال او با دف و طبل و دهل تصنیفی می خواندند (راوندی، ص۱۶۱). پس از شكست لطفعلیخان زند (حك: ۱۱۸۱ـ ۱۲۰۹ق) از آقامحمّدخان قاجار، نخستین پادشاه این سلسله، نیز مردم شیراز تصنیفی ساختند (همایونی، همان، ص ۴۰۵) و همچنین است تصنیف مردم تهران دربارهٔ فرار محمّدعلی شاه قاجار (حك: ۱۳۲۴ـ۱۳۲۷.ق؛ احمدی، ص۱۴۳).
یا آنچه دربارهٔ سخاوت حسنخان یگانه، پسر یوسفخان مستوفیالممالك (متوفّی ۱۳۰۳ق)، ساخته بودند (همان، ص۳۵). در بسیاری از اشعار عامیانه نام قهرمانان ناشناس محلّی باقی مانده است، از جمله ترانههایی كه در خراسان راجع به نصرو یا نصرالله (بهار، محمّدتقی، ص۱۱۷ـ۱۱۹؛ شكورزاده، ص۴۷۹ـ۴۸۱)، در فارس دربارهٔ حسینا (كوهی كرمانی، ص۷۴ـ۷۵، ۸۸؛ همایونی، همان، ص۳۴۳، ۳۴۸) و در ابیانه و اطراف كاشان درباره كریم خان (كوهی كرمانی، ص۱۵۶ـ۱۵۷) مشهور است.
بخشی از اشعار عامیانه هم اشعار مذهبی است، یك نمونه كهن از این نوع اشعار، به گفته نویسنده تاریخ سیستان (ص۳۷) «سرود كَرْكوی» راجع به آتشگاه كَرْكویَه بر زبان زردشتیان جاری بوده است. پارهای از این اشعار هم اشعار سوگواری است. در قرن چهارم.ق، نرشخی از سرودههای مردم بخارا در سوگ سیاوش و آنچه مطربان و قوّالان در این باره به نام «گریستن مغان» میخواندهاند، سخن گفته است (ص۲۴، ۳۳). تعزیه نامه ها نیز بخشی قابل توجّه از اشعار عامیانهٔ قرون اخیر است كه با آهنگی خاصّ در مراسم تعزیه * همراه نمایش خوانده میشود (نك: شهیدی، ص۳۰، ۳۸، ۵۳۳ـ ۵۳۵).
گذشته از تعزیهنامهها برخی از اشعار عامیانه در مجالس ترحیم و مراسم سوگواری خوانده میشود (مثلاً نك: شكورزاده، ص۲۱۶). اشعار سوگواری در مناطق گوناگون نامهایی خاصّ دارد، چنانكه در بلوچستان «موتَك» و در آذربایجان «آغی» نامیده میشود (احمد پناهی سمنانی، همان، ص۲۱۴، ۵۱۵). برخی از اشعار عامیانه مذهبی اشعاری است كه قلندران و درویشان دورهگرد در كوچه و بازار در منقبت علی (ع) و اهل بیت (ع) به پیروی از سنّت مناقب خوانان قرنهای پنجم و ششم ق میخوانند (نك: قزوینی رازی، ص۶۳ـ۶۵).
از مشهورترین آنها لوحی اصفهانی است كه در عهد صفوی بیشتر درویشان دورهگرد شعرهای او را در گذرها میخواندهاند (نك: نصرآبادی، ص۴۲۷، ۴۳۰). این درویشان در قهوه خانه ها و تكیهها مراسم مشاعرهٔ خاصّی به نام «سخنوری» برپا میكردهاند كه اشعار آنان هم پارهای از ادبیّات عامیانهٔ ایران محسوب میشود (نك: محجوب، ص۵۵۳، ۶۳۱ـ۶۳۵، ۷۷۹؛ افشاری، «فرقهٔ عجم و سخنوری»، ص۱۴۲ـ۱۵۲؛ همچنین نك: بحرطویل * ).
از دیرباز مطربانی به نام «قوّال» و «مقری» پارهای از اشعار عامیانه را در كوچه و بازار همراه با ساز و رقص میخواندهاند (مثلاً نك: محمّد بن منوّر، ص۹۵)، و گاهی صوفیان آنان را برای اجرای مراسم سماع * به خانقاههای خود دعوت میكردهاند (مثلاً نك: همان، ص۸۱). این گروه از مطربان تا عصر حاضر نیز باقی ماندهاند (احمدی، ص۳۶ـ۳۷، ۵۵ـ۵۷؛ شكورزاده، ص۱۶۲ـ۱۶۶، ۱۸۴ـ۱۸۶).
بسیاری از اشعار عامیانه را به مناسبتهایی خاصّ در مواقعی از سال می خوانند. از آن جمله است اشعاری كه نوروزی خوانان چند روز پیش از آغاز نوروز در دسته های چهار پنجنفری در كوچهها میخوانند (عناصری، ص۲۴ـ۳۱)، ترانه هایی كه حاجی فیروزها در استقبال نوروز با رقص و آواز در معابر میخوانند (همایونی، همان، ص۳۶۰ـ۳۶۱؛ احمدی، ص.۶۹ـ۷۲) و ترانههای خاصّ چهارشنبهسوری و سیزدهبهدر (همایونی، همان، ص۳۶۱، ۳۶۵ـ۳۶۷) و نیز آنچه روستاییان خراسان به نام سرود جشن سده میخوانند (شكورزاده، ص ۱۱۷ ـ۱۱۸).
در ماه رمضان هم در برخی از ولایات رسم است كه جوانان پس از افطار در كوچهها اشعاری عامیانه با صدای بلند سرمیدهند (نك: همان، ص۴۴۲ـ.۴۴۵). در بعضی شهرها و روستاها مراسمی خاصّ برای فراخواندن باران متداول بود كه با ترانه های عامیانه ویژه باران خواهی همراه بود (همان، ص۳۴۶ـ۳۴۸، ۴۵۲؛ احمدی ریشهری، ص۷۲ـ۷۴)، به علاوه شبهای جمعه مردم برای حاجت خواهی (همان، ص۴۲۲ـ۴۲۴)، مخصوصا ًدختران برای بخت گشایی( عقایدالنّساء ، ص۷) و زنان برای محبوب شدن نزد همسران خود (كتیرایی، ص۳۵۶)، همراه با بعضی آداب، شعرهای عامیانه میخواندند.
امروزه در بوشهر كشاورزان نیز به هنگام وزنكردنِ غلاّت جمله های دعایی موزونی میخوانند تا به غلاّت آنان بركت داده شود (احمدی ریشهری، ص۸۲ـ۸۳).
بسیاری از ترانههای عامیانه ترانههای خاصّ مراسم ازدواج است كه بیشتر بین زنان متداول است و از هنگام خواستگاری تا زفاف، گاه گروهی و گاه به تنهایی، گاه با ساز و گاه بدون ساز، به آواز میخوانند. اینگونه از ترانهها در برخی از مناطق نامهایی خاصّ دارد. مثلاً در استان فارس آنها را «واسونَك» (همایونی، همان، ص۱۰۳؛ درویشی، ص.۵۵) و در بوشهر «یزلهگری» میگویند (احمدیریشهری، ص۵۱ـ۵۹). نمونهای كهن از تصنیفهای عروسیِ عهد صفوی نیز در عقایدالنّساء (ص۱۲ـ۱۳) ثبت شده است.
برخی از ترانهها هم به مشاغلی خاصّ مربوط است، مانند ترانه های چوپانان (همایونی، همان، ص۳۶۸ـ۳۷۴)، گندمكاران و جوكاران و قالیبافان (همان، ص۳۷۴، ۳۸۴). در بوشهر مردم، به هنگام ساختن آبانبار، دسته جمعی اشعاری عامیانه با آهنگی خاصّ میخوانند (احمدی ریشهری، ص۷۷ـ۷۸).
منابع: .احمد پناهیسمنانی، محمّد، آداب و رسوم مردم سمنان ، تهران،۱۳۷۴ش؛همو، ترانه و ترانهسرایی در ایران ، تهران، ۱۳۷۶ش؛ احمدی، مرتضی، كهنههای همیشه نو (ترانههای تخت حوضی) ، تهران، ۱۳۸۲ش؛ احمدی ریشهری، عبدالحسین، سنگستان، عقاید و رسوم عامّهٔ مردم بوشهر ، تهران، ۱۳۷۵ش؛ اسماعیلپور، ابوالقاسم، «امیر پازواری»، آینده ، س۱۸، ش۱ـ۶، تهران، ۱۳۷۱ش؛ افشار، ایرج، «هدایت و نظام گردآوری فرهنگ مردم ایران»، فصلنامهٔ فرهنگ مردم ، س۲، ش۱، تهران، ۱۳۸۲ش؛ افشاری، مهران، «فرقهٔ عجم و سخنوری»، فصلنامهٔ هستی ، دورهٔ اوّل،س۱۳، ش۱،تهران، ۱۳۷۴ش؛ همو، «مقدّمه»، نك: چهارده رساله درباب فتوّت و اصناف ؛ همو، «مقدّمه»، نك: فتوّتنامهها و رسائل خاكساریّه ؛ افشاری، مهران و مهدی مداینی، «مقدّمه»، نك: هفت لشكر (طومار جامع نقّالان) ؛ الول ساتن، پل لارنس، «تأثیر قصّهها و افسانههای عامیانه در ادبیّات نوین ایران»، ادبیّاتنوینایران ، ترجمهٔ یعقوب آژند،تهران،۱۳۶۳ش؛ انجوی شیرازی، سیّدابوالقاسم، جان عاریت ، بهكوشش مهین صداقتپیشه، تهران، ۱۳۸۱ش؛ همو، مردم و فردوسی ، تهران، ۱۳۵۵ش؛ بهار، محمّدتقی، بهار و ادب فارسی ، به كوشش محمّد گلبن، تهران، ۱۳۵۱ش؛ بهار، مهرداد، جستاری چند در فرهنگ ایران ، تهران، ۱۳۷۳ش؛ تاریخ سیستان ، به كوشش محمّدتقی بهار، تهران، ۱۳۱۴ش؛ جاحظ، ابوعثمان عمرو، البیان والتّبیین ، به كوشش حسن السّندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۲۳م؛ چهارده رساله درباب فتوّت و اصناف ، بهكوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران، ۱۳۸۱ش؛ حبلهرودی، محمّدعلی، مجمعالامثال ، بهكوشش صادقكیا، تهران،۱۳۴۴ش؛ حمیدی، سیّدجعفر، ماشیننوشتهها، شعرهای بلاگردان در باور رهنوردان بیدار ، تهران، ۱۳۶۹ش؛ درویشی، محمّدرضا، بیست ترانهٔ محلّی فارس ، تهران، ۱۳۷۴ش؛ راوندی، محمّدبن علی، راحهٔالصّدور و آیهٔ السّرور ، محمّد اقبال، تهران، ۱۳۳۳ش؛ ریپكا، یان، تاریخادبیّاتایران از آغاز تا امروز ، ترجمهٔ یعقوب آژند، تهران، ۱۳۸۰ش؛ زرّینكوب، عبدالحسین، یادداشتها.و.اندیشهها ، تهران، ۱۳۵۵ش؛ شرفشاه دولایی، دیوان ، به كوشش محمّدعلی صوتی، تهران، ۱۳۵۸ش؛ شكورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان ، تهران، ۱۳۶۳ش؛ شمس قیس رازی، محمّد، المعجم فی معاییر اشعار العجم ، بهكوشش محمّد قزوینی و محمّدتقی مدرّس رضوی، تهران، ۱۳۳۸ش؛ شهیدی، عنایتالله، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی از آغاز تا پایان دورهٔ قاجار در تهران ، تهران، ۱۳۸۰ش؛ صادقی، علیاشرف، «شروینیان یا عشقنامهٔ شروین دشتبی و شروهسرایی»، نك: یادنامهٔ دكتر تفضّلی ؛ صفا، ذبیحالله، «مقدّمه»، نك: طرسوسی؛ صوتی، محمّدعلی، «مقدّمه»، نك: شرفشاه دولایی؛ طبری، محمّد بن جریر، تاریخ الرّسل والملوك ، به كوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۵ـ۱۸۸۹م؛ طرسوسی، ابوطاهر، دارابنامهٔ طرسوسی ، به كوشش ذبیحالله صفا، تهران، ۱۳۵۶ش؛ عقاید النّساء مشهور به كلثوم ننه ، منسوب به آقاجمال خوانساری، به همراه مرآت البلهاء ، به كوشش محمود كتیرایی، تهران، ۱۳۴۹ش؛ عناصری، جابر، «نوروزی ـ خنیاگران بیساز و دف» (ترانههای نوروزی و آهنگهای نوبهاری)، آهنگخوانها، فصلنامهٔ موسیقی ، ش۲ و ۳، تهران، ۱۳۶۸ش؛ فتوّتنامهها و رسائل خاكساریّه ، به كوشش مهران افشاری، تهران، ۱۳۸۲ش؛ قزل ایاغ، ثریّا، راهنمای بازیهای ایران ، تهران، ۱۳۷۹ش؛ قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض ، به كوشش میرجلالالدّین محدّث، تهران، ۱۳۵۸ش؛ كاشفی سبزواری، حسین، فتوّتنامهٔ سلطانی ، تهران، ۱۳۵۰ش؛ كتیرایی، محمود، از خشت تا خشت ، تهران، ۱۳۷۸ش؛ كریستنسن، آرتور، «قصّههای ایرانی»، ترجمهٔ كیكاووس جهانداری، سخن ، س۷، ش۱ و ۲، تهران، ۱۳۳۵ش؛ كوهی كرمانی، حسین، هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران ، تهران، ۱۳۴۷ش؛ كیا، صادق، «مقدّمه»، نك: حبلهرودی؛ مارزلف، اولریش، طبقهبندی قصّههای ایرانی ، ترجمهٔ كیكاووس جهانداری، تهران، ۱۳۷۶ش؛ محجوب، محمّدجعفر، «سخنوری»، سخن ، س۹، ش۶ و ۷ و ۹، تهران، ۱۳۳۹ش؛ محمّدبن منوّر، اسرار التّوحید فی مقامات الشّیخ ابی سعید ، به كوشش محمّدرضا شفیعی كدكنی، تهران، ۱۳۷۱ش؛ مرتضوی، منوچهر، «آرزوی پیران»، ناموارهٔ دكتر محمود افشار ، بهكوشش ایرج افشار و كریم اصفهانیان، تهران، ۱۳۶۸ش؛ ناتل خانلری، پرویز، وزن شعر فارسی ، تهران، ۱۳۶۹ش؛ نرشخی، ابوبكر محمّد، تاریخ بخارا ، به كوشش محمّدتقی مدرّس رضوی، تهران، ۱۳۵۱ش؛ نصرآبادی، محمّدطاهر، تذكرهٔ نصرآبادی ، به كوشش حسن وحید دستگردی، تهران، ۱۳۱۷ش؛ واصفی، زینالدّین محمود، بدایع الوقایع ، به كوشش الكساندر بُلدرف، تهران، ۱۳۴۹ش؛ هفت لشكر (طومار جامع نقّالان)، از كیومرث تا بهمن ، به كوشش مهران افشاری و مهدی مداینی، تهران، ۱۳۷۷ش؛ همایونی، صادق، ترانههای محلّی فارس ، شیراز، ۱۳۷۹ش؛ همو، فرهنگ مردم سروستان ، تهران، ۱۳۴۸ش؛ یادنامهٔ دكتر تفضّلی ، بهكوشش علیاشرف صادقی، تهران، ۱۳۷۹ش؛
Hassanpour, A.,ûBaytý, Encyclopaedia Iranica IV, New York, ۱۹۹۰; Hanaway, William L., ûFormal Elements in the Persian Popular Romancesý, Review of National Literatures ۲, ۱۹۷۱; Marzolph, Ulrich, ûA Treasury of Formulaic Narrative: The Persian Popular Romance Hosein-e Kord ý, Oral Traditon , vol. ۱۴, ۱۹۹۹; Idem, ûIllustrated Exemplary Tales: A Nineteenth Century Edition of the Classical Persian Proverb Collection Ja ¦me al-Tams Proverbium ۱۶, ۱۹۹۹; Idem, ûPopular Narratives in G ala loddin Rum Mas £navi ý, المستعرب , the Arabist , Budapest Studies In Arabic ۱۳-۱۴, ۱۹۹۵.
مهران افشاری
برگرفته از: دانشنامه ادب فارسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست