دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
سلام قاصدک
خیلی دلم میخواست که با تو صحبت کنم حرفهای زیادی برای تودارم
قاصدک عزیزم، دوست من، نمیدانم از کجا آغاز کنم، اما میدانم که میخواهم از حال و هوای خوبم که برایم تازگی دارد بگویم.
خیلی وقتها حال آدمها به بهانههای مختلف خوب است، اما این حال و هوای من بهانه نیست. انگار که در وجودم دنبال شعر میگردم و شعر به سوی من میآید.
باورم شده است که دنبال هر چه باشم برایم پیش میآید.
پنجرهای بود که سالها میدیدمش اما برای باز کردن آن فقط یک حرکت لازم بود و این روزها با یک حرکت پنجره را گشوده ام و خود را آن طرف میبینم فضای پاک، زمین سبز سبز، آسمان آبی آبی، و افق پیدای پیدا. در آغاز از گشودن پنجره میترسیدم، چون نمیدانستم پشت پنجره چه چیزی در انتظارم است. با خودم از ترسها و نگرانیهایم سخنها میگفتم، اما این بار تصمیم گرفتم ترسهایم را قبل از انجام کار ببینم و وقایع احتمالی را مرور کنم و با وقوف به آنها برای خودم کاری انجام دهم. از روزمرگی و در جازدن خسته بودم، در آخر پنجره را باز کردم و پیش رویم راهی بود که انتهایش افق بود.
اگر گفتی پس از گشودن پنجره چه اتفاقی افتاد؟
پنجره من آغاز بود، آغاز راه، راهی به نام تعالی...
کنار راه سبز سبز بود.
جاذبه این راه افکار و اعمال مرا به بیرون دعوت میکرد و نگاه من به افق و جاده بود.
آدمها در جاده در رفت و آمد بودند و چهره هر کدام برایم پیام خاصی داشت. در چهره یکی نوشته شده بود عشق، صورت دیگری پیام توانایی داشت، مهر و عاطفه پیام دیگری بود و چه نشانههای دیگری که در چهره آنها بود.
خود را به دل جاده سپردم. کولهبارم کمیهمت بود و اراده برای حرکت در راه تعالی. تعالی جاده من بود، جاده ای که در آن ترسها، ضعفها، ناتواناییها به سراغم آمد و تجربههای جدید مرا در گذر از آنها یاری رساند.راستی قاصدک، به یک نتیجه رسیدهام، برای رسیدن به قصدم که ماندگاری در مسیر تعالی است، ممکن است جسمم از بین برود اما اثرم باقی میماند.
باورت نمیشود اگر بگویم ۹۰ درصد از لذت رسیدن، طی طریق است؟ یعنی مسیری که در آن دلت میتپد، هرچند که گاه زیر پایت خالی میشود، گاه احساس شادی و سرزندگی داری، گاه زمان را گم میکنی و زمانی است که گریهات میگیرد، اما با همه این بالا و پائینها مسیر برایت رفتنیتر میشود. لذت مسیر برای من آنقدر زیاد است که پای تمام مشکلاتش ایستادهام.احساس توانایی دارم در وجب به وجب راه یک دنیا دریافت دارم. گاهی استراحت برایم لازم بود تا دریافتهایم افزایش یابد.
در جاده تعالی تنها سخن خود توست، چه هستی؟ به چه چیز فکر میکنی؟ و چه میخواهی؟
در این جاده نباید بایستی، هر چند که میتوانی به عقب نگاه کنی و از تجربههای قبل بهره ببری. اما باید بدانی رسیدنی در کار نیست و هر لحظه که به جایی میرسی آغاز سفر دیگری است. راستی که جای تو خالی قاصدک که همسفرهای توانای مرا ببینی، همه از ترسها، پیروزیها و اشتباهاتشان سخن میگویند و در نبرد با باورهای غلط خود اسطورههایی از عشق و ایثارند.
این همراهان همه معلم من بودند، همگی پر از ایثار، عشق و خدمت که نمود آن را در پروژه کودکان شاد دیدیم.
قاصدک، دوست خوبم، من در این مسیر بزرگ شدم، رشد کردم و هر لحظه تشنهتر شدم تا با یاد خدا در این راه سیراب شوم.
حرفهای من در مسیر سبز تمام شدنی نیست و در آینده برایت خواهم گفت.
مسعود پزشکیان ایران پزشکیان انتخابات انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ریاست جمهوری 1403 سعید جلیلی دولت چهاردهم رئیس جمهور انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403
آلودگی هوا استان مرکزی استان قم تهران هواشناسی کنکور قتل شهرداری تهران سلامت آموزش و پرورش سازمان هواشناسی پلیس راهور
تورم بانک مرکزی هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت خودرو خودرو قیمت طلا بورس بازار خودرو حقوق بازنشستگان بازار سرمایه دلار
عاشورا کربلا تلویزیون امام حسین (ع) سینمای ایران کتاب رامبد جوان سینما هنرمندان
کنکور ۱۴۰۳ طب سنتی باتری
رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه اسرائیل روسیه آمریکا انگلیس جو بایدن فرانسه حماس حزب الله لبنان
فوتبال پرسپولیس استقلال یورو 2024 خوان کارلوس گاریدو باشگاه پرسپولیس لیگ برتر علیرضا بیرانوند نقل و انتقالات لیگ برتر تیم ملی آلمان تیم ملی اسپانیا ترکیه
سامسونگ ناسا فناوری
رژیم غذایی تب دانگ ویتامین کاهش وزن پوکی استخوان آلزایمر سردرد تناسب اندام