جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

موانع و مشكلات تاریخ نگاری شیعه


موانع و مشكلات تاریخ نگاری شیعه

تاریخ به دلیل اهمیت و ارزشش در اسلام, مورد توجه خاص مسلمانان قرار گرفته است بی شك, شیعیان و رهبران گرانقدر شیعه نیز از ارزش و اهمیت آن غافل نبوده اند و حتی با انگیزه هایی قوی, تاریخ را مورد توجه خود قرار داده اند كه به اختصار, به برخی از آنها اشاره می كنیم

● مقدمه

تاریخ به دلیل اهمیت و ارزشش در اسلام، مورد توجه خاص مسلمانان قرار گرفته است. بی‏شك، شیعیان و رهبران گرانقدر شیعه نیز از ارزش و اهمیت آن غافل نبوده‏اند و حتی با انگیزه‏هایی قوی، تاریخ را مورد توجه خود قرار داده‏اند كه به اختصار، به برخی از آنها اشاره می‏كنیم:

۱) بخش قابل ملاحظه‏ای از قرآن كریم در باره حوادث تاریخی است. قرآن همچنین به پیروان خود تاكید می‏كند كه این حوادث و امثال آنها را مورد توجه قرار دهند و آن‏گونه كه خود قرآن تصریح می‏فرماید، هدف از ذكراین حوادث در یك كلمه خلاصه می‏شود و آن »عبرت گرفتن‏» و انتخاب راه صحیح برای زندگی كردن است.

رهبران دینی ما در این راستا، توجه به تاریخ را مورد تاكید قرار داده‏اند. به عنوان نمونه، علی_ علیه السلام _ در نامه معروفش به امام حسن_ علیه السلام _، به صراحت، بر توجه به تاریخ گذشتگان و ارزش معنوی آن تاكید می‏كند:»پسركم، هرچند من به اندازه همه آنان كه پیش از من بوده‏اند، نزیسته‏ام، اما در كارهاشان نگریسته‏ام و در سرگذشتهاشان اندیشیده و در آنچه از آنان مانده، رفته و دیده‏ام تا چون یكی از آنان گردیده‏ام، بلكه با آگاهی كه از كارهاشان درست‏به دست آورده‏ام، گویی چنان است كه با نخستین تا پسینشان به سربرده‏ام.»

۲) سنت پیامبر گرامی اسلام_ صل الله علیه و آله و سلم _ در قرآن به روشنی، به عنوان »اسوه‏» و »الگوی مسلمانان‏» معرفی شده است: »لقد كان لكم فی رسول الله اسوهٔ حسنهٔ لمن كان یرجوا الله و الیوم الاخر و ذكر الله كثیرا» (احزاب: ۲۱); قطعا، برای شما در (اقتدابه) رسول خدا سرمشقی نیكوست; برای آن‏كس كه به خدا و روز باز پسین امید دارد و خدا را فراوان یاد می‏كند. »قل ان كنتم تحبون الله فاتبعونی یحببكم الله‏» (آل عمران: ۳۱);بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی كنید تا خدا دوستتان بدارد. »ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم‏عنه فانتهوا»;(حشر:۷) و آنچه فرستاده خدا به شما داد آن را بگیرید و از آنچه شما را بازداشت، بازایستید.»و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی‏» (نجم:۳ و ۴); او از سر هوی سخن نمی‏گوید. این سخن جز وحی نیست.

بنابراین، سعی شیعیان و رهبران آنها همیشه بر حفظ و نگه‏داری این سنت‏بوده و در این زمینه بیشترین تلاش را كرده‏اند. رهبر شیعیان جهان، حضرت علی_ علیه السلام _، بهترین راه رستگاری و تنها چیزی را كه می‏تواند جامعه و حاكمیت آن را از انحراف دور نگه‏دارد پیروی از سنت رسول‏الله_ صل الله علیه و آله و سلم _ می‏داند. با مراجعه به نهج‏البلاغه به این نكته برمی‏خوریم كه آن حضرت‏بخش عظیمی از خطبه‏های خود را به احیای سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ اختصاص داده است و در عمر كوتاه حكومتش سعی و اهتمام داشت كه سنت فراموش شده پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ را زنده كند و آن را ملاك تمییز حق و باطل قرار می‏داد. هدف آن حضرت تفهیم این حقیقت‏به مردم زمان خود و آیندگان بود.

در خطبه‏۱۵۹ نهج‏البلاغه، پس از بر شمردن بخشی از سنتهای پیامبر اكرم_ صل الله علیه و آله و سلم _، در باره ارزش و اهمیت‏سنت آن حضرت می‏فرماید: »به پیامبر پاك و نیكویت اقتدا كن و از آن حضرت پیروی نما; زیرا آن حضرت برای كسی كه بخواهد پیروی كند، سزاوار پیروی است و برای كسی كه بخواهد خود را منتسب به آن حضرت كند، انتسابی شایسته است. محبوب‏ترین بندگان نزد خدا كسی است كه از پیامبرش پیروی كند.»

به طور قطع، می‏توان گفت كه بخش عظیمی از این سیره را تنها با كمك گرفتن از تاریخ می‏توان حفظ كرد و به آیندگان انتقال داد تا همه بتوانند به سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ تاسی كنند. بنابراین، می‏توان گفت: اگر تاریخ وسیله‏ای برای فهم قرآن و ساختن انسانها و حفظ سیره و سنت عملی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ است اهل‏بیت آن حضرت: و پیروان آنها باید بیشترین استفاده را از این وسیله كرده باشند و اگر تاریخ می‏تواند گذشته سیاه خاندان اموی و همفكران و همراهان آنها را برای امت اسلامی روشن كند تا فریب ریاكاریهای آنها را نخورند به یقین، ائمه: و پیروان آنها از آن استفاده كرده‏اند و می‏كنند.

با مراجعه به كتب فهرست، مانند فهرست نجاشی و فهرست‏شیخ طوسی، به این نكته اساسی و ارزشمند می‏رسیم كه شیعیان نهایت‏سعی خود را در انجام این امر مهم نموده و آثار ارزشمندی از خویش به یادگار نهاده‏اند. گرچه در اثر برخی عوامل و حوادث، بیشتر این آثار از بین رفته و به دست ما نرسیده است ولی با وجود این، باید به این حقیقت تلخ اعتراف كنیم كه در مقایسه با سایر مسلمانان، آثار شیعیان چه از نظر كیفی و چه از نظر كمی، قابل مقایسه نیست.

در اینجا، این سؤال اساسی به ذهن خطور می‏كند كه چرا شیعیان تاریخی جامع و صحیح از اسلام، یعنی زندگی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ و سنت آن حضرت و ائمه اطهار: تدوین ننموده‏اند كه امروز ما با مشكلات عدیده‏ای كه ناشی از این نقصان است، روبرو نشویم؟

نوشته حاضر سعی دارد جوابی، هر چند مختصر، به این سؤال بدهد و تبیین نماید كه شیعیان در راه ثبت تاریخ، با مشكلات و موانع بزرگی روبه‏رو بوده‏اند و این امكان برای آنها وجود نداشته است كه به ثبت و ضبط تاریخ به نحو مطلوب بپردازند.

با وضعیتی كه از نظر سیاسی، بر جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ حاكم بود، امكان بیان حقایق كمتر وجود داشت; زیرا طرفداران حق، بخصوص شیعیان، تحت انواع فشارهای سیاسی، نظامی و تبلیغاتی قرار داشتند. اینك در حد امكان و به اختصار، به بعضی از این مشكلات اشاره می‏كنیم.

پیش از آنكه به بررسی مشكلاتی بپردازیم كه متوجه شیعیان - به‏طور خاص - بوده، لازم است‏به این مشكل اساسی توجه داشته باشیم: مشكل بزرگی كه نه فقط به شیعیان، بلكه به تاریخ نیز اختصاص نداشت و مصیبتی بود كه متوجه فرهنگ عمومی اسلام گردید و خسارت جبران‏ناپذیری بر پیكر سنت پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ وارد ساخت منع كتابت‏حدیث از سوی خلفا، بخصوص خلیفه دوم، بود كه تا یك قرن ادامه پیدا كرد. گرچه شیعیان خود را ملزم به این منع نمی‏دیدند ولی از آثار شوم آن نیز كاملا در امان نبودند. در این زمینه، همچنین در باره انگیزه‏ها و آثار مخرب منع كتابت‏حدیث‏بر فرهنگ اسلام، كتابها و مقالات فراوانی از سوی علما و محققان فریقین نوشته شده كه نیازی به تكرار آنها در این مختصر نیست. در باره مشكلاتی كه در زمینه تاریخ‏نگاری صیحیح، به طور خاص، متوجه شیعیان بوده است، می‏توان به موارد ذیل اشاره كرد:

۱) مسائل سیاسی

مهمترین مشكل شیعیان در زمینه نگارش صحیح تاریخ، فشار سیاسی موجود در جامعه اسلامی بود. مشكلات دیگر ناشی از آن بوده‏اند. با رحلت پیامبر گرامی اسلام_ صل الله علیه و آله و سلم _ و به خصوص پس از دوران خلافت، حاكمیت‏سیاسی جامعه اسلامی در مقابل راه و سیره پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ قرار گرفت. در نتیجه، ائمه معصومین_ علیه السلام _ و شیعیان آنها كه خود را موظف به حفظ، نگهداری و تداوم اسلام محمدی_ صل الله علیه و آله و سلم _ و اصیل می‏دانستند، قهرا در مقابل حاكمیت‏سیاسی قرار گرفتند. لذا، اولا شیعیان رغبتی به ثبت تاریخ حاكمیتی كه با آنان دشمن بود، از خود نشان نمی‏دادند و در مرحله دوم، اگر می‏خواستند تاریخ این حاكمیت را برای افشاگری و روشنگری ثبت كنند با فشار نظامی روبرو می‏شدند. به همین دلایل، حاكمان ظالمی كه بر مسلمانان حكومت می‏كردند با قدرتی كه در اختیار داشتند، تاریخ را آن‏گونه كه خود می‏خواستند، نوشته‏اند و تاریخ، این حقیقت‏تلخ رابرای ما بیان‏كرده است. زبیربن بكار در الاخبارالموفقیات نقل كرده است كه »سلیمان بن عبدالملك (خلافت‏۹۶-۹۹ ه. ق.) در دوران ولایتعهدی خود در سال ۸۲ به مدینه رفت و به دیدار مكانهای تاریخی، یعنی جاهایی كه رویدادهایی برای رسول اكرم_ صل الله علیه و آله و سلم _ اتقاق افتاده بود، سرگرم شد. در این گشت و گذار كه عده‏ای از بزرگان مدینه از جمله ابان بن عثمان بن عفان و برادرش عمرو بن عثمان و دیگران او را همراهی می‏كردند، مطالبی را می‏شنید.

سلیمان كه دریافت ابان بن عثمان از اطلاعاتی در این زمینه برخوردار است‏به او دستور داد تا سیره رسول الله_ صل الله علیه و آله و سلم _ را تدوین كند. ابان گفت: سیره مذكور در اختیار من قرار دارد. و این كتاب (یا مطالب آن را) از فردی كه مورد وثوق است، به دست آورده‏ام. سلیمان دستور داد تا از آن نسخه‏برداری كنند. ده نفر آن را بر روی پوست نگاشتند. وقتی سلیمان آن را از نظر گذارنید، مشاهده كرد كه نام انصار در بیعت عقبه و بدر یاد شده است. سلیمان اظهار داشت: من چنان فضیلت و مزیتی را در آنها سراغ ندارم; یا خاندان ما به حق آنها تجاوز كرده‏اند و یا این انصار فاقد چنان فضیلتی بوده‏اند! ابان یگفت: ستمی كه انصار در حق عثمان روا داشته‏اند نمی‏تواند از اظهار حق مانع گردد. انصار همان‏گونه بوده‏اند كه راجع به آنها در این كتاب سخن رفته است. سلیمان گفت: به نسخه‏برداری این كتاب، مرا نیازی نیست; مگر آنگاه كه به عبدالملك، پدرم، گزارش كنم; چرا كه ممكن است او مخالف چنین كاری باشد. لذا، دستور داد آن كتاب را سوزاندند و گفت: پس از مراجعت‏به شام از وی می‏پرسم; اگر موافقت نمود نسخه‏برداری از آن‏ی امكان‏پذیر است. سلیمان پس از مراجعت‏به شام، جریان را برای پدرش عبدالملك گزارش نمود. عبدالملك گفت: چه نیازی به این كار است; كتابی را فراهم كنی كه در آن از فضیلت ما سخن نرفته است؟ وقتی سلیمان گفت: كتاب یاد شده را سوزانده است عبدالملك عمل او را تایید كرد.»

این نمونه‏ای كوچك از تحریف تاریخ، و اعمال زور و قدرت در نوشتن تاریخ است و شاید بسیاری از این نمونه‏ها را در تاریخ بتوان پیدا كرد.

۲) فشار نظامی

با انحراف حكومت اسلامی از مسیر اصلی، تنها گروهی كه درصدد جلوگیری بیشتر و اصلاح آن برمی‏آمدند، شیعیان بودند. بنابراین، سعی دستگاه حكومت‏بر این بود كه به هر نحو ممكن، این مانع را از سر راه خود بردارد; از جمله متوسل به زور شدند و با این وسیله سعی كردند كه ریشه تفكر انقلابی شیعه و حتی نام آن را از صحنه روزگار براندازند. لذا، نفس شیعه بودن جرم محسوب می‏شد و شیعیان علی_ علیه السلام _ را در هر جا كه پیدا می‏كردند، می‏كشتند. شرح جنایاتی كه بر شیعیان رفته است، احتیاج به كتابها دارد.

در چنین شرایطی، نگارش تاریخ صحیح اسلام از مشكلترین كارها بود; زیرا مگر تاریخ اسلام را بدون فضایل محمد_ صل الله علیه و آله و سلم _ و علی_ علیه السلام _ و خانواده آنها می‏توان نوشت؟! حقایق و وقایعی همچون شخصیت‏بزرگ و والای پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ ، سبقت علی_ علیه السلام _ در اسلام، فداكاریهای او و پدرش در مكه در حمایت از پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ بخصوص شجاعت و شهامت علی_ علیه السلام _ در »لیلهٔ‏المبیت‏» و ایثار او در مدینه و در غزوات پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _، علم او، حكمت او، امامت و نصب او به جانشینی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _، غصب خلافت، شهادت حضرت زهرا(س)، دختر گرامی پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _، و از طرفی دشمنیهای قریش و بخصوص خاندان ابوسفیان بااسلام و پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ تاریخ اسلام را تشكیل می‏دهند. نقل همه اینها جرم بود و لازم بود به فراموشی سپرده شوند; زیرا معاویه و همفكران او می‏خواستند نام پیامبر_ صل الله علیه و آله و سلم _ را از صنحه روزگار محو كنند، و اسلام را از بین ببرند و با این هدف چگونه می‏توانستند حقایق را تحمل كنند.؟!

علی امامی‏فر


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.