دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
رئالیسم در ۵۰۰ کلمه
واژة «رئالیسم» به معنای «واقعگرایی»، از لغت «real» مأخوذ است که آن واژه از «res» لاتین مشتق است که به معنای «شیء» است، و «reality» از همین کلمه مشتق شده است که به معنای اشیای واقعی یا واقعیت است. «رئالیسم» معانی اصطلاحی گوناگون دارد.
رئالیسم به طور کلی دیدگاهی است که وجود عالم مستقل از ما را می پذیرد و قائل است که لا اقل در پاره ای از وجود به این عالم معرفت داریم. بنابر این معرفت بر طبق رئالیسم، تصویری از عالم واقع است که مستقل از معرفت بشری وجود دارد و معرفت بشری صرفآ توصیفی از آن است. رئالیسم گرایشات گوناگونی دارد ولی اصل استقلال عالم از معرفت بشری را می توان گوهر رئالیسم دانست که هسته اصلی تمام گرایشات رئالیستی است.
رئالیسم در فلسفه دو معنای مصطلح دارد. یکی از این دو اصطلاح مربوط به گذشته است، و دیگری مربوط به عصر جدید. در قرون وسطا واژة «رئالیسم» را در مقابل «نومینالیسم»، یا «اصالت تسمیه» قرار میدادند، و آن را آموزهای میدانستند که معتقد است «کلیات»، وجود عینی و واقعی دارند، و صرفاً اشتراک در اسم نیست که حقیقت «کلی» را تشکیل میدهد. بنابراین، رئالیسم در گذشته به معنای مکتبی بوده است که در مقابل نومینالیسم(nominalism) یا اصالت تسمیه قرار دارد. ولی امروزه «رئالیسم» در فلسفه به معنای مکتبی است که در مقابل مکتب «ایدئالیسم» قرار میگیرد. اینک رئالیسم فلسفی به معنای اعتقاد به تحقق حقایق خارجی، صرف نظر از ادراک ما، و با قطع نظر از وجود مُدرِک انسانی است. در مقابل آن ایدئالیسم قرار دارد که بر آن است که اشیای مادی و واقعیتهای خارجی جدای از معرفت یا ادراک ما وجود ندارد.
رئالیسم در ادبیات و هنر به معنای التزام به انعکاس واقعیت بیرونی در صحنه تصویر و نمایشی هنری است، بنابراین رئالیسم در هنر به معنای تخیلی نبودن در هنر و عمل هنری است. هنرمند رئالیست کسی است که واقعیت را در هنر به تصویر میکشد. رئالیسم به عنوان مکتبی ادبی در اواخر قرن هجده در فرانسه به میان آمد و عبارت بود از مشاهده دقیق واقعیت های زندگی، تشخیص درست علل و عوامل و بیان و تشریح و تجسم آنها. رئالیسم بر خلاف رمانتیسیسم مکتبی برون گرا، عینیت یافته و ابژکتیو است و نویسنده رئالیست در واقع تماشاگری است که احساسات خود را در هنگام آفریدن اثر بروز نمی دهد. هنرمند رئالیست هنر و ادبیات را دارای کار ویژه ای در راستای اهداف اقتصادی و سیاسی و اجتماعی می داند و به پاتولوژی (آسیب شناسی) اجتماع می پردازد تا مشکلات و تنگناها را عیان کند و از این رو هنرمند نقشی روشنفکر گونه می یابد. بالزاک، چارلز دیکنز، تولستوی و داستایوسکی را می توان از نویسندگان طراز اول رئالیسم دانست. رئالیسم در مباحث گوناگون خود را به نوعی بروز می دهد و می توان انواع رئالیسم را به وسیله جریانی که در آن مطرح می شود تقسیم بندی کرد از جمله :
ـ رئالیسم عُرفی (common sense realism) رئالیسم هستیشناختی (ontological realism) رئالیسم روششناختی (methodological realism)رئالیسم اخلاقی(ethical realism) رئالیسم ارزششناختی (auiological realism) رئالیسم معناشناختی(semantical realism)
به طور مثال رئالیسم اخلاقی (ethical realism) به معنای قایل شدن به وجود واقعیات و ارزشهای اخلاقی است. رئالیسم اخلاقی در مقابل آرمانگرایی اخلاقی قرار دارد. در اخلاق در باب معیارهای ارزشیابی افعال بحث میشود، و در رئالیسم اخلاقی سؤال اساسی این است که: "آیا ارزشهای اخلاقی در واقعیت وجود دارند و یا نه؟" همچنین نزاع معروف در فلسفة اخلاق در مورد امکان یا عدم امکان استنتاج «باید» از «هست» چهرة دیگری از چالش بین رئالیسم و ضد رئالیسم در فلسفه اخلاق محسوب میشود؛ چنان که نزاع بین اشاعره و معتزله در حسن و قبح ذاتی افعال، گونة دیگری از چالش رئالیسم در اخلاق به شمار میرود. رئالیسم در سیاست به معنای ارزیابی واقعیت در انجام عمل سیاسی با استفاده از امکانات موجود است. سیاستمدار رئالیست کسی است که سیاست را عرصة تلاش و رقابت بر سر تحصیل قدرت میداند.
ـ رئالیسم علمی:(scientific realism)رئالیسم علمی مکتبی است که بر آن است که بسیاری از انواع اشیای علمی و فیزیکی به طور عینی مستقل از ذهن وجود دارد. این نوع رئالیسم به نوعی به علم تجربی اتکا دارد، بدین معنا که این مکتب معتقد است آنچه را علم تجربی به عنوان اشیای واقعی مستقل از ذهن اثبات میکند، قابل قبول و پذیرش است. واقعگرایی علمی ضد ابزار انگاری است. رئالیسم علمی با ابزارانگاری سازگاری ندارد، زیرا واقعگرایی علمی، هویات مشاهدهناپذیر را فقط ابزاری برای پیشبینی نمیداند بلکه معتقد است آنها واقعاً وجود دارند در حالی که مکتب ابزار گرایی (Instrumentalism) بر این ادعا ست که نظریه های علمی تنها ابزارهایی هستند برای تبیین و استنتاج.
الف) رئالیست ها گزاره علمی را گزاره ای می دانند که به واقعیت اشاره می کند و مثلآ معتقد است که موجودیت هایی چون الکترون و ژن در عالم خارج وجود دارند ولی ابزار گرایی موجودیت هایی چون ژن و الکترون را وسایلی می داند برای تبیین و توضیح.
ب) واقعگرایی علمی هدفش کشف حقیقت دربارة جهان است.
ج) واقعگرایی علمی به نظریة مطابقت در تعریف صدق معتقد است، نظریهای که بر آن است که آنچه یک حکم را صادق میسازد این است که جهان واقعاً چنان باشد که در حکم آمده است.
د) واقعگرایی علمی به واقعیتی مستقل از ذهن آدمی معتقد است، واقعیتی که وجود آن، ساختار آن، و شاخصههای آن، همگی از فعالیت ذهن آدمی مستقل است.
در یک تقسیم بندی کلی می توان دو نوع رئالیسم را از هم تفکیک کرد :
رئالیسم خام و رئالیسم انتقادی. رئالیسم خام (naïve realism) جهان واقع را دقیقآ همان گونه می داند که بدان معرفت داریم و طبق آن ذهن بشر می تواند به معرفتی کامل دست یابد. در نتیجه اگر بتوانیم عالم را درک و توصیف کنیم به معرفت نائل گشته ایم. این دیدگاه ذهن بشر را دارای خاصیت انفعالی می داند که فقط عالم واقع را در خود منعکس می کند و خلاقیت، دخالتی در معرفت ندارد و معرفت محصول کشف است نه آفرینش. . پوزیتیویستهای منطقی(logical positivists) را می توان در این نحله جای داد
خلاصه آنکه، رئالیسم خام بر چهار رکن تکیه میزند:
۱) عالم واقع مستقل از معرفت بشری وجود دارد که معرفت آنرا توصیف میکند.
۲) معرفت بشری توصیف تحتاللفظی این عالم است؛ بدین معنا که متناظر با هر جزیی از معرفت جزیی در عالم خارج است، و ساختار و اشیأ این عالم دقیقاً به همان نحو هستند که معرفت نشان میدهد.
۳) بشر میتواند بیرون از شرایط اجتماعی و سیاسی و فارغ از پیشداوریها و پیشفهمها بایستد و به معرفتی مطمئن از عالم واقع دست بیابد.
۴) معرفت در وضع ایدهآل میتواند توصیف کامل عالم و دقیقاً منطبق بر آن باشد.
رئالیسم انتقادی دو گزینه اول را می پذیرد ولی رئالیسم انتقادی به جنبه خلاقیت ذهن بشر نیز قایل است و از این جهت با رئالیسم خام تفاوت دارد. علم بنابر رئالیسم انتقادی هم کشف است و هم خلق و ابداع. رئالیسم انتقادی قایل است معرفت معتبر به جهان خارج تنها از طریق تاملات انتقادی بر تجاربی که از جهان داریم بهدست میآید. بهعبارت دیگر، تجارب حسی زیادی از این جهان داریم، در این میان تنها باید به کمک تاملات انتقادی تجارب معتبر را از بقیه جدا سازیم و از این طریق به معرفت معتبری برسیم زیرا به قول کانت ما هرچه ادراک میکنیم در ضمن صورتهای خاصی درمییابیم. صورتهایی را ذهن به مادة ادراک میافزاید و ذهن هیچگاه بدون این صورتها اشیای جهان خارج را ادراک نمیکند. ذهن به اشیای فینفسه؛ یعنی به اشیا آنگونه در واقع هستند، دسترسی ندارد؛ زیرا هرچه مییابد با صورتهای خاصی همراه است. ذهن در فرایند ادراک دخل و تصرف می کند و این دخل و تصرف ذهن ناشی از اجتماع است. از این رو معرفت بعدی اجتماعی می یابد. همچنین رئالیسم انتقادی بر این نکته تاکید می کند که ، قلمروی هستی را نمیتوانیم به قلمروی معلومات خود تقلیل دهیم؛ واقعیت و هستی بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از معرفت ما است و جهان تنها چیزهایی نیست که ما بدانها معرفت داریم. یکی دانستن هستی با معرفت؛ یعنی آنچه که هست با آنچه که میدانیم، مغالطة معرفتی است و رئالیست باید از این مغالطه اجتناب بورزد. در واقع پوزیتیویستهای منطقی دچار این مغالطه شدهاند. زیرا هستة اصلی پوزیتیویسم منطقی، اصل تحقیقپذیری(verificationism) است که بنابر آن، تنها گزارههایی معنا دارند که قابل اثبات تجربیاند. در این ادعا، معنای گزارهای دربارة عالم واقع با مبنای پذیرش آن، که ممکن است تجربی و یا غیرتجربی باشد، خلط شده است. به بیان دیگر ادراک یک تاری دارد و یک پودی. پود ادراک از خارج می آید ولی تار آن را ذهن می بافد.
www.elyas۲۲۰.blogfa.com/post-۲.aspx
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست