سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

به نام خیر به کام شر


به نام خیر به کام شر

مروری بر فرقه سازی های محفلی در عرصه فرهنگ

موج سواری، فرقه سازی، ایجاد سازمان های غیررسمی موازی، موج سازی های کاذب، و استفاده از خلأهای مدیریتی در فضاهای فرهنگی، جزو اصلی ترین ویژگی ها و شگردهای روشنفکران حزبی و دسته های وابسته شبه فرهنگی است که گاه به ضرورت احتیاط های معمول در قالب چهره سازی های فردی و اصرار بر قالب کردن یک چهره معمولی به عنوان یک چهره شاخص فرهنگی رخ می نماید.

به ویژه مطبوعاتچی های جوان و جویای نام که ضرورتاً در پی چهره های قابل اتکای فرهنگی می گردند و غالبا به سرعت شیفته چهره های ساختگی می شوند و در دام شتابزدگی و غفلت از تحلیل کامل اوضاع و احوال و شخصیت های مورد عنایت خود می افتند همواره ابزاردست چنین جریان هایی هستند و چنین خطری در شهرستان ها- گاهی- به طور ویژه خودنمایی می کند.

از زمان مرگ هوشنگ گلشیری و محمدحقوقی، جریان موسوم به «زنده رود» در اصفهان تلاش بسیاری برای پیداکردن یک لیدر موثر داشته که تاکنون به جایی نرسیده و چهره های پنهان این جریان برای آنکه زمان کافی پیدا کنند تا بالاخره بر سر یکی از چهره های ناتمام قابل اتکای خود به تفاهم برسند کوشیده اند ضمن به میدان فرستادن متناوب چهره هایی جدید به شکار طرفدارانی در محیط های هنری و به ویژه دانشکده ها و موسسات هنری ادامه دهند و در این جهت از چهره هایی که ظاهراً فاقد هرگونه برجستگی سیاسی هستند و به اصطلاح «خنثی» و صرفا هنری شناخته می شوند بهره گیرند.

به عناوین زیر که در «نسل فردا» یکی از نشریات اصفهان با نام «زاون قوکاسیان» از نویسندگان سینمای دودهه اخیر ایران داده شده است توجه کنید:

- «پدر سینمای اصفهان»

- «مرد مهربان سینمای ایران»

- «از منتقدان بزرگ این سرزمین»

- «دارای جایگاه ویژه ای در نزد اهالی سینما»

- «هر زمان... اطراف او جوانانی را می بینی که سالها بعد همان ها از سینماگران مطرح کشور شده اند.»

همه این عناوین در میان رگباری از جملات مداهنه آمیز در ۱۸ سطر اول یک مصاحبه ۶۸ سطری قرار گرفته اند که از قضا موضوع آن معرفی مصاحبه شونده نیست بلکه گزارش روند برگزاری دومین دوره یک جشنواره سینمایی است!

مصاحبه شونده نیز کسی است که البته در مورد تاریخ سینمای سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ دارای احاطه و اطلاعات مفیدی است اما هرچه به این سوتر می آییم کهنگی و غیرموثر بودن اطلاعاتش نمود بیشتری می یابد و فرار وی از تحلیل تاریخ جدید سینما نیز ملموس تر می شود به طوری که اخیراً صدای شاگردان او را نیز در کلاس های تاریخ سینما درآورده است!

از اینها که بگذریم، خواننده آشنا با اصول روزنامه نگاری طبعاً با دیدن این همه توصیف اغراق آمیز درباره مصاحبه شونده به سلامت گزارش یا مصاحبه ای که پیش چشم خود می بیند شک خواهد کرد اما خوانندگان دیگر نیز این حق را دارند که بیشتر در جریان پشت پرده این گونه پروپاگاندها قرار گیرند.

بنابراین با حفظ احترام همکاران مطبوعاتی خود در اصفهان و امید آنکه در هزینه کردن حیثیت رسانه ای خود برای افراد هوشیارتر باشند نکاتی را یادآور می شوم:

۱- مصاحبه یا گزارش مورد اشاره مربوط به دومین «جشنواره فیلم حسنات» است. این جشنواره از سال قبل به شمار جشنواره های محلی کشور اضافه شده و برگزارکننده اصلی آن کانون صندوق های قرض الحسنه حسنات اصفهان است که اخیرا تبدیل به یک موسسه اعتباری و بانکی شده اما در طول مصاحبه یا گزارش حتی یک بار به نام این موسسه اشاره ای نشده است!

۲- مهم ترین نکته قابل طرح درباره این جشنواره هدف اعلام شده آن، یعنی حمایت از فیلم سازی با هدف ترویج انفاق و اشاعه فعالیت های خیریه است و طبعا برگزارکنندگان جشنواره می خواهند با کمک فیلمسازان، عموم مردم را مخاطب دهند و به سوی هدف مزبور جذب کنند اما مصاحبه شونده که دبیر جشنواره نیز هست مطلقاً اشاره ای به این هدف ندارد و نفس فیلمسازی (هنر برای هنر) را در اولویت قرار داده است.

۳- صورت بندی سؤال ها و جواب ها به خوبی نمایانگر مرعوب یا مبهوت بودن مصاحبه گر در مقابل مصاحبه شونده است و نشان می دهد که اساساً شخص مصاحبه شونده هدایت مسیر و محتوای مصاحبه را در اختیار داشته و این شیوه نیز توهینی به ساحت رسانه است که همکاران نشریات نباید به سادگی از کنار آن بگذرند.

۴- در حالی که عنوان مصاحبه گفت وگو با دبیر جشنواره حسنات است بیش از یک سوم محتوای آن کاملاً شخصی و خالی از هرگونه خاصیت است.

۵- در سال اول جشنواره حسنات، پشتوانه اصلی برگزاری آن مشارکت فعال حوزه هنری اصفهان و استفاده از جایگاه شناخته شده حوزه هنری در نزد فیلمسازان بود. اما در این مصاحبه نه اشاره ای به آن همکاری و نه توضیحی درباره دلایل قطع آن دیده می شود حال آن که اهل فن می دانند مشکل اصلی «شخصی سازی هنرمندانه جشنواره» از سوی همین گونه اشخاص بوده و همین امر موجب خودداری سایر دستگاه های فرهنگی به عرصه همکاری با دوره دوم جشنواره نیز شده است!

۶- مصاحبه شونده از افرادی به عنوان داوران جشنواره دوم یاد می کند که در سال های اخیر قریب به اتفاق آنان هر جا که مصاحبه شونده حضور داشته باشد حضور دارند و حضور در برنامه هایی که وی ترتیب می دهد بهانه و تأمین کننده هزینه سفرهای شخصی و تفریحی آنان به اصفهان است. ضمن آن که برخی از آنان سوابق غیرقابل انکار فرقه ای نیز دارند. درواقع این حلقه یکی دو نفر از جمله مترجم معروف سفارت آلمان را کم دارد که معلوم نیست بنابر چه مصلحتی از دعوت وی به عنوان داور جشنواره اجتناب شده است!

به هر حال محدود کردن دامنه انتخاب داوران جشنواره به سلیقه یک نفر به شدت جای حرف دارد و از سویی محدود کردن فهرست مهمانان سینمایی اصفهان به دوستان همین شخص می تواند ظلمی در حق جوانان اصفهانی تلقی شود که طبعا توقع و حق دارند با چهره های موثرتر سینمای امروز ایران روبرو شوند. البته این احتمال نیز می تواند وجود داشته باشد که جز همین چند نفر خاص قادر به مجاب کردن افراد دیگری برای حضور در برنامه هایی که با دخالت وی برگزار می شوند نیست و در این صورت چگونه می توان ادعا کرد وی جایگاه ویژه ای در نزد سینماگران کشور دارد؟!

۷- هشداری که در صدر این مقاله درباره موج سواری های فرقه ای روشنفکر نمایان فرقه ای داده شد با مروری بر چگونگی مراسم پایانی جشنواره سال قبل حسنات برای بانیان خیر این جشنواره کاملا قابل درک خواهد بود و مصاحبه اخیر نشان می دهد که تدارک وسیع تری برای تکرار این سوءاستفاده در کار است به طوری که برای تحلیل و بزرگداشت هم در همین مصاحبه از افرادی یاد شده که سابقه شاگردی و اشتغال در موسسه شبه سینمایی مصاحبه شونده و شریک محلی اش را دارند. لذا باید به شدت مراقب بود تا حیثیت یک تشکیلات خیریه و حسن اعتماد مردم و دستگاه های فرهنگی به آن، بازیچه جریان های محفلی ساده لوحان مورد عنایت و حمایت لجنه های خارج از کشور نشود.

۸- مصاحبه شونده با ادعای رسیدن هشتصد اثر به دبیرخانه جشنواره، از انتخاب صدوچهل و دو اثر برای ورود به بخش مسابقه سخن می گوید و در عین حال مدعی است که شخصا تنها چند اثر را دیده است. لذا به عنوان دبیر جشنواره باید توضیح داد که چه افرادی با چه صلاحیت ها و سوابقی ارزیابی فیلم ها را تا این مرحله به عهده داشته اند. این نیز سؤالی است که بانیان جشنواره باید از باب مقابله با استفاده های شخصی و فرقه ای دنبال کنند و در عین حال نشریات استان اصفهان وظیفه دارند از باب صیانت حقوق شرکت کنندگان در جشنواره آن را پیگیری کنند.

حضور در عرصه فعالیت فرهنگی و ایضا رسانه ای در شرایط پیچیده کنونی و با توجه به ضعف نظارت دستگاه های مسئول هوشمندی فوق العاده می طلبد و جوانان علاقمند به سینما نیز باید این هوشمندی را به طور ویژه داشته باشند که از خود بپرسند پرسه زدن توأم با شیفتگی در اطراف افرادی از این قبیل که به دروغ خود را پدر سینمای اصفهان معرفی می کنند تاکنون منجر به رشد واقعی چند نفر از دوستانشان شده است؟!

حیدر حامی