پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

روایت دوربین از زندگی یک سیاستمدار


روایت دوربین از زندگی یک سیاستمدار

چند تصویر مشهور از آبراهام لینکلن در تاریخ سینما به مناسبت ساخت فیلم «لینکلن» استیون اسپیلبرگ

«لینکلن» با بازی دنیل دی‌لوئیس و کارگردانی اسپیلبرگ درباره آبراهام لینکلن سیاستمدار جنجالی کلاسیک آمریکا و رئیس‌جمهور وقت این کشور به پایان تولید خود رسید. این درام شرح‌حال گونه شانزدهم نوامبر سال ۲۰۱۳ اکران عمومی می‌شود. استیون اسپیلبرگ که «لینکلن» را در سکوت کامل خبری جلوی دوربین برد، حالا که فیلم به پایان مرحله تولید رسیده، سکوت خود را شکسته است. کمپانی دریم ورکز تهیه‌کننده این درام شرح‌حال‌گونه تاریخی، اعلام کرد اسپیلبرگ دهم اکتبر در یک گفت‌وگوی رسمی، درباره این فیلم صحبت می‌کند

آبراهام لینکلن از آن دسته شخصیت‌هایی است که هیچ‌گاه کهنه نمی‌شوند. طبق آنچه در سایت IMDB قابل مشاهده است، در طول تاریخ بیش از ۳۰۰ فیلم سینمایی، مجموعه و فیلم تلویزیونی ساخته شده که کاراکتر آبراهام لینکلن در آنها نقش داشته است. در همین سال ۲۰۱۲، آثاری چون «آبراهام لینکلن: شکارچی خون‌آشام» (تیمور بکمامبتوف)، فیلم ویدئویی «آبراهام لینکلن علیه زامبی‌ها» (ریچارد شنکمن) و البته از همه مهم‌تر، «لینکلن» (استیون اسپیلبرگ) با گرایش‌های مختلف درباره این رئیس‌جمهور مطرح آمریکا ساخته شده‌اند. «لینکلن» با بازی دنیل دی‌لوئیس و کارگردانی اسپیلبرگ درباره آبراهام لینکلن سیاستمدار جنجالی کلاسیک آمریکا و رئیس‌جمهور وقت این کشور به پایان تولید خود رسید. این درام شرح حال گونه شانزدهم نوامبر سال ۲۰۱۳ اکران عمومی می‌شود. استیون اسپیلبرگ که «لینکلن» را در سکوت کامل خبری جلوی دوربین برد، حالا که فیلم به پایان مرحله تولید رسیده، سکوت خود را شکسته است. کمپانی دریم ورکز تهیه‌کننده این درام شرح‌حال‌گونه تاریخی، اعلام کرد اسپیلبرگ دهم اکتبر در یک گفت‌وگوی رسمی، درباره این فیلم صحبت می‌کند. اسپیلبرگ می‌گوید قصد دارد یک اکران خصوصی ویژه در تاریخ نهم نوامبر برای این فیلم خود بگذارد. اهل فن پیش‌بینی می‌کنند اکران عمومی «لینکلن» با سر و صدا و جنجال همراه باشد. این لیست،‌ نمایانگر چند فیلم‌ مطرحی است که در آنها شخصیت آبراهام لینکلن یکی از نقش‌های کلیدی را بر‌عهده داشته است.

● تولد یک ملت (دیوید وارک گریفیث، ۱۹۱۵)

شاهکار حماسی و تأثیرگذار گریفیث، همان‌طور که از نامش پیداست، داستان شکل‌گیری آمریکای نوین را روایت می‌کند. از پیش از دوران جنگ‌های داخلی تا شکل‌گیری گروه مخوف کوکلوس‌کلان‌ها. پس طبیعی است که آبراهام لینکلن، نقش مهمی در این فیلم داشته باشد. هر چند موضع‌گیری‌های گریفیث در قبال اکثر آدم‌های فیلم کم و بیش مشخص است، اما این اتفاق درباره کاراکتر آبراهام لینکلن نمی‌افتد. گریفیث رویکردی محافظه‌کارانه و بی‌طرفانه را در مقابل او پیش می‌گیرد. «تولد یک ملت» دیدگاهی افراطی و نژادپرستانه دارد. آنچه که فیلم نشان می‌دهد این است که با شکل‌گیری کوکلوس‌کلان‌ها بود که امنیت و عدالت در منطقه مورد بررسی فیلم برقرار شد. عده‌ای حتی احیای فرقه کلان‌ها در میانه دهه ۱۹۱۰ را از تبعات نمایش «تولد یک ملت» می‌دانند. بنابراین در نگاه اول به نظر می‌رسد رویکرد گریفیث در این فیلم در قبال فرمان آزادی بردگان که توسط لینکلن صادر شد، منفی باشد. اما با توجه به گرایشات سیاسی محافظه‌کارانه گریفیث، او به واسطه اقداماتی که لینکلن برای حفظ تمامیت ارضی ایالات متحده انجام داد، از طرفداران لینکلن بود و این طرفداری را بعدها در فیلم دیگری به نام «آبراهام لینکلن» به اثبات رسانید. حمایت گریفیث از وارن جی. هاردینگ، جان کالوین کولیج و هربرت هوور، رؤسای جمهور آمریکا بین سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۲ که همگی جمهوری‌خواه بودند، این نظریه را تقویت می‌کند که او از طرفداران حزب جمهوری‌خواه بوده است. به همین دلیل است که لینکلن در «تولد یک ملت» نه تنها هرگز به عنوان یک کاراکتر منفی مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، بلکه اقدام او در آزادی بردگان سیاه‌پوست هم به عنوان یک اقدام ناگزیر و قابل انتظار نمایش داده می‌شود. سکانس ترور لینکلن در سالن تئاتر فورد از به‌یادماندنی‌ترین سکانس‌های «تولد یک ملت» به شمار می‌رود. نکته جالب این است که نقش جان ویلکیز بوث، قاتل لینکلن را در این فیلم رائول والش بازی کرد. جان فورد (که بعدها در دو فیلم مطرح خود، چهره لینکلن را هم به تصویر کشید) نیز نقش کوتاهی در این فیلم ایفا کرده بود.

● اسب آهنی (جان فورد، ۱۹۲۴)

ماجرای احداث اولین راه‌آهن سراسری قاره آمریکا برای فورد فرصت مغتنمی جهت نمایش مضامین مورد علاقه‌اش بود: نگاهی رمانتیک به تاریخ آمریکا، تقابل بدویت و تمدن نوظهور، بررسی ذات منفعت‌طلب انسان، اهمیت خانواده و البته نوعی سیر و سلوک روحی که شخصیت‌های اصلی اکثر فیلم‌های مهم فورد طی می‌کنند. آبراهام لینکلن در این فیلم زمان کمی را به خود اختصاص می‌دهد. چیزی حدود ۱۰ دقیقه از ۱۳۴ دقیقه «اسب آهنی». نویسندگان مجموعه، خیلی زود لینکلن را از داستان حذف می‌کنند و پس از امضای قانون گسترش خط آهن سراسری، تنها به وسیله یک میان‌نویس یادآوری می‌کنند که لینکلن در سال ۱۸۶۵ به قتل رسید اما این اتفاق تأثیری بر ادامه روند ساخت راه‌آهن سراسری آمریکا نگذاشت. با این وجود، در همین مدت کوتاه، فورد موفق می‌شود تصویری تحسین‌برانگیز از لینکلن ارائه دهد. لینکلن کسی است که در سال ۱۸۶۲ با امضایش باعث می‌شود فرآیند احداث خط آهن سراسری آمریکا حالت رسمی پیدا کند. آن هم در اوج جنگ‌های داخلی آمریکا. در همان زمان کوتاه حضورش در فیلم، لینکلن به یک نکته کلیدی اشاره می‌کند. اینکه نباید در دوران جنگ پروژه‌های بزرگ‌تر دوران صلح را فراموش کرد وگرنه این جنگ، بی‌حاصل خواهد بود. نکته‌ای که در انتها اینگونه به اثبات می‌رسد که احداث راه‌آهن سراسری، همان اتفاقی است که خیلی‌ها را با هم متحد می‌کند و لینکلن احتمالاً اولین کسی بود که این نکته را درک کرد. به همین دلیل است که بعد از به سرانجام رسیدن پروژه احداث راه‌آهن سراسری در آمریکا، «اسب آهنی» با نمایش تصویری از آبراهام لینکلن به پایان می‌رسد. اینگونه نقش او به عنوان یکی از پیشگامان این ماجرا مورد توجه قرار گرفته و فیلم عملاً به او تقدیم می‌شود. جمله‌ای که در انتها روی تصویر لینکلن نوشته می‌شود، این است:

«HIS TRUTH IS MARCHING ON»؛ پس تمام فیلم،‌ به نمایش مسیری اختصاص داشت که لینکلن از بنیان‌گذاران آن بود و به پیشرفت آمریکا انجامید.

● آبراهام لینکلن (گریفیث، ۱۹۳۰)

در میان فیلم‌های مهمی که با حضور کاراکتر لینکلن ساخته شده‌اند، این فیلم زیبا و قدر نادیده گریفیث، جامع‌ترین نگاه را به زندگی لینکلن دارد. در واقع گریفیث در این فیلم، داستان زندگی لینکلن را از بدو تولد تا زمان ترور به تصویر می‌کشد. گریفیث در ابتدای فیلم با ایجازی مثال‌زدنی و با کمک دوربینی که مدام در حال حرکت است، اوضاع نابسامان آمریکا و رفتار نژادپرستانه مردم و همچنین منازعات سیاسی در زمان تولد لینکلن را به تماشاگر نشان می‌دهد. اقدامی که تأثیرش بر تماشاگر با استفاده بجا از افکت صدای باد روی تصاویر بیشتر هم می‌شود.

● آقای لینکلن جوان (فورد، ۱۹۳۹)

فورد پیش از «آقای لینکلن جوان»، یک بار در فیلم «زندانی جزیره شارک» به موضوع ترور لینکلن پرداخت. اما آن فیلم درباره پزشکی بود که به اشتباه به اتهام ترور لینکلن محکوم به حبس ابد می‌شود. اما در «آقای لینکلن جوان»، فورد این فرصت را پیدا می‌کند که خود آبراهام لینکلن را مرکز ماجرا قرار دهد.

بر خلاف کاری که گریفیث در «آبراهام لینکلن» انجام داد، فورد بیشتر روی مسائل کاری لینکلن (با بازی هنری فوندا) تکیه می‌کند و از روی خیلی از مسائل شخصی لینکلن (از جمله ماجرایش با آن راتلج که خیلی‌ها از آن به عنوان یکی از نقاط عطف زندگی لینکلن نام می‌برند) عبور می‌کند. فورد در «آقای لینکلن جوان» تقریباً همان هدفی را دنبال می‌کند که گریفیث در «آبراهام لینکلن» پی گرفته بود.

به سبک چند تا از مهم‌ترین فیلم‌های فورد، آبراهام لینکلن این فیلم فردی است که به ظاهر در انتهای فیلم تفاوت چندانی با ابتدای آن ندارد. اما در مسیر حرکتش در طول فیلم توانسته برخی از خصوصیات مهم خودش را شناسایی کند.

این روزها «آقای لینکلن جوان» جایگاه خود را به عنوان یکی از آثار برجسته فورد به دست آورده است. اما خیلی‌ها این فیلم را به چشم یک اثر ایدئولوژیک می‌دیدند (و می‌بینند) که در آستانه انتخابات سال ۱۹۴۰ ریاست‌جمهوری آمریکا، سعی می‌کرد توجه مردم را به سمت حزب جمهوری‌خواه جلب کند. شاید حرف این دسته از منتقدان چندان دور از واقعیت هم نباشد. اما چه فرقی می‌کند وقتی فورد توانسته با یک تراولینگ ساده و با چند نمای معمولی در همان ابتدای فیلم، به شکل استادانه‌ای گذرا بودن روابط میان آبراهام لینکلن و آن راتلج را به تماشاگر نشان داده و حتی رنگ تقدیرگرایی هم به این سکانس بزند؟ سکانسی که تنها یکی از هنرنمایی‌های فورد به عنوان کارگردان در «آقای لینکلن جوان» است.

● لینکلن (استیون اسپیلبرگ، ۲۰۱۲)

در این چند دهه، ده‌ها پروژه با محوریت کاراکتر لینکلن ساخته شده است. آثاری که معمولاً نتوانسته‌اند جایی برای خود در سیاهه آثار مطرح تاریخ سینما باز کنند. از فیلم‌هایی با مضامین جدی تا چند اثر با مضمونی طنزآمیز مثل مجموعه تلویزیونی «خانواده سیمپسون» و فیلم «شب در موزه ۲».

آنچه که اکثر این آثار در آن اتفاق نظر داشتند، نمایش لینکلن به عنوان یک انسان با توانایی مدیریت ذاتی است. اما بدون شک، پروژه اسپیلبرگ درباره لینکلن با بازی دانیل دی‌لوئیس در نقش اصلی، از همه پروژه‌های دیگری که در این سال‌ها درباره لینکلن ساخته شده، مهم‌تر است. اتفاقی نیست که اسپیلبرگ پروژه «لینکلن» را بعد از «اسب جنگی» می‌سازد؛ فیلمی که انگار روح جان فورد در آن دمیده شده است. اخبار رسیده حاکی از این است که اسپیلبرگ تمرکز خود را بر دوران ریاست‌جمهوری لینکلن گذاشته است. آیا اسپیلبرگ می‌تواند مثل جان فورد، مسیر حرکت آبراهام لینکلن را به یک سیر و سلوک روحی تبدیل کند؟

سید آریا قریشی