پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بسیج و بازشناسی هویت فرهنگی


بسیج و بازشناسی هویت فرهنگی

در مورد تعریف بسیج و بسیجی واژه اول به نهاد و ظرفی که محل فعالیت بسیجیان است, اشاره دارد و مفهوم دوم به کسانی که در این عرصه فعال اند متاسفانه اهتمام جدی صورت نپذیرفت و از این رو با این که بیش از دو و نیم دهه از تاسیس این نهاد مردمی می گذرد, اما در مورد بسیج مستضعفین تعریف اجتماعی وجود ندارد و امروزه حتی مضاف الیه مستعضفین هم از بسیج برداشته شده است

الف) طرح مساله:

در مورد تعریف بسیج و بسیجی ( واژه اول به نهاد و ظرفی که محل فعالیت بسیجیان است، اشاره دارد و مفهوم دوم به کسانی که در این عرصه فعال اند) متاسفانه اهتمام جدی صورت نپذیرفت و از این رو با این که بیش از دو و نیم دهه از تاسیس این نهاد مردمی می گذرد، اما در مورد بسیج مستضعفین تعریف اجتماعی وجود ندارد و امروزه حتی مضاف الیه مستعضفین هم از بسیج برداشته شده است.

جدای از معنای لغوی بسیج که به معنای فراخوان و به صحنه آوردن است، در معنای اصطلاحی به نهادی گفته می شود که در ۵ آذر ماه ۱۳۸۵ از سوی امام خمینی (ره) تاسیس گردیده و این نکته همچنان در خور توجه و تامل است که چرا امام خمینی (ره) با این که در آن مقطع نهادهایی مثل کمیته، جهاد، سپاه و … تاسیس شده بودند، دست به تاسیس بسیج مستضعفین زدند، در صورتی که هنوز بحث دفاع مقدس مطرح نبود؟

با این وصف، مقصود امام خمینی (ره) از نهاد بسیج را باید در اندیشه و فرامین ایشان پیرامون بسیج واکاوی نمود و گرچه نگارنده از این زاویه سابقا تلاش اجمالی داشته است، اما اکنون قصد طرح مطلب از آن زاویه نیست.

در این تلاش قصد آن است که هویت بسیجی را براساس ویژگی ها و خصایصی که بسیجیان خصوصا در مقطع دفاع مقدس از خود بروز داده و آن گونه خود را به دوست و دشمن نشان دادند، تعریف و تحدید کنیم.

بسیجیان در دفاع مقدس هویتی عالی و آرمانی از خود بروز داده و ترسیم کرده اند که امروزه می تواند برای رده های مقاومت و نیروهای بسیجی به عنوان ایده آل تایپ به تعبیر جامعه شناسی آن مطرح بوده و بدان سمت و سو اقتدا کنند و حریم آن را پاس دارند؛ ویژگی های آن بسیجیان را بشناسند و بر مبنای آن، شرایط موجود بسیج و بسیجیان را به ارزیابی بنشینند. از آنجا که مباحث هویتی در دو سطح قابلیت طرح دارند، تاملات حاضر نیز درباره هویت بسیج و بسیجیان در دو سطح و لایه صورت می پذیرد.

ب) هویت بسیج و بسیجیان در دو سطح:

۱) شناسایی هویت بسیج: در تعیین هویت، درباره چیستی و کیستی فرد یا افراد، نهاد و … پرسیده می شود و می گویند فلان فرد یا گروه کیست و چیست؟ در پاسخ بدین پرسش باید نکاتی را که موضوع مورد سوال را از دیگران متمایز می کند، برشمرده شود و از این رو گفته می شود که هویت در مقابل غیریت معنا پیدا می کند. برای بیان خود فرد یا افراد و یا نهاد، باید به ویژگی های یک فرد یا گروه را بسازند) اشاره داشت؛ آن خصایصی که با آنها موقعیت او قوام می یابد و علت وجود او هستند. از این منظر شاید مهم ترین ویژگی های بسیج که مجموعا از آنها نهادی منحصر به فرد و از بسیجیان افراد خاص خود می سازد، به قرار زیرند:

۱-۱) بسیجی مظهر حماسه و عرفان: از آنجا که فعلا قصد تفصیلی طرح موضوع نیست، فقط اشاره می شود که بسیجیان از آن رو که به تبع امام خمینی(ره)، درون گرایی را با برون گرایی و رجزخوانی برای دشمنان را با تهذیب نفس و محاجه با خود، یکجا جمع کرده اند، نیروهای رزمی منحصر به فرد به شمار می آیند. گفته شد که این ویژگی براساس حال و هوای بسیج و بسیجیان در دفاع مقدس بازسازی شده که بسیجیان شیران روز و زاهدان شب بودند و به برکت حضور کثیر و معنوی آنها، به رغم وجود دشمنان جهانی و منطقه ای،ایران از دفاع مقدس سربلند بیرون آمد.

براساس این ویژگی، هویت بسیج و بسیجیان حداقل از دو گروه متغایر و متمایز می گردد: حماسه آفرینان محض؛ آنها که تهجد، تضرع و خودسازی درونی و معنوی را در کنار رزم ندارند. از این رو بسیجیان صرفا چریک های رزمنده ( مثل ویت گنگ ها و…) نیستند. دوم: عرفای محض؛ همچنین بسیجیان اهل عرفان، زهد، اخلاق و خودسازی محض نیستند که به گوشه ای خزیده و با نفس خود مبارزه کنند ( مثل مرتاض ها و یا صوفیون و …)

نکته مهمی که به هویت حماسی بسیجیان باید افزود آن است که، بسیجیان ایران تشکیل یافته و در سازمان های رزمی تعریف می شوند و از این رو صرفا اهل رجزخواندن در مقابل دیگران با تشخیص خود نیستند، بلکه در قالب برنامه و سازماندهی نظامی از طریق فرماندهان، با فرماندهی کل قوا مرتبط اند و در مواقع ضروری عمل می کنند، مانور می دهند، در گردان ها حضور می یابند، گشت شبانه دارند و احیانا برخورد امنیتی و اطاعاتی می کنند و …

با این نگاه، فردی که اهل حماسه آفرینی نباشد، نمی تواند بسیجی به معنای واقعی اش باشد و چنان که اگر اهل خودسازی، مسایل معنوی و ارتباطات با خدا نباشد نیز بسیجی نیست. و چنانچه در مباحث دیگر اشاره شده، ویژگی هویتی بسیجیان آن است که این هر دو

( حماسه محفوف به عرفان) را با هم دارند وگرنه در طول تاریخ هم حماسه آفرینان فراوان اند و هم عرفا.

۱-۲) بسیجی نماد ایثارگری:

درباره ایثارگری نیز قصد اطناب مطلب نیست، فقط اشاره می شود که از ویژگی هویتی بسیجیان آن است که از حقوق خود برای دفاع از حقوق دیگران ( افراد، کشور، مذهب و دین و …) می گذرد و برای چنین فداکاری نیز اجرا و مزد مادی را سرلوحه کارش قرار نمی دهد.

به عبارت دیگر، ممکن است به یک بسیجی در قبال تلاشش مزدی بدهند، تقدیری کنند، قدرشناسی صورت پذیرد، اما آنچه بسیجیان از خودشان در دفاع مقدس نشان داده و ساخته اند، آن است که آنها با خدا معامله کرده اند. هدف اصلی شان ذخارف دنیوی و دستاورد مادی نیست و به اندک دست آورد در این میدان راضی اند و از این رو از معدود نهادهای این سامان اند که کمترین هزینه را به نسبت وسعت تشکیلات به خود اختصاص می دهند، اما بیشترین ثمره و دست آورد را برای کشور و مردم دارند. پس از ویژگی های بسیجیان قناعت، بخشش، بذل سخاوتمندانه جان و مال و وقت و آبرو و … در راه خدا برای کشور، ملت و … است.

با این ویژگی هویتی، بسیجی حداقل از دو گروه متمایز می گردد: اول، آنان که تمام اهتمامشان آن است که حقوق خود را اعاده نموده و به وضع خود و خانواده سر و سامانی بدهند و حتی نیم نگاهی نیز به دیگران ندارند. ممکن است افرادی داعیه مسلمانی داشته باشند، اما دغدغه دیگران نداشته باشند و لذا بسیجی شناخته نشوند.

آنان که حتی به حدود و حقوق خود قانع نبوده و بلکه چشم طمع به این و آن دارند و در سطح فردی و جمعی و خرد و کلان، متجاوز و متجاسرند.

در مقابل آنها، بسیجی از خوابش، از وقتش، از موقعیت هایش، برای حفظ حقوق و حدود دیگران می گذرد و از این رو در حالی که مردم در استراحت اند، برای امنیت اجتماعی، در خیابان ها پاس می دهد و ….

۱-۳) بسیجی سمبل همیشگی:

اگر مرد از همسبتگی، همدلی عمومی در سطح کلان و ملی باشد، کدام نهاد و مرکزی در ایران را سراغ داریم که در تمام شهرها و اغلب روستاها، نمایندگان و داوطلبانی داشته باشد که مثلا به مناسبت هفته بسیج، پاسداشت هفته دفاع مقدس و …، همزمان و براساس برنامه مشابه وارد صحنه شده و میلیون ها انسان را در برنامه های منظم به صحنه ها بکشاند؟

بسیج، ملی ترین و مردمی ترین نماد و سمبل همبستگی در ایران بوده و در فلسفه تاسیس بسیج نیز این نکته مستتر بود که از ۳۵ میلیون جمعیت زمان تاسیس بسیج، باید ارتش ۲۰ میلیونی برمی خاست، یعنی بسیج در واقع باید مستجمع تمام نیروی انسانی بالغ می شد. با این وصف، مردمی بودن بسیج و از مردم بودن بسیج را به عنوان ویژگی هویتی که منبع همبستگی و همگرایی است، می توان تعریف و تحدید نمود.

آفتی که ممکن است این ویژگی هویتی بسیجیان را تهدید کند، آن است که بسیج به جای از مردم بود، بر مردم حاکم شده و از مردم فاصله بگیرد. این انحراف ممکن است براساس عوامل بیرونی و دشمنان و یا حتی به سبب عوامل داخلی و خودی و بر اساس عملکرد سوء ایجاد گردد.

از آن سو، دشمنان از مردم بودن و فراگیر بودن بسیج می ترسند که با ایجاد همبستگی ملی، ترفندهای آنان در ایران جواب نمی دهد و تهدیدات آنها به سخره گرفته می شود.

البته ممکن است نیروهای داخلی و حتی بسیجیان با تحلیل های سطحی و نگرش های تعصب آلود و با گم کردن فلسفه وجودی بسیج، بسیجی را به جریانات سیاسی، جناح بندی ها، تعصبات خاص مذهبی و … فرو بکاهند که در آن صورت فقط برای افراد خاص( و نه همگان) جذابیت خواهد داشت که در این صورت نه بسیج سمبل همبستگی است و نه دشمنان از نام و یاد بسیج می هراسند و نه ملت از حضور و تلاش آنها احساس امنیت می کند و چه بسا که افکار عمومی به قدری علیه آنان آماده شود که حتی تلاش های آنها برای حفظ امنیت مردم نیز با اعتراض مردمی مواجه گردد.

تا اینجا سه ویژگی مهم که عمده ترین خصایص هویتی بسیجیان براساس تصویر حضور آنان در دفاع مقدس است، مورد اشاره اجمالی قرار گرفته و شناسایی شد.

۲) بازشناسی هویت بسیجی:

از آنجا که هویت ها به رغم میل به ثبات، پایدار و لایتغیر نمی مانند و میل به تحول دارند، از این رو شناسایی ویژگی های هویتی فرد یا جمع برای همیشه پاسخگو نیست و حداقل از دو زاویه باید مورد بازنگری و بازشناسی قرار گیرند:

۱) آن که، آیا خصایص هویتی سابق، در شرایط حاضر نیز قابل دفاع و پاسخگو هستند؟

۲) مرتبط با نکته نخست آن است که آیا امکان دارد فضای جدید و پرسش های تازه و مسایل نوین، هویت بسیج و بسیجیان را دستخوش تغییر سازد؟

دیدیم که از ویژگی های هویتی بسیجیان، مقرون بودن حماسه با عرفان، ایثارگری و سمبل همبستگی بود، اما در شرایط حاضر که جنگ و رزم به معنای دقیق نظامی آن وجود ندارد، آیا می توان در بسیجیان روحیه حماسی ایجاد و یا فضای حماسی سابق را حفظ کرد؟

در فضای جبهه ها و در شرایطی که فرد دایما با سختی و فشار دست و پنجه نرم می کرد و حتی در مظان جان باختن بود، شب زنده داری و ریاضت ها و بسیاری از مسایل معنوی، زمینه ظهور می یافت، اما آیا در شرایط حاضر که فضای رقابت بر روی مادیات و تجملات است، نیز می توان آن فضای معنوی را حفظ و تقویت نمود؟

اگر ایثارگری در آن فضا به راحتی می توانست معنا یافته و ظاهر شود، آیا الان که حتی از سازمان بسیج توقع حضور در عرصه های سازندگی و اقتصادی می رود و یا بر سر غنایم جنگ رقابت وجود دارد و در شرایطی که منسوب بودن به جبهه و جبهه رفتگان امتیازهای مادی و منوی می آفریند( از مجوز کارخانه، تا ارتقای رتبه اداری و تا کسر خدمت سربازی و …) توقع ایثارگری به عنوان یک خصیصه بسیجی آیا میسور است؟ آیا هنوز می توان از بسیجیان توقع فداکاری و گذشت داشت؟ اگر امکان پذیر است، با چه توجیهی؟ و اگر امکان پذیر نیست، این تحول هویتی بر چه مبنایی باید تفسیر گردد؟ تعمیم بسیج به همه مردم ( سمبل همبستگی) آیا جای بازشناسی و بازسازی ندارد؟ اگر بسیج بخواهد بر ارزش های فرهنگی به ارث رسیده از دفاع مقدس پافشاری کند، آیا آن ارزش ها در شرایط عصر و در فضای ارتباطی جدید که انواع محصولات فرهنگی، ارزش های جدید و فرهنگ تازه بیگانه را تبلیغ می کنند، خریداری دارد؟

اگر آن ارزش ها امروزه جذابیت لازم را خصوصا در نسل جدید نداشته باشد، غربت بسیج را چگونه باید تفسیر نمود و چگونه امروزه نیز بسیج می تواند نماد همبستگی باشد؟ آیا ورود نهاد بسیج به برخی منازعات سیاسی، با سیاست جذب همگانی سازگار است؟ در این صورت آیا باید بر سیاست های خاص پای فشرد و به قلیلی از افراد بسنده نمود؟ و یا این که باید در سیاست های تجدید نظر نمود و از هدف همبستگی دفاع نمود.

در بازشناسی هویت بسیجی، در کنار نکات یاد شده می توان نکات دیگری را نیز افزود؛ از جمله آن که، اگر در گفتمان جنگ و دفاع مقدس، نوع و قواعد بازی به تسلیحات و امکانات نظامی و مانورهای خاص و … گره خورده بود، در فضای حاضر که گفتمان صلح حاکم است و قواعد بازی عوض شده و سنگر و جبهه تغییر یافته و امروزه خطر نظامی حداقل به صورت ملموس و آنی ما را تهدید نمی کند، بلکه یک تعامل و حتی تقابل فرهنگی بین ما و دیگران برقرار است و اگر خطری باشد، در جبهه فرهنگی است، رسالت بسیجیان در این میدان چیست؟

آیا نقش های هویتی سابق، خصوصا دو نقش اول ( حماسه و عرفان و ایثارگری)، در این میدان می توانند نقش جدی ایفا کنند و یا این که هویت بسیجیان را در شرایط جدید باید بازتعریف نموده و نقش های پررنگ تر فرهنگی بدان ها داده و هویت این نهاد را با مسایل جدید مورد شناسایی قرار داده و تحدید و تعریف نمود؟

خصوصا در شرایطی که مخاطبان جوان نهاد بسیج در ایران امروزه از اقشار تحصیلکرده هستند، آیا برای چنین مخاطبینی می توان بدون مسلح بودن به زبان علمی روز و با ابزارهای مدرن ارتباطی پیام داشت؟ آیا مدیران و فرماندهان با تحصیلات پایین، می توانند نیروهای با دانش بالاتر را مدیریت کنند؟ آیا در بازشناسی موضوع، هویت جدید بسیجی، به نحوی با علم، فرهنگ، دانش، ارتباطات و … نباید گره بخورد؟ و …

پس اگر هویت میل به سیالیت و پویایی دارد، باید در یک کار جدید و دقیق و کارشناسی شده، هویت بسیجی و بسیجیان را یک بار دیگر با دقت، متناسب با پرسش های عصر و مسایل جدید، مورد بازنگری قرار دارد، تا در نظر و عمل از بسیاری از تعارض ها و پارادوکس های موجود پیرامون نهاد بسیجی مصون مانده، بسیج همچنان محبوبیت خود را حفظ نموده و قدرت جذب همه اقشار مردم و سازماندهی آنها را در قالب تشکل ها و رده های مقاومت، در دفاع از خودی ها و در مقابله با دشمنان در همه ابعاد داشته باشد.

دکتر محمد منصورنژاد، دکترای سیاسی از دانشگاه تهران، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه