یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

معرفی کتاب: آخرین آبادی: رویارویی با کم‌آبی



      معرفی کتاب: آخرین آبادی: رویارویی با کم‌آبی
شایسته مدنی

پوستل، سندرا (1382)، آخرین آبادی: رویارویی با کم‌آبی، ترجمه امیرعباس صدیقی، مسعود سلطانی، نشرنی
با نزدیک شدن به قرن بیست و یکم به عصر کمبود آب وارد می‌شویم. میدانیم دسترسی به آب راهی است به سوی امنیت غذایی، صنعتی شدن و گسترش شهرها. اما به نظر می‌رسد دسترسی بی‌پایان به آب مخازن، چاه‌ها و طرح‌های انحراف مسیر را مسلم فرض گرفته‌ایم. خانم سندرا پوستل، در این کتاب نشان می‌دهد که چگونه چندین دهه اسراف و سوء مدیریت منابع آب جهان موجب بروز علائم کمبود آب و تخریب محیط زیست شده است. او با صلاحیت و به روشنی، محدودیت زیست محیطی، اقتصادی و سیاسی این منبع طبیعی حیات را به نگارش درمی‌آورد. وی امکان بالقوه نزاع بین ملت‌ها و ساکنان شهری و روستایی بر سر آب را شرح می‌دهد و برای رهایی از چنین نزاع‌هایی راه‌حل‌هایی ملموس ارائه می‌کند.آخرین آبادی نشان می‌دهد که چگونه فن‌آوری‌ها و زیستن آگاهانه، بهره‌وری از هر لیتر آب را افزایش می‌دهد. شهروندان نخست باید مسائل را درک کنند و بر خط مشی‌ها، قوانین و نهادهایی که راه‌های استفاده پایدار از آب را ترویج می‌کنند تاکید کنند.

خانم سندرا پوستل،  در آمرست ماساچوست زندگی می‌کند و مدیریت پروژه سیاست جهانی آب را بر عهده دارد. او عضو افتخاری موسسه حفاظت و محیط زیست و نایب رئیس سابق تحقیقات موسسه وورد واچ است.او در باره این کتاب می نویسد:

در اوایل سال 1992، در تدارک نوشتن این کتاب برای انجام تحقیقاتی به خاورمیانه سفر کردم. تاثیر این سفر که در این کتاب نمایان است، هنوز در ذهنم باقی است. نوار سبزی در حاشیه‌ی نیل که زندگی میلیون‌ها مصری به آن متکی بود، رود اردن که سرچشمه‌ی منازعات زیادی در منطقه بود، زارعین بدوی کرانه‌ی باختری که با آبیاری قطره‌ای گوجه‌فرهنگی کشت می‌کردند و اسرائیلی‌های غرب الجلیل که فاضلاب همسایه‌ی عرب خود را تصفیه می‌کردند و برای آبیاری مزارع پنبه استفاده می‌کردند، این مناظر نشان‌گر تنش و آسیب‌پذیری و در عین حال تعاون و امید بودند.

در نوشتن آخرین آبادی راه‌های مختلفی که به نتایج بسیار متفاوتی منجر می‌شد و به آنها آگاهی داشتم به کار بردم. این مقدمه بر ویرایش جدید به من فرصت داد تا برخی از این روندها و مقولاتی ار که در کتاب بحث کرده بودم به روز کنم و نشان دهم که در این پنج سال گذشته چه پیشرفت‌هایی حاصل شده است. دلیل ویرایش جدید، پخش فیلم مستندی در تلویزیون بر اساس آخرین آبادی بود. این فیلم آخرین قسمت مجموعه‌ای چهار قسمتی به نام بیابان کادیلاک بود. امیدواریم این فیلم انگیزه‌ای برای جنبشی بزرگ در مورد آب باشد.

سه قسمت اول، سیر توسعه آب در غرب آمریکا و قدرت و سیاست مستتر در سدسازی و انحراف رودهای بزرگ را نشان می‌دهد. قسمت چهارم که آخرین آبادی نام داشت از موضوع اصلی این کتاب بهره برده بود. از جمله: چگونه سدسازی به سایر کشورها رفت؛ کبود اب چگونه سلامت بشر و صلح منطقه‌ای را تهدید می‌کند و چگونه اکوسیستم‌هایی که حیات متکی به آنهاست با رشد تقاضای انسان به خطر افتاده‌اند. این فیلم نشان می‌دهد چگونه امکانات استفاده نشده‌ی صرفه‌جویی، آخرین فرصت ماست.

دیدگاه اخری من درباره آب تحت تاثیر دیدار دو منطقه بحران‌زده است. اولین منطقه ناحیه بحرانی دریاچه آرال در آسیای مرکزی است. با وجود اطلاع از آمار و بعد تخریب این ناحیه ایستادن در بندر قدیمی مایناک و نظاره بستر خشک و شوره‌زار دریاچه با کشتی‌های پوسیده و به گل نشسته تکان‌دهنده بود. دریاچه 30 کیلومتر دورتر بود و نیمی از سطح و سه چهارم آب آن از دست رفته بود.

اعتقاد مقامات مسکو مبنی بر اینکه رودهای حوزه‌ی دریاچه آرال ارزششان به پنبه‌ای است که با آنها کشت می‌شود و حفظ چهارمین دریاچه آب شیرین جهان چندان اهمیتی ندارد، فاجعه‌ای زیست‌محیطی به بار آورده است که با فاجعه چرنوبیل برابری می‌کند. مردم این ناحیه که در این تصمیم دخالتی نداشته‌اند، اکنون از پیامدهای تخریب ماهیگیری، از دست رفتن فرصت‌های شغلی، هوای مسموم و نرخ بالای بیماری‌های عفونی، تنفسی و انگلی که زندگی آنها را به ورطه نابودی کشانده است، رنج می‌برند.

نمیتوان فاجعه آرال را ناشی از برنامه‌ریزی مرکزی دولت کمونیست دانست چون کمتر از یک سال بعد، از منطقه‌ای در آمریکای شمالی دیدار کردم که قربانی موارد مشابهی از بی‌توجهی به طبیعت شده بود. در سال 1996 به دلتای رودخانه کلرادو در مکزیک شمالی سفر کردم. تقریبا تمامی جریان رود کلرادو مهار شده است و صرف پر کردن اسخترهای شنا در لس‌آنجلس، تولید برق برای لاس‌وگاس و آبیاری محصولات صحرای آریزونا، کالیفرنیا و دره مکزیک شمالی می‌شود. بیشتر حیات‌وحش غنی از بین رفته است. کوکوپا، مردم رودخانه، که قرن‌ها در این منطقه کشاورزی و ماهیگیری می‌کردند در خطر نابودی هستند. به گفته یکی از بزرگان کوکوپا «بدون آب همه چیز از بین می‌رود» این مرد که به سنت قبیله‌اش وفادار بود اضافه می‌کند: «امیدوارم روزی را ببینم که رود کلرادو جریان داشته باشد.»

وضعیت دریاچه آرال و دلتای کلرادو نمونه‌های بارزی از باطل بودن این عقیده است که اقتصادی بشری جدا از اکوسیستم بزرگ‌تر پیرامون ماست. این مقدمه و فصل‌های آتی کتاب مملو از مثال‌هایی است که نشان می‌دهد بقیه جهان نیز همین مسیر را می‌پیمایند. فصل آخر، اخلاق آب، مهم‌ترین فصل کتاب است، چون بدون درک عمیق نقش بنیادی آب به عنوان مایه حیات، کارکردهای اکولوژیکی و حیات‌بخش آب را کم‌اهمیت تلقی خواهیم کرد. آبیاری قطره‌ای، توالت‌های کم‌مصرف و دیگر وسایل بهره‌وری بسیار مهم هستند چون با استفاده از آنها می‌توانیم حداکثر بهره را از کمترین امکانات ببریم. اما اگر آبی را که صرفه‌جویی می‌کنیم برای پر کردن استخرها، آبیاری زمین‌های گلف و تامین غذای پروتئینی مصرف کنیم، بی‌تردید به هدف ساختن دنیایی باثبات نزدیک نمی‌شویم و اجازه می‌دهیم حالت ناپایدار مصرف و رشد جمعیت تداوم یابد.

تهیه آب مصرفی جمعیت 8 میلیاردی برای داشتن آب آشامیدنی سالم و کافی، غذای مغذی و کالاهای ضروری چالش بزرگی است. در واقع با توجه به اینکه حدود یک پنجم جمعیت فعلی 8/5 میلیاد نفری زمین از این مزایا بی‌بهره‌اند مسئولیت ما سنگین‌تر می‌شود. تنها راه کاهش منازعات و آشفتگی‌های اجتماعی در دنیایی که منبع حیاتی آب روز به روز کمیاب‌تر می‌شود این است که مطمئن شویم آب کافی برای تمام مردم فراهم شده است و برخی بیش از حد مصرف نمی‌کنند. نهایتا اخلاق آب به معنای سهیم شدن با طبیعت و با یکدیگر است.

محدودیت‌های آب بیشتر شده است

آب تجدیدپذیر است اما محدود نیز هست. با رشد مصرف و جمعیت، نیاز به آب به محدودیت‌های طبیعی عرضه آن نزدیک می‌شود. اگر از این محدودیت‌ها فراتر برویم نشانه‌های مشکلاتی مثل افت سطح ایستایی، رودهای خشک، دریاچه‌ها و تالاب‌های کوچک شده، بروز می‌کنند. در حال حاضر پیامدهای فیزیکی کمبود آب در بسیاری از نقاط جهان مشهود است. ولی آیا به راستی جهان به زودی با محدودیت‌های کم‌آبی مواجه خواهد شد؟

در سال 1995 تصمیم گرفتم به همراه دو زیست‌شناس از دانشگاه استنفورد، پاسخ این پرسش را جستجو کنیم. ابتدا باید به دو پرسش دیگر پاسخ می‌دادیم. اول اینکه چه مقدار آب موجود در زمین، شیرین و تجدیدپذیر و در دسترس است. بیشتر آمارها میان آب مناسب برای آبیاری، صنعت یا مصارف خانگی و آبی که برای این مصارف مناسب نیست، مانند آب‌های خیلی دور یا سیلاب‌های مهارناپذیر، تفاوتی قائل نمی‌شوند. دوم اینکه انسان‌ها چه مقدار از این منابع در دسترس را با پمپ آب رودها، دریاچه‌ها و مخازن زیرزمینی برای مصارف مختلف یا مصرف آب در بستر طبیعی جهت کاهش آلودگی، صنعت شیلات یا نیازهای دیگر مصرف می‌کنند.

نتایج ما را شگفت‌زده کرد. دریافتیم که فقط 31 درصد آبی که سالانه به دریا می‌ریزد در دسترس بشر قرار دارد. همچنین متوجه شدیم که اقتصاد بشر 35 درصد این آب در دسترس را برای آبیاری، صنعت و مصارف شهری استفاده می‌کند و دست‌کم 19 درصد دیگر را برای تامین نیازهای دیگر مصرف می‌کند. بنابراین انسان در حال حاضر بیش از نیمی از حجم روان‌آبها را مصرف می‌کند.

در نظر اول این موضوع چندان نامتعارف به نظر نمی‌رسد. اما مسئله این است که آب باقیمانده نیازهای چند نفر دیگر را تامین می‌کند؟ نیازهای جدید به چه سرعتی رشد می‌کند؟ فنون جدید تا کی با قیمتی مناسب در دسترس افراد قرار می‌گیرد؟ از آنجا که این منبع حیاتی در انحصار انسان است بر سر سلامت محیط زیست و گونه‌های دیگر چه خواهد آمد؟

تقاضای آب مانند منابع دیگر رشدی تصاعدی داشته است. اگر تقاضای آب سریع‌تر از جمعیت رشد کند (همانطور که از سال 1950 چنین بوده است) این تقاضا با رشد سالانه 2 درصد، طی 35 سال دو برابر می‌شود. با توجه به اینکه تقاضای آب بین سال‌های 1950 و 1990 سه برابر شده است، بعید نیست که طی 35 سال آینده نیز دو برابر بشود. در ضمن ایجاد منابع جدید دشوارتر شده است. ساخت سد که روان‌آبها را مهار می‌کند و آب بیشتری را در کنترل انسان قرار می‌دهد، در دهه‌های اخیر کمتر شده است. چون مردم، دولت‌ها و حامیان ملی آن، به هزینه‌های گزاف اجتماعی و اقتصادی سدها توجه  بیشتری مبذول کرده‌اند.

چندین دهه شیرین کردن آب دریا راه دسترسی نامحدود به آب شیرین تلقی می‌شد. اما این منبع سهم اندکی در تامین آب دارد. کل ظرفیت شیرین کردن آب 5/1 برابر ظرفیت آن در سال 1990 است اما هنوز 2/0 درصد مصرف آب جهان را تامین می‌کند. پس از سه دهه تحقیق و توسعه فراوان، نمک‌زدایی آب دریا هنوز پرهزینه و انرژی‌بر است. بی‌تردید اگر پول و تلاشی که صرف شیرین کردن آب دریا شده است، برای بهره‌وری هزینه می‌شد وضعیت آب جهان متفاوت بود. هرچند شیرین سازی اب برای تهیه آب آشامیدنی کشورهای کم‌آبی که می‌توانند هزینه‌هایش را بپردازند راه مناسبی است اما سهم آن تا سالها اندک خواهد بود.

باور کمبود روزافزون آب دشوار شده است زیرا در ذهنمان زمین به مدد تصاویر زیبایی که اخترشناسان گرفته‌اند سیاره‌ای آبی است اما این تصویر اطمینان نابجایی را تداعی می‌کند. فقط سهم اندکی از این ثروت آبی را می‌توان استفاده کرد. و این مقدار اندک نیز باید جمعیت رو به رشد انسان‌ها و میلیون‌ها موجود دیگر را تامین کند. محدودیت‌های مصرف آب شیرین برای نیازهایمان، مثل آب تمیز آشامیدنی، غذا، کالاهای ضروری و محیط زیستی سالم روز به روز آشکارتر می‌شود. همانطور که در بخش دو کتاب آمده است، بهترین راه مقابله با کمبود آب در کاهش نیاز به آب از طریق صرفه‌جویی، بهره‌وری و مدیریت صحیح آب نهفته است. در ضمن با عبور از جهانی پر از نعمت به جهانی فقیر، با مشکلات جدی نظیر امنیت غذا، سلامت اکوسیستم‌ها و ثبات  اجتماعی و سیاسی روبرو خواهیم شد.

آب برای غذا

تهیه غذا سالانه فردی با رژیم غذایی مغذی با گوشت پایین حدود 1100 متر مکعب آب می‌خواهد. در مناطق مرطوب، باران تمام نیاز رطوبت خاک را تامین می‌کند. اما در مناطق غیرمرطوب و خشک سهمی از رطوبت با آبیاری تامین می‌شود. اگر 40 درصد آب لازم برای تولید غذای مورد نیاز 4/2 میلیارد نفری که انتظار می‌رود طی 30 سال آینده به جمعیت زمین اضافه گردد با آبیاری تامین شود، مصرف آب کشاورزی بیش از 1750 کیلوتر مکعب افزایش می‌یابد. این مقدار 20 برابر رود نیل و 97 برابر رود کلرادو است.

هیچ راه روشنی برای تامین پایداری مقدار آب وجود ندارد. در پنج سال گذشته این موانع مشهودتر شده‌اند. این موانع در فصل چهارم «نان و آب» بحث شده‌اند. سرانه زمین آبی دائما کاهش می‌یابد. رشد جمعیت از رشد زمین‌های آبی پیشی گرفته است. مصرف بی‌رویه‌ی آب‌های زیرزمینی، شیوه‌ای ناپایدار، تولید غذای آینده را در برخی از مهم‌ترین نواحی تولید غلات جهان، مثل دره مرکزی کالیفرنیا، دشت چین شمالی و بخش‌هایی از کشور هند را دچار مشکل کرده است. با رشد جمعیت شهرنشینی نیاز آب شهری افزایش می‌یابد و کشاورزی بخشی از سهم آب خود را از دست می‌دهد. شبح نگران‌کننده‌ای که به این روند سایه افکنده، این است که منابع محدود آب همراه با رشد جمعیت، امکان خودکفایی غذایی را در بیشتر کشورها از بین برده است. در کشورهایی که روان‌آب سرانه کمتر از 1700 مترمکعب است خودکفایی غذایی اگر ناممکن نباشد، مساله برانگیز است. 19 کشور از 28 کشور آفریقایی و خاورمیانه که کمتر از این میزان روان‌آب دارند، دست‌کم 20 درصد نیازشان را وارد می‌کنند. با رشد جمعیت، کشورهای بیشتری به فهرست نبوده‌اند نیز با رشد جمعیت به این فهرست می‌پیوندند.

بسیاری از کشورها هنوز تصوری روشن از پیوستگی آب و غذا ندارند و اقدامی برای امنیت کشاورزی خود نمیکنند. اقداماتی مثل محدودیت ساخت زمین‌های گلف، احیای زمین شوره‌زار، بهبود بهره‌وری سیستم‌های آبیاری و تضمین حقوق برابر آب و زمین برای زنان، فقدان این برابری در بسیاری از نقاط جهان بازده کشاورزی و توسعه انسانی را مختل کرده است.

حفظ و احیای اکوسیستم‌های آبی

وجود رودها و اکوسیستم‌های آبی سالم و خوب مثل رگ‌ها و قلب در بدن برای کارکردهای طبیعی ضروری هستند. از بین رفتن آنها همانند از بین رفتن سیستم گردش خون، تباه‌کننده است و باعث از بین رفتن بنیان اکولوژیکی می‌شود.

اکوسیستم‌های آب شیرین – رودها، زمین‌های سیلابی، دریاچه‌ها، مرداب‌ها، تالاب‌ها و دلتاها – بسیاری از فعالیت‌های حیاتی را انجام می‌دهند. مثلا رودها مواد غذایی را به دریا رسانده و به حیوانات دریایی غذا می‌رسانند. رودها ماهیگیری را حفظ می‌کنند، فرآورده‌های زاید را تصفیه می‌کنند، مسیرهای حمل و نقل ایجاد می‌کنند و قلمرویی برای تنوع غنی حیات آبزیان هستند، باروری خاک را حفظ می‌کنند و الهام‌بخش‌ترین زیبایی طبیعی را عرضه می‌نمایند. هرچند به این کارکردها توجهی نمیشود، چون بازار به ندرت برای آنها قیمتی می‌گذارد و به سرمایه‌گذاری شخصی نیازی ندارد. اما ارزش آنها بسیار زیاد است.

در حال حاضر خدمات اکوسیستم رو به کاهش هستند. بسیاری از فعالیت‌های بشر – از ساخت سدها، سیل‌بندها تا آلودگی کنترل‌نشده، انحراف وسیع رودها و زهکشی تالاب‌ها – کارکردهای اکولوژیکی را قبل از ارزیابی دقیق و گاهی قبل از شناخت آنها تخریب کرده است. البته جای امیدواری است که تلاش برای احیا و حفظ اکوسیستم‌های آبی به دلیل کارهای سازمان‌های غیردولتی، طرفداران محیط زیست، فعالان مدنی، دانشمندان و کسانی که به اکوسیستم‌ها جنبه سیاسی داده‌اند و مردم اغلب از آنها حمایت می‌کنند، قدرت گرفته است.

احیا دریاچه آرال و اکوسیستم‌های اطراف آن در وضعیت پنجاه سال پیش ناممکن است، حتی حفظ دریاچه در وضع فعلی نیز خوشبینانه به نظر می‌رسد زیرا به معنای این است که رودها آب بیشتری به دریاچه آرال بریزند. اما احیا تالاب‌های اطراف دلتاهای رودها عملی است. بانک جهانی برنامه‌ای چند جانبه برای ایجاد دریاچه آب شیرین کوچکی در شمال دریاچه آرال دارد که از باقی‌مانده شور دریاچه جداست و رودهایی نیز به آن می‌ریزند. این تلاش‌ها جبران آنچه از دست رفته است نمیکند اما می‌تواند برخی گیاهان بومی و ماهیگیری را نجات بدهد؛ شغل‌هایی در منطقه ایجاد کند و برخی کارکردهای اکولوژیکی را در بخش کوچکی از دریاچه احیا نماید.

نشانه‌هایی از اخلاق آب

من در اولین روز تدریسم در مورد مسائل آب بین‌المللی از دانشجویانم می‌خواهم جمله ساده‌ای را تکمیل کنند. «آب ... است». وقتی دیدگاه‌ها را طبقه‌بندی میکنیم میتوانیم آنها را در سه دسته وسیع قرار دهیم: منبع اصلی حیات، منبع اقتصادی و منبع الهام و معنویت. تا وقتی آب فراوان است این جنبه ها در کنار هم می‌توانند وجود داشته باشند. اما وقتی آب کمیاب می‌شود، این جنبه‌ها با یکدیگر رقابت می‌کنند. مثلا تخصیص بیشتر آب به فعالیت‌های اقتصادی برخی کارکردهای حیاتی و زندگی‌بخش را تهدید می‌کند یا ارزش‌های الهام‌بخش آن را کمتر می‌کند. چالش جامعه باعث اداره این عملکردهای رقابتی و کاهش تعارض‌ها می‌شود.

این وظیفه پیش روی ماست. رقابت نقشهای متنوع آب در گرفته است و اکنون جستجوی بهترین راه مدیریت و به حداقل رساندن تعارض مساله سیاست‌ها و برنامه‌ریزی آب شده است. ابزارهای تجاری که بسیاری از آنها در فصل سیزدهم توضیح داده شده‌اند عبارتند از: قیمت‌گذاری معطوف به صرفه‌جویی، بازار آب، مقررات، استانداردها و معیارهای بهره‌وری، قواعد حقوقی و ایجاد وفاق و آموزش مشارکت مدنی.

 

 

فهرست مطالب:

  • توهم وفور

بخش اول: مشکلات موجود

  • نشانه‌های کمبود آب
  • وعده‌ی مهندسی
  • نام آب
  • بهشت گمشده
  • سیاست‌های آبی
  • گرم شدن زمین

بخش دوم: زندگی با محدودیت‌های آب

  • آبیاری حساب‌گرانه
  • راههایی در مقیاس کوچک
  • فاضلاب کمتر
  • چرخه‌ی صنعتی
  • بهینه‌سازی در شهرها

بخش سوم: به سوی امنیت آبی

  • قیمت‌گذاری، بازار و قوانین
  • اخلاق آب