شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

ملودی شهر بارانی نمایی دور و ضد رمانتیک از لحظه های دگردیسی یک فرهنگ کهن


ملودی شهر بارانی نمایی دور و ضد رمانتیک از لحظه های دگردیسی یک فرهنگ کهن

نمایش ملودی شهر بارانی , نوشته اکبر رادی به کارگردانی هادی مرزبان و با بازی دانیال حکیمی, اصغر همت, فرزانه کابلی, صبا کمالی و در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه است

"صمد چینی فروشان"، منتقد تئاتر براین نمایش نامه و اجرایش نقدی قلمی کرده که می خوانید:

تولدش مبارک. اکبر رادی چهره شناس تئاتر رئالیستیک آرمان گرای ایران با گرایش رمانتیک، وجدان تئاتر اجتماعی و متعهد ایران است. "ملودی شهر بارانی"، آخرین اثر رادی پس از گذشت ۶ دهه از عمر پربار فرهنگی اوست که می توان آن را به دلیل تقارن جالب توجه زمان آخرین تحریرش با ماه تولد هنرمند (مهرماه ۱۳۱۸) هدیه سالگرد تولدش به جامعه ای تلقی کرد که همواره حرمت دار قلم وی بوه و به قول تنها نویسنده هم طرازش، بهرام بیضایی، خود را وامدار قلم او دانسته است .

نمای نزدیک ( رویه داستانی ) :

"ملودی شهر بارانی" در رویه داستانی خود، روایت گر و مقطع خاصی از زندگی یک خانواده اشرافی قجری ( خانواده صادق خان آهنگ) ساکن شمال ایران ( رشت ) درسال پایان جنگ جهانی دوم ۱۳۲۵ ( ۱۹۴۷) است سالی که حدود دو دهه ازسیاست های شبه مدرن مدرن گرایی فرهنگی ،اقتصادی وسیاسی درایران سپری شده وتحولات اداری ونهادی قابل توجه ای دراین راستا صورت پذیرفته بود ( سیاستی که تنه یک هدف عمده را پیش روی خود داشت : تسکین عقده حقارت حاصل ازنتایج طولانی سکون ، فساد و عقب ماندگی عقده ای که تمام برنامه های دولت برای پیشرفت کشور را تحت الشعاع خود داشت ) با پایان جنگ دوم جهانی ، مهیارفرزند کوچک خانواده آهنگ، پس ازهفت سال تحصیل درسوئیس به خانه بازگشته است هرچند دیرهنگام وپس ازخاکسپاری پدر، مهیار دراروپا پیشرفت علمی قابل توجه ای داشتند وقصد بازگشت دارد. روحیه عدالت خواهانه دردوران نوجوانی ، تحصیلات موفقش درعلم حقوق وزندگی ۷ ساله درسوئیس ازاوانسانی دمکرات منش ومتفاوت ساخته است . شهروخانه پدری اونیزدراین هفت سال دستخوش تحولات عظیم شده است که برای اوچندان ملموس وقابل درک نیست . " بهمن " برادر بزرگ تر که سهمش ازما ترک شخصی پدرساعت جیبی اوبوده است حالا بازرس وزارت کشورشاهنشاهی است . جوانی پرانرژی ، باسواد ، خوش گذران وعقده مند سربلند کشورش که زمانی متاثرازحکومت وحتما پدرخود طرفدارآلمان نازی بوده وحالا خواستارهماهنگی با "ساعت " تحولات دنیای مدرن است . " آفاق " مادرخانواده هنوزدراندیشه بازگشت به دوران طلایی اشرافی گری است ( صاف وشفاف ، بی هیچ عقده حقارتی ) واین دویعنی آفاق وبهمن ، البته با دو نیت متفاوت خواهان اقامت دایم مهیاردرشهراند وبهانه هردوی آن ها وصیت پدروخانه ای است که طبق خواست پدربه مهیارتعلق گرفته . خانه ای که درهفت سال بحران آهنگ ، خانواده " مسلم " پیشکاروخدمت کارمخصوص آقای آهنگ درآن ساکن بوده اند گیلان وسیروس فرزندان " مسلم " حالا حضوری موفق دراجتماع دارند . گیلان معلم همان مدرسه ای است که ماری خواهرمهیاردرآن درس می دهد وسیروس هنرپیشه تئاتروطرفدارایدئولوژی کمونیسم است. اوکه ازنوع دیگری عقده حقارت رنج می برد ازاتحادیه های کارگری حمایت می کند وتظاهرات فقرا وزحمتکشان وکارگران شهری را سازماندهی می کند . میان سیروس ( نامزد ماری دخترآهنگ ) وبهمن کشمکش ریشه داری جریان دارد که حاصل تضاد دیدگاه ها وایدئولوژی ها وروش های پیشنهادی آنان برای آینده کشوراست.پرده اول به معرفی افراد خانواده وخدمتکارپیروازکارافتاده آن ها ( میرسکینه ) و ویژگی های شخصی ومناسبات اشخاص نمایش می گذرد. پرده دوم وسوم به معرفی ماهیت کشمکش میان بهمن وسیروس وگیلان وشکل گیری بحران واوج گیری تضاد میان دیدگاهها ( به نمایندگی ازجریانات روشنفکری ایران نیمه قرن ) اختصاص دارد که به ضرب وشتم سیروس توسط بهمن ، شکستن پیشانی سیروس توسط عصای آبنوس پدر، دخالت مهیاروشکستن عصا ( نماد قدرت وسلطه اشرافی آهنگ بررعیت ) توسط او، به پایان می رسد . صحنه پایانی ( چهارم ) صحنه تدارک مهیاربرای بازگشتن به اروپاست که با ورود گیلان وگفت وگوی ساده وغیرروشنفکرانه آن ها درباره مفاهیم زندگی ، عدالت ، عشق ومسئولیت به انصراف مهیارازسفراروپا اعلام شیفتگی اش نسبت به افکاروجهان درونی گیلان واعتراف رمزآمیزبهمن درباره دلبستگی پنهانش به گیلان خروج عاشقانه گیلان ومهیاروتنهایی تلخ بهمن به پایان می رسد .دراین لحظه تمثال صادق خان آهنگ به گونه ای جادویی " لبخند مبهمی توی قاب خود می زند قوطی سیگارش را بیرون می آورد و...ازپشت عینک به صحنه تیزمی شود :که یعنی : پیش بینی چنین سرانجامی را نکرده بودیم !

نمای دور ( لایه پنهان متن ) :


ملودی شهر بارانی نمایی دور و ضد رمانتیک از لحظه های دگردیسی یک فرهنگ کهن
دانیال حکیمی در ملودی شهر بارانی بازی تحسین برانگیزی ارائه کرد

نشانه شناسی ورمزگشایی :

اکبررادی در"ملودی بارانی " عناصرنشانه ای بسیاری را به کارگرفته که هریک دلالت برمعنا ومفهوم ویژه ای دارند .دایره این عناصرنشانه ای ازانتخاب نامها ( آفاق ، بهمن ، گیلان ، مسلم و..)، " عنوان " نمایش شروع می شود ودرجای جای متن دراشیاء ومفاهیم وچهره ها ( عدالت ، آهنگ ملودی ، برامس ، ساعت ، عینک ، عصای آبنوس وتمثال تمام قد صادق خان آهنگ) ودرکنش ها مناسباتی نظیرنامزدی ماری وسیروس، زنده نمایی تابلوی صادق خان و... گسترش می یابد ." یوهانس برامس" درزمره آهنگسازان رمانتیک درون گرا بود . بعلاوه اویکی اززمینه سازان تحول وتکامل درموسیقی سنفونیک بود که درست درنقطه مقابل غول هایی چون" واگنر" و"اشتراوس "قرارداشت که مدافعین سرسخت رمانتیسم هیجانی درموسیقی ودرآمیختگی ادبیات وموسیقی بودند .رفتاروشخصیت مهیاررا دقیقا می توان براساس نقشی که برامس درموسیقی سنفونیک داشته است مورد تحلیل و روانکاوی قرارداد ." برامس " به دوره ای تعلق داشته است که به پایان کلاسیسم شهرت دارد . رادی همچنین جهت تاکید براهمیت نشانه ای برامس دردرام خود ، نه تنها ازواژه های ملودی وآهنگ بارها استفاده می کند بلکه ساختارچهاربخشی اثرخود را نیزازساختارچهاربخشی سنفونی می گیرد . بعلاوه علاقه مفرط مهیاربه " برامس " وبی علاقگی گیلان نسبت به آن نیزخبرازتفاوت شخصیت های آن دومی دهد که دریکی آمیخته به رمانس تلطیف شده ودردیگری متاثرازامانیسم مجروحان ورنجبران است . عدالت نیزیکی دیگرازعناصرنشانه ای متن است که نویسنده برای همه شخصیت های اصلی ودرگیرنمایش سهمی ازبیان ، ابرازتمایل ومطالبه آن داده است . این تنوع درمعنا ومفهوم عدالت است که متن را ازتک صدایی واقتدارگرایی ویژه متون رئالیستی درامان نگه می دارد وپایان بندی بازوناتمامی را برای آن تدارک می بیند . براین اساس نویسنده ( البته به گونه ای مبهم ) ازتحمیل طرح ، دقیق ومعنایی تمام شده به متن که ویژه آثاررئالیستی است سربازمی زند وابعاد واقعیت را تا به امروزگسترش می دهد .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.